Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

در تایپ کامنت ارسالی اینجانب به جای حسن جداری، حسن جاری تایپ شده ، با پوزش از خوانندگان گرامی، بدینوسیله تصحیح میشود.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب الیار، متاسفانه شما درپاسخ ایرادات منطقی جناب ایستا فقط مغلطه گویی و توهین کرده اید. اینجانب با خواندن کامنتهای دو طرف دیدم که شما گفتید در ایران اصلا متخصص زبانشناسی و تاریخ وجود ندارد. بعدهم گفته اید درزبان فارسی اصلا کتاب تخصصی وجود نداشته. گفته اید طبری و یاحقی و بلعمی و ابوریحان بیرونی تاریخ نویسی نیستند! این حرفها حتی از یک عامی جاهل هم بعید است. بعد میایید ازروزنامه همشهری لینک میدهید که فریدون آدمیت تاریخدان و تاریخ نویس نیست بلکه تاریخ سیاسی دان است و درنتیجه صلاحیت ندارد و متخصص نیست! جناب الیار واقعا اینطور حرف زدن نشانه یک ذهن نا آگاه و متعصب و پریشان است. تازه طرف را متهم میکنید که روش تحقیق بلدنیست. هرکس این کامنتها را ببیند متوجه سطح بسیار پایین ادبیات جنابعالی میشود.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب منصور سیفی :
در مجلسی که اقا فرمودنند همین لیست را بگذارید فراکسیون کرد و تورک و وووووو به فرموده هستند
1-اولن کاری که باید بشود و حتما میشود تعین تکلیف پول یامفت هست که باید به مالک اش برسد فراکسیون هم باید برای تهیه پهن و خر به تعداد لازم اماده باشد چون کم کم تورکان باید با اب کردستان و نفت و گاز و برق مفت ایران خداحافظی کنند یا لطف کرده به قیمت جهانی بپردازند
2- فراکسیون کردها باید پس از تشکیل اسم مندراوردی اذربایجان غربی وووو که الکی روی کردستان گذاشته شده را تغییر دهد
اینجوری حداقل حد و حدود خیلی ها مشخص میشود

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب عیرج:
شاید در توهم خودات غرق باشی ولی به همان الت .. که اجداد ات بنا به شهادت سفرنامه ابن فظلان میپرستیدند سوگند که کسی هرگز و هرگز شما تورکان را اذری ندانسته و نمیداند و لعت خدا و خلق بر ان کس که بگوید تورک ها ایرانی یا اذری هستند
اینجا همه میدانند که میخی زبان نیست جز تورکی که مثل میخ در زمین بیشعوری کوبیده شده و دائم خوداش را به "نشنیدام چی گفتی " میزند
ما هم میدانیم که هم زبان اوستایی شناخته شده و هم نسخه هایی از اوستا در موزه های غربی نگه داری میشود جز شما که فکر میکنی اگر به زبان اجداد کولی قره چی ات بنویسی هیچکس متوجه نمیشود
کاری به عرب زاده بودن و تحقیقات دکتر بناب درباره 40 درصد خالص عرب بودن ات ندارم و هرگز هم کسی نمیگوید که تو تورک نیستی چون اگر چهره ازبکی نداشتی همین الان ان را اواتار کامنت ات میکردی که سایت منور بشود

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس از پاسختان
چرا نام و موقعیت چوب لای چرخ گذاران را افشا نمیکنید؟
چرا خود محوران و خود پسندان و حسودان را برای همگان معرفی نمیکنید؟
تا به کی باید دندان روی جگر گذارد و با وضعیت موجود ساخت و دَم بر نیآورد؟
آیا 38 سال بس نیست؟
حتمن باید زندانیها و اعدامها چند برایر شوند و ایران ویران یا تجزیه شود تا به رگ غیرتمان بر بخورد و دست بکار شویم؟
راستی رگ غیرت کجاست؟
https://www.youtube.com/watch?v=oSct4Er3ysM

نوشته شده توسط: Anonymous

پس باش تا دولت عاریاییت بدمد و دروغ هایت سبز شود و ببینی که پان فارس و پان عاریا کوچکتر از ان عست که بتواند بین ملت های تورک و عرب و تورکمن و بلوچ اختلاف بیاندازد.اگر هم این ارزوهای شما یک روزی به واقعیت تبدیل شود کسی شمایی راا که خود را وکیل و وصی صاحب نفت می دانید و تند تند ما ما ما می کنید به رسمیت نخواهد شناخت.از خلیج عرب تا دریای خزر ملت ها ی تحت ستم برادرانه در مقابل زیاده خواهی های پاررررررس ها ایستادگی خواهند کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

از رای منفی دهندگان به کامنت شما تعجب میکنم.
کجای متن مورد قبول نیست؟
آرای منفی تعدادی نژادپرست فقط نشانه تبعیت کورکورانه از متنی که نمی خوانند نیست؟
الحق که: "لوائی مردم بی گناه را هدف قرار میدهد نه رهبران اجتماع دینی و سیاسی را."

نوشته شده توسط: Anonymous

آن دسته از مسئولین فارسگرا و اصلاح طلب و اصولگرای لورستان که عرضه ی دفاع از مردم لُر را ندارند و زیرساخت شهری فراهم نمیکنند مقصر این قضایا هستند، وقتی تمام امکانات رفاهی برای کویر مرکزی و فارسستان است همچین مشکلاتی هم پیش می آید

نوشته شده توسط: Anonymous

ما لُرها نانجیب نبوده ایم که حالا با رفتن به پاسارگاد و یا پسوند پیشوندِ آریایی نجیب شویم، اینگونه افراد را هم که به دور مزار جعلی کوروش طواف میکنند اما عرضه ی سرکوب سیاست های پانفارسیسم را ندارند از لرها نمیدانیم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رضا پهلوی، امروز برای همه آزربایجانی ها و من این سئوال خیلی مهم مطرح است، که خیلی مهمتر از نامه شما به ترامپ می باشد، البته فرد دیگری بنام حسین بدون کسب اجازه از شما و بدون وکالت از طرف شما و بجای شما جواب دادند، سئوال اساسی این است در صورتیکه مادر شما فرح دیبا ترک تبریز می باشد، چرا شما زبان ترکی را که زبان مادری، مادرتان می باشد نمی دانید، آیا این خود یک ژنوساید هویتی و یا اتنوساید و آسیملاسیون ملیتهای غیر فارس نمی باشد، بهتر است شما در سایت ایرانگلوبال که خودمانی است جواب بدهید و گر نه این سئوال در تمام مصاحیه های شما در سی ان ان، بی بی سی، و یورونیوز و یا در هر رسانه بین المللی دیگری از شما پرسیده خواهد شد، اگر جوابی ندارید حداقل خودتان را آماده کنید به این سئوال، که بد جوری بوی راسیسم و تبعیض نسبت به ترکها از خانواده پدری شما استشمام می شود، لطفا بدون توجه به بادمجان

دورقابچین های دربار منقرض شده اطراف خودتان، نظر خود را در اینمورد شخصا و بصورت مکتوب برای ملت ترک آزربایجان توضیح فرمائید. بهتز است حداقل مفهوم سازاخ را بدانید«باد سردی همراه با سوز در زمستان سرد آزربایجان، که مست را کند هشیار»
نوشته شده توسط: Anonymous

مشکل این آقا چیز دیگری است اگر زرتشتیان هم دفن میکردند او یک چیز دیگر میگفت مساله اصلی ایشان این است که ایران نباید محوری در تاریخ داشته باشد

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر یادتان باشد که حتما یادتان نیست پارسال برای نجات سایپا و ایران خودرو اعلام کردند وام 25 میلیونی می دهند تا مردم آشعالهای ایران خودرو و سایپا را بخرند تا این دو زالوی اقتصادی همچنان به حیات ننگین خود ادامه دهند . ملت گشنه و بی عقل شبانه ریختند و همه 100 هزار خودرو(اگر بشود به اینها خودرو گفت) را پیش خرید کردند و بقول خودشان کمپین تحریم خودرو ایرانی را شکستند بعد همین ماشینهای سر تا پا ایراد الان مشغول الوده کردن هوای شهرها هستند . آقای روحانی باید به این کارش هم اشاره می کرد برای تنویر افکار عمومی. این کامنت را گذاشتم که محیط زیست ترک و عرب و فارس نمیشناسه باید حفظ بشه . حالا که فارسها با کمک انگلیس و روس و با موشک و فشنگ بر ما ترکها و عربها و بلوچها و ... حاکم شدند مسئولیت دارند که محیط زیست را آلوده نکنند....

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای حسن جداری ، همانند پانفارسیستهای رجزخوان و مشاعره چی که وقتی در جواب دادن گیر می افتند به شعر متوسل می شودند. شما هم با شعری از حافظ شیرازی : ای مگس، عرصه سیمرغ نه جولانگه تست عرض خود می بری و زحمت ما میداری! سعی کردی از جواب دادن تفره بروی، من در تعجبم که شما بجای نقل قول از متفکران مدرن و اخیر، چندین قرن برگشتید عقب و از حافظ قرآن فاکت آوردید، در زمان حافظ نه شامپو بود و نه خمیر دندان و نه ریش تراش، مردم آنزمانها همه بوگندو بودند و در کثافت می لولیدند، و عقلشان هم در حدّ شناختشان از بهداشت قد می داد، برای من غیر قابل درک است که چرا خودتان را یه سیمرغ که یک پرنده لاشخور است و بنده را به مگس تشبیه کردید؟!؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

امروز بیست وپنج آبان سالگرد وفات ستار خان است. ستار خان پسر حاج حسن قره‌داغی در 28 مهر 1245 شمسی در روستای سردارکندی (بیشک) ورزقان در آذربایجان به دنیا آمد. وی سازماندهی اقشار مختلف مردم برای مقاومت در برابر استبداد و قشون عظیم محمدعلی‌شاه بعد از به توپ بستن مجلس شورای ملی را بر عهده گرفت.

وی سمبل تاریخی مبارزه با اشغال خاک آذربایجان توسط قوای روسیه و مقاومت در برابر استبداد وظلم در کنار زحمتکشان واقشار مختلف ملت آذربایجان است.بعد از محاصره تبریز توسط روس ها به همراه مجاهدین آذربایجان در برابر محاصره روس ها مقاومت نمود.
اما در نتیجه ضعف دولت مرکزی تهران روسها به پیشروی ادامه دادند و وارد تبریز شدند،ستارخان حاضر به اطاعت از دولت روس نشد و در اواخر جمادی‌الثانی 1327 هجری قمری (اواخر ماه مه 1909م) به ناچار با همراهانش به کنسول خانه عثمانی در تبریز پناهنده شد.

روزنامه اقبال چاپ

چاپ باکو به تاریخ 23 نوامبر 1914 مقاله ای به قلم محمد امین رسول زاده با عنوان ستارخان را در خود جای داده است رسول زاده در این مقاله خاطر نشان می کند هنگام تحصن ستارخان در کنسول عثمانی با وی ملاقات داشته و در خصوص مسائل منطقه صحبت نموده اند ستارخان به وی گفته بود که من از روز اول دلم می خواست ملت ما با عثمانی نزدیک باشد چون هم دینمان یکی است وهم زبانمان . اکنون از این حال که ما را متحد می کند بی اندازه سپاسگزارم ستارخان علت تحصن خود را نیز چنین بیان داشته است که متحصن شدیم واعتراض خود را به تمام دولتها اعلام کرده ایم که همه خارجیان هر چه زود تر از ولایت ما بیرون بروند.

روز ششم دسامبر 1906میلادی -15آذر- به دستور ستارخان سردار ملی، اولین شماره روزنامه آذربایجان به زبان تُرکی منتشر شد. رحیم رئیس نیا به صراحت می نویسد که ستارخان این روز را عید ملی ملت آذربایجان اعلام کرد.

ناظم آخوندوف می نویسد: هنگامی که ستارخان شماره اول روزنامه آذربایجان را دید از خوشحالی اشک در چشمانش حلقه زد.
عباس پناهی ماکوئی بر این باور است که ستارخان خود دستور انتشار روزنامه آذربایجان را به زبان تُرکی صادر کرده و مسولیت حمایت از آن را بر عهده گرفت.

بواسطه دسیسه‌های دولت روس و بنا به درخواست تهران، ستارخان برای انجام مذاکرات تصمیم به حرکت به تهران می‌نماید. به احتمال زیاد هدف دولت مشروطه از این اقدام، که به بهانه تجلیل از ستارخان و باقرخان صورت گرفته بود در واقع کنترل آذربایجان و خلع سلاح مجاهدین تبریز بود. پس از چند روزی که نیروهای هر دو طرف در محل‌های تعیین شده اسکان یافتند مجلس طرحی را تصویب نمود که به موجب آن تمامی مجاهدین و مبارزین غیرنظامی از جمله افراد ستارخان و خود او می‌بایست سلاح‌های خود را تحویل دهند.

بعدازظهر اول شعبان 1328ق قوای دولت مشروطه، که جمعاً سه هزار نفر می‌شدند به فرماندهی یپرم خان ارمنی، یار قدیمی ستارخان در تبریز و رئیس نظمیه وقت، باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چند بار پیغام، هجوم نظامیان به باغ صورت گرفت و جنگ بین قوای دولتی و مجاهدین آغاز گشت. در این جنگ قوای دولتی از چند عراده توپ و پانصد مسلسل شصت تیر استفاده کردند و به فاصله 4 ساعت 300نفر از افراد حاضر در باغ کشته شدند. ستارخان راه پشت بام را در پیش گرفت، اما در مسیر پله‌ها در یکی از راهروهای عمارت تیری به پایش اصابت کرد و مجروح شد و قادر به حرکت نبود. اندکی بعد قوای دولتی او را دستگیر کردند.

بعد از این وقایع، ستارخان بعد از 4 سال بیماری و خانه نشینی در تاریخ 25 آبان 1295 درتهران درگذشت.مزار وی ئر شهر ری در قبرستان شاه عبدالعظیم حسنی قرار دارد.با وجود پیگیری های خانواده وی اجازه انتقال مزار وی به تبریز داده نمیشود.
طی سالهای پیش آذربایجانیها به تجمع برسر مزار وی در سالگرد درگذشت وی خاطره وی را گرامی میداشتند که این اقدام آذربایجانیان با مشکل سازی های نیروهای امنیتی ایران مواجه شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب پیروز گرامی
متاسفانه آنچه باعث کناره گیری اینجانب و تعدادی دیگر از همراهان از این مجموعه شد ، برخلاف هیاهوی رسانه ای که برای پاک کردن صورت مساله می باشد همین رفتار غیر دموکراتیک و عدم برتافتن نظر دیگران بود و با بحث تحمل که اشاره کردید در تباین است چرا که در یک محموعه که نظر جمعی توسط یک فرد همراه با زور و چندگانگی رفتاری روبرو شود قطعا غیر قابل تحمل می باشد که گرفتاری ما با همین جمهوری اسلامی کذایی نیز می باشد. کار سیاسی نیازمند تفکر شفاف و رفتار سیاسی است و در جایی که کسی به خط مشی مشخصی ارایه ندهد مطمئنا به دنبال اهداف دیگری ست و کاری از پیش نمی رود. در جایی که که کسی رفتار غیر دموکراتیک و خودمحوری را با فرافکنی و مغالطه کاری به انحراف اذهان می پردازد نمی توان انتظار داشت که مشکلی مرتفع شود حتا اگر از بام تا شام هم پشت دوربین حرف شیک و خوب گفته شود!
با احترام

نوشته شده توسط: Anonymous

این پان ترک خودش مدرکش چیست که راجع به سیاسیت زبان فرهنگ تاریخ سومر ادبیات زنان هم جنسگرایان گولین کورش فردوسی مارکس انقلاب لنین و.و.و. اینجا جعلیات مینویسد و یک حرف درباره آخوند و حکومت بیان نمی کند ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

برای اینکه ایران به این بدبختی بزرگ و وابستگی نظامی و اقتصادی به روسیه و چین برسد بیش از صد سال است که نیروی چپ هدفی جز کینه توری و دشمنی با ازادی و غرب و اقتصاد ازاد نداشته است . حزب توده در ایران همین وابستگی اقتصادی به روسیه کومونیستی را میخواست و اکنون به امال خود دست پیدا کرده اند . در اینده نیز وضعی بهتر نخواهد بود و دامن وابستگی و چپ گرائی و استبداد ادامه خواهد یافت .اکثریت سازمانهای سیاسی در ایران را جریانات چپی تشکیل میدهند ونه ملی .نگاهی یه لیست کوتاه زیر نشان میدهد که سازمانهای چپی چقدر از واقعیت تاریخی زمان و برافتادن نظام سوسیالیستی سابق به دور هستند .

اتحاديه سوسياليستی کارگری

جنبش فدرال - دمکرات آذربایجان
حزب تضامن دمکراتیک اهواز
حزب توده ايران
حزب دموکرات ايران
حزب دموکرات کردستان ایران
حزب دمکرات کردستان
حزب سبزهای ايران
حزب كار ايران (توفان)
حزب كمونيست ايران
حزب كمونيست ايران (م.ل.م)
حزب كمونيست كارگری ايران
حزب كمونيست كارگری ايران-حکمتیست

حزب کومه‌له کردستان ايران
راه کارگر
سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران
سازمان اتحاد فدائيان كمونيست
سازمان سوسياليست های ايران
سازمان فدائيان (اقليت)
سازمان فداييان خلق ايران (اکثريت)
سازمان مجاهدین خلق ایران
سازمان چريكهای فدائی خلق ايران
سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
شورای ملی مقاومت ایران)


وحدت چپ
چريكهای فدائی خلق ايران)
این سازمانها مخالف ازادی های بورژوائی و اقتصاد ازاد و ارتباط با غرب هستند و هدفی جز پایه گذاری سوسیالیسم دولتی در ایران ندارند. زمینه ساز ان قرارداد چند ملیاردی همین اهداف چپی است. کشور ما در حقیقت مصرف کننده محصولات چین و روسیه و فروشنده نفت خام است و جوانان ایرانی بیکار و اهل فن و کاردانها در غرب روزگار میگذرانند..

نوشته شده توسط: Anonymous

در سرتاسر رژِیم خودکامه جمهوری اسلامی ، از خامنه ای آزادیکش گرفته تا روحانی مکار و نیرنگ باز، عنصری پیدا نمیشود که دستش به خون آزادیخواهان و مبارزین ایران ، آلوده نباشد . 38 سال تمام است مشتی مزتجع دزد و چپاولگر ، با زور سرنیزه در ایران حکومت میکنند. هرچه رساتر باد فریاد اعتراض علیه سردمداران جنایتکار رژیم جمهوری اسلامی! تنها راه رهائی، مبارزه بی امان در جهت سرنگونی سلطه جابرانه رژیم جمهوری اسلامی می باشد . تلاش و جانفشانی در ره خلق اگر چه سخت، دشوار است اینجا اگرچه پاسخ هر اعتراضی شکنجه ، حبس یا دار است اینجا رهائی از ستم، تنها و تنها ز راه رزم و پیکار است اینجا قیام و جنبش و پیکار خونین جواب خصم خونخوار است اینجاا !

نوشته شده توسط: Anonymous

تذکر ! در سطر آخر کامنت اینجانب، به جای عبارت "زنده کرد " خوانده شود ، "زنده کنند"

نوشته شده توسط: Anonymous

مملکت شیر تو شیری که نظام سیاسی و حکومتی و سیستم آموزش و پرورش و مسعولین و روشنفکران و نخبه ها و مثلا دانشمندانش همه دزد فرهنگ و ادب و تاریخ و مدرک فروش و مقاله فروش باشند اخر عاقبتش بهتر از این نمی شود که ملتهای دربندش زبان هم دیگر را نمی فهمند و باشعور ترینش به جای پاسخ گویی عاقلانه به سوالاتی ساده در باب حق تعیین سرنوشت خود را به اب و اتش بزند و از تواریخ دروغین قصه های دروغین ببافد که مثلا اسامی جغرافیایی تورکی یا بلوچی در زبان جدید الحداث فارسی بی معنی است و شما تجزیه طلب و فلان بهمان هستید و اردوغان و علیف شکل مغول هستند و شما تورک نیستید ازری عاریایی موهوم هستید و غیره.این ره که ما می رویم به فارسستان هست و بس همانطور که هنر نزد عیرانیان هست و بس.

نوشته شده توسط: Anonymous

با خود دانشمند پندارهایی که نمی دانند زبان اوستایی در دنیا شناخته نشده و اینکه میخی خط است نه زبان بحث کردن نتیجه اش می شود کشور شیر تو شیر عاهورا پیکانی.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقای ایستا ،
شما بجز اتهام ناروا زدن کاری بلد نیستید. روش تحقیق یاد نگرفته اید. متن خوانی بلد نیستید:
1- حد اقل به چند منبع مراجعه کن
2- کلمات را درست بخوان
3- هر چه ویکی نوشته، چشم بسته قبول نکن.
4- وقتی « رشته تاریخ» نوشته دقت کن اشاره به کدام رشته از تاریخ است.
رشته ی تاریخ اشاره به « تاریخ دیپلماسی» ست که خودش توضیح داده است.
5- اینها چیزهایی ست که بچه ها در مدرسه یاد میگیرند. به اصطلاح « خوبیت» ندارد جانم.
6- البته کار شما طبیعی ست، پیر شده اید دیگر.
درک میکنم، مثل من بیست ساله نیستید که. برایتان مشکله.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جناب ایستا
جمله دقیقا چنین است که من نوشته ام « وی در کنار ماموریت اداری، به دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن رفت و بعد از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ سیاسی و فلسفه سیاسی در سال 1951 به درجه دکتری دست یافت.
آدمیت پس از این دوران به تهران بازگشت در سال 1328 به معاونت اداره حقوقی وزارت امور خارجه منصوب شد.»
منبع: زندگی نامه ی آدمیت: http://www.hamshahrionline.ir/details/47299

« او بعدها در سال ۱۳۳۰ خورشیدی برای مأموریتی پنج‌ساله به سفارت ایران در لندن اعزام شد و در همین فرصت به تحصیل پرداخت و در ۱۳۲۸ در رشته تاریخ دیپلماسی و حقوق بین‌الملل از دانشگاه لندن، دکترا دریافت کرد. رساله دکتری او روابط دیپلماتیک ایران با انگلیس، روسیه و ترکیه عثمانی ۱۸۱۵–۱۸۳۰ بود.» ویکی پدیا

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86_%D8%A
2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA

-------

« آدمیت در کنار انجام مأموریت اداری در بریتانیا، وارد [[[مدرسه|اقتصاد لندن مدرسه اقتصاد لندن]]] شد و پس از پنج سال تحصیل در رشتهٔ تاریخ و فلسفهٔ سیاسی در سال ۱۹۵۱ (میلادی) به درجهٔ دکتری دست یافت.[۸]» ویکی منبع بالا
-- در این قسمت از ویکی« رشته ی تاریخ» به معنای « رشته تاریخ دیپلماسی و حقوق بین‌الملل» است. که ویکی در بالا توضیح داده.
---------
شما در ویکی چرا « رشته تاریخ دیپلماسی و حقوق بین‌الملل» را دیده اید ولی ننوشته اید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای ایلیار ، شما جمله ای از ویکی پدیای فارسی را در باره فریدون آدمیت جعل کرده اید وبه این صورت نوشته اید: " در رشته «تاریخ سیاسی» و «فلسفه سیاسی» در سال 1951 به درجه دکتری دست یافت" ! جمله اصلی ویکی پدیا این است: " در رشتهٔ تاریخ و فلسفهٔ سیاسی در سال ۱۹۵۱ (میلادی) به درجهٔ دکتری دست یافت" . یعنی شما یک کلمه "سیاسی" به "تاریخ" اضافه کرده اید تا غلط خودرا درمورد تحصیلات فریدون آدمیت درست جلوه دهید ! به موارد دیگر کامنت من در باره غلط گوییهای خود هم که اصلا جواب نداده اید. چون جوابی نداشتیدو ترجیح دادید سکوت کنید تا آبروریزی بیشتر نشود ! مطالبی در باره "روایت" و "علم تاریخ" آورده ایدکه اصلا مورد بحث ما نیستند. بحث این بودکه شما گفتید طبری و یاحقی و بلعمی تاریخ نویس نیستند ولی من اینهارا تاریخ نویس میدانم. اقای ایلیار عزیز اینکه شما ازترس فاش شدن بی اطلاعی خود جعل مطلب کنید و بعدهم با

انگ هایی مثل شوونیست بخواهید طرف خودرا بترسانید و از ادامه بحث فراری دهید نشان دهنده ذهنیت متعصب و خودبین شماست که هیج علاقه ای به واقعیت ندارد بلکه فقط در فکر بالاتر نشان دادن خود و نژاد خود است. میگویید پانترک نیستید ولی اینکه دکتر احسان یارشاطر دکترعبدالحسین زرین کوب و دکترفریدون آدمیت و... را متخصص نمیدانید فقط چون ترک نیستند و درمقابل آقای رحیم رئیس نیارا چون بنظر شما ترک است متخصص میدانیدجز تعصب قومی و نژادی چه میتواندباشد؟ درکامنت قبلی گفتید که در ایران اصلا متخصص زبان شناسی و تاریخ نیست! حالا میگویید رحیم رئیس نیا متخصص تاریخ است! مگر رحیم رئیس نیا ایرانی و در ایران نیست؟ میبینید اقای ایلیار که این نژادپرستی پانترکی شمارا به چه تناقض گویی هایی انداخته. میگویید تاریخ سیاسی با علم تاریخ فرق دارد! این حرف مثل این است که بگویید درخت چنار با درخت فرق دارد! تاریخ سیاسی بخش و زاویه ای ازتاریخ است مثل تاریخ اقتصادی یا تاریخ ادبیات نه اینکه چیزی جدااز علم تاریخ باشد. هرعلمی اجزائی دارد و تحقیق علمی هم درزمان مدرن تخصصی شده و هرکس در یک قسمت کار میکند. تاریخ سیاسی هم از تاریخ جدانیست بلکه یک قسمت تخصصی تاریخ است. آقای ایلیار عزیز با لجبازی عشیره پرستانه و نژادپرستانه همیشه در تاریکی ودروغ خواهید ماند. بهتراست این حساسیتهای خونی را رهاکنید ، به دنیای روشنایی قدم بگذارید و با علم و منطق صلح کنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب فیلی بدون تردید درست میفرمائید و انگشت بروی درناکترین و تاسف بارترین نقطه گذاردید.
شور بختانه بیشتر قریب به اتفاق فرهیختگان جامعه شناس ، سیاسی و رسانه کار انمان چون شما 38 سال است که درد و بیچارگی را میدانند ولی تنوانسته اند در درازای این زمان به علت خودمحوریها و خود پسندیها و حسادتها ......درمانی برای این معضل بیآبند. خود شما که برای آسیب شناسی همین مشکل گام پیش گذارده بودید (میز گرد آینده ایران) به همراه دو همراه دیگر به هر دلیل شخصی که دآریش با خود شما ، کنار کشیدید و تحمل نکردید تا این مطب یا درمانگاه به کار خود آغاز کند تا شما هم درد خود را بتوانید مطرح کنید و برای دردمندان چاره ای برای درد ملی بیآبید ،

.حال چکونه انتظار دارید با مقاله نویسی و مصاحبه رادیو تلوزیونی به آن دو محور سیاسی-اقتصادی ...و برای رهایی از خلافت آخوندی و رسیدن به مردمسالاری و دموکراسی و عدالت اجتماعی برسید؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

منضور عزیز، خواهش میکنم. چیزی از دستم بربیاید درخدمتم :
Çox sağ olun, çoxda var
Görüşündən şad oldum
Arxa bildim elimizi
Unutmaram sevginizi
Hara getsəm dayağım san
.İsti könül ocağım san
به نقل از لاما

نوشته شده توسط: Anonymous

با پوشش از خوانندگان کامنت ارسالی اینجانب . کلمه عصیان به غلط عسیان تایپ شده . بدینوسیله تصحیح میگردد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای جداری باور کننید که بهترین دوران زندگی مردم ایران همان دوران رضاشاه و محمد رضاشاه بود که امنیت بود و زنان حق انسانی داشتند . من ایمان دارم که مردم ایران وبویژه مردم ازربایجان ارزوی روزهای زندگی در دوران شاه و رضا شاه را در خواب میبینند. دشمن شماره یک مردم ایران چپ ایران و جریانات دینی هستند . با تمام نیرو کوشش میشود که چپ ایران را به منجلاب دیگری نبرد. این نظام اسلامی با کمک حزب توده و فدائیان بوجود امد و قاتل هزاران ایرانی و در بدری ملیونها هموطن ماست . کشور ما نیازمند مردان و زنانی است که نادری وار رضاشاهی ویا اغا محمد خانی ظهور کنند بساط عده ای چپ خائین و دینی مرتجع را بر دارند و کشور را به امنیت و ثبات و افتخار برسانند. .

نوشته شده توسط: منصور سیفی

سایین آ. ائلیار بی

واقعا ممنون هستم از شما بابت این تصحیح کردن وهمت شما در اینکه مساله را کامل توضیح میدهید. سیزی ساغولیز سایین اوستاد

نوشته شده توسط: منصور سیفی

جناب اسامه مجددی
فراکسیون کوردها مربوط به خودشان میشود و این در مورد تورک ها هم صادق است. بعدش هم هنوز که خبری نیست و این فراکسیون هم که کاری نکرده

نوشته شده توسط: منصور سیفی

این الان راه کار بود که ارائه کردید؟ یا اینکه خواستید تایید کنید که هر چیزی سر تبریزیا و تورک ها میاد و میخواد بیاد حقشونه؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خطاب به کامنت نویسی به نام محمد و نویسنده مقاله، به قول شاعر : یک عمر هزار ساله باید تا من یکی از هزار گویم جنایات و اعمال ضد انسانی بیشمار رژیم جمهوری اسلامی در طول 38 سال گذشته, کار را به جائی رسانده که ساواکی های سابق و عمال و سرسپردگان رژیم شاه، به این خیال خام افتاده اند که با تکیه به قدرت های امپریالیستی و مدد خواهی از "روح کوروش" و التجا به امثال ترامپ ها و راه انداختن جار و جنجال و بد و بیراه گفتن به مبارزین راه آزادی و کتمان حقایق ملموس تاریخی، می توانند زمینه را جهت احیای قدرتمداری خاندان پهلوی فراهم سازند. زهی خیال باطل! بر همگان عیان است که رژیم جمهوری اسلامی یکی از جنایت کارترین رژیم های موجود در جهان می باشد . این رژیم آزادیکش در طول 38 سال سلطه ننگین خود، ده ها هزار تن از مبارزین و آزادیخواهان را که شامل

هزاران تن از کمونیست ها نیز میشود، به قتل رسانده و در شکنجه و آزار زندانیان سیاسی، وحشیانه ترین جنایات را مرتکب شده است . این رژیم دزد و کلاش در غارت هستی توده ها، دست کمی از رژیم غارتگر شاه ندارد . هر روز که از عمر ننگین رژِیم جمهوری اسلامی سپری میگردد ، بر شدت و حدت مبارزات توده های زحمتکش ایران علیه این رژِیم ارتجاعی، افزوده میشود . شک نیست که در آینده ای که د.ور نیست ، این رژِیم جنایتکار، توسط زحمتکشانن ایران به زباله دان تاریخ افکنده خواهد شد. اما سرنگونی حتمی رژیم حاکم، هرگز به معنای آن نخواهد بود که رژِیم سرنگون شده شاه بار دیگر زنده شده و خاندان پهلوی دوباره بر اریکه قدرت سوار شود. مردم بپا خاسته و مبارز ایران بدون تردید به این امر، تن نخواهند داد . اگر رژِیم جمهوری اسلامی در طول 38 سال گذشته ، مرتکب بدترین جنایات علیه توده های محروم و زحمتکش ایران شده و بهمین جهت نیز خشم و کینه روز افزون توده ها را متوجه خود ساخته است، خاندان پهلوی نیز در تمام 57 سالی که در ایران زمام قدرت را در دست داشت، در سرکوب مبارزات آزادیخواهان و آزاد اندیشان، از هیچ ستمگری و وحشی صفتی، خود داری نمیکرد. در تمام دوران حکومت بیست ساله رضا خانی ، رژیم خود کامه ترور و اختناق در نهایت خشونت و بیر حمی، مبارزات آزادیخواهان را سرکوب میکرد . رضا خان دیکتاتور، حتی از کشتن وزرای خود نیز ابائی نداشت . میرزاده عشقی ، دکتر ارانی و فرخی یزدی از جمله انبوهی از مبارزین و مخالفین بودند که توسط جلادان رضا خان و بعدا رضا شاه کشته شدند. در دوران سلطنت محمد رضا شاه نیز حکومت ترور و اختناق به ویژه پس از کودتای ننگین 28 مرداد 1332، همواره قربانی می طلبید . در آذر ماه 1325، وقتی دولت مرکزی به دستور مستقیم شاه ، به آذربایجان لشکر کشید ، بیش از سی هزار تن از مبارزین این خطه عسیان و پپکار توسط ارتش مهاجم و انتقامجو ، به وحشیانه ترین وجهی، اعدام شدند. در دوران ملی شدن نفت و نخست وزیری دکتر مصدق ، شاه و خاندان پهلوی مرتک بدترین خیانتها علیه جنبش ضد استعماری مردم بپا خاسته ایران شدند. شاه از روز اول به مثابه عامل امپریالیسم انگلیس، با ملی شدن نفت، مخالف بود. خاندان پهلوی در طول دو سال و چهار ماه حکومت ملی مصدق، از هیچ اقدام خیانت کارانه ای در جهت بر افتادن این حکومت ضد استعماری امتناع نورزید . شاه و افراد خاندان پهلوی در حوادث خونین سی تیر 1331، در 9 اسفند همان سال - توطئه ننگینی برای کشتن دکتر مصدق - و بالاخره در کودتای 28 مرداد 1332 مستقبما دست داشتند . این مختصر را متذکر میشوم تا دانسته شود، رژِیم شاه و حکومت پهلوی ها همواره مظهر اختناق و سرکوب و سرسپردگی به امپریالیسم و غارت و چپاول بود. حرف زیاد است و وقت کم .. در آخر حکومت استبدادی خود ، شاه برای حفظ سلطه ستمگرانه اش ، حزب قلابی و درباری رستاخیز را ساخت و از همه اهالی کشور خواست یا عضو این حزب شوند و یا پاسپورت گرفته کشور را ترک کنند! نویسنده هتاک مقاله در کامنت های خود، مخالفین نظرات ارتجاعی خود را مریض روجی ، بیشرم، دیکتاتور و .....می نامد و اینگونه پلمیک ارزان قیمت را جایگزین نظرات مستدل مودبانه و منطقی میسازد . این شیوه برخورد را همواره آنهائی به کار میبرند که از پاسخ صریح به سوآلات منطقی، سخت عاجزند! این را هم اضافه کنم . به نظر من، کسانی دچار افکار مالیخولیائی شده اند که فکر میکنند با توسل به ترامپ ها و تشبثات دیگر ارتجاعی میتوانند ، سلطنت مرده و از یاد ها فراموش شده را بار دیگر، زنده کرد!
نوشته شده توسط: Anonymous

این جناب هم فقط دنبال مطالب و سئوالات .. جنجالی و نیهلیستی و غیر مهم و منحرف کننده است . روح و جسمش هنوز در گروه فرهنگ مبتذل منحط طاغوتی شاهنشاهی است . که همپای فرهنگ آخوندی بود .

نوشته شده توسط: Anonymous

امید جان کجا بودی ، خیلی وقته از شما خبری نیست، آره به خدا راست میگی، اصلا همه چیز وارونه شده، این رضا هم مثل اینکه داره به مامانش نزدیک میشه، میدونی که مامانش تبریزیه، ترک هم هست، احتمال داره برای اینکه دل پانترکها را بدست بیاره، شاید بخواهد از این به بعد یک در میان بزبان ترکی سخنرانی کنه، می تونی تصورش را بکنی، که در تبریز چه غوغائی می شه؟ شما که بهتر می دونید دنیای سیاست خیلی خشنه، پدر مادر که نمیشناسه،

نوشته شده توسط: Anonymous

کم مانده بگوئید, .. مردان عرب...... هم ایرنی است. فهمیدید ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای امید دانا که خیلی بت پرست تشریف دارید. در ضمن با کارهای بسیار بزرگ مشغول هستید، پس این سئوال هشتاد میلیون ایرانی را از آن شاهزادۀ عزیز به پرسید. لطفا
با سلام و احترام ، باید از این شاهزادۀ عزیز پرسید.در کشورهای متمدین و در عاداب معاشرت ملل متمدین وقتی انسانها از دو ملت مختلف ازدواج می کنند به حکم سنت متمدینانه بچه ها هم زبان پدر و هم زبان مادر را بخاطر احترام به یکدیکر یاد می گیرند . آیا شما هم این قواعد متمدینانه را در خانواده مراعات می کردید ؟ و اگر نه چرا ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

قومگرایی افراطی پانفارسها که زبان و فرهنگ وتاریخ ملتهای دیگر را به رسمیت نمیشناسند عامل عقبماندگی ایران شده است . انحصار طلبی و تمامیت خواهی این قوم در این 90 سال گذشته باعث بروز مشکلات جامعه کنونی ما میباشد . فاشیسم مذهبی هم که اخیرا به آن اضافه شده است مشگل را دوچندان کرده است و امید به پیشرفت و توسعه نیست و آینده خوبی برای ما درافق سیاسی اجتماعی وجود ندارد . باید به عقب برگردیم و از ارواح کمک بگیریم .فارسها از این جلسات و کنفرانسها تابه حال چندصدتا برگزار کرده اند اما واقعیات ملموس را همواره کتمان کرده و 75%جامعه ایران را سانسور کرده اند به همین علت کارشان به پیش نمیرود و به عقب میروند .

نوشته شده توسط: Anonymous

کرد ها که از سالهای حدود 1384 با جبه متحد کرد به عنوان مثلا شاخه حزب خلق ترکیه فعال بودند و مذاکرات و امتیازگیری های زیادی داشتند مثلا گروهک های تجزیه طلب پانکرد بمب و کشتار و سربری میکردند و جبه متحد کرد وارد گود مذاکرات میشد و امتیاز گیری میکرد.
امتیاز بزرگ همین اپوزسیون خارج نشین اتحاد با اکراد گروهکی هست که خبرهایش موجود است

نوشته شده توسط: Anonymous

نویسنده نماینده فاسیشت ترین جناح گرگ‌های خاکستری (بوز قورد) تجزیه طلب و نژادپرستی بومی هست. نماینده طرزتفکری است که خواهان بیرون راندن و از بین بردن هویت اقوام غیرترک از آذربایجان هست که  در آنجا سکنا دارند. چنین طرزتفکری جنایت بزرگ یعنی نسل‌کشی ارمنی‌ها را از نظر تاریخی پشت سر دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

پان ترک بوروکرات مثل نظام آخوندی حالا مدرک پرست شده و بجای کار و تحقیق ارزشمند، روی مدرک افراد بحث میکند. در تمام کشورهای ترکی نمی توان یک محقق جدی و علمی یافت که کیفیت کار فریدون آدمیت را داشته باشد . نظام فاشیستی پهلوی خلاف آخوندها حتی اجازه به مورخین مستقل نمیداد. این ترکان خودشان مدرکشان چیست ؟ که در مورد پشکل شتر تا رابطه جنسی اتمها اینجا لاطالات می نویسند .
نوادگان مغول برای اهداف پلید خود هر ارزش ایرانی را زیر سئوال برده تا خودرا فریب داده و مخالفت با یک کشور و یک ملت و یک فرهنگ و یک جنبش و یک تاریخ نماید .
غالب پان ترکها که اینجا روی استوانه کورش و فمنیسم فردوسی بحث میکنند به اعتراف خودشان در کشورهای عربی بعنوان زمین شناس و حفاری چاه نفت و ازردواج نامشروع مورچه ها در دانشگاههای قلابی غرب درس خوانده اند و نه در علوم سیاسی و اجتماعی و زبانشناسی و فرهنگ شناسی و لغت شناسی و غیره .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوست گرامی این هم آدمیت:
پس از آن به دانشکده حقوق و علوم سیاسی راه یافت و درسال 1321 شمسی از آنجا فارغ التحصیل شد.
وی در کنار ماموریت اداری، به دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن رفت و بعد از پنج سال تحصیل در رشته «تاریخ سیاسی» و «فلسفه سیاسی» در سال 1951 به درجه دکتری دست یافت.

فلسفه ی سیاست و تاریخ سیاست با علم تاریخ فرق دارد و یکی نیست. هرگردی گردو نیست.
همانطور که تاریخ باستان شناسی با تاریخ سیاست.
او « حقوق و سیاست » خوانده . علم تاریخ نخوانده.
------
جناب ایستا « تخصص علم تاریخ » یعنی این:
رحیم رئیس نیا در دانشگاه تبریز در رشته تاریخ و جغرافیا مشغول تحصیل بود و سپس در همان دانشگاه وارد «دوره دکترای تاریخ گردید».
اینکه کسی کاغذ دارد یا ندارد مهم نیست. بل کتابهای او مهم اند.

رئیس نیا « آذربایجان در سیر تاریخ» را نوشته. با متد علمی و بدون ایده لوژی. اگر نقصی هم داشته باشد تخصصی ست و نه ایده لوژیک. اینهم طبیعی ست که هیچ اثری کامل و بدون نقص علمی نیست.
مجتهدان شما دارای تخصص علم تاریخ نیستند. اما به کار تاریخ مشغول بودند. آنها « ادبیات-حقوق-اقتصاد-سیاست و مانند اینها» خوانده اند و دارای « دکترای تاریخ» نیستند.
شما هنوز متوجه « علم تاریخ» با « روایت گذشته» نیستید. دوره ی ارباب و رعیتی عهد « روایت گذشته» است نه « علم تاریخ».

شما مقلد هستید و با ذهن دیگران تفکر میکنید نه با « تحقیق و مغز خود». این است که تابع مجتهدان خود هستید.
از همگان میتوان آموخت ولی نه با تقلید بل با « تحقیق و مغز خود» این کار ممکن است.
شما «دوره ی تقلید و گوش بفرمانی» طی کرده اید ، این است که « مقلد و مجتهدگرا» هستید.

نوشتم که برای من مهم آثار است. نه اینکه کسی چه مدرکی دارد. مجتهدان شما مدرک علم تاریخ ندارند. آثار اینان تاریخ نیست « روایت و بیاننامه ی ناسیونالیسم و شونیسم» است.
لطف بفرمایید اجناس خود را به دیگری بفروشید . خریدار نیستم.
--------
- جناب پرویز نویسندگان نویسنده اند اینکه اهل کجا هستند به چه زبان و فرهنگی می نویسند و یا کاغذی دارند یا نه مهم نیست مهم آن است که « اثر» شان چیست. خریداریم یا خریدار نیستیم.
لطف بفرما پیش خود خیالبافی نکنید.
---
نوشته شده توسط: Anonymous

در تکمیل کامنت قبلیم این کامنت رو مینویسم...در کامنت قبلی سوالی رو مطرح کردم در رابطه با این که چگونه ملت را میسازند؟...باید متذکر شد که در کشورهای تک فرهنگی مثل ژاپن به علت اشتراک زبانی نژادی فرهنگی و تاحدود زیادی مذهبی فرآیند دولت-ملت سازی بدون هزینه های مادی و به صورت طبیعی شگل میگیره چون فاکتورهای گوناگون که از قضا مشترک هم هستند مثه مواردی که ذکر کردم(زبان نژاد فرهنگ و..) اما در جوامع چند فرهنگی مثله ایران یا جماهیر شوروی سابق یا دین یا ایدوئولوژی اون هم به تنهایی و با کنار زدن سایر فاکتورها عامل پایداری و حفظ قلمروی فعلی محسوب میشن که با سست شدن اون فاکتور موجودیت اون کشور در معرض خطر قرار میگیره.اینجاست که تاریخ وارد قضیه شده و به کمک دولت حاکم در جوامع چند فرهنگی برای حفظ شالوده کشور مورد سوء استفاده قرار میگیره و معمولا تا حد زیادی تاریخ جولانگاه تعصبات نژادی، مذهبی یا ایدئولوژی

میشه و نمیشه به اون به دیده یک علم محض نگاه کرد..اغراق گویی های محض در رابطه با کورش،هخامنشیان که حتی نیمه بدوی و وحشی محسوب میشدند و قاپیدن شخصیت های مشترک منطقه نظیر فارابی،ابن سینا،مولوی،ابوریحان بیرونی،و خوارزمی و ...( که ایرانی محسوب نمیشدند چرا که در زمان اون ها کشوری موسوم به ایران وجود نداشته و آنچه که بوده امت اسلامی بوده )همه و همه ابزار دولت-ملت سازی در زمان پهلوی محسوب میشدند تا بتونن عقاید به اصطلاح ملی رو جایگزین عقاید مذهبی کنن که با به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی موفق نشدند....پس از فروپاشی شوروی اولین کاری که توسط جمهوری های تازه تاسیس اتفاق افتاد اصلاج مطالب تاریخی و بود....پس هیچگاه به تاریخ و گفته های تاریخی جز به عنوان ابزار دولت-ملت سازی نگاه نکنید...اما در رابطه با تجزیه ایران...اگر گفتم تجزیه ایرلن اجتناب ناپذیره نه به عنوان یک ترک بلکه به عنوان یه دانشجوی علوم سیاسی بود که نشانه های واگرایی اجتماعی،و ملی رو به جای همگرایی اجتماعی،و ملی میبینم....سال ۸۸ و سکوت آذربایجانی هایی که پیشتاز دو انقلاب مشروطه و اسلامی بودند معانی زیادی رو در پس خودش داره آذربایجان در طول ۸۰۰ سال گذشته آینده مردم جغرافیای سیاسی موسوم به ایران رو به طور مستقیم تعیین کرده و پخش شبنامه هایی که حاوی این خبر بودند که تظاهرات تهران و سایر شهرها دعوای بین فارس هاست و به ما مربوط نیست و شعارهایی که در سال های اخیر داده شده و حکومت هم خطرش رو احساس کرده نشان از جدایی راه آذربایجان و ایران ازهم داره...در این بین موقعیت ترکیه و استقلال آذربایجان شمالی جرقه جنبش ملی ای رو بین مردم آذربایجان جنوبی زد که به سمت استقلال از ایران حرکت کنند تا قبل از ترکای آذری کردها هم مسیرشون رو سال ها قبل از ایران جدا کردند حتی تا جایی که بسیاری از کردها توی فضای مجازی در لباس ترک به فارس ودر لباس فارس به ترک فحش و ناسزا میدن هرچند که بیشتر هم از جانب فارس به ترک این عمل رو مرتکب میشن چون به این مسئله واقف هستن که جمعیت ترک ها بیشتر و حامیان اون ها در منطقه هم زیاد ترن و حتی در مکالمه ای هم که با اون ها داشتم به این موضوع اذعان میکردند...اما براستی تجزیه ایران به ضرر کدوم قومیت تموم میشه ؟؟؟با توجه به این موضوع که کردها اشتهای زیادی برای کشور گشایی توی نقشه های تخیلیشون که از خلیج تا مدیترانه است نشون میدن باید این توقع رو داشت که کردها باید مشکل محصور بودن توی خشکی رو با رسیدن به خلیج یا دریای مدیترانه حل کنند و از اون جایی که پس از تجزیه ارتش منحل میشه و شبه نظامی ها رخ نشون میدن بی شک انتخاب پیشمرگه های کرد اقلیم کردستان عراق و کردهای توی ایران به سمت سرزمین های لرها خواهد بود چون که کردها نه توانایی مقابله با نیروی انسانی زیاد ترکای آذربایجان رو دارن نه ارتش دو کشور آذربایجان و ترکیه رو که حتمن وارد خاک فروپاشی شده ایران خواهند شدرو....کردها استراتژی خودشون رو با کرد خطاب کردن لک ها و بختیاری ها شروع کردن و حتی تو فضای مجازی لرها رو شاخه ای از کرد معرفی میکنن...من توصیه ای به لرها میکنم...فارس ها میگن شما شاخه ای از ما هستید و کردها هم همین طور و علتش تنها به خاطر منابع آب،نفت و گاز مناطق شماست در این جا چون لرها قومی نیستن که دارای آگاهی سیاسی باشن فاتحه شون در آینده خوندست مگر این که در این مدت کوتاه از خواب بیدار شن چون برادران فارسشون هم مثه کردها به منابع اون ها نیاز دارن چون شرقشون بیابون بلوچستانه....امیدوارم اقوام ساکن ایران بدون خونریزی از هم جدا شن البته بعید میدونم
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب عیرج:
کل مالیاتی که همه مردم ایران میپردازند برابر است با پولی که در سه ماه به عنوان یارانه از دولت میگیرند
90 درصد پول بودجه از نفت و بقیه هم از غیر نفت مثل پتروشیمی و گاز هست که به اندازه سر سوزنی به تورک ها مربوط نیست
اتفاقا ما هم دنبال همین هستیم که به اندازه مالیات تورک ها به اذربایجان بودجه پرداخته بشود نه اینکه تبریز با فاصله 700 کیلومتر از اولین چاه نفت دارای پالایشگاه باشد
ما به این اعتراض داریم که چرا سالیانه 300 ملیون دلار از درامد ایران باید به دست کمیته امداد در جمهوری اذربایجان صرف مفتخورهای تورک اجنبی شود در حالی که بودجه نصف استان های ایران مثل کهکیلویه تنها 50 ملیون دلار است
هیچ اشکال نداره ادمی که ندانه بنزین توی ماشین و گاز پختن خوراک و بودجه ساخت شهری اش از کجا است باید هم اینجوری ....
تنها چند روز که به پهن سوزی و خر سواری برگردید درست میشوید

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای ائلیار نویسنده گان شاعران و هنرمندان را به دو دسته تقسیم میکند ایرانی و ترک . از یک ایرانی پارسی زبان یک بی سواد میسازد واز یک تر ک زبان یک ناجی . بهر حال ..من باور دارم که فاشسیتهای المانی از خواندن اثار ادبی یهودان المانی لذت میبرند و اهنگهای اهنگ سازان یهودی ر ا گوش میدهند و در صحبت با خارجی ها از المانی بودن مخترعین یهودی با افتخار نام میرند . اما فردی مانند صمد بهرنگی در حقیقت نامی جز یک تروریست ادبی ندارد .او معلمی بد برای نسل کنونی باشنده گان ایران است . او مروج خشونت و نژاد پرستی است . . رضا براهنی با نوشتن چند رمان در حقیقت مانند ادولف هیتلر که به جنگ یهودان رفت با قلم ورمان کمر به قتل زبان پارسی و پارسی زبانان زده است . حسن جداری هر چند ادعای چپی وهم پارسی نویس است ولی تا مغز استخوان یک نژاد پرست کمومنیست است .

خوشبختانه دوران هرج مرج نیست و صد البته به هیچ قیمتی نباید قدرت مرکزی از بین برود که اگر برود اجر روی اجر قرار نخواهد گرفت . متاسفانه پدران ما بدون دانش در سال 32 و 57 خطا کردند و ما نتیجه خطای انها را میدهیم .
نوشته شده توسط: Anonymous

در جواب سانی ننگ و عار بر کسانی که به خاطر تمایلات ارتجاعی ناسیونالیستی به مشاطه گری چهره چرکین رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی می پردازند . این رژِیم شوونیست و آزادیکش همانا دشمن بی امان همه خلق های تحت ستم ایران و از آنجمله خلق آذربایجان می باشد. رهائی توده های محروم و زحمتکش ایران از بند اسارت و ستمدیدگی و حل عادلانه و دموکراتیک مشکل ملی در ایران، در گرو سرنگونی رژیم قرون وسطائی جمهوری اسلامی توسط زحمتکشان سرتاسر ایران ، می باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

این چه طرز چاپ نظرات بنده وبعضی هاست . نمیخواهید منتشر بشد قیچی را از وسط نیاندازید کلن از خیرش یگذرید . که هم شما بمقصود خود رسیدید و هم ما توقعی نداشته باشیم و ادعای آزادیخواهی با دویست من سیریش بشما نچسبد . شالوم . من الله التوفیق

نوشته شده توسط: Anonymous

فراکسیون کردها هم توسط نماینده میاندواب پیشنهاد شده چرا خبری از ان اینجا نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دیرنج یا همان لاچین:
مذهب زرتشتی در زمان ساسانیان مذهب رسمی شد نه اشکانیان و نه هخامه نشیان زرتشتی نبودند یکی از دلایل بی توجهی به انها هم همین بوده
بنونیست کتاب، دین ایرانی، بنونیست در زرتشتی ندانستن هخامنشیان پیشروی دیگر محققان بوده‌است. با توجه به روایات مورخان یونانی و سنگ‌نبشته‌های باقی مانده از زمان هخامنشیان
هم از نظر باورها و عقاید و هم از نظر مراسم با آئین کهن ایرانی مطابقت دارد، آئینی که در ضمن پرستش اهورامزدا، ایزدان متعدد و نیروهای طبیعت نیز پرستش می‌شدند. این آیین به باورهای ودایی بیشتر از آیین زرتشت نزدیک است.[۳]
هنریک ساموئل نیبرگ نیبرگ عقیده دارد که در ساخت‌های بنیادین آئین هخامنشیان هیچ‌یک از ویژگی‌های اساسی آئین زرتشت دیده‌نمی‌شود

هنریک ساموئل نیبرگ نیبرگ عقیده دارد که در ساخت‌های بنیادین آئین هخامنشیان هیچ‌یک از ویژگی‌های اساسی آئین زرتشت دیده‌نمی‌شود.
آرتور کریستن سن در آثار کریستن سن تغییر عقیدهٔ او در مورد آئین هخامنشیان دیده می‌شود. کریستن سن نخست هخامنشیان را زرتشتی می‌دانسته‌است و در کتاب مزداپرستی در ایران قدیم آورده‌است که «قبایل ایرانی که آیین زرتشت را پذیرفته بودند، در اراضی ایران پراکنده شدند و چون مشرق و مغرب این کشور را صحاری مرکزی آن از یکدیگر جدا می سازد، قبایل ماد و پارس که به جانب مغرب پیش آمده بودند تقریباً از نظر همکیشان خود، که در مشرق باقی مانده بودند، از نظر محو شدند. تکلم به زبانی که تقریباً نزدیک به زبان زرتشت باشد، خاص مردم مشرق بود و در همین قسمت است که قدرت انقلابی دین زرتشت بیشتر زنده مانده بود.» [۵] بعدها کریستن سن نظریه قبلی خود را رها کرده و نوشته است قبول این نظریه که کیش زرتشتی پیش از مهاجرت بزرگ قبایل ایرانی منتشر شده، و مادها و پارسیان هنگامی که در نیمهٔ اول قرن نهم پیش از میلاد یا دیرتر شروع به حرکت به طرف ممالک غرب کرده بودند دین زرتشتی داشتند و بعدها در نتیجه دوری قبایل از یکدیگر صورت‌های متفاوت دین زرتشتی تکامل است از نظر اینکه زمان زرتشت را زمانی مؤخر از هزار سال پیش از میلاد مسیح دانسته می‌شود، مشکل است. اکنون نظریه بنونیست قانع کننده‌تر به نظر می‌آید. آئین هخامنشیان زرتشتی نیست بلکه آیین قدیم ایرانی است.[۶]
گئو ویدن‌گرن


مهرداد بهار


گیرشمن
[

زرین کوب دوران هخامنشی نه مغان دین زرتشتی داشتند و نه خانوادهٔ سلطنتی و با توجه به نقشی که مغان در اجرای مراسم مذهبی پارسی‌ها داشتند و با در نظر گرفتن این نکته که آیین خاندان هخامنشی ممکن نیست با عقاید طبقات عامه طوایف پارسی مغایرت واقعی داشته‌باشد، پیداست که درین ادوار هنوز دین زرتشتی در بین پارسی‌ها نفوذ نداشته‌است.
نوشته شده توسط: Anonymous

جز این چیز دیگه ای بلد نبودی و این هم سر سوزنی زبان اوستایی نبود
باور کنی یا نکنی کولی های قره چی از اجداد تو هستند نه من بعلاوه 40 درصد عرب معنی واژه اسم "تورک" هم به ماندارین یعنی سگ ولگرد
به زبان خودات
کولی قره چی اوغلان عرب لر تیباری مغولی دیلی اولسون کیپراوغلو

نوشته شده توسط: Anonymous

این اقای لوائی حرف درستی میزند ولی متاسفانه ادرس غلط میدهد. اگر این لوائی شجاعت قلمی میداشت باید سراغ قران را میکرفت و انرا حلاجی میکرد .باید به سراغ شریعت شیعه و جد ش شاه اسماعیل برود و بداند که مردم تبریز و اذربایچان و ایران چگونه 500 سال است که در خواب اصحاب کهف رفته اند .باید به نقد کسانی از نوع علی شریعتی و سپس برادر
دباغ برود که اگر شجاعت کند و بتواند نقد کند ان جامعه دلمرده شنگول سرحال و زنده و پویا خواهد شد .نماد سیاسی این دلمرده گی جریانات سیاسی هستند که کشور ایران و جامعه پارسی را با شعار و رفتار های خونین خود به قرون وسطا بردند.لوائی مردم بی گناه را هدف قرار میدهد نه رهبران اجتماع دینی و سیاسی را .ایا در روز عاشورا مردم تبریز اردبیل شاد خواری میکنند و خبری از مصیبت و گریه و زاری خاگ و گل بر سر ریختن نیست؟

اقای لوائی بی زحمت یک روز عاشورا در تبریز را قلمی کننید که چگونه مردم تبریز از کار و زنده گی درامد فعالیت اجتماعی به اجبار معاف میشوند و روح عقل و بصیرت و مال و جان خود را فدای خرافات میکنند.