Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: lachin

دوستان.... امروز دقیقآ بعضی از دانشمندان چقدر وقت کپی و پیست کردند دارند . دقیقآ یادشان رفته موضوعات تکراری را بطور دقیق چند بار تکرار کرده اند....

نوشته شده توسط: Anonymous

لوایی عزیز، تو و رضا طالبی برای من قابل درک هستید، شما افراد مورد علاقه من می باشید مواظب هم باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

با درود به آقای بهمن موحدی(بامدادان) منهم دقیقا بدون یک واو کم یا زیاد حرفهای او راتکرار می کنم. این جریانات منحرف و در ریشه ها کاملا هدایت شده هستند که توسط وزارت اطلاعات برای حفظ رژیم ایجاد شده اند

نوشته شده توسط: اسامه

این یک پرسش را هم جماعت توکی پاسخ بدهند:
زبان الکن به زبانی میگویند که حتی برای "نام زبان" هم از خوداش واژه ای نداشته باشد اینکه بعضی لغت ها در زبان بقیه واژه ندارند چیز عجیبی نیست عجیب این است که نام زبانی در خود ان زبان معادل نداشته باشد مانند زبان "توکی" که به اشتباه تورکی گفته میشود اگر قبول نداری توضیح بده :

حالا پاسخ یک پرسش ما را بده ان هم به طور علمی :
در کتاب ترکی هنر است، اسماعیل هادی، انتشارات احرار، تبریز، ۱۳۷۴ نوشت
هیچ کلمهٔ ترکی (اصیل) با حرف “ر” شروع نمی‌شود. گویا در قدیم واج “ر” در زبان تورک ها وجود نداشته چنانکه برای سهولت تلفظ کلماتی (غیر ترکی) که با این حرف آغاز می‌شود، معمولاً به اول آنها حرف “الف” می‌افزایند د؛ به عنوان مثال در نواحی مختلف ترک‌نشین ایران، رضا به صورت ایرضا، روس به صورت اروس و رشته به صورت اریشته ادا می‌شود. بر این اساس احتمالاً کلمه..

ترکی اروج به معنی روزه، در اصل شکل تغییر یافتهٔ کلمهٔ فارسی روزه است. در قدیم کلمهٔ روز در زبان فارسی به صورت روج هم بیان می‌شده است؛
خب حالا که در زبا تورکی "ر" وجود ندارد خود این واژه تورک که در ساختار اش "ر" دارد متعلق به کدام زبان است
همه منتظر پاسخ شما که داری برای این واژه یقه پاره میکنی هستیم
هارولد لمب این واژه را اینجوری ریشه یابی کرده :
«تُرک» یک واژه از زبان ماندارین چینی و برگرفته از واژۀ «توکی» به معنی سگ ولگرد است.(کتاب تیمور لنگ/ نوشته هارولد لمب/ مبحث ترکان/ صفحه 313تا315)

بقیه منابع درباره نداشتن "ر" در تورکی
- دیوان لغات الترک، محمودبن حسین بن محمد کاشغری، ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبائی دکتر محمد دبیرسیاقی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵

فرهنگ ترکی فارسی، محمد کانار، انتشارات شیرین، تهران

در باره نگارش زبان ترکی (بهزاد بهزادی)
.....................
درباره عقیم بودن زبان تان هم همین بحث که اگر واژه های مغولی و فارسی و عربی را از زبان هرگز نداشته تان حذف کنیم شما می مانید و "توکی" که خوداش هم واژه ماندارین هست ظاهرا
اما جای بحث همیشه هست بیا به لینک و از زبان وامانده ات دفاع کن در انجا کاملا اثبات شده که لهجه غربی زبان مغولی است
http://www.iranglobal.info/node/59400
نوشته شده توسط: اسامه

حالا شما بگو زبانی که
نام ھای اعضای بدن
نام اسباب خانه
نام گیاهان
نام پرنده ها
نام حشرات
نام ماهی ها
نام مناطق
نام افراد
نام خوراک
تقریبا همه پسوند های اصلی
تقریبا همه دستور زبان
با زبان دیگری با نام مغولی یکی است و هر انچه هم که این نیست از فارسی یا عربی هست ایا میتوان یک زبان مستقل نامید
حقیقت این است که تورکی از برخورد زبان مغول با زبان های عربی و فارسی به وجود امده

اما درباره نژاد مغول اتفاقا یکی از عوامل کنجکاوی من درباره زبان تورکی و رابطه ان با مغولی همین موضوع بود
به مقاله دانشگاهی زیر دقت کنید:

http://blogs.discovermagazine.com/gnxp/2010/08/1-in-200-men-direct-descendants-of-genghis-khan/#.Uzq4T6ja6Sr

کارشناسان انجام دهنده این پژوهش،با بررسی نمونه های DNA چندین جمعیت قومی در اوراسیا،به این نتیجه رسیده اند که یک خوشه ترکیب یافته از چندین تبار به یکدیگر نزدیک که آن را "خوشه ستاره" نامیدند،در میان ۱۶ گروه قومی در یک گستره بسیار وسیع جغرافیایی،از اقیانوس آرام تا دریای کاسپین وجود دارد.سپس این دانشمندان با انجام بررسی دیگری به تخمین زمان و مکان شکل گیری این خوشه پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که "خوشه ستاره" در حدود ۱۰۰۰ سال پیش،یا به دیگر سخن زمان زندگی ۳۰ نسل انسانی، در "مغولستان" بوجود آمده است.بدین سان یک تبار مردانه،به تنهایی ظرف مدت تقریبی ۱۰۰۰ سال از مغولستان برخاسته و ۸٪ مردان منطقه ای گسترده از شمال شرقی چین تا ازبکستان،را دربرگرفته است.

دیگر نتیجه پژوهش این بوده است که این گسترش غیرطبیعی،نتیجه یک نوع زادوولد وحشتناک مردان حامل یک Y chromosome خاص است که محتملا با کشتار دیگر مردان حامل انواع دیگری از Y chromosome همراه شده بوده است.

آنانی که با تاریخ آشنایند نیز به خوبی می دانند که در ۱۰۰۰ سال گذشته،کدام بوده اند که:

۱-از مغولستان برخاسته باشند
۲-زادوولد فراوانی داشته باشند
۳-ملل مغلوب را کشتار کرده باشند
اتفاقا تمامی این ها را در سرزمین های تورک نشین کنونی کردنند

با این درک تاریخی،یافتن پاسخ به مسئله بغرنج گستردگی غیرطبیعی آن "خوشه ستاره" نیز آشکار می شود.امپراتوری "چنگیزخان" (۱۱۶۲-۱۲۲۷ م) که توسط مغولان و عموزادگان ترکشان تاسیس شد، بزرگترین امپراتوری تاریخ بشری بود و غالبا به هنگام گسترش خود،کشتار و قتل عام ملل شکست خورده را در دستورکار خود داشت.چنگیزخان و خویشان نرینه نزدیکش،به عنوان رهبران این امپراتوری جهنمی، زنان فراوانی داشته و از این روی فرزندان بسیار زیادی تولید می کردند.حتی پس از تجزیه امپراتوری مغولی،فرزندان و نوادگان و برادرزادگان چنگیزی برای نسل ها مناطق وسیعی را در اوراسیا تحت سلطه خود داشتند.برای مثال،دودمان مغولی "یوان" تا سال ۱۳۶۸ میلادی بر سراسر چین و پس از آن تا سده ها بر بخش های شمالی چین،آنسوی دیوار بزرگ،ادامه دادند.همینطور دودمان "چغتای" در منطقه غرب دریای آرال،یا "اردوی زرین" در استپ های جنوب روسیه نیز همگی به نوعی به تبار چنگیزی مرتبط بوده اند.
نکته جالب این است که گستره جغرافیایی وجود خوشه ستاره با محدوده امپراتوری مغول در هنگام مرگ چنگیزخان و نیز جانشینان بلافصل وی،آشکارا منطبق است. یعنی بر:
اغز ها -3- قره قالپاق ها ازبک های افغانستان قیرقیزها 4– قازاق‌ها 5– ترکان ترکستان شرقی یا اویغورها 6– ازبکها 7– ترکمنها 8– ترکان غازان باشقرد 9– ترکان شمال قفقاز (قوموق، نوقای) 10– ترکان غرب: ترکی ترکیه و آذربایجان، عراق و سوریه 11– ترکان کریمه 12– ترکان بالکان 13– قاقاووزها یا گوک اوغوزها (ترکان مسیحی رومانی) 14– ترکان آلتای 15– ترکان خاکاس – آباقان 16– ترکان سویون یاتووا
نوشته شده توسط: اسامه

۸ – پسوند، «س» :
قَوٌس – عَرٌس – شَرٌس – تَرَقٌس – گَرٌس – مُورٌس، چِیوٌس و…
۹ – پسوند، «سَه» :
قولخ سه (آدم بی حیا و هرزه) – رَغَس سَه (افشان و پاشان شده)– قُلمَه سه (گرگ زده) – قِیشَخ سَه (پاره پاره و بی نظم) – یخ تخ سَه (خنک خورده) – بَربَس سَه – مَندَخ سَه (مانده، خسته)
۱۰ – پسوند، «غُو» :
اِسپِی غو (به اندازه سپیدرنگ)– پلاس غو (به اندازه یک گلم)– پِیرو غُو (به اندازه یک پیراهن) – جُوب غُو (به اندازه – به مقدار)-قوندَر غُو (حساسیت به اندازه)– قونرغو (شرمنده و ملامت) – قَودَه غُو (به اندازه یک بسته علف)– سبد غُو (به اندازه یک سبد)– ماشِیو غُو (به اندازه یک پارچه پشمی)– لَچَک غُو (به اندازه یک چادر)– سِیرغو (به اندازه سیرشدن)– سالپُورغُو (به اندازه تمام سال)– شنوندغُو (آگاه کردن و شنواندن) و

۱۱ – پسوند، «گُو» :
آغیل گُو ( هم قریه و هم نشین و همسایه) – آلی گو (عزیزان . دوستان . رفقا) – آجَه گُو (پیرزنان – مادر کلان ها)– بارَه گُو (بره ها) –بِیری گُو (عروسان) – چَاپُوش گُو (میش ها) -– گوسله گو (گوساله ها) و…
۱۲ – پسوند، «لَه» :
ادوگوت له (تصادف کردن) –اِرکَه توله (نازکردن) – تَرتَغ لَه (دست و پا چه شدن؛ پالیدن با چشم پت) – توکشیی لَه(نفس سوختگی – تند تند نفس کشیدن)– خونده له (صاحب شدن)– خیر جی له (لجاجت و خیره سری کردن) – دوتَه لَه (گریختن) – دوره لَه (تقلید و پیروی کردن) – دیلمل له (معطلی ودرنگ وسست کار) – سُرپُچی له (سر پرستی کردن)- سغره له (پوستی که روی زخم می خشکد)سُوخَک لَه (با حرص اشتیاق ) – سُونجی لَه (رفع خستگی از بدن کردن) – شندق له (چرک ضخیم پوست بدن) –شَقَب له (مستی وشوخی و بدماشی) – قغه له(خشک کردن چیزی) – قوتقَل لَه (پالیدن و جستجو کردن) – قُوتُورلَه (نازدانگی) – قورخ چیل لَه (بدخلقی و بد رفتاری کردن) – قِیغَس لَه(بلند صدا کردن) – – کوته له (سگ گری) –کیچیو له (نابلدی و نا رسائی) – گوی گیل لَه (مجادله لفظی؛ گفتگو)– لخشوم له (لشم کردن و آرایش زنها) – لَمِیشت له (تنبلی کردن) – مردک لَه (غیرت و مردانگی نشان دادن)– مَختَه له (ناله وگریان کردن) – نخره له (ناز و نزاکت کردن)– نیبته له (در پناه و کناره گرفتن کسی) – نیکول له (زیر مراقبت گرفتن) – نیمرَه له (پنهان شدن) – وُنگه لَه (رنگ و رخ نشاندادن)– ورگیل له (نشسته خواب کردن یا خواب رفتن)– کوربه لَه ( در خاک غلط زدن)-و…
۱۳ – پسوند، «لُو» :
کُندَلُو (راه کناری . در پهلو دراز کشیدن) – بُرلُو، (بالایی) شِیولُو، (پائینی) سَرلُو، ( بالا سر ) بَغَل لُو، (بغلی) جَغَه لُو، (کناری) تَی لُو(پائینی) و…
۱۴ – پسوند، «نَه» :
غولنَه (مابینی) – دیرنَه (سابقه) – گَینَه (قدیمی) – کَینَه (از قدیم) – شِیونَه (پائین) – بَلنَه ( بالایی) تَینَه (پائینی) –
نوشته شده توسط: اسامه

تورکی زبان نیست لهجه غربی زبان مغولی است
یکسانی های زبان مغولی با تورکی:
پرندہ ھا

سبرال ، بورگود ، شغجئی ، چیگگ ، چولدی ، قرقولاد ، سنگ کویگ ، چوغوگ ، با شه ، قجیر و ……….
حشرات

قونغوس ، بوی ، جولگگ ، قوللئی ، شولوگ ، کوڈی ، چیلگ ، خمندوگ ، ووخلی ، قورہ ، سونه ، گنگ ، کانه ، شلجه ، ریشک ، منٹه پلخ ، جیژدوغ ، مٹگ ، قبرگ ، خمندوگ و……..
حیوانات درون آب:
چنچکلو ، مانی پوشت ، قوقری ، باغا و..........

حیوانات وحشی و اھلی در زبان تورکی و مغولی هر دو یکی است

جیرہ ، تولئی ، تبرغو ، تولکا (روبا) ، بیلی ، قالو (سگ دریایی) ، کیرپی جیرہ ، قبلو ، گینڈوگ ، قینجیغ ، داغو ، اولاغ ، قوئین (گوسفند) ، اوچو ، بورو، غونجی ، سوبای ، سغلیغ و……….
خوردنی ھا

خوراک : قورتی ، نان بوٹه ، اوگرہ ، ملیدہ ، قتیغ ، جوبلغه ، پیرکی ، بوسراغ ، چوب جوش ، تافه ، پتری ، ٹیکی ، لولدوش ، پاد ، قدید ، آچونی ،

اید این توضیح داده شود که در زبان ترکی، پسوندها نامحدود می باشند و بیشتر از نود و پنج درصد الفاظ الحاقی را پسوندها تشکیل می دهند به همین دلیل این زبان را پسوندی (التصاقی) میگویند
این واقعیت را باید بپذیریم که اصلا پسوند هایی که در مکالمات روزمره تورک ها رایج بوده و مورد استعمال دارند، هیچ ربطی به تورکی یا زبانی به این نام ندارند بلکه در حالت اصلی مغولی و در سایر حالت ها عربی یا فارسی است:


تعدادی از پسوند های مغولی که در زبان تورکی همم دقیقا بدون تغیر به کار میرود در ادامه نوشته میشود
۱ – پسوند، «اَدَلِی» :
آدم ادلی (مانند آدم)– چُوغُول ادلی (مانند دروغگو سخن چین) سُولَه اَدَلِی (سست و بیکاره رقم)– سولَه ادلی (مانند حرامزاده و بدکار) – کُوچُوک اَدَلی (مانند چوچه سگ)– گرگ ادلی (مانند گرگ)- مغُول ادلی (مانند آدم پاک
۳۲ – پسوند، «بَلَه» :
اوماغ بَلَه (بااطمینان و فارغ البال – مغرور و متکبر) – اوق بَلَه (حالت استفراغ) – دِیل بَلَه (حالت دل بدی) و
– پسوند، «تُو» :
اِرکَه‌تو (نازدانه، نازپرورده) – اُولغوی تو (محافظت و نگهبانی شده) – اَنگَل تو (جنزده . به دردسر گرفتار شده)- خل پل تو (جندی و مریض عصبی) – خوستَه تو (نامزد دار) – خَیگِینَه تو (تخم دار ) – جورکه تو (باشهامت، دلیر، باجرأت)– جیرکه تو (با حوصیله ) – چَم تُو (باهوش و توانمند)– رَوُوت تُو (منظم و مرتب) – سام تو (سهمناک، پُر هیبت، ترسناک) – شولوک تو (چیزی یا جایی که کرم داشته باشد) – شیر مه تو (چیز دلچسپ و تاثیر ناک) – قونغه تو (شخص پرکار و پشت کار) و…
۴ – پسوند، «جی» :
اَرخَل جِی (از جابلند کردن)– اِستَل جِی (ایستاده کردن)– اُوچَل جی (نوشاندن) – اُولَه جِی (صداکشیدن سگ- زوزه گرگ) تاوپیل جی (بی قراری) – توختل جی(مقاومت کردن)– تُوشٌل جِی (با زور چیزی را به جلو هل دادن) جَغَرجی (وادارکردن بکاری) جَلغَل جِی (پیوند چیزی به چیز دیگر) – دُوتَل جِی (فراردادن) – شِیغَه جِی (منقبض – منقبض شدن) – شیغل جی (سخت کردن معده حیوانات) –غَرغَل جی (بزور نوشانیدن) – غَل غَل جِی(شور وغوغا) – غولَه جی(بیزاری و دلسردی) – غَیغَل جی (صدای گریه )– قیغه جی (خراشیدن پوست بدن) – قین جی(شکنجه و آزار رساندن)– لِیختَل جِی (بلند کردن) – مُوختَل جِی (محکم کردن چیزی) و…
۵ – پسوند، «چِیلُو» :
سیال چِیلُو (مانند حریف)- قُلغَی چِیلُو (مانند دزد) – بیری چیلُو (مانند عروس) – مُغُول چیلُو (مانند آدم های پاک و نظیف و شجاع) – آدم چِیلُو ( مثل آدم واری) – اُوستاچِیلو (مثل آدم های ماهر) قُودغُو چِیلُو (مثل مادر عروس یا مادر داماد) و…
۶ – پسوند، «دَلجِی»
قوش دَلجی (همه را جمع کردن) – اَدَلِی دَلجِی (شبه و مانند ساختن) – بوترادلجی (پراگنده ساختن . فراری دادن ) – بوغوس دلجی (قهرساختن) – پوددلجی(پرو بال کنده شده – بی پرو بال کردن)– تولغه دلجی (تکیه کردن)– تونجی دلجی (خشک کردن) – خونده دلجی (کسی را ما لک چیزی ساختن) – دَبَه دَلجی(قورت کردن از نظر غایب شدن)– دوته دلجی (گریختاندن) – سولچی دلجی (بیحال کردن ازگرسنگی)– غتول دلجی (کثیف کردن آب)– غرغل جی (به زور نوشانیدن) – قابو دلجی(از نزدیک کمین کردن) – قت قوله دلجی (یکجا ساختن) – قول قیسر دلجی(درهم و برهم کردن) – کل تک دلجی (خیز زدن و پر تاب کردن) – کوی دلجی (به صدا درآوردن) – گوی دلجی (چپه کردن . لول دادن) – مارَکَه دَلجِی (جلسه مشترک دایر کردن) – مُوشت دَلجِی (وادار کردن کسی به خیز زدن)– و…
۷ – پسوند، «دَه» : بُلُوق دَه (در حال فواره کردن و جوشیدن)– بیَه دَه (قدبلندک کردن)– جَغَه دَه (کناره گرفتن)– ترقَک دَه ( بیتابی کردن از خشم)– قِرتَک ده ( جست و خیززدن)– جُغُول ده (لگد مالکردن) – غوره ده (بغض کرده) – قَش قَلَگ دَه (بیر و بار و ازدحام و برهم زدن) – لِیختَک دَه (کلان کا
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

هلاکت 4 تن از مزدوران سپاه پاسداران در سوریه
به گزارش رسانه‌های حکومتی 6اردیبهشت 96 چند تن از مزدوران سپاه پاسداران که برای کشتار مردم سوریه اعزام شده بودند در سوریه به هلاکت رسیدند.
سپاه پاسداران نینوا در سایت حکومتی گلستان 24 اطلاع داد که انتقال اجساد دو پاسدار به‌نامهای شیبانی و غلامی به تعویق افتاد. پاسداران بهلاکت رسیده ‎ از شهر فاضل آباد و آزادشهر بودند.
همچنین یکی دیگر از پاسداران به‌نام حامد بافنده اهل رفسنجان در منطقه حما سوریه روز دوم اردیبهشت به هلاکت رسیده است. علیرضا حسینی یکی دیگر از مزدوران تیپ موسوم به فاطمیون که فروردین ماه در سوریه به هلاکت رسیده بود، قرار است فردا 7اردیبهشت 96 در کرمان به گور سپرده شود.
منبع خبر : سایت خبری سازمان مجاهدین خلق ایران

نوشته شده توسط: اسامه

ادامه کامنت قبل:
بارها توضیح دادیم که:
زبانی با نام زبان تورکی وجود ندارد یکبار برای شما توضیح کامل داده میشود نام واقعی این به اصطلاح زبان شما زبان "مغولی" گویش غربی میباشد
زبان شناسی عبارت است از بررسی علمی زبان. زبان شناسی حق ندارد «تجویز» کند چرا که تجویز کردن، کار علم نیست و علم تنها می تواند توصیف، کشف و نظریه داشته باشد.
اگر زبان را بصورت دقیق تر پیگیری کنیم در می یابیم که زبان مھم ترین وسیله برای شناخت انسانھا و یا یک قوم است. درین مورد زبان شناس غربی دکتور جانسن چنین ابراز نظر کردہ است :
زبان نسب نامه و قدیمی ترین یادگار ملت ھاست. نوشته ھا و ابراز نظر ھا به سبب علت ھای مختلف از حقیقت دور میشوند

اما گنجینه ھای کلمات زبان ھا دروغ نمی گویند و مارا فریب نمی دھند . بشرط اینکه برای معلومات کسب کردن از کلمات زبان ھا، باید از ھنر درست آن آراسته باشیم.
زبان شناس ھندی سید سلیمان ندوی می گوید
ملت ھا در قبال تاریخ شان ھر گونه خیانت کنند و برای رد و بدل واقعیت ھای تاریخی طبق دلخواہ شان، ولو دروغ بکار بگیرند ولی زبان و گنجینه ی کلمات زبان مانند امانت دار واقعی روداد ھای گذشته را ترتیب وار برای ما نگهداری می کند، که یک محقق به وقت ضرورت از آن استفادہ میکند
عدہ ی از زبان شناسان نظر شان بر این است، زبان ھایی که از بین رفته و یا فراموش شدہ اند شناخت در مورد آنھا کاری محال است. اما بزرگ ترین زبان شناس امریکایی و استاد دانشگاہ استینفرد کالیفورنیا میریت رولن و همکار او جوزف گرین این نظریه را نمی پزیرند و آنھا عقیدہ دارند که بسیاری از کلمات زبان ھا آن قدر مقاوم ھستند که تا مدت مدید باقی مانند. مانند نام ھای اعضای بدن ،نام ھای افراد خانوادہ و خویشاوندان ، و پدیدہ ھای طبیعی در محیط
به روش این دانشمندان و زبان شناسان اگر زبان تورکی را در نظر بگیریم بخوبی پی میبریم که این ‍زبان از نظر ریشه ی مستقل نیست بلکه ترکیب و کلمات این زبان از زبان دیگری ریشه گرفته . یعنی نام ھای اعضای بدن ، افراد خانوادہ و پدیدہ ھای طبیعی محیط در تورکی در مجموع مغولی می باشد که دال برریشه مغول بودن زبان تورکی دارد .این نام ھا قرار ذیل اند
برای مقایسه با سه خط اورده میشوند
نام ھای اعضای بدن در تورکی همگی مغولی هستند یا مشترک بین این دو

تراخ ،تولغه ، گیدگه ، چوقو ، چوله ، ‍قچار ، کومه ، قاش ، قباغ ، کیرپگ ، اوقرہ ، قیغد کٹوگ ، کرکوٹگ ، الغزگ ، جور ، چیجی ، کورہ ، قیتد ، غب ، لینگ ، تولیگ ، الغه ، ایرکه ، شنگول ، اپسقور ، توقئی ، قاری ، چیمکه ، سوجی ، قوندغسو ، بیر ، اولقله ، بوربی ، کیموگ ، قبرغه ، دالو، قیچغ ، چم چینه ، اونگه ، جیبار ، توقی

نام ھای افراد خانوادہ و خویشاوندان در مغولی و تورکی و یکی بودن در هر دو

آته ، آبه ، ابغه ، بیکه ، اینگه بکله ، آجه ، باکول ، آچول ، نغچی ، تغائی ، ابسو ، قودغو ، لالئی ، آغئی ،بوله ، نیلغه
نام اسباب خانه و اثبات یکی بودن هر دو در تورکی و مغولی:

نام اسباب خانه و اثبات یکی بودن هر دو در تورکی و مغولی
به خط فارسی:

قورخ ، کنڈو ، گوگئی ، قوتو ، گوڈنگئی ، گولخو ، قویرہ ، موری ، پوشتول ، نوغول ، چیرمہ ، چمبر ، دیرہ ، پخسه ، بوچقاغ ، چت ،
تبخئی مانی ، باٹال ، دیشکه ، خورمه ، کومرکئ بوخچه ، امبوچه ، ڈولچه ، لاغو بدنی ،
نام ابزار کار در دو زبان مغولی و تورکی و اثبات یکی بودن هر دو:
خط فارسی:
ٹونٹی ، چبچور ، گینٹی ، کرنڈی ، پارو ، جارو ، سوولغه ، دوتو ، اتنگ و
نام گیاهان:
نام ھای نباتات و گیاهان با مغولی مشترک است
گنگو ، قووغ ، تولغنه ، توقید ، میچلیغ ، لوگور ، توسله ، زیربرگ ، سیمسول ، سوخشلبید ، چغرگ ، قرغنه ، بور بوٹه ، دولنه ، اجریغ ، اولغادیگگ ، جیرکنه ، برغنه، خیرلئی ، چاکه ، چوکری ، قلغو ، بوترنغو ، گنڈہ بغل ، بلدرغو ، اوله ، لوخ ، تاخوم ، خینجگ ، اغجی ، بیغجی ، شیریلجی ، اوئیل ، شورکی ، دوری ، قوریغ ، کمئی، راف ، ایستوغ ، شیریشک ، اولیاد ، قاش ، مونڈلی و
نام مناطق:
شیخچغو ، بلاغ ائینگر ، دولنه ، لوٹو ، گیرپید ، اودکل ، بوکرجای ، سنڈیکله ، قرقول ، شیلبینگ ، ترنوا ، ایسپی لاغ ، سیوگ ، قادی ، اشترلئی ، خیدیر ، جیرغئی ، بورجگئی ، ورس ، قلوج ، جیغه تو ، اودقول ، پیدگه ، قونا‍ق ، اولوم ، سورچوگ ، تولئی ، بولوگ ، تمکی ، قاش ، کمرگ ، قبرغه ، بوم ، ناگو ،اولیاد تو ، المیتو ، داله ، سرتلہ .لوخگ ، قرہ ، الغزار ، شیبقال ، جالہ ، جاشه ، تبقوس ، اشکه ،چمبر ، تیلوم ، اورینچی ، اربستو ، سیواگ ، اورزگو ، کجران ، گیزو ، ناوور ،
نوشته شده توسط: اسامه

درباره لهجه غربی بودن زبان "توکی" که به اشتباه تورکی گفته میشود :
دانشگاه احمد یسوی لغت‌نامه‌ای به نام "لغت‌نامه لهجه‌های ترکی" تدوین کرده است که معادل لغات را به 9 لهجه ترکی، ترکیه، آذربایجانی، باشقورد، قزاق، قرقیز، اوزبک، تاتار، ترکمن و اویغور آورده استما دلیل این تناقض را یافتیم و ان این بود "تورکی یک زبان نیست" بلکه لخجه غربی یک زبان دیگر با نام زبان مغول است به همین دلیل است که دقیقا خالص ترین تورک ها یعنی یاقوت ها و چوواش ها زبان همسایگان مغولشان را هم میدانند و هم میفهمند اما زبان این دو برای لهجه و گویش های غربی اذربایجانی استانبولی قابل فهم نیست چون این دو به واژگان عربی و فارسی بیشتری مخلوط شدنند و دستور زبان انها بیشتر تقلیدی از این دو زبان است نه تورکی اصلدر اینجا نشان داده میشود که هرچه از غرب به شرق به سمت التای پیش میرویم واژگان به واژگان یک زبان معلوم از نظر زبان شناسی

نزدیکی پیدا میکنند اگر این کتاب را تهیه کنید
تنها یک لحظه به این نوشته جواد هیئت توجه کن:
زبان تورکی زبانها، لهجه‌ها، شیوه‌ها و گویش‌های بسیاری را در گستره جغرافیایی وسیعی از چین تا بلغارستان در بر می‌گیرد که هر کدام را به نامی و بعضاً بصورت اضافه بر "ترکی" مانند "ترکی ازبکی"، "ترکی اویغوری" و غیره می‌شناسند.
"در گروه ترکی زبان و لهجه و شیوه های مختلف قرار دارد که مهمترین آن عبارتند از
1– یاقوت‌ها 2– چوواش‌ها 3– قیرقیزها 4– قازاق‌ها 5– ترکان ترکستان شرقی یا اویغورها 6– ازبکها 7– ترکمنها 8– ترکان غازان باشقرد 9– ترکان شمال قفقاز (قوموق، نوقای) 10– ترکان غرب: ترکی ترکیه و آذربایجان، عراق و سوریه 11– ترکان کریمه 12– ترکان بالکان 13– قاقاووزها یا گوک اوغوزها (ترکان مسیحی رومانی) 14– ترکان آلتای 15– ترکان خاکاس – آباقان 16– ترکان سویون یاتووا
در میان زبان و لهجه های مختلف ترکی فقط زبان یاقوت و چوواش با دیگران تفاوت فاحش دارند. بطوریکه قابل فهم برای سایرین نیستند." ("سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی"، "منشاء زبان ترکی"، جواد هئیت، نشر پیکان، 1365)

ایا برای یک خواننده این پرسش پیش نمی اید که چرا"در میان زبان و لهجه های مختلف ترکی فقط زبان یاقوت و چوواش با دیگران تفاوت فاحش دارند. بطوریکه قابل فهم برای سایرین نیستند." در حالی که این دو را از لحاظ خلوص زبانی و خلوص نژادی باید جزو اصیل ترین تورکان دانست و بقیه تورک ها را نسبت به معیار گذاشتن و معیار دانستن انها سنجید
ایا غیر از این است که زبان تورکی اصل زبان همین دو گروه است

حالا شما پاسخ بده شما چرا زبان اصیل ترین تورکان را نمیفهمید و ایضا انها نیز زبان شما را نمیفهمند؟
نوشته شده توسط: اسامه

عاقلان دانند که :
این اذربایجانی ها بودنند که به یمن و عربستان و سوریه و لبنان و شمال افریقا و تونس و ندلس عربی رفتند یا اعراب بودنند که به همه اینجا لشکر کشی کردنند
یکبار به شما توضیح داده شد که نظریه قفقازی یک نظریه
شما جواب این را بده که :
اگر اذربایجانی ها از اذربایجان به عربستان و شمال افریقا و ووو این هاپلو گروپ را برده اند و نه از عربستان به اینجا امده پس چرا
هاپلو گروپ T-M70 در اذربایجان 20 درصد است این هاپلوگروپ متعلق به اعراب شمال شرقی افریقا(حامیان) یعنی کشورهایی چون مصر و اتیوپی است
توجه کن به پراکندگی ان از همان منبع برای اروپا :
http://www.eupedia.com/europe/Haplogroup_T_Y-DNA.shtml
این بهترین سند هست که مهاجرت از یمن و جنوب عربستان بوده که چنین ژنی را با خوداش اورده وگرنه این هاپلو گروپ جز در اذربایجان و میان اعراب شبه جزیره عربستان در هیچ کجای دیگر اسیا

در هیچ کجای دیگر اسیا نبوده و نیست(مراجه شود به خاستگاه ان در نقشه)
نوشته شده توسط: اسامه

چیزی را که من فراموش کردام
این منبع نوشته این بحث هست که نوشته های من هم از همان است در بخش شاخه ها

http://www.eupedia.com/europe/Haplogroup_J2_Y-DNA.shtml
به دلیل اینکه هاپلو گروپ T-M70 در اذربایجان 20 درصد است این هاپلوگروپ متعلق به اعراب شمال شرقی افریقا(حامیان) یعنی کشورهایی چون مصر و اتیوپی است
توجه کن به پراکندگی ان از همان منبع خودات برای اروپا :
http://www.eupedia.com/europe/Haplogroup_T_Y-DNA.shtml

ببین بیشترین اش برای اذربایجان و اعراب جنوب عراق است یعنی یک سند دیگر در کوچ دست جمعی اعراب به اذربایجان :
توجه کن:
http://cache.eupedia.com/images/content/Haplogroup-T.gif
حالا توجه کن به مبدا این هاپلو گروپ از افریقا به اذربایجان :



http://3.bp.blogspot.com/-RFDBC3MrhRc/TwSONGTqaEI/AAAAAAAAAKA/tx02k-dvLNs/s1600/E_Snp_Phylogeography.jpg

از افریقا به اروپا:

http://tinypic.com/view.php?pic=2628byo&s=6

.............................
این بهترین سند هست که مهاجرت از یمن و جنوب عربستان بوده که چنین ژنی را با خوداش اورده وگرنه این هاپلو گروپ جز در اذربایجان و میان اعراب شبه جزیره عربستان در هیچ کجای دیگر اسیا نبوده و نیست(مراجه شود به خاستگاه ان در نقشه)
...........................
درباره هاپلو گروپ جی هم در هر دو مورد و شاخه هایشان توضیحات کافی است خوانندگان میتوانند بروند به لینک:
خودات سرچ کن"arab haplogroup"
نتایج:

https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J-M267

https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J_(Y-DNA)

https://en.wikipedia.org/wiki/Y-DNA_haplogroups_in_populations_of_the_Near_East
نوشته شده توسط: اسامه

درباره دی ان ای مادری یا بهتر بگویم ار ان ای در کامنت قبل پاسخ ان داده شد با توجه به اینکه MTDNA در تقسیم سلولی شرکت نمیکند و همواره ثابت است و از مادر به بچه میرسد بهترژنتیک نشان میدهد
درباره هاپلو گروپ J و زیر شاخه های
origin Western Asia

J-P209 J-M62, J-M365.1, J-L136, J-Z1828

ان میتوانید لینک زیر را بخوانید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J_(mtDNA)

https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J-M267

و بخصوص لینک زیر را (قابل توجه کابلی)

https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J_(mtDNA)

نوع پدری
http://www.eupedia.com/europe/Haplogroup_J2_Y-DNA.shtml
ایا فرق MT DNA را با Y DNA میدانید
بزرگوار ای پرفسور Y مربوط به کروموزوم پدری هست که از تقسیم سلولی میوز به دست میاید و جنسیت پسر را تعین میکند
درژنتیک اوپدیا که خود تو گذاشتی :

J2a1-F3133 is

خاورمیانه عربی :
J2a1-PF4888 is found in the Middle Eas
اسپانیا و اندلس عربی:
J2a1-Z387 and its main subclade L70 (DYS445≤7) are found throughout continental Europe as well as in the Middle East at lower frequency.
عربستان سعودی:
J2a1-PF5169 is a rare subclade that has been found in Saudi Arabia,
حداکثر یک تا 5 درصد در تورکیه و بقیه در شمال غرب ایران و کشورهای خلیج(فارس)
J2a1-M47 is found at low frequency (1-5%) in Anatolia, Georgia, Iran, Iraq and Gulf states
اندلس عربی از شمال افریقا عربی به جنوب اروپا:
J2a2-PF7381 is found at low frequency in southern and Eastern Europe
اسکندرون ترکیه اناتولی (عرب نشین شمال سوریه):
J2b1-M205 is found mostly in the southern Balkans and Anatolia
هندوستان(از عربستان) جنوب اروپا ( ازشمال افریقای عربی):

J2b2-M241 is found mostly in south-east, central and Eastern Europe and in India.

این همان شاخه ای هست که شما اویزان اش شدی (هر جا پای عرب رسیده این هاپلو گروپ هم هست )
J2a1-M67 is the most common subclade in the Caucasus (Vainakhs, Ingushs, Chechens, Georgians, Ossetians, Balkars) and in the Levant (Lebanese, Jews). It is also common in western India, the Arabian Peninsula, Anatolia (esp. north-west), Greece (esp. Crete), Italy (esp. Marche and Abruzzo) and Iberia. M67 was probably a major Bronze Age lineage expanding from the Caucasus to Greece to the west and the Indus valley to the east.
جنوب اروپا و جنوب یونان(از شمال افریقا و خاورمیانه عربی )
J2a1-M319 has been found chiefly in Greece (esp. in Crete) and Italy, and at low frequencies around Western Europe (perhaps diffused by the Romans).
دقت داشته باش شمال افریقای عربی خاورمیانه عربی جنوب اسیا (از عربستان) اسپانیا از اندلس عربی
J2a1-L24 is the most widespread subclade of J2a, with a distribution ranging from the Middle East to Europe, North Africa and South Asia


بیشترین مقدار ان در قفقاز مربوط به Kotias Klde in Georgia
حالا بند دوم پارالگرافی را بخوان
It is likely that J2 men had settled over most of Anatolia, the South Caucasus and Iran by the end of the Last Glaciation 12,000 years

ایا انگلیسی شما اینقدر قوی هست که معنی این را بدانید ". It is likely that" یعنی حدس زده میشود یعنی احتمال دارد یعنی شاید یعنی فکر میکنم
یعنی این یک نظریه است و احتمال دارد شاید باشد
چنان که در منبع خود شما نوشته :
Distribution of haplogroup J2b (M102) in Europe

http://cache.eupedia.com/images/content/Haplogroup-J2.jpg

Two main subclades divide haplogroup J2: J2a (M410, L152, L212/PF4988, L559/PF4986) and J2b (M12, M102, M221, M314).

..........................

توجه داشته باش توی همان اوپدیا باره این وای دی ان ای نوشته
J2a1-M68 is a minor subclade found in Iraq and India.
عراق و هند
J2a1-M158 has been found in Anatolia, Iberia, Pakistan and India.
نوشته شده توسط: اسامه

به دلیل اعتراض شکاربری که انگار بی سند و مدرک ما اذربایجانی ها را عرب گفتیم مجبور هستیم دوباره اثبات عرب بودن اذربایجانی ها را بیاوریم
ایشان اگر سخن یا اعتراضی دارند لطف کنند باا سند و مدرک بنویسند در گفتگو همیشه باز است:
ما همچنان منتظر هستیم که شما به ما بگویی چرا 56 درصد از مردم جمهوری اذربایجان از نظر ژنتیکی عرب خالص تیپJ2 یمنی هستند
چرا ؟؟؟
چرا 49 درصد مردم اذربایجان شرقی این هاپلوگروپ ها را نشان میردهند
J1-M267

J1-PAGEO8
J2-M410

J2-M12
باید این را بدانید که هاپلوگروپ ها گروه J1وJ2 شاخصه نژاد عرب میباشد
چرا 20 درصد مردم اذربایجان شرقی هاپلوگروپT-M70 که این هاپلوگروپ متعلق به اعراب شمال شرقی افریقا(حامیان) یعنی کشورهایی چون مصر و اتیوپی است و بیشترین امار این شناسه متعلق به اذربایجان است که حاکی از کوچ گسترده اعراب به این سرزمین است. را نشان میدهند صاحبین این ..

صاحبین این مارکر با چهرهای خاص و با پوست های تیره و نوع لب کلفت مشخص هست
میتوانی تراکمY دی ان ای در زیر شاخه هاپلو گروپ J2 را در عکس زیر در ویکی پدیا ببینید:

https://en.wikipedia.org/wiki/File:Haplogroup_J_(Y-DNA).svg

حالا خود شما بگو زمانی که جنوب عربستان و یمن بیشترین تراکم این هاپلو گروپ را دارند و تقریبا این منطقه همیشه مهاجر فرست بوده نه مهاجر پذیر ایا این هاپلو گروپ عربی نیست

خودات سرچ کن"arab haplogroup"
نتایج:

https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J-M267

https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J_(Y-DNA)

https://en.wikipedia.org/wiki/Y-DNA_haplogroups_in_populations_of_the_Near_East

............حالا انصافا هاپلو گروپ J در هر مورد عربی نیست؟

هاپلو گروپ جی عربی هست 56 درصد مردم جمهوری اذربایجان با 45 درصد اذربایجان شرقی عرب خالص هستند

It is during the Neolithic that subclades like L860 and L93 would have reached the mountainous parts of the southern Arabian peninsula (Yemen, Oman), whereas L816 and L862 remained in the Fertile Crescen
بیشترین مقدار این ژن که شاخص نژاد سیاه هست در حضر موت یمن میباشد و دارندگان این ژن دارای پوست سیاه هستند اتفاقا در میان بلوچ های ایران هم 35 درصد است این ژن از نژادقفقازی نیست از نژاد نگروسان و سیاه است ولی هم اکنون یک شاخه از ان را در قفقاز شاهد هستیم
ه J2 در اذربایجان غالب هست و مقدار اولی تنها 10 درصد است در اذربایجان ولی دومی 35 تا 40 درصد
اصلا در همان نوشته خودات به شمال ایران (اذربایجان)* و قطر و اسپانیا(توسط مهاجرت دسته جمعی اعراب برای 8 قرن یعنی 800 سال و تشکیل کشور اندلس و جنوب فرانسه از طریق همان اعراب


J1a1 (M365.1) has been only found in very low frequencies in Western Europe (Western Iberia, French Pyrenees, Belgium and England), in northern Iran and Qata

...........................................
حالا درست به این نقشه دقت کن :

https://en.wikipedia.org/wiki/File:HG_J1_(ADN-Y).PNG

دوست گرامی بیشترین فراوانی ان در حال و گذشته مربوط به جنوب یمن و جنوب سودان است اتفاقا مهاجرت به اذربایجان از همین منطقه بوده به چه دلیل؟
به دلیل اینکه هاپلو گروپ T-M70 در اذربایجان 20 درصد استاین هاپلوگروپ متعلق به اعراب شمال شرقی افریقا(حامیان) یعنی کشورهایی چون مصر و اتیوپی است و بیشترین امار این شناسه متعلق به اذربایجان است که حاکی از کوچ گسترده اعراب به این سرزمین است.صاحبین این مارکر با چهرهای خاص و با پوست های تیره و نوع لب کلفت مشخص هستند

توجه کن به پراکندگی ان از همان منبع خودات برای اروپا :
http://www.eupedia.com/europe/Haplogroup_T_Y-DNA.shtml


ببین بیشترین اش برای اذربایجان و اعراب جنوب عراق است یعنی یک سند دیگر در کوچ دست جمعی اعراب به اذربایجان :
توجه کن:
http://cache.eupedia.com/images/content/Haplogroup-T.gif
حالا توجه کن به مبدا این هاپلو گروپ از افریقا به اذربایجان :

http://3.bp.blogspot.com/-RFDBC3MrhRc/TwSONGTqaEI/AAAAAAAAAKA/tx02k-dvLNs/s1600/E_Snp_Phylogeography.jpg

از افریقا به اروپا:

http://tinypic.com/view.php?pic=2628byo&s=6
زیر مجموعه های نژاد J جدا از یکدیگر اند در حالی که همگی از یک شاخه در ترکیب با بقیه ژن ها به صورت مغلوب تا اندازه و درصد به دست میایند:
J1-M267 Western Asia
Ancestor J-P209
Descendants J-M62, J-M365.1, J-L136, J-Z1828

https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J-M267


نوشته شده توسط: اسامه

جناب علی:
لهجه چیست :
ایا لهجه اصفهانی با لهجه تهرانی فرق میکند و حرف هم را نمیفهمند
همان گونه که میفهمند شما نیز به عنوان کسی که لهجه عربی را میداند با یک تلویزیون عربی تماس گرفته و شروع به صحبت کنید
یا لطفا زیادی ..... نخورید

نوشته شده توسط: اسامه

امروز اذربایجانی ها :
از نظر ژنتیکی دقیقا عرب هستند ,
از نظر زبانی لهجه غربی مغولی با نام "توکی" را میگویند
از نظر فرهنگی حتی واژه ای برای این هم در زبان الکن شان ندارند
از نظر مذهبی دقیقا پیرو مذهب عرب شیعه و یمنی هستند
از نظر قومی: خودشان هم نمیدانند اذری اند یا ازری یا تورکی یا توکی

نوشته شده توسط: جمال

من نیز خوشحالم از دوبارە بە راه افتادن سایت و تبریک میگویم ولی یک مسئلە در همین رابطە برایم جالب بود بعد از دوبارە براه افتادن این سایت خواندن کامنت ها را تعقیب میکردم و چیزی کە برایم جالب بود کامنت پان تورکها بود کە در این رابطە کامنت میگذاشتند واقعأ اغراقی در کار نیست اگر بگویم این سایت تورک گلوبال است چون خوشحالی بە کار افتادن دوبارە سایت بیشتر از همە پان تورکها را خوشحال کرد و این از کامنتهای پان تورکها کاملأ معلوم است پان توڕکهای کە حتی در سایتهای خودشان این چنینن دست و بال آزاد نیستند نتوانستند ذوق خود را پنهان کنند در این مورد کە بدون ملاحظە و سانسور میتوانند در ایران گلوبال نظرات خود را بیان کنند

نوشته شده توسط: lachin

جناب یاسین اهوازی...طبق تحقیقات دانشمند محترم , امروز اذربایجانی ها از نظر ژنتیکی دقیقا عرب هستند , از نظر زبانی ( دقیقآ عرب مغولی ) هستند و از نظر فرهنگی ( دقیقآ عرب پارس ) هستند و از نظر ملیتی ( دقیقآ عرب ایرانی ) هستند و از نظر قومی ( دقیقآ عرب آریائی ) هستند و در زندان های کهریزکی بجای تجاوز و شکنجه ( دقیقآ چلو کباب) میل میفرمایند....

نوشته شده توسط: Anonymous

موحدى جان
لوايى نوشته؛ << آخوندهاى استعمارگر >>
به نظر من بهترين نوع مبارزه با آنهاست. ببين، لوايى با يك تركيب ساده يك دنيا سخن مى گويد. تا كالا آخوندها داد و بيداد مى كردند كه استعمار بلاى جان اسلام و ايران است. لوايى مرض خود آخوندها را برملا مى كند كه استعمارگر واقعى هستند. مى خواهى ديگر چطور بگويد؟ درد لوايى اين فرهنگ مريض است كه آخوند و شاهدوست و مجاهدش را فرا گرفته

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

آرزو به دل ماندیم که آقای محمدرضا لوائی یک مقاله بر علیه رژیم تبهکار حاکم بر ایران بنویسند ! پان ترکها و تجزیه طلبان آذربایجانی با مشغول ساختن مبارزین به بحث های بی سرانجام ، خاک بر چشمان مردم و آب بر آسیاب رژیم آدمکش و دزد جمهوری اسلامی می ریزند . خلق مظلوم ایران که کمرشان زیر انواع ستم ها و ظلم و استثمار رژیم تبهکار جمهوری اسلامی خم گشته، امروز باید هشیارانه تر از هر وقت دیگر به ترفندها و نظرات و ایده های تفرقه افکنانه در میان قومیتهای ایرانی توجه کنند. هم پان ایرانیست ها و سلطنت طلبان با ظاهر ایران پرستی و ایران خواهی و هم پان ترکیسم با ظاهر ملیت سازی و ملیت خواهی ترک و ترک پرستی، باید شدیداً محکوم شوند. هر دو این ها در وحدت مبارزاتی خلق تحت ستم ما بر علیه رژیم جمهوری اسلامی اخلال ایجاد می کنند. خطری که در پشت هر دو نوع این برخوردها و تبلیغات مغرضانه ناشی از آن ها وجود دارد این است

که با کشاندن توجه مردم به مسائل انحرافی، نقش رژیم جمهوری اسلامی به مثابه علت اصلی استثمار و ستم و سرکوب هر گونه خواست آزادیخواهانه و دمکراتیک و از جمله خواست حق خودگردانی داخلی و آموزش به زبان مادری(درکنار زبان فارسی) قومیت های تحت ستم را از دید خلق قهرمان ایران پنهان نگاه می دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

احمدی نژاد وقتی که استاندار اردبیل بود دکترا گرفت از احمدی پرسیدن اخه شما در اردبیل استاندار بودی چطور در کلاسهای درس در دانشگاه تهران حاضر می شدی؟ احمدی گفت با هواپیما می رفتم و بر می گشتم :)
روحانی فقط دکترای افتخاری از انگلیس دارد یعنی ایشان دکترای واقعی ندارد. انطور که گفته می شود ایشان مهره انگلیس است.
البته رهبر جمهوری اسلامی و انگلیس باهم شریک انقلاب هستند 50/50 .

نوشته شده توسط: Anonymous

ممد آقا! آیا به هم چسبیدن کلمه ها برای مشکل خوانده شدن مطلب است، تا مدل جدید نوشتاری است؟

نوشته شده توسط: اسامه

جناب یاسین اهوازی:
امروز اذربایجانی ها از نظر ژنتیکی دقیقا عرب هستند در کامنت های لینک توضیح کامل داده شده است
پس گفتار شما نادرست است
سعی کنید از این پس در شناخت هویت عربی به برادران هم خون تان در اذربایجان بیشتر کوشا باشید :

http://www.iranglobal.info/node/59400

نوشته شده توسط: اسامه

خیلی خوب هست که در این سایت یکبار توضیح داده شد که "کروموزوم اذربایجانی" از چه نوع ترکیبی هست و حتی تا چه اندازه توکی میباشند
برای سید های اذربایجانی

http://www.iranglobal.info/node/59400

نوشته شده توسط: Anonymous

این سطور روی اصل انسان دوستی نوشته میشود و دلیل هیچ گونه دشمنی با این فرد نیست . اقا جان به حضرت عباس قسم دچار مرض ضد ایرانی و کابوس وحشت افرین شده ای .البته هیچ ضرری برای من ندارد فقط به خودت لطمه میزنی . انچه نوشته ای فقط بدرد یک روان شناس میخورد که تورا از این جهنم خود ساخته پارس هراسی نجات دهد .پیشنهاد من این است که سالگرد در گذشت پدر و مادر خود را گرامی دارو گویا همین سال گذشته بود که از ین جهان رفتند ..برای انها یک جلسه یاد بود تشکیل بده و دوستان و اشنایان را دعوت کن. امیدوارم دوستانت به داد ت برسند و به واقعیت زندگی باز گردی .
مدتی سیاست را کنار بگذار و به سفر برو تا ارامش خود را باز یابی .بر انقلاب اسلامی و رهبر ان لعنت ابدی که مردم ایران را گرفتار کرد ..دوست شما .

نوشته شده توسط: Anonymous

...... ، برای دشمن خیالی دروغین و هپروتی و سفارش داده شده خود ، نام و اسمی ندارد.
گاهی ایرانی را - شاهنامه خوان . شعر دوست . فارس . فارسستان . زبان فارسی. آریا ... نیروی استعمار . ، تهرانیت .. خراسان بزرگ ،.. .و.....و....و مینامد.
اینها نشان میدهد که تجزیه طلبان .....تبار، فاقد زبان فرهنگ تاریخ تئوری منطق ادب هدف تاکتیک وحدت استراتژی... صداقت متحد ، پایه مردمی ، عرق ملی ...و....هستند.
وسرانجامی ، جز شکست و فرار ،و بدنامی در میان خلقهای متحد فلات ایران نخواهند داشت.
بجای زندگی در کشورهای خویشاوند ترکزبان آسیا، در امریکا و اروپا نشسته و به فریب خود و مردمشان میپردازند.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

حزب الله ، شاه الله ، پیوندتان مبارک ! ننگ بر ایادی و بقایای خائن و تبهکار رژیم خائن شاه. مرگ بر رژیم خمینی خون آشام و ایادی پلید آخوندهای شیاد و تبهکار. از دوران انقلاب مشروطه تا به امروز، شاه و شیخ، لحظه ای از تلاش برای سرکوب میل به آزادی در ملت کوتاهی نکرده اند. این تفاهم و همفکری بین شاه و شیخ موضوع تحقیقات دانشگاهی خواهد بود البته بعد از آنکه رژیم فاشیسم مذهبی آخوندی به زباله دان تاریخ فرستاده شود.
به راستی "لنین" آموزگار بزرگ خلق های ستمدیده چه کار کرده است که بعد از سالیان سال از ساواکی تا اطلاعاتی و پاسدار، از قلم بدستان نظام سلطنتی تا قلم بدستان خیمۀ ولایت فقیه علیه او لجن پراکنی می کنند. آیا غیر از این است که بزرگان کمونیسم خواب را بر خادمین دیکتاتوری شاه و شیخ آشفته می سازند؟ چند سالی است که زرادخانه های لجن پراکنیِ سلطنت طلبان ، ارتجاعیون مذهبی و نئو لیبرالهای وطنی هجمه ای

را علیه تاریخ جنبش چپ و کمونیستی ایران و جهان آغاز کرده اند.یک یاوه نویسی تمام عیار با اهداف کاملاً طبقاتی و مشخص؛ تلاش برای بی آبرو کردن چپ در نظر مردم، بستن همۀ آن صفاتی که لایق خودشان و حامیان مالی و سیاسی شان است نثار کمونیستها و پیشگامان انقلاب مردم و پرولتاریای جهانی روا داشتن .
لنینیسم، تئوری راهنمای عمل توده های کار و زحمت است. لنین، مرحله امپریالیستی سرمایه داری، این بالاترین و هارترین مرحله سرمایه داری را تئوریزه کرد، به بشریت آموخت.
بر کسی پوشیده نیست که جامعه انسانی به دو بخش کاملا متفاوت و متضاد اقلیت و اکثریت تقسیم شده است. در حالیکه اقلیت، خود را «نخبه» و «طبقه خلاق» مینامد و اکثریت را تحقیر میکند، آنها را خفاش، گاو، بی سر و بی پا میشمارد، لنین اکثریت را «میلیونها، دهها میلیون زحمتکش، گلها، قدرت و آینده جامعه میشناخت.
امروز توده های کار و زحمت به چشم خویش می بینند که چگونه چاقها» چاق تر میشوند و «لاغرها» لاغرتر. فقر، گرسنگی، بیکاری و بی خانمانی اکثریت عظیم جامعه بشری را جدا تهدید می کند. احساس یأس و بی اطمینانی از فردای خود و فرزندان خویش همه آحاد جامعه را در خود غرق کرده است.
ما در مقابل راه و میراث و تفکر لنین شرمنده هستیم. چرا که ایده های انسانی، انقلابی و رهائی بخش او را علیرغم توان درک دقیق و توضیح علمی مشکلات و معضلات اجتماعی، قدرت سازماندهی و مبارزه، اما صرفا بعلت بی ارادگی و بی عزمی تحقق نبخشیدیم، تقدس مالکیت خصوصی و استثمار انسان بواسطه انسان را به آرشیو تاریخ نسپردیم. بورژوازی، مافیای پول و مواد مخدر توانست با طرح مسائل و موضوعات انحرافی و غیرلازم برای انسان، ما را دچار تفرقه و پراکندگی سازد، به بحث های بی سرانجام مشغول دارد، شور انقلابی را از ما بازستاند.
باشد که با درک مسئولیت انسانی خود، بر مایه های شرمندگی مان فائق آئیم و رهروان گردن افراشته راه لنین باشیم.
یاد و نام لنین کبیر جاودان، مشعل جهان فروزش فروزان تر باد .
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی.
نابود باد بقایای سلطنت پهلوی
نابود باد امپریالیسم و بورژوازی جهانی.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اکبر! بنظرمیرسد کمی دیر به قافله اوضاع رسیدید. در جغرافیای موسوم به ایران قرنیست ملل ایران زیر پاشنه آهنین رژیم پانفارس له و لورده میشوند. دیگر چیزی به نام وطن، و حس همه باهم در جهنمی به نام ایران باقی نمانده است. قرنیست قتل عام های زبانی، فرهنگی، سیاسی و مخصوصا اقتصادی، بدست رژیم استعمارگر پانفارس شاه و شیخ چنان زندگی را بر ملل ایران جهنم کرده است، که هر خلقی دنبال فرصتی است خود را از این فلاکت رها کند. دیگرکار از بحران ملی مدنی، فرهنگی سیاسی، اجتماعی اقتصادی...، گذشته است. رژیم با کشتار و قتل عامهای روزانه مملکت را بسوی پرتگاه تلاشی سوق میدهد. بقول رئیس بسیج کرج؛ "اسلام شیعه " ترمز بریده میره تا کرب و بلا! بنظر میرسد دیگر کار از کرب و بلا گذشته، در باتلاق سوریه گیر کرده است، آتش جنگ، اندک هستی رژیم را درسیه چال سوریه درخود خواهد بلعید. بنظر میرسد رژیم در حال سقوط آزاد است.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

رژیم اسلامی حاکم بر ایران، رژیمی ناسیونالیست ، شوونیست و پان فارس نیست بلکه رژیمی پان اسلامیست وفرقه گرای شیعه است. در ایران به اقلیتهای مذهبی ودینی ظلم می شود، هموطنان کرد وبلوچ ما ودیگر سنی مذهبان ایران به جرم اینکه سنی مذهب هستند از سوی آخوندها مورد ظلم وستم قرار می گیرند نه به خاطر غیر فارس زبان بودن. یک مثال می زنم، سنی مذهبهای استان خراسان فارس زبان هستند اما تحت ستم مضاعف قرار دارند واز سوی رژیم به آنها ظلم می شود ودر فقر ومحرومیت هستند. در مقابل، هموطنان آذربایجانی ما، ترک آذری هستند وفارس نمی باشند اما به دلیل اینکه شیعه مذهب هستند تحت ستم مضاعف نمی باشند ودر سطوح بالای حاکمیت آخوندی وارد می شوند.وضعیت مالی ومعیشتی هموطنان تبریزی ما از تهرانی ها نیز بهتر است. یا کرمانی ها را در نظر بگیرید با اینکه هم فارس هستند وهم شیعه، در فقر هستند وشهر کرمان شهری محروم است و شهر تبریز نسبت به

شهر فارس نشین کرمان، مثل بهشت است.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

آن افرادی که بی شرمانه و موذیانه به رژیم پان اسلامیست جمهوری اسلامی می گویند : "رژيم ارتجاعى فارس آخوندى" !!! به طورقطع از ماموران رژیم ظالم و غدار جمهوری اسلامی هستند که قصد دارند بین مردمان ایران تخم نفاق و کینه بکارند.
این چه رژیم فارسی است که اکثر مقامات و کارگزاران آن ترک بوده و هستند؟!
آیا علی خامنه ای ، میرحسین موسوی ، مشکینی ، موسوی اردبیلی، خلخالی ، موسوی تبریزی، ملاحسنی ، نعمت زاده، آخوند زاده وووو فارس زبان می باشند؟! برید خجالت بکشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

لنین را باید یکی از جنایتکاران تاریخی قرن بیستم بشناسیم. او پایه گذار ترور و خشونت و گشتا رهای جمعی و اموزگار افرادی مانند استالین وایجاد جنگ داخلی با میلونها گشته بود. شکست لننینسم در دوران زندگی لنین انچنان اشکار بود که وی به برنامه اقتصادی نپ روی اورد . لنین مسیر جهان را بسوی تاریکی و استبداد حزبی و دیکتاتوری فردی سوق داد . انچه کومونیستها ایرانی بما گفتند جز دروغ وحشتناک نامی نداشت ..صد ها مورخ نامدار و بی غرض
امروز با تحقیقات بسیار نقاب از چهره مخوف و خونخوار لنین و اصول ان برداشته اند . ترس ابلهانه نظام سابق از لنین تروریست روسی به قیمت از دست رفتن کشور ما ایران و ازادی ان شد. کوبای کنونی و کره شمالی لنین را نماینده گی میکنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

اینجانب پشنگ ایرانی ضمن تقبیه نسل کشی ملت ارمنی توسط تورکهای شونیست , یاد قربانیان این عمل فجیع و وحشیانه ی تورکها را گرامی میدارم. روحشان شاد باد.
خون پاک این مردمان تا ابد ننگیست بر دامن تورکها.

نوشته شده توسط: lachin

دوستان... نحس بودن عدد پنج مرا به یاد ایران انداخت و زمانی که شهرداری ها شروغ به پلاک زدن خانه ها راکردند بجای پلاک عدد 13 پلاک های 1+12 را میزدند.کاربری که تاریخ میترائی را تقریبآ 2664 سال (( دقیق تر )) کرد می نویسد که (( البته پنجم اردیبهشت سال ۷۰۳ ۹ میترایی دقیق تر است)) .. بازی با اعداد ... و بعد ادامه میدهند که {{ پنج در تاریخ میترایی عددی نحس به حساب می آید. }}. خوب اگر کسی بتواند در عرض پنج ساعت , یک تاریخی را 2664 سال دقیق تر بکند خوب ایشان می توانستند به آسانی بنویسند که (( البته یکم + چهارم اردیبهشت سال 9703 میترائی دقیق تر است )) و یا اگر این روز هم به روز پنجشنبه می افتد, می توانند بنویسند که (( البته شنبه+ چهارشنبه ( پنجشنبه ) اردیبهشت سال 9703)) میترائی دقیق تر است.تازه مهمتر از آن, این دقیق کردن سال میترائی را تنها بخاطر کوری چشمان تجزیه طلبان می نویسند. ولی ایشان مثل

. اینکه یادشان رفته بود که عینک طبّی خودشان را بزنند و مقاله را بخوانند چون اسم نویسنده مقاله , آقای ( قادی است نه قادری)..
دوستان... همانطور که مشاهده میکنیم دقیق کردن یک تاریخی بیش از 2664 سال فقط در فرهنگ آریائی اتفاق می افتد. چندی قبل کاربری تاریخ آریائی 13000 ساله را هم اسم برده بود..... باری... شواهد علمی نشان میدهد در زمان شروع تشکیل کره زمین ( 4.5 بیلیون سال پیش ) و کره ماه نه تنها گردش زمین به دور خود سرعت اقزونی داشته بلکه فاصله سیارات و ماه ها بعد از گذشت زمان از هم دیگر دور شده اند و می شوند ( نتیجه بیگ بنگ ). کره زمین در موقع ساخته شدن , روز هایش 6 ساعته ( نه 24 ساعته بود ) و از کره ماه 18000 مایل فاصله داشت. ولی هم اکنون کره زمین روزهایش 24 ساعته ومسافتش با کره ماه تقریبآ ( 225000-252000 ) مایل است. این بدان معناست که اگر ما هر چقدر به عقب برگریدم ساعت های روز کمتر و در نتیجه تعداد روزهای سال زیادتر خواهد شد...

Over millions of years, the Earth's rotation slowed significantly by tidal acceleration through gravitational interactions with the Moon. In this process, angular momentum is slowly transferred to the Moon at a rate proportional to where is the orbital radius of the Moon. This process gradually increased the length of day to its current value and resulted in the moon's being tidally locked with the Earth.This mechanism has been working for 4.5 billion years, since oceans first formed on Earth. There is geological and paleontological evidence that Earth rotated faster and that the Moon was closer to Earth in the remote past. Tidal rhythmites are alternating layers of sand and silt laid down offshore from estuaries having great tidal flows. Daily, monthly and seasonal cycles can be found in the deposits. This geological record is consistent with these conditions 620 million years ago: the day was 21.9±0.4 hours, and there were 13.1±0.1 synodic months/year and 400±7 solar days/year. The average recession rate of the Moon between then and now has been 2.17±0.31 cm/year, which is about half the present rate.[17]
آریا پرستانی که بخاطر (( کوری چشم )), تاریخ کشوری را به عقب برده و میخواهند تاریخ (( دقیق تری )) را نشان بدهند بایستی بدانند که هرچه قدر به عقب تر برگردند ACCUMULATED ERROR , ویا اشتباهات انباشته شده بیشتر خواهد شد و به عوض اینکه دقیق تر باشد به همان اندازه نـــا دقـیـــــق تـــــر خواهد بود..بهترین ها را برایتان آرزومندم....
نوشته شده توسط: Anonymous

البته که ایرانی مقتدر تر و به آینده امیدوارتر بوجود خواهد آمد . وقتی هر فرد ایرانی بداند که تمام آن حقوقی را که یک فارس دارد وی هم داراست این به پایداری و اقتدار خواهد انجامید .

نوشته شده توسط: Anonymous

با نظر خوجا کندی موافقم .
ضمنا منصفانه و عاقلانه و منطقی این است که ما هر حقوقی را که برای مردم آذربایجان میخواهیم از خواسته های سایر ملتها نیز در این موارد و در هر کشوری حمایت کنیم

نوشته شده توسط: Anonymous

قرآن یکتا سند معتبر برای مسلمانان نیست، بلکه احادیث پیغمبر اسلام را نیز باید اکیداً به آن اضافه کنیم. نکتۀ بعدی این است که در غرب اگر ظاهراً جنگ مذهبی وجود ندارد، ولی پشت لائیسیته مذهب با قدرت تمام در بافت اجتماعی حضور دارد، و یا «کشور های خود را از طریق منطق عقلی و علمی اداره می کنند» داوری نویسنده کمی عجولانه و کلی بنظر می رسد، در غرب عقل و منطق و خرد تا جائی وجود دارد که ساخت و ساز طبقاتی و نظام سرمایه داری را به مخاطره نیاندازد، و علاوه بر این، منطق و خردگرائی و شناخت در غرب به معنای عدالت اجتماعی و پیشرفت انسانی نیست. نمی دانم شما عکس های یادگاری که فرانسوی ها با سر بریدۀ آفریقائی ها از خودشان گرفته اند دیده اید یا نه؟ ژرژ پلیتزر تقریباً چنین می گوید : «هوش و خرد و شناخت انسانها فقط در شرایط الغای استثمار انسان از انسان و یا در جامعۀ سوسیالیستی می تواند بهترین های خودش را عرضه کند. »

در غیر این صورت، شناخت در جامعۀ سرمایه داری تا وقتی که به سود سرمایه برای سرمایه دار نیانجامد پشیزی ارزش ندارد. صلح اجتماعی ظاهری در کشورهای غربی نباید ما را گول بزند، زیرا سرمایه داران به این صلح نیازمندند ولی فقط در جغرافیای غرب. در نتیجه داوری دربارۀ کشورهای کمونیستی سابق را نباید به شکل انحصاری مطرح کنیم، چون که ممکن است دربارۀ کشورهای سرمایه داری موجب این توهم شود، که گوئی فرانسه از جهاد طلبان و تروریست هائی که در حال تخریب سوریه هستند دفاع نمی کند، و آفریقا را به بهای کشتار مردم و خرید سیاستمداران و تخریب قارۀ سیاه به تاراج نمی برد، خصوصاً با خرید مأموران گمرک برای پیاده کردن بار کشتی های حامل زباله های صنعتی در خاک آفریقا. پس از این همه باید بپرسیم که کدام بلوغ عقلی ؟ با این همه دروغ رسانه و تحریف سیستمیک! بلوغ عقلی غرب ثروتمند بستگی به سبد سوپرمارشه دارد، این اسمش بلوغ عقلی نیست، بلکه تبانی با جنایت علیه بشریت است، چون که بلوغ عقلی شان در حدی ست که می دانند دارند به آنها دروغ می گویند، ولی دروغ را به بهای سبد سوپر مارشه می پذیرند. اسطورۀ زامبی در سینمای غرب شاید نماد ارزنده ای برای تحلیل و درک وضعیت عقل سلیم و نگرانی های مردم غرب باشد...
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای توکلی و مسئولین فنی و همکاران ایران گلوبال : بنده هم درنوبه خودم از زحمات وراه انذازی دوباره ایران گلوبال از همه تان تشکر می کنم. شاد باشید انزابی

جناب آقای توکلی و مسئولین فنی و همکاران ایران گلوبال : بنده هم درنوبه خودم از زحمات وراه انذازی دوباره ایران گلوبال از همه تان تشکر می کنم. شاد باشید انزابی
نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از اقای توکلی و دیگر دست اندرکاران برای رهائی تارنما از چنگال مخوف ارتجاع .نبودن دوروزه این سایت در دسترس علاقمندان احساس مبرم به ازادی را دو چندان میکرد .گویا چیزی بنام ازادی و نوشتن و فکر کردن گم شده بود .
احساسی نا خوشایندی بود که بسیار غیر عادی و غیر طبیعی بنظر میرسد . نبودن مقالات حتا نوشته های لوائی و یا دو گانه نوشتن اقای گمنام و نوشته های اقا جمال و بسیاری دیگر احساس میشد . درود بر پیگیری شما.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب کیانوش رشیدی قادی,
متاسفانه زندگی در " جمهوری فدرال آلمان " هم تاثیر مثبتی بر روحیه مخترع چرخ پنجم ۷ هزار ساله نداشته و امید بهبود هم نمیرود . خداوند خودش شفا دهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ما فعالين تورك آذربايجان جنوبى، ضمن محكوم كردن ددمنشى هاى رژيم ارتجاعى فارس آخوندى در سركوب آزادى بيان، براى ايران گلوبال و مسئولين محترم آن آرزوي موفقيت مى كنيم. و اطمينان داريم كه متفكرين آزادى خواه ملت هاى ايران، علاقمند هستند در يك محيط سالم و بدور از حب و بغض، به مبادله افكار و انديشه و نقد و بررسى ادامه دهند. چرا كه خفقان و سركوب آزادى بيان، فقط و فقط به نفع استبداد حاكم مى باشد....

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

لینک مقاله ی
«ضرورت تشکیل جبهه ی متحد جنبش آذربایجان»
http://www.iranglobal.info/node/55621

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

آقای کیانوش توکلی گرامی! درود بر شما! این بار نیز، همانند همۀ این سالها که مورد یورش هستیم، شما و گروه همراه شما، از آزمایشی دگر سربلند بیرون آمدند.

آقای کیانوش توکلی گرامی! درود بر شما! این بار نیز، همانند همۀ این سالها که مورد یورش هستیم، شما و گروه همراه شما، از آزمایشی دگر سربلند بیرون آمدند. به اندارۀ موهای سر خود آقای توکلی دشواری را دیدید و بیشتر این دشواری های از هنگامۀ مهاجرت آغاز شد. دشواری های زندگی در افغانستان، راه بردن رادیو افغانستان به زبان فارسی ایرانی در کنار کشتارگاه کابل، روزها و شب های موشک پرانی در کابل را پشت سر گذاشتید آقای کیانوش توکلی! بیش از ده سال است که مبارزه ای دیگر را آغاز کردید. مبارزه برای روشن ساختن و شکستن دیوارهای بلورین! رسم بر این است :"انسانهایی که در ساختمان های شیشه ای و بلورین زندگی می کنند، نباید بسوی دیگران سنگ پرتاب کنند." از بیش از بیست و چهار ساعت پیش، آنها اما بسوی شما آقای کیانوش توکلی و به خانۀ شما(ایرانگلوبال) سنگ پرتاب کردند. همۀ "آنانی" که بسوی شما سنگ پرتاب کردند،حال هر که و هر سیستم و رژیم باشد، نمی دانستند، خانۀ شما که ایرانگلوبال است، نیز از سنگ درست شده است. اگرچه ضرب المثلی است که می گوید:"گلین را باید با گلین شکست!" و بدینگونه سنگ را اگر می خواهی با سنگ سنگین باید شکست. آنان که بسوی شما، نشسته در خانه ای شیشه ای سنگ را پرتاب کردند، به معنای دقیق کلمه خانۀ خویش را آواره کردند، چه:"ایرانگلوبال" همانند همیشه پابرجا شد، پابرجا ماند و بیش از پیشتر خود را برای گفتن و نشان دادن حقیقت آماده می کند. برای شما آقای کیانوش توکلی و برای همۀ همراهان "ایرانگوبال" نیرویی بیشتر از روزها وساعت های گذشته آرزو می کنم. هزار سنگ برچهرۀ خویش و سر و رو را می خریم، اما "دروغ" نمی گوییم. از "حقیقت" دفاع می کنیم! بگذار اینگونه باشد. درود بر آقای کیانوش توکلی! درود بر ایرانگلوبال
نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته بالا بیشتر به فاکتور های آماری هزینه و خرید برق از نیروگاه های خورشیدی پرداخته است تا وجود مشکلات و محدودیت های تکنو لوژی ساخت این نیروگاه ها در ایران.... در پاسخ به سوال ؛موانع نصب نیروگاه خورشیدی در ایران ؛ باید اشاره کرد که دانش فنی ساخت رشته پانل های سلول های نوری؛ توربو ژنراتورهای بادی؛ اینورتورها و تکنولوژی اتصال این نیروگاه ها به شبکه سراسری برق کشور عمده مشکلات در جهت گیری مهندسی انرژی های تجدید پذیر خورشیدی و بادی در ایران می باشند....سرفصل های مورد اشاره در مقاله مانند خرید برق...قیمت گاز...و آلودگی هوا پارامتر هایی هستند دخیل ولی بسیار متغییر و کمرنگ در سیاست گذاری احداث و تولید انرژی های نو در کشور. با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی خوش حالم که سایت ایران گلوبال بعد از وقفه کوتاه دوباره مشقول بکار شد متشکر از ضحمات یک یک دست اندرکاران

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

این یارو "دیروز" که خودشو "پیروز" نام گذاشته، یکی از ماموران سایبری رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی است. این یارو"دیروز" اگه راست می گه، شخصیت حقیقی است، نام و عکس خودش رو منتشر کنه. اگر چنین کاری نکنه، شک نکنید که "پیروز"، یک مامور رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در ایران است.

نوشته شده توسط: کیانوش رشیدی قادی

جناب دیروز!
که خود را بیهوده "پیروز" می خوانی! نخست اینکه:
"ذکی!"
دویمن:
"بیلاخ"!
دلت می خواهت تاریخ اعراب، چه شمسی، چه قمری را همچنان بر مردمان ایران روا داری،
"سه لاخ"
روزی از تو پیروز پرسیدم، چهره بنما و سخن بگو!
پاسخ دادای:
آن دوران گشدشته است!
اما!
تو
چهره بنما!
اگر جهره ننمایی
یکی از ماموران رژیم اشغالگر جمهوری هستی
و شاید یکی از کسانی که در شصت ساعت پیش به ایرانگلوبال یورش بردی

نوشته شده توسط: lachin

دوستان... همانطور که اشاره شده است, در فرهنگ (( غلو سازی)) حتی غقل و منطق هم از بین میرود. در کدام اسناد امده است که 1- 7000 سال پیش ( کمتر از نصف طول عمر گذشته از آخرین و طولانی ترین دوره یخبندان کره زمین) , ایرانیانی در روی کره زمین بودند که ییلاق قشلاق میکردند.2- آیا واقعآ ایرانیان هفت هزار سال پیش سال زمینی را به به 12 ماه و هر ماه را به 30-31 روز و هر سال را 365 روز تقسیم کرده بودند؟ 2-اسم روزها و ماه هم شنبه, یکشنبه, فروردین, اردیبهشت بود؟ هرکس تعبیر این تاریخ را ( جمعه, اول ربیع الثانی, 2017 میلادی )) را فهمید , من هم شاید بتوانم (( پنجم اردیبهشت سال 7039 میترایی )) را بفهمم...

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ولادیمیر گرامی،
1- اهداف «بوز قورتچی های آزربایجان» نوشته « آراز» در لینک زیر:
http://www.iranglobal.info/node/10734
2- نقد اسماعیل « شعارهای دمکراتیک و شعارهای پانتورکیستی در جنبش ملی...»
http://www.iranglobal.info/node/51743
3- تز کروموزوم معیوب فارسها: از سوی یک فعال آذربایجانی در پالتاک مطرح شده بود و از سوی پزشکی مورد تأیید قرار گرفته بود-در همان جلسه. نوار آن در ایران گلوبال درج شد و بحثها پیش آمد. و موضوع به شدت نقد شد.
متاسفانه من آدرس صفحه را فعلا در ایران گلوبال ندارم. از سایت آذربایجان نقل میکنم :

ایده آن فعال آذربایجانی :
( طرح تز کروموزوم معیوب) لینک منبع:
http://www.azer-online.com/azer/?p=8132

در تاریخ پانزدهم آوریل ۲۰۱۱، در یک سخنرانی اینترنتی علنی فرموده اند:
«… در تولید معنوی باید آنارشی حکمروا باشد. و حقیقتا اگر نگاهی عمومی به رسانه های همگانی فارس ها بیاندازی، از نظر آنارشی اینها هیچ کم و کسری ندارند. هر نوعش را بخواهی دارند. در تک تک مدیا هایشان ایرادهایی می توانی پیدا کنی. البته من حالا یک ایراد مهم اینها را خواهم گفت که اصلا به مدیا مربوط نیست. اینها بعنوان ملت یک ایراد کروموزومی دارند. غیر از این ایراد کروموزومی، از نظر مدیا وضعشان فوق العاده است. آن تنوع و آن آنارشی لازم را– که همه چیز باشد، همه نوع باشد- دارند….. ایرادهایشان را می گفتم. ایراد آنهاد ایراد مدیا نیست. در کل اینها بعنوان ملت مریض اند. نمی دانم مرض کروموزوم دارند. اینها را آراز [ دکتر آراز سلیمانی] خوب می دانند. [ آراز سلیمانی] خودش پزشک است و از ژنتیک خوب اطلاع دارد، همچنین اسد بیگ. اینها [فارس ها] یک ایراد کروموزومی دارند، چیزی دارند که بمحض خارج شدن از تخم، تفکرات راسیستی ذهنشان را کور کرده است. … اینها اگر بعنوان ملت یک ذره شعور داشتند، یک ذره عقل داشتند، می توانستند بعنوان ملت از منافع خودشان دفاع کنند. منافع اینها در از هم پاشیدن ایران نیست. … ولی در نتیجه نقص کروموزومی شان ، بی شعوریشان، پایین بودن فهم و دراکه شان است، بخاطر این ایرادهایشان است که رسانه های جمعی شان کند می شود. که – چنانکه گفتم ربطی به مدیاشان ندارد…»*

- عین فرموده ها – بزبان آذربایجانی- از لینک زیر بشنوید:
15-04-2011
-----------
http://www.azer-online.com/azer/wp-content/uploads/2011/06/Erdebili_15-04-2011-2.mp3

منبع : سایت آذربایجان:
http://www.azer-online.com/azer/?p=8132
------

نوشته شده توسط: Anonymous

حال که پژوهشگر ارجمند، آقای قادری تاریخ میترایی ایرانی قدیم را ذکر فرموده اند( که البته پنجم اردیبهشت سال ۷۰۳ ۹ میترایی دقیق تر است)، منبعد، به جای تقویم خورشیدی و یا میلادی بهتر است از تاریخ میترایی استفاده شود. به کوری چشم تجزیه طلبان و دشمنان ایران زمین، این خاک پاک و هنر پرور، باید چرخ ششم را نیز به کالسکه اضافه کرد که فرق آن با کالسکه های دیگر واضح تر شود. هم اینکه تعداد چرخها باید زوج باشد که پنج در تاریخ میترایی عددی نحس به حساب می آید.
پاینده ایران

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقاى توكلى
هكرها آرزويشان را به گور خواهند برد
ايران گلوبال همچنان مدافع دموكراسى و حقيقت و آزادى بيان باقى خواهد ماند
ل