Skip to main content

آقای داریوش برادری عزیز، با

آقای داریوش برادری عزیز، با
آ. ائلیار

آقای داریوش برادری عزیز، با سپاس از نقد و زحمات شما نظر خود را نه در مورد نوشته شما - بل به عنوان یکی از اعضای مدیریت- در باره خود ایران گلوبال مینویسم: این کامنت برای عموم نوشته نشده بود بلکه من آنرا برای دوستان مدیریت نوشته بودم و اکنون منتشر میکنم. عبارات نوشته بدون شرح و بسط است و بیشتر به جنبه عملی و مشکل گشایی توجه دارد. در حقیقت سخنان درونی جمع ماست:

«نوشته آقای برادری را دقیق خواندم. رویش هم اندیشیدم. اما کاری ندارم که چه نوشته است. نظر خودم را مینویسم:1- ایران گلوبال آینه است، نه دوربین. فرق آینه و دوربین در این است که دورببن جهت دارد ولی آینه نه. در آینه همه چیز دیده میشود- در دوربین هم همینطور- ولی آینه فاقد فکر است، اما دوربین «فکر» دارد. کار دور بین مثل نوشتن «هنری » یک قصه رئالیستی ست- اما کار آینه فاقد «هنر و اندیشه» است. تنها صحنه را «مرده نشان» میدهد- نه بیشتر. ایران گلوبال « جلسه بحث و گفت و گوست- که فاقد مسئول جلسه است و لاجرم فاقد اهداف از همین جلسه. به اصطلاح قدیمی ایران گلوبال « جلسه حمام» است. « هرکس ساز خود را میزند». آیا سایت نباید «فکر» داشته باشد؟ آیا سایت نباید «مقصد» داشته باشد؟ آیا همینکه «همه چیز روی سفره ریخته شد» کار تمام است؟ روی سفره ریختن همه چیز « کار مهمی» ست که تنها از دست ما بر میاید؟ 2- سایت عملاً- نه نظراً- فکر و مقصد ندارد. «آینه و سفره همه چیز بودن» بیشتر منفی ست و کمتر مثبت. 3- سایت در مهمترین مسایل کار جمعی نمیکند 4- از اینرو نیز عملا فکر و مقصد ندارد. « ماشین اتوماتیک ایران پیماست» -پراز همه گونه آدم- بی هدف و بی راننده به راهش ادامه میدهد. و همه هم سرو کله یکدیگر میکوبند. 5- « آیا با سایت همکاری کنم یا نه؟ سئوال خیلیهاست». * اشکال اساسی سایت « عدم کار جمعی در مسایل مهم است.» - عدم پیگیری فکر و مقصد خودش است - نظراً فکر سایت « روشنگری» ست- و مقصدش «نزدیکی همه بهم از طریق درک متقابل» . اما بلد نیست چگونه روشنگری کند و چگونه درک متقابل ایجاد نماید. چرا که کار جمعی نمیکند و جمع هم پیگیر «فکر و مقصد» نیست. در نتیجه سایت شده سفره همه چیز. پرسش اساسی برای سایت اینست: « برای رسیدن به درک متقابل چگونه میتوان روشنگری کرد؟»- « مسایل اساسی چیست و چگونه میتوان کار جمعی کرد؟». شکل جمع چه مدیریت باشد و چه همکاران- بدون درک عمیق و پاسخ درست به این دو سئوال - رهایی از دست تصویر مرده آینه ممکن نیست. نوشتن یک قصه هنری رئالیستی نیاز به هنرمند دارد نه آینه. و این هنرمند درسایت «کارجمعی با فکر و مقصد» است. در غیر اینصورت چه جمع مدیریت باشد یا نباشد- چه همکار زیاد باشد یا کم آینه به دوربین تبدیل نخواهد شد. میتوانید به کار بیشتر منفی آینه ادامه دهید...» پایان کامنت درونی - در علامت سه نقطه ی پایانی نیز چیزی حذف نشده و به معنای « ببینید به کجا میرسید است. اینجا اضافه میکنم: دوستی ایران گلوبال را از نظر « کیفیت اندیشه و ادبیات» "کیهان بچه ها" نامیده پرسید:« وضع کیهان بچه ها کی درست خواهد شد؟» گفتم با این روش که ما کار میکنیم هیچوقت. کیهان بچه ها نام مجله ای بود که زمان شاه برای کودکان منتشر میکردند.