Skip to main content

آقای برزویه طبیب عزیز، در دو

آقای برزویه طبیب عزیز، در دو
یونس شاملی

آقای برزویه طبیب عزیز، در دو جهت قابل فکر کردن است، یکی از آن جنبه که مسئله را صرفا از زاویه اکونومیستی آن بررسی کرده اید و حتی راه حل مسئله را نیز در تحولات اقتصادی جستجو کرده اید. به عبارت دیگر سیالیت نگاه به خاطر دور داشتن از زوایای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی و تمرکز صرف به جنبه اقتصادی از کف داده شده است و حتی نتیجه نهایی حل این مسئله نیز به امان خدا و یا جبر گذار موکول شده و اراده معطوف به تغییر از هر سو در تحلیل شما جایش خالی است.
نکته بعدی در کامئنت شما،

در تضاد با نگاه اکونومیستی تان، نگرشی سوسیولوژیستی سایه انداخته است، آنجا که از آسیمیلاسیون اکثریت مردم در ایران سخن میگویید.
اولا اگر رشد سرمایه داری تفاوتهای ملل گوناگون را از بین میبرد، این رشد چگونه در اروپا با تمامی رشد سرمایه داری نتوانسته چنین فاصله هایی را حتی محدود کند. برای نمونه امروز بلژیک از آن نمونه کشورهایست که به دلیل تفاوت های اتنیکی حتی به تقسیم شدن تهدید میشود و مسئله ملی در اکثریت کشورهای بزرگ اروپا مسئله ایی جدی است.
اما اصل سخن من در همان جمله شماست که در مورد نقش آسیمیله ها در ایران نوشته اید که: "در کنار ملت فارس و ترک و عرب و غیره ، ملتی بنام ملت ایران که حاصل کمرنگ شدن تفاوت های ملل گوناگون و تقویت نقاط اشتراک آنها ست ، پدید آمده است".
واقعا فرض نه، اگر واقعیت این بود که شما میگویید، صورت مسئله میتوانست تغییر یافته تلقی گردد. اما بایستی به شما بگوییم که وضعیت اصلا چنین نیست. واقعیت اینست که بخش آسیمیله شده، از هویت های اتنیکی فارس، ترک، کرد، بلوچ و یا عرب فاصله نگرفته و به ملتی به نام ایران باور نیافته است. بلکه بخش آسیمیله شده در زیر لفافه نام ایران در خدمت ملی گرایی افراطی فارسی قرار گرفته است و موقعیت سیاسی جامعه فارس را در مجموع تقویت کرده است. اما وجود رگه های وابستگیهای تاریخی و فرهنگی آسیمیله شده به گذشته خود، درجه پایداری این تقویت و حمایت از جامعه فارس معلوم نیست تا کجا میتواند باشد.
در عین حال با شما موافق نیستم که مردمی (آسیمیله شده ها) از ملیت خود بریده اند و به ایران به مثابه یک ملت باور کرده اند. ملتی که امروز به نام ایران وجود دارد، اسم مستعار ملت فارس است. چون اجزا و ترکیب داخلی ملتی که امروز آن را "ملت ایران" میخوانند اجزا و ترکیب از فرهنگ، تاریخ، زبان و سرزمین فارسی است، که از نظر تاریخی به دم کوروش وصل است، از جنبه فرهنگی و زبانی فارس است و از جنبه سرزمینی فارسستان. و البته بایستی یادآور شوم که قومگرایان افراطی فارس منطقه فارس و یا فارسستان را میخواهند با اراده خود به ایران و در واقع اشغال سرزمینهای دیگران گسترش دهند. نمود این گسترش را نیز میتواند در سیاست استعماری دولتهای قومی پهلوی و قومی مذهبی جمهوری اسلامی به عینه مشاهده کرد.