Skip to main content

هومن:نوشته فوق مفادی دارد که

هومن:نوشته فوق مفادی دارد که
Anonymous

هومن:نوشته فوق مفادی دارد که میتواند اصول فرهنگ شهریگری درخاورمیانه بخصوص ایران وترکیه را داشته باشد انها را درزیر میاورم :اوجالان مینویسد : « ما بە مرحلەای رسیدەایم که به تفکر و اندیشه و سیاست نیازمندیم.»
پرسیدنی ست که « آن کدام مرحله است که مبارزان و مردم ، "به تفکر و اندیشه و سیاست نیازمند" نیستند؟ پرواضح است که همچو « مرحله» ای هرگز وجود ندارد....و مردم و مبارزان که از حقوق خود دفاع میکنند همیشه به " تفکر و اندیشه و سیاست نیازمندند". در حقیقت همان راهی ست که اکنون به آن رسیده اند -« شیوه مبارزە سیاسی و دمکراتیک». ....:«در تقابل با جنگ، همزیستی را بنیان نهیم و به جای سیاست واگرایی، اتحاد خلقها را پایەگذاری کنیم...اساس مبارزات جدید اندیشه، تفکر، ایدولوژی و سیاست دمکراتیک است، کارزاری جدید در راه دمکراتیزه کردن آغاز شده است..علیرغم کاستی ها و اشتباهات نود سال اخیر،
...

همە خلقهای فرودست و تحت ستم و جوامعی که با فجایع مختلف روبەرو شدەاند بار دیگر فرهنگها و طبقات مختلف را در در آغوش می گیرند و تلاش خواهند کرد تا مدل نوینی بیافرینند. فراخوان من خطاب به آنهایی است که پیشتر گفتم، همە آنها با راهکارهای مبتنی بر عدالت، آزادی و دمکراتیزه کردن باید خود را سازماندهی کنند.»....ما تمام دستاوردهای تمدن معاصر را رد نمی کنیم. از جنبەهای روشنفکری، عدالتخواهی، آزادی خواهی و دمکراسی آن بهرەخواهیم برد. جوانب مثبت آن را با ارزشهای جهانی خویش ترکیب کنیم و از این دو سنتزی برای حیات به وجود آوریم.»
...«علیرغم کاستی ها و اشتباهات نود سال اخیر، همە خلقهای فرودست و تحت ستم و جوامعی که با فجایع مختلف روبەرو شدەاند بار دیگر فرهنگها و طبقات مختلف را در در آغوش می گیرند و تلاش خواهند کرد تا مدل نوینی بیافرینند. فراخوان من خطاب به آنهایی است که پیشتر گفتم، همە آنها با راهکارهای مبتنی بر عدالت، آزادی و دمکراتیزه کردن باید خود را سازماندهی کنند.»./درین جا تاکید شده که تمام دستاورد های مدرنیته غربی در خاورمیانه قابل دفاع نیستد وباید با نگرش انتقادی وبا توجه به منافع توده های تحت ستم ازانها برای ساخت فرهنگ شهری درخارومیانه بهره جست دراخر اضافه کنم گرایش به مبارزه مسلحانه برای مبارزه با هجوم امپربالیست ها و سرمایه داری غارتگر غربی شاید قابل دفاع باشد چون نمیشود با امپریالیسم مبارزه مسالمت آمیز داشت ولی کارنامه حزب کارگران کردستان صفحات سیاهی را دارد وآن برخورد مسلحانه با توده های مردم ترک زبان ترکیه است که اعتبار این حزب را زیر سوال برد مبارزان ترک ضد امپریالیست هم مبارزه مسلحانه میکردند ولی اهدافشان پایگاه های امپریالیسم در ترکیه بود نه غیر نظامیان بیخبر از همه جا آیا این 40 هزار نفر که در دوران ستیز حزب کارگران کشته شدند همه عوامل امپریالیسم بودند یا خیلی هایشان مردم بیگناه بودند که هدف ترور کور قرار گرفتند از طرف دیگر کردهای اقلیم کردستان نیز که اصلا گرایش ضد امپریالیستی ندارند وخودشان در منطقه رزیمی دوست و عامل ومتحد غرب شده اند یعنی همان حالتی که ترکیه دارد پیوند حزب کارگران با اقلیم کردستان عراق چگونه است ایا اگر بر گفتمان ضد امپریالیستی تکیه دارد نباید با این کشور دوست ومتحد امپریالیست ها که نفت به انان میفروشد هم نبرد کند ایا بهتر نبود در ترکیه حرکتی ضد امریالیستی و غیر نزادی سراسری تاسیس میشد تا به دنبال حقوق برابرمردم مختلف ترکیه باشد واز طرف دیگر پای امپریالیست ها و مزدورانشان را از ترکیه قطع کند ایا فکر نمی کنید دعوای ترک وکرد در ترکیه خودش نتیجه حضور امپریالیست ها در ترکیه وتمکین دولت های ترکیه ازانها باشد ایا واقعا تا زمانی که ترکیه خودرا عامل امپریالیسم در منطقه میداند دعوا ها و اختلافات و تبعیضات قومی به پایان میرسد ایا وضعیت ترکیه با فلسطین واسرائیل قابل مقایسه نیست؟ ایا خود نظام سرمایه داری باعث تشدید درگیری های قومی و بیعدالتی قومی نمیشود ایا یک نظام سوسیالیستی و دموکراتیک نمیتواند برای احاد مردم ترکیه از تمام اقوام برابری حقوقی اجتماعی را بیاورد ایا مردم ترک زبان ترکیه همه شان در رفاه ورضایت اجتماعی هستند یا ان قسمت از مردم که به دولت وغرب نزدیک تر هستند. از طرف دیگراوجالان تاکید کرده در دوران اسلامی بودن ترکیه یا همان دوران عثمانی همه اقوام در ترکیه در صلح وصفا بودند تحت لوای اسلام عثمانی در صورتیکه تاریخ عثمانی پراست از برخورد های خشونت امیز با اقوام مختلف.بخصوص ترک زبان ها ودیگران .ایا ترکیه در 10 سال گذشته روی به اسلام نیاورده چرا تبعیض علیه کرد ها پایان نیافته .ایا اسلام میتواند تبعیض قومی را پایان دهد یا به تضادها و ستیزها بیشتر دامن می زند انطور که در ایران زده ومیزند.