Skip to main content

اين هم نوشته روزنامه تابناک

اين هم نوشته روزنامه تابناک
Anonymous

اين هم نوشته روزنامه تابناک پاسدار محسن رضايی :
بازتاب:

حادثه روز هشت اسفند در ورزشگاه یادگار امام تبریز (حمل پلاکاردی با عنوان آذربایجان جنوبی ایران نیست) عده ای را خوشحال،بسیاری را متعجب و
بسیاری را ناراحت کرد.

در این بین این سه دسته شاید تنها افراد شگفت زده، بیش از همه در احساسات خود محق بوده اند.

مسئله بالا بردن چنین پلاکارد در ورزشگاه یادگار امام از زوایای مختلف قابل ارزیابی است که درادامه به اختصار خواهد آمد:

در این بین این سه دسته شاید تنها افراد شگفت زده، بیش از همه در احساسات خود محق بوده اند.

مسئله بالا بردن چنین پلاکارد در ورزشگاه یادگار امام از زوایای مختلف قابل ارزیابی است که درادامه به اختصار خواهد آمد:

یکم- نفرت پراکنان قو





مسئله بالا بردن چنین پلاکارد در ورزشگاه یادگار امام از زوایای مختلف قابل ارزیابی است که درادامه به اختصار خواهد آمد:

یکم- نفرت پراکنان قومی و گروه های پان ترکیست بیش از چند سال است که سعی می کنند ضعف و ناتوانی خود را در انبوه جمعیت تماشاگران در استادیوم های ورزشی فوتبال پنهان کنند. دهها فراخوان تظاهرات و تجمع سیاسی این باند از سال 1385 تا کنون بی پاسخ مانده است. مردم آذری نه در فراخوان های سالانه برای سالگرد 1 خرداد 85 شرکت کرده اند و نه در سایر فراخوان هایی که در مورد اخیر آن در روزجهانی زبان مادری در اسفند همین سال انجام شده بود.

دوم- پیش از هر چیز آن چه که نیاز دارید بدانید این است که ماهیت حرکت های باند پان ترکیسم و اصولا سایر جریان قومی تحریک آمیز و تحمیر و تحمیق کلید طلایی باند پان ترکیسم پرووکاتیو است. پرووکاتور هایی که در لباس تماشاگر به ورزشگاه می روند، با یک حرکت غیر عادی اعصاب طرف مقابل را به هم می ریزند و وی را به سوی انتخاب های سوق می دهند که نشانی از توازن اعصاب ندارد. بالا بردن این پلاکارد هم مانند سایر کارهی باند پان ترکیسم خصلت پرووکاتیو داشت. تشنجی که بعضا در شبکه های اجتماعی و لابلایی کامنت ها از هر دو سو دیده می شد بهترین نمونه این کار بود. عده ای از کامنت گذار بر اثر خشم، کامنت هایی علیه ترک زبان ها و آذربایجانی ها نوشتند، این همان هدف و اثر پرووکاسیون است. به هم ریختن تعادل. هیچ گاه در دامی که حرکت های تحریک آمیز سیاسی تعبیه کرده اند نیفتید.

سوم- پلاکارد مزبور از بازی تراکتورسازی-الجزیره از سوی حداکثر 20 تن از نفرت پراکنان قومی بالا برده شده و پس از چندی که با اعتراض مردم حاضر در ورزشگاه - چنانچه در فیلم مشاهده می شود- پایین آمد. باید پرسید آیا یک حرکت 20 نفری در میان جمعیت هشتاد هزار نفری را باید به حساب همه حاضرینی که از این عمل اطلاع نداشتند گذاشت؟

طبیعی است که هدف نفرت پراکنان قومی همین است. باند پان ترکیسم از بی توجهی مردم به شدت رنج می برد و سعی می کند با تقلیدهای مضحکانه از تیم هایی مانند بارسلونا، به اقدامات رادیکالی دست بزند که بدایت و نهایت آن پیدا نیست.

چهارم- تقریبا بیشتری گروه های باند پان ترکیسم از این عمل استقبال کرده و از آن حمایت کردند. حال باید پرسید در فرضی که (فرض محال) امسال بودجه سالانه آذربایجان شرقی و اردبیل از سوی دولت و خزانه قطع نشده، و خزانه به استناد همین جمله (آذربایجان ایران نیست) از پرداخت بودجه سالانه به استانداری های آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل خودداری کنند، آیا باز هم این تشکل ها مطالباتی از دولت ایران خواهند داشت یا خیر!؟

اگر آذربایجان ایران نیست، پس کجا است؟ آیا سرویس های خارجی حامی چند باند پان ترکیستی حاضر هستند بودجه سالانه آذربایجان شرقی را پرداخت نمایند؟



عده ای که تصور می کنند آنچه با انگشت نشان می دهند،علامت تراکتور است

آیا حاضرند حقوق کارمندان دولت، بانک ها و شهرداری ها را پرداخت کنند؟ اگر همه مردم آذربایجان این چنین فکر می کنند آیا مستمری بگیران تامین اجتماعی حاضرند پس از این از تامین اجتماعی وابسته به دولت ایران، حقوق و مقرری دریافت نکنند. آیا کارمندان و مدیران ادارات حاضرند از وزارت خانه های دولت ایران استعفاء داده و به شغل غیر دولتی دیگری مشغول شوند؟ آیا مردم تبریز حاضرند بی پرچم و بی دولت بمانند؟