Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

این جواب شما هم هست جناب یکنفر 41 اسمه یا ایرج: در کشور ایران مثل تورکیه معاشقه و معانقه و ملامسه و تجاوز به دختر بچه ها مانند ترکیه ملیون ملیون نیست که دولت مجبور شود ان را "عادی" سازی کند این کار در ایران حکم اعدام دارد افغان ها و تاجیک ها هم هنوز به جایگاه والای "تورک مسلمان" نرسیده اند
سعید گندمیان طوسی هم پس از تهدید به افشای مفعول بودن حضرت سید علی تورکه و بیت تورکان اش تبرئه شدنند مثل اینکه

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بابک:
دفاع شما را از پروژه تبدیل مردم ترکیه به "تورک مسلمان"یا همان عثمانلو جایز میدانیم . تازه هنوز اول راه است
پس از این قوانین شمشیر کشی عثمانی در راه است و به زودی اناتولی مانند سابق جولانگاه ملایان و مولوی های یک متر عمامه ای خواهد شد و لواط و مفعول و فاعل بودن هم عادی

نوشته شده توسط: lachin

دوستان و کاربر بامسی عزیز... خیلی جالب است که در ادبیّات پان فارسیسم , مغول ها را وحشی خطاب می کنند و لی متاسفانه یادشان می رود که بنویسند و یا اعتراف بکنند که ( رصد خانه مذاغه . از اولین رصد خانه ها در شرق ) که به یک مرکز غلمی تبدیل شده بود که حتی دانشمندان سایر ممالک دیگر را به خود جلب میکرد در زمان هلاکو خان مغولی تاسیس گردید...

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه دادخواهي معدن مس اهر

شرکت ملی مس ایران با یدک کشیدن نام ملی و ایران از نظر حقوقی و تقسیم سهام شرکتی خصوصی محسوب میشود ولی تمامی انتسابها و سیاستها توسط دولت انجام میگیرد ولی هیچ کدام از دولتمردان و مسئولان دولتی در مقابل این تخلفات پاسخگو نیستند قانون خصوصی سازی برای پنهان سازی تخلفات دولتی و ایجاد رانت پایه ریزی شده است هیچ شرکت خصوصی حق استفاده از نام ملی و ایران را ندارد ولی شرکتهایی اینچنین هم از مزایای شرکتهای خصوصی استفاده میکنند هم دولتی . در تمامی سفرهای دولتی بعنوان بخش خصوصی کنار دولت هستند مدیرعامل شرکت ملی مس ایران مستقیما از طرف معاون اول رئیس جمهور انتخاب شده و بقیه مدیران نیز توسط معاونین وزیر منسوب شده اند این شرکتها بعنوان حیات خلوت دولت و تامین آینده مدیران مشغول فعالیت هستند و به کسی پاسخگو نیستند امیدوارم لااقل رسانه های خارجی این کلاهبرداریها را به گوش سرمایه گذاران خارجی برسانند که با عوض شدن دولت و مدیران کسی پاسخگوی تعهدات وتخلفات نیست و به مثابه شکایت از یزید به ابن زیاد هست اینجا ایران است که سرمایه گذارش بعلت نداشتن پارتی کارتن خواب شده و با وجود اطلاع به تمامی مسئولان و رسانه های داخلی هنوز بعد از دو سال به جایی نرسیده . در جلسه کذایی سال 89 معاون اطلاعات و اخبار صدا و سیما ی استان ( صادقی موحد ) نیز حضور داشت
. سیروس گلپرور .
رونوشت :
1- ریاست محترم دولت جمهوری اسلامی ایران
2- ریاست محترم قوه قضاییه
3- ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
4- وزیر محترم صنعت معدن و تجارت
5- کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی
6- معاونت معدنی وزیر صنعت معدن وتجارت آقای دکتر سرقینی
7- معاونت وزارتی وزیر صنعت معدن وتجارت آقای حاجی پور
8- جناب آقای رسایی نماینده محترم مجلس
9- جناب آقای کوچک زاده نماینده محترم مجلس
10- امام جمعه محترم شهرستان اهر
11- ریاست محترم سازمان صنعت معدن تجارت استان آذربایجان شرقی
12- ریاست محترم اداره اطلاعات شهرستان اهر
13- ریاست محترم بازرسی کل کشور
14- جناب آقای دهقانی نماینده محترم مجلس
15- استاندار محترم آذربایجان شرقی
16- ریاست محترم سازمان حافظت از محیط زیست
17- مدیر کل سازمان توسعه و نوسازی
18- بازرسی وزارت صنعت معدن تجارت
19- بازرسی سازمان حفاظت از محیط زیست
20- برنامه پایش
21- خبرگزاری جمهوری اسلامی
22- باشگاه خبرنگاران جوان
23- دادستان محترم شهرستان اهر

اسناد و مدارك اين پروسه دادخواهي ضميمه است :
نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه مطلب كلاهبرداري در معدن مس اهر:
در اواخر بهمن 93 با صدور مجوز و اعلام مدیر عامل جهت تحویل باطله با عیار آهن 32 درصد و کمبود نقدینگی مقدار 10 هزار تن از کنستانتره تولید نشده را پیش فروش کرده و با انقعاد قرار داد مبلغی نیز به عنوان پیش پرداخت از خریدار دریافت کرده بودم که بر بدهی های کارگاه افزوده شد . با شکایت و فشار کارگران و پیمانکاران و دیگر طلبکاران مجبور به ترک کارگاه شدم و با توجه به مشکلات پیش آمده و بدهی 25 میلیارد ریالی و ترس از زندان از اهر فرار کردم . کلاهبرداری شرکت ملی مس ایران و تخلفات مکرر محیط زیست باعث از بین رفتن آبرو و اعتبار و سرمایه و حتی از هم پاشیدن زندگی اینجانب شد و رها کردن کارگاه و فرار از دست طلبکار و لطمه ای که به آبروی اینجانب وارد شد بطوریکه حتی قادر به اجاره منزل نیز نبودم .

. موضوع مشکلات پیش آمده با حذف موضوع محیط زیست در برنامه پایش شبکه یک صدا و سیما پخش شد . اما دروغ گویی مسئول شرکت مس مانع از پیگیری این موضوع توسط برنامه پایش شد . طی نامه های جداگانه مشکل را به معاون معدنی وزیر صنعت و معدن معاون پارلمانی ، معاون وزارتی ، معاون حقوقی گزارش کردم . به علت اینکه اعلام کردند که شرکت ملی مس ایران زیر نظر سازمان توسعه و نوسازی معادن (ایمیدرو ) است چندین نامه به مهندس کرباسیان مدیر کل سازمان دادم ولی دریغ از یک جواب . شرکت ملی مس ایران نیز که اصلا اجازه ورود به ساختمان را نمیدهند و با وجودیکه ماه هاست هر روز مقابل شرکت ملی مس ایران هستم تا کنون اجازه دیدار با مدیر عامل شرکت ملی مس ایران را نداده اند . از نمایندگان مجلس تقاضای دادخواهی کردم ولی بروکراسی اداری در ایران باعث شده که هنوز جوابی نگیرم . جلسه ای در وزارت صنایع و معادن با حضور آقایان موسوی و مجدفر از اعضای هیئت مدیره شرکت مس تشکیل شد تا تصمیم گیری شود اما تنها راهکار ارائه شده توسط آقای موسوی تحویل آهن محتوی بود که به جای 150 هزار تن باطله با عیار 32 درصد چند میلیون تن باطله با عیار 6 درصد تحویل دهند که قضاوت این راهکار به عهده خواننده گزارش باشد درنهایت جهت تحقیق و بررسی مجدد عیار باطله مقرر شد تا 5 روز فرصت جهت ارائه گزارش به وزارت صنایع معادن زمان داشته باشند اما فعلا دو هفته است که خبری از گزارش نیست و تازه بعد از دو سال سرگردانی و با اطلاع از وضعیت اتمام زمان اجاره کارگاه و فشار طلبکاران اعلام کرده اند مقداری باطله با عیار 20 در صد تحویل میدهند . مسئولان شرکت ملی مس اعلام کرده اند که فقط از طریق دادگاه باید اقدام کنم تا مانند روستائیان و کشاورزان منطقه پس از چندین سال سرگردانی محکوم شوم در حالیکه همانند سال 89 که قدرت مافیایی شرکت ملی مس ایران و نفوذ در ارائه گزارش سازمان محیط زیست حتی کمیسیون اصل 90 مجلس را نیز قانع نکرد . امروزه با حمایت بی چون و چرای دولت و مدیران بالاسری بر قدرت مافیایی این بنگاه افزوده شده است و گاهی نیز کینه توزی و جنگ داخلی بر سر به دست آوردن صندلی مدیریت و انتقام از مدیران قبلی نه به کارگر رحم میشود نه به سرمایه سرمایه گذار .

مدیران شرکت مس با اعتماد به نفس کامل که از نشستن بر صندلی ریاست و آگاهی از قدرت مافیایی شرکت متبوع خود جهت توجیه تخلفات انجام شده و تبانی با دیگر سازمانهای دولتی و تکمیل پروسه بروکراسی و خالی نبودن عریضه جوابیه ای در مقابل ده ها شکایت و دادخواهی اینجانب به مدیران ارشد خود ارسال کرده اند که با اعتراف بر چندین تخلف سعی در ماست مالی کردن این جنایت دارند و همانطور که در جوابیه آمده است حدود ده سال است که هیچ استخراجی از معدن مس مزرعه انجام نگرفته و کانسنگ مس از معدن مس سونگون به معدن مزرعه ارسال میشود که خود بزرگترین تخلف و تبانی با مسئولان سازمان حفاظت از محیط زیست می باشد در حالیکه در همین ایران اسلامی چندین کارگاه معدنی به خاطر همین کار و با دستور ویژه سازمان حفاظت از محیط زیست پلمپ گردیده است . طبق ماده 15 قانون معادن با اتمام پروانه بهره برداری باطله های موجود در معدن جزو بیت المال بوده و کسی حق دخل وتصرف در آنرا ندارد و سازمان صنایع و معادن استان نیز در تاریخ 28/10/94 اعلام کرده که شرکت ملی مس ایران لرای معدن مس مزرعه از سال 87 پروانه بهره برداری ندارد و با حمایت دادستان وقت و فرماندار و اطلاعات و با بهانه اشتغالزایی مشغول تخلف میباشد و اینجانب نمیدانم که از دولت باید شکایت کنم یا فرماندار یا استانداری یا محیط زیست یا آبیاری یا دیگر مدیرانی که در جلسه کارگروه پسماند استان در سال 89 حضور داشتند و بعلت عوض شدن دولت کسی پاسخگو نیست
نوشته شده توسط: lachin

آقای کرمی... در آن برنامه آقای اوبالی هیچ وقت تاریخ را واژگونه نگاری نکردند چون تاریخ مورد بحث نبود. بحث در مورد زبان ها و فرهنگ های ملل غیر فارس در ایران بود. آقای توکلی هم زبان ( مازندرانی ) را به درستی به عنوان یک ( زبان ) بکار برد که شما اعتراض میکردید که مازندرانی یک گویش از فارسی است.. به هر حال...ولی در باره کوچ دادن ملل غیر فارس از ایران..شونیست های رنگارنگ و پان فارسیست های آریا پرستان... سرزمین مادری ما ملت ترک ایران , چادر و یا آلاچیق نیست که اگر از همسایه بغلی خوشمان نیاید, چادر را با خود برده و در جای دیگر پهن بکنیم. ما برای بقای این سرزمین هم خون دادیم و هم با فرهنگهای همسایه مان ادغام شدیم وهم وصلت کردیم. ولی وقت طلاق رسیده است. در ازدواج های سیاسی همیشه طلاق بوده و خواهد بود. این طلاق سیاسی هم می تواند زیر سازمان های بین المللی با یک رفراندم به آزمایش گذاشته شده و

به نتیجه این رفراندم هم احترام گذاشته شود. .در ضمن آقای کرمی... در یکی از نوشته هایتان که نوشته بودید ( سرزمین اصلی ترک تباران آذربایجان شرقی و اردبیل است.. من میدانم که حذف آذربایجان (( غربی)) از این معادله جغرافی , یک اشتباه تایپی بوده و دیگر در نوشته های بعدی این اشتباه تایپی دیده نخواهد شد. کسانی که به (( حقوق بشر )) اعتقاد دارند لطفآ به این اعلامیه نظری بیاندازند و توجه شما را به تبصره 13 و 30 جلب می کنم.......

اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد چیست؟
سازمان ملل متحد پس ازتأسیس خود با نظر به فجایع فاشیسم و جنگ جهانی دوم تدوین اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر را در دستور کار خود گذاشت. کمیته ای مرکب از کارشناسان گوناگون به ریاست الئونور روزولت، سندی را تنظیم کرد که در آن حقوقی را که هر انسان در هر کجای دنیا باید از آن برخوردار باشد، رسماً خطاب به تمامی مردم جهان اعلام می‌کرد. این سند، اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد نامیده می‌شود. در اینجا به طور خلاصه برخی از مفاد این اعلامیه بیان می‌شوند:
۱. تمامی انسان ها از بدو تولد آزادند و حقوقی برابر دارند.
۲. باید با تمامی انسان ها رفتاری یکسان داشت، مگر آن که دلیلی برای رفتار متفاوت وجود داشته باشد.
۳. تمامی انسان ها حق زندگی با آزادی و امنیت را دارند.
۴. برده داری ممنوع است.
۵. هیچ کس نباید شکنجه شود.
۶. قانون برای تمامی انسان‌ها صادق است و باید در مورد همه‌ی آن‌ها اجرا شود.
۷. قانون از همه ی انسان ها یکسان حمایت می کند.
۸. رجوع به دادگاه های عادل و رفتار منصفانه ی دادگاه حق همه ی انسان هاست.
۹. بازداشت نامنصفانه و بی دلیل ممنوع است.
۱۰. برخورداری از محاکمه ی علنی حق تمامی انسان هاست.
۱۱. در مورد تمامی انسان ها اصل بر بی گناهی است، مگر آن که خلاف آن ثابت شود.
۱۲. هیچ کس حق ندارد حوزه ی خصوصی دیگران را مورد تعرض قرار دهد.
۱۳. تمامی انسان ها حق دارند محل زندگی خود را تعیین کنند.
۱۴. پناهندگی به کشوری دیگر از حقوق مسلم انسان هاست.
۱۵. تمامی انسان ها از داشتن حق ملیت برخوردارند.
۱۶. تمامی انسان ها از حق ازدواج و تشکیل خانواده برخوردارند.
۱۷. حق دارایی برای تمامی انسان ها صادق است.
۱۸. آزادی دین و باورها برای تمامی انسان ها خدشه ناپذیر است.
۱۹. آزادی بیان و عقاید از حقوق تمامی انسان هاست.
۲۰. آزادی اجتماعات و تشکل ها از حقوق انسان ها هستند.
۲۱. تمامی انسان ها حق دارند از دموکراسی و تعیین جمعی نوع حکومت برخوردار شوند.
۲۲. حق امنیت اجتماعی از جمله حقوق بشر است.
۲۳. هر انسان بالغ حق دارد برای کسب درآمد شغلی داشته باشد.
۲۴. استفاده از اوقات فراغت و تفریح حق تمامی انسان هاست.
۲۵. تمامی انسان ها از حق داشتن سرپناه و خوراک برخوردارند.
۲۶. حق آموزش از جمله حقوق بشر است.
۲۷. حقوق مولفان و پدیدآورندگان آثار فرهنگی و هنری باید به رسمیت شناخته شود.
۲۸. هر انسان حق زندگی در جامعه ای آزاد و عادلانه را دارید.
۲۹. انسان ها در برابر یکدیگر مسول اند و باید از حقوق و آزادی یکدیگر دفاع کنند.
۳۰. هیچ کس حق ندارد این حقوق و آزادی ها را از دیگران سلب کند.
...............................................................................
دوستان ... ما ملت ترک ایران به هیچ قیّمی احتیاج نداریم. آگاهی و رشد سیاسی ما و ملل غیر فارس در ایران به آن حدی رسیده است که بدانیم منافع ملیّمان در کجا نهفته است . یا به این ازدواج سیاسی ادامه میدهیم و یا طلاق میگیریم ان هم از طریق یک رفراندم... به امید هرچه زودتر آن روز.....
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام مجدد ،
نكته اي كه دارم اين است كه آيا امكان دارد فضاي بيشتري بمن داده شود كه مطلب را پيوسته منتقل كنم؟
در هر حال با همين امكان نيز مساله قابل انتقال است ، درود برشما .

ادامه دادخواهي آقاي سيروس گلپرور در مورد كلاهبرداري دولتي در معدن مس اهر :
از مقدار 150 هزار تن باطله خریداری شده با عیار آهن 32 درصد حدود 60 هزار تن کنستانتره آهن با عیار 64 درصد تولید می شد که با قیمت آنزمان به قیمت 100 میلیارد ریال به فروش میرفت . به علت رطوبت بالای باطله و عدم دسترسی به عمق باطله و اعتماد به گزارش شرکت دولتی نمونه برداری در زمان خرید باطله انجام نگرفت . پس از حمل 20 هزار تن باطله تا 16 اردیبهشت 93 و نمونه برداری از کامیونهای خارج شده از معدن توسط پرسنل شرکت مس با حضور نماینده اینجانب و حراست شرکت مس مشخص شد که عیار آهن باطله 6 درصد میباشد . لذا حمل باطله را متوقف و موضوع را به اطلاع مدیر عامل وقت معدن رساندیم و ایشان نیز با قبول اشتباه انجام شده توسط شرکت مس اعلام کردند که جهت رفع مشکل و جبران خسارت وارده موضوع را در هیئت مدیره بررسی خواهند کرد تا راهی برای جبران هزینه های انجام شده و فسخ یا ادامه قرار داد پیدا کنند و این موضوع همزمان با تغییر مدیریتی در معدن مس گردید و مدیر عامل جدید اعلام کردند که باطله اشتباه به ما تحویل داده شده و در ضمن باید علاوه بر مجوز و گزارش محیط زیست که زمان قرار داد ارائه شده بود خودمان مجوز دیگری بگیریم و محیط زیست استان نیز اعلام کرد که به علت اینکه باطله مذکور جزو پسماندهای ویژه و خطرناک می باشد و حاوی فلزات سنگین و آرسنیک است امکان صدور مجوز وجود ندارد و گزارش قبلی بعلت جلوگیری از تبعات مالی و سیاسی صادر شده است ( در کمتر از 3 سال باطله از غیر الایندگی به پسماند خطرناک تبدیل شد ) . با ارجاع درخواست بنده به محیط زیست تهران و موقتی بودن کارگاه اعلام شد که 6 ماه مجوز صادر شود . محیط زیست استان شروطی برای صدور مجوز مطرح کرد که برای برآورده کردن شروط یکسال زمان و حدود 850 میلیون تومان هزینه صرف شد .همزمان با انجام خواسته های محیط زیست جهت احداث استخر و ایزولاسیون از شرکت مس خواستیم تا باطله با عیار 32 درصد را مشخص کند تا با حمل و دپو کردن آن آماده استارت کارگاه پس از صدور مجوز محیط زیست شویم اما با پایان یافتن ایزولاسیون کارگاه محیط زیست با اخذ دستور از دادستان اقدام به پلمپ کارگاه کرد در حالیکه تمامی خواسته ها و شرایط ذکر شده توسط محیط زیست رعایت و اجرا شده بود .اما مدیر عامل شرکت مس مزرعه بدون دلیل از خروج بار ممانعت کردند و حتی اجازه دیدار و صحبت در این مورد را ندادند و اعلام کردند که معاون محیط زیست استان اعلام کرده که در صورت تحویل باطله اقدام به تعطیلی معدن مس سونگون اهر خواهد کرد حتی در دو مرحله بیل مکانیکی از اهر به معدن حمل گردید تا مدیر عامل مجبور به تحویل باطله شوند . اما پس از هفته ها انتظار در نگهبانی معدن اجازه بارگیری صادر نشد و مجددا برگشت باطله نهایی کارگاه به معدن بهانه قرار گرفت در حالیکه مدیر عامل قبلی معدن پس از عقد قرار داد دستور عودت باطله نهایی را صادر کرده بودند . ولی مدیر عامل جدید آنرا قبول نکردند و هیچ باطله ای نیز به اینجانب تحویل ندادند . با اتمام 6 ماه مجددا جلسه ای در فرماندری اهر تشکیل شد و 4 ماه زمان جهت کار داده شد . با شرط عودت باطله نهایی که در نهایت باعث ورشکستگی و از بین رفتن سرمایه اینجانب و دیگر سرمایه گذاران شد از 20 هزار تن باطله که از معذن به کارگاه حمل شده بود و بار مصرفی 20 روز کارگاه بود به علت عیار پائین آهن به جای 10 هزار تن کنستانتره کمتر از 700 تن تولید شد که به علت کم بودن میزان تولید قابل فروش نبود . در اواخر بهمن 93 با صدور مجوز و اعلام مدیر عامل جهت تحویل باطله با عیار آهن 32 درصد و کمبود نقدینگی مقدار 10 هزار تن از کنستانتره تولید نشده را پیش فروش کرده و با انقعاد قرار داد مبلغی نیز به عنوان پیش پرداخت از خریدار دریافت کرده بودم
نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام و تشكر از درج خبر كلاهبرداري معدن مس اهر ، ادامه مطلب دادخواهي آقاي سيروس كلپرور را در كادر زير يعني ادامه نظر مياورم . از همكاري شما بسيار خرسندم و اين بيانگر پايبندي شما به آزادي بيان و بيطرفي در امور انعكاس خبرهاست .

وزارتخانه نامه‌ای داد که شرکت ملی مس ایران با بستن این قرارداد تخلف کرده و اصلا باطله جزو بیت المال است و حق فروش نداشته‌اند ، اما دریغ از پیگیری. به هر مرضی در این دو سال دچار شده‌ام؛ دیابت، بیماری قلبی، کلیه و ریه. ۱۴ بهمن سال ۹۴ هم که برای پیگیری حدود یکماه جلوی شرکت مس می‌ماندم، بالاخره اعلام کردند که رئیس حراست می‌خواهد با من ملاقات کند، از پله‌ها که رفتم بالا چند نفر بر سرم ریختند و بعد از ضرب‌وشتم، از پله پرتم کردند و مهره‌های کمرم نیز آسیب دید. به همین خاطر دیگر قدرت کار و ایستادن بیش از ده دقیقه را ندارم. از سازمان بازرسی و دیوان‌عدالت اداری و اطلاعات هم کمک خواستم و مدارک را فرستادم، ولی متاسفانه به علت نام ملی و قدرت مالی و استخدامی شرکت مس در منطقه جوابی نگرفتم. مدارک را به روزنامه‌ها و صداوسیما هم فرستادم، حتی اخبار ۲۰/۳۰ مصاحبه هم کرد ولی پخش نکرد، فقط برنامه پایش شبکه یک ۱۵ آذر ۹۴ با حذف موضوع محیط زیست و صورتجلسه، صدایم را پخش کرد ولی پیگیری نکردند. حالا مدتی است که دست به دامان رسانه‌های خارج شده‌ام تا شاید با رسانه‌ای شدن کسی پیگیری کند و از این آوارگی نجات پیدا کنم.

سيروس, [15.11.16 17:25]
[Forwarded from سيروس]
Siroos Golparvar, [۲۷.۰۴.۱۶ ۲۲:۲۹]
مقام معظم رهبری احتراماً به استحضار میرساند در سال 89 سد باطله معدن مس مزرعۀ اهر متعلق به شرکت ملی مس ایران شکست و حدود یک میلیون تن باطله در مسیر رودخانه جاری شده و پس از گذر از روستاها و زمینهای کشاورزی به رودخانه اهر چای ریخت و از آنجا تا رودخانه ارس رسید . رسانه های داخلی و خارجی این فاجعه زیست محیطی را گزارش کردند و مسئولان نیز به علت شرایط حاد پیش آمده اعلام کردند که پس از تعیین خسارات وارده نسبت به جبران خسارت به کشاورزان و روستائیان اقدام خواهند کرد ولی با فروکش کردن اخبار فاجعه در رسانه ها کشاورزان و روستائیان منطقه طرح شکایت کرده و از قوۀ قضائیه تقاضای دادخواهی و دادرسی کردند . محیط زیست شهرستان اهر و تبریز اعلام کردند که نمونه برداری انجام داده اند و منتظر اعلام نتیجه آزمایشگاه هستند و تا آن زمان هیچ نمونه برداری و آزمایشی از باطلۀ معدن انجام نداده بودند و دکتر ساعدی هم از دانشکده منابع طبیعی نمونه برداری کردند و گزارش نهایی معدن و محیط زیست و 19 تن از مدیران دولتی در جلسه مورخ 89/03/03 در محل اداره کل محیط زیست استان حاکی از این بود که باطله مذکور هیچگونه آلایندگی و فلزات سنگین ندارد . با پیگیری روستائیان فرماندار وقت شهرستان طی نامه های جداگانه به استانداری و کمیسیون اصل 90 مجلس عدم وجود فلزات سنگین و آلاینده نبودن باطله را اعلام کرد که در نهایت شرکت ملی مس ایران برنده این پرونده شد و با تکیه بر همان گزارش مزایده فروش باطله ذکر شده را برگزار کرد اما به دلایلی از فروش باطله منصرف شد تا سال 92 مجددا بحث فروش باطله و فرآوری آهن موجود در آن را آغاز کرد و اینجانب نیز که تازه در آن معدن مشغول بکار شده بودم و بی خبر از ماجراهای پشت پرده به خرید باطله اقدام کردم و جهت فرآوری آهن ، سوله و زمینی را که کاربری سنگبری داشت و همجوار با تصفیه خانه شهر بود و با تکیه بر گزارش شرکت مس و محیط زیست اجاره کردم و نسبت به تجهیز کارگاه اقدام نمودم . به علت کمبود سرمایه و نیاز اولیه کارگاه به حدود 20 میلیارد ریال با دو نفر سرمایه گذار قرارداد بستم و خودم نیز تمام سرمایه و زندگی حاصل از 15 سال کار در معدن را فروختم و کلی زیر بار بدهی رفتم تا هم اشتغالزائی کرده باشم و هم به سود مالی برسم . طبق برنامه ریزی انجام شده حدود 6 ماه تجهیز کارگاه و 6 ماه تولید کنستانتره آهن طول میکشید .
ادامه دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیارعزیز
مگر نه اینکه تاریخ نویس فارس که رشته تحصیل آن تاریخ هم هست معتقد که تورک ها را مغولان به ایران آوردند غیرازاین است دردانشگاه به خورد من وجنابعالی ومخالفان شما خلاف واقع نمی دهند.
بزرگوارمخالفان شما دودسته اند:
1-آنهای که از روی عناد تعصب نژادپرستی درنتیجه عمدی منکرتورکها هستند .
2- آنهای که اطلاعات تاریخی کمی دارند .
دسته دوم باید بداننددرایران سلسله های تورک مانند غزنویان وبعد سلجوقیان وخوارزمشاهیان به قدرت رسیدند .
درزمان خوارزمشاهی مغولان وحشی باهمدستی فارس ها به ایران حمله کردند وشاه تورک کشته شد ودولت سرنگون گردید وارتش ومردم تورک کشته شدند وجای تورکها را فارس ها ومغولان گرفتندمگر نه اینکه فارس ها همه کاره مغولان حتی در چین وهند بودند.
کدام تاریخ نویس آنهم فارس واقیعت رانوشته است ؟
اخیرادرتوجیح این همکاری ننگین می نویسند چون مغولان وحشی بودند واداره کشوررا بلد

نبودند مجبوربودند ازما استفاده کنند.
فقط عقل ناقص حکم می کند مغول وحشی فارس دانا رابرای اداره کشور انتخاب می کند.
وحشی وحشی را انتخاب می کند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام ، من درخواست كردم كه يك افشاگري در مورد معدن مس اهر دارم و ميخواهم دراين سايت منعكس شود ولي جوابي داده نشده است ، لطف كنيد در صورت امكان جواب داده تا من بتوانم مطالبم را ارسال كنم ، از همكاري شما ممنونم . جهت اطلاع صورت مساله را در زير مختصر مياورم كه درجريان آن باشيد كه موضوع چيست ، موضوع يك كلاهبرداري دولتي است كه همكاري شما را ميطبد ، بقيه در ادامه نظر

دادخواهی
شرکت ملی مس ایران باطله معدن مس مزرعه اهر را به من فروخت، با آنالیز مشخص که در آن آهن ۳۲ درصد اعلام شده و در قرارداد هم ۳۲ درصد آمده است. با صورت‌جلسه کارگروه پسماند استان به مدیریت استاندار و حضور ۱۹ نفر از مدیران و کارشناسان دولتی و تایید فرماندار و سازمان محیط زیست، اعلام شد که باطله‌ی مذکور هیچ فلزات سنگین و مضری برای طبیعت ندارد.
پس از تایید صورتجلسه توسط محیط‌زیست استان با شرکت مس قرارداد بستم. در شهرستان اهر کارگاهی اجاره کردم و با مشاوره و نظارت دانشگاه سهند تبریز، نسبت به راه‌اندازی کارخانه بازیافت و فرآوری کنسانتره آهن که برای اولین‌بار در ایران انجام می‌شد، اقدام کردم. دستگاه‌ها طراحی و ساخته شد و قسمتی هم از ترکیه خریداری گردید، هم‌زمان نسبت به حمل باطله از معدن اقدام کردیم تا دپوی لازم برای استارت آماده شود. بعد از حمل ۲۰ هزار تن باطله از معدن به کارخانه که ۴۰ کیلومتر فاصله داشت و نمونه‌برداری مداوم و مکرر از تمامی کامیون‌های خارج شده از معدن، که توسط پرسنل خود شرکت مس انجام می‌شد و آنالیز نمونه‌ها توسط آزمایشگاه شرکت مس، مشخص شد باطله دارای میانگین ۶ درصد آهن می‌باشد.
به علت رطوبت بالای باطله موجود در سد باطله امکان رفتن روی باطله و نمونه‌برداری از خود سد نبود و شرکت مس آنالیز را به همین خاطر در قرارداد ذکر کرد. همزمان مدیران شرکت مس و دیگر مدیران استان عوض شدند. با اعتراض به شرکت مس برای آنالیز باطله، مدیر جدید معدن اعلام کرد که باید از محیط زیست نامه بگیرید، به محیط زیست مراجعه کردم و اعلام کردند که باطله دارای فلزات سمی هست و جزو پسماندهای ویژه و خطرناک محسوب می‌شود و حق جابجایی نداریم. آن‌ها اعلام کردند که صورتجلسه و نامه‌هایی که در سال ۸۹ صادر شده، به علت تبعات مالی و سیاسی که در سال ۸۹ به خاطر شکسته شدن سد باطله معدن و سرازیر شدن یک میلیون تن باطله و آلوده شدن منطقه بوده و شکایت روستاییان و کشور آذربایجان برای جابجایی روستاها و غرامت آلودگی بوده است.
پس از ۶ ماه دوندگی و ارجاع پرونده به سازمان محیط زیست تهران و به خاطر محدود بودن باطله، با شرایط خاص مجوز دادند و این شرایط نیز برای احداث استخرهای باطله و ایزولاسیون کارخانه، بیش از هشتصد میلیون تومان هزینه داشت. بعد از تمام این اقدامات که به شرکت مس مراجعه کردیم اعلام کردند که باطله ۳۲ درصد نداریم و مدیران قبلی در نمونه‌برداری اشتباه کرده‌اند!
برای احداث و تجهیز کارخانه، حمل باطله، هزینه‌های اجاره کارگاه و کارگر، حدود دو میلیارد و هفتصد میلیون تومان هزینه شد که با مشارکت دو نفر سرمایه‌گذار انجام شده بود. مدیران شرکت مس به هیچ‌وجه پاسخگو نیستند و بیشتر به علت دعواهای جناحی که با مدیر قبلی داشتند، مقدار محدودی از باطله را که دارای عیار حدود ۲۰ درصد بود را نیز از بین بردند. نزد فرماندار رفتم اعلام کرد که من آن زمان نبودم و تخلف مربوط به فرماندار قبلی است، استاندار هم همین جواب را داد. من علاوه بر اینکه تا ریال آخر سرمایه و زندگی خود را برای این کار هزینه کرده‌ام، حدود یک میلیارد تومان هم علاوه بر سرمایه‌گذاران به کارگر و صاحب ملک و پیمانکار و بیمه و... بدهکارم و بعد از گذشت نزدیک دو سال از این مشکلات تمام طلبکارها شکایت کردند و احکام جلب هر روز بیشتر می‌شود. زندگی خانوادگی‌ام به علت این بدهکاری‌ها از هم پاشید. شکایت کیفری کردم ولی دادگاه اعلام کرد که کلاهبرداری نیست و باید شکایت حقوقی کنم که همان اول باید صد میلیون تومان به دادگاه بدهم. نزد وزیر و معاونانش رفتم، به رهبر و بازرسی رهبری و بیشتر نمایندگان و رئیس‌جمهور و وزرای دیگر دادنامه دادم ولی آخرین جواب وزارتخانه این بود که شرکت ملی مس ایران از نظر حقوقی شرکت خصوصی است و ۴۹ درصدش در اختیار دولت است و...
نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ به آقای شاملی ، در نوشته تان در نقد نظرات اینجانب می نویسید که ملت ترک یکی از ملت های ساکن ایران چند ملیتی است اینجانب در برخورد به مقاله شما تحت عنوان" تشکیل فراکسیون ترک در یک نگاه" دقیقا به این موضع شما ایراد گرفته ام که در این مقاله، شما چندین بار عبارت خلق ترک و خلق ترک آذربایجان و دیگر نقاط ایران را به کار میبرید . بر خلاف نظر شما، در ایران مفوله ای به نام خلق ترک یا ملت ترک ، وجود ندارد . ملت های اصلی ایران عبارتند از آذربایجانی ها ، عرب ها، بلوچ ها ، فارس ها ، کردها وترکمن ها. قشقائی ها ترک زبانند اما جزو ملت یا خلق آذربایجان محسوب نمی شوند . چون ترکان ساکن آذربایجان با ترکان قشقائی دارای سرزمین مشترک نیستند . البته زبان از خصوسیات اصلی یک ملت واحد بودن است اما صرف داشتن زبان مشترک ترکان ساکن ایران که در اغلب

نقاط کشور پراکنده اند ، ملت واحدی را تشکیل نمیدهند . یکی دیگر از ویژگی های اصلی یک ملت واحد بودن، همانا داشتن سرزمین مشترک است. .
نوشته شده توسط: peerooz

کامنت من تا کنون یک پوینت مثبت و هفت پوینت منفی گرفته است بدون آنکه کسی توضیح دهد که تجاوز به دختران جوان تر از ۱۵ سال در ترکیه موجب چگونه اغتشاش و بحرانی در ایران و یا سایت فارسی ایران گلوبال خواهد شد که خبر را نقل قول کرده است. اگر این مشت نمونه خروار طرز تفکر ما در باور به آنچه شنیده ایم باشد و بدون بررسی و توضیح قبول کنیم که ما با بحران قابل توجهی روبروئیم آیا شگفت آور است که چهار روضه خوان ما را به جائی آورده اند که رسیده ایم ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

ادم باید از خجالت اب شود ازاینکه به عنوان یک ترک ساکن ایران از اقدامات دولت ترکیه دفاع کند.بدون شک هیچ مرد ویا زن اذری ننگ دفاع از کشور بیگانه راگردن نمیگذارد.
این ننگ تاریخی بدون حزب توده ممکن نبود

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به آقای ...Lachin ....بطور اتفاقی کامنت شما را در رابطه با شرکت من در نشست تلویزیون گوناز دیدم. شرکت من صرفأ به مناسبت شرکت اقای کیانوش توکلی بود. یکی از کاربران سایت ایران گلوبال ناگهانی کامنتی در سایت درونی گذاشت که اکنون آقای کیانوش توکلی در تلویزیون گوناز سخن رانی دارند و لینک ارتباطی به این نشست را هم گذاشتند. من کنجکاو شدم و شرکت کردم و بطور کلی قصد صحبت کردن را نداشتم و آمادگی آنرا هم نداشتم.....

امّا آقای احمد اوبالی چنا واژگونه نگاری تاریخی کردند و آنقدر چپ و راست زدند، در نهایت گفتند که ما را (تُرک تباران را) به اجبار در ایران نگهداشته اند. من فقط کوتاه در پاسخ ایشان گفتم که چه کسی شما را اجبار کرده است که در ایران بمانید ؟ آیا کسی شما را به اجبار به ایران کوچ داده است،
مردم تُرک تُرک تبار بطور آزادانه و با میل و تصمیم خود به بخشی از ایران مهاجرت کرده اند و باید طبق اصول مهاجرت و قوانین بین المللی منش و همزیستی مسالمت آمیز و فرهنگی متین از خود نشان دهند، اگر هم دوست ندارند در ایران بمانند مرزهای ایران بر روی ایشان و همنوعانشان باز است، و اکنون هم آنرا تکرار و تأکید میکنم.

بعد از آن آقای محمد رضا لوایی طی یک ایمیل از من درخواست کردند که جلسه ای در تلویزیون گوناز شرکت کنم که به ایشان جواب مثبت دادم، ولی از ایشان پرسیدم که طرف مقابل من چه کسی هست و گراد و درجهء تحصیلی همجنین رشتهء تحصیلی ایشان و یا افراد شرکت کننده در این نشست چیست که ایشان دیگر عقب نشینی کردند و دیگر پاسخی نداد.

پیشوایان مردم تُرک تبار فقط یکطرفه به قاضی میروند و یا خود اندازه میگیرند، می برند، می دوزند و می پوشند، و جشن میگیرند و در خواب و خیال بسر میبرند، و هنوز زمین لرزهء مقاومت و جنبش عظیم ایرانیان را تجربه نکرده اند.
نوشته شده توسط: lachin

دوست عزیز آقای یوسف آذربایجان....چندین ماه پیش گوناز تی وی برنامه ای داشت که مجری برنامه آقای لوائی و احمد اوبالی بودند و از آقای کیانوش توکلی دعوت شده بود که در این برنامه شرکت بکنند. بحث در باره زبان و فرهنگ سایر ملل غیر فارس در ایران بود. همانطور که میدانید بعد از بحث ,تریبون آزاد است که شنونده گان از تمام نقاط جهان می توانند به این برنامه زنگ زده و عقاید خودشان را ابراز بکنند. می دانستم که ایشان به این برنامه زنگ خواهند زد . همان لحضه که آقای اوبالی اعلام کرندن تلفنی هست از آلمان , حدس زدم که ایشان باشند. آقای آرنیک ناصر کرمی از آلمان زنگ زد بدون اینکه خودشان را معرفی بکنند شروع کردند عقاید ضد ترکی خودشان را به شنوندگان برسانند. چون با لهجه فارسی ایشان و افکار ضد ترکی ایشان آشنائی دارم در همان جمله اول مطمئن شدم که خود ایشان هستند . من هم در نوبت تلفن بودم , میخواستم

اسم ایشان را اعلام بکنم که خوشبختانه آقای کیانوش توکلی اسم ایشان را قبل از من اعلام کردند. نکته خنده دار این است که ایشان میخواهند ترک های ایران را از سرزمین مادریشان بکوچانند ولی در عین حال درس (( دمکراسی)) به ما یاد میدهند...البته دمکراسی ایشان درست حقوق بشر کورش است. بهتر است که بدانیم بعد از شرکت آقای توکلی در این برنامه به بدترین نوع انتقادات ( پان ترکیسم روسی... مغول زاده .. ووووووو ) محکوم شدند. ...بهترین ها را برایتان و خانواده آرزومندم..
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Anonymous یا خراسانی یا هر چیز دیگه ای که هستی
بسیاری وقت ها کامنت های تورا نمیخوانم .... ولی چیزی نوشتی که باید جواب داده شود
مطمئن باش پاسخ ندادن ما به امثال پورپیرار و غیاث ابادی به دلیل وجود پروژه ای است که پاسخ دادن به ان ملزم به درافتادن با وزارت خونخوار اطلاعات رژیم قزلباش هست
این از ان پروژه دراز مدت آن شعبده باز کبیری است که ماند آن یکی توده ای و مزدور روس ها جناب احسان طبری از ترس در زندان به اسلام قلابی روی آوردند

ما به بحث های قلمزن مزدور و نعل کوب اسب امام حسین و شمر جواب درخور و لایق نمی دادیم برای اینکه ما ها اولا: مثل ایشان پشتوانه و همکاری و یاری برادر حسین شریعتمداری و دیگر برادران روزنامه کیهان با بودجه های میلیون دلاری را نداریم که وقت مان را برای بحث های بی اساس تلف کنیم . ثانیا: نمی توان با منطق ملا نصر الدینی که میخ طویله اش را بر زمین می کوبید و می گفت اینجا مرکز دنیا است و گرنه خلافش را ثابت کنید بتوان بحث خلاق و مثمر ثمر انجام داد. ما به اسهال دهان و یبوست مغز مبتلا نیستیم. ایا می توان با آدمی که 90 در صد حرف های دیروزی خودش را پس می گیرد بدون آنکه اعتراف به اشتباه بودنشان را کند وارد بحث شد.؟
نوشته شده توسط: peerooz

جناب آزاد,
اگر شما نماینده و یا مامور دولت ترکیه هستید لطفا مقام و منصب خود را در پیش و یا پس از نام خود مرقوم فرمائید و اگر نیستید مگر دولت ترکیه عاجز از پاسخگویی به شایعات و اخبار نا درست است که شما چنین وظیفه ای را به عهده گرفته اید؟ آدم زنده که به وکیل و وصی احتیاج ندارد. نقل قول از رویترز چگونه " افکار عمومی [ را ] دچار اغتشاش فکری خواهد " کرد ؟ و در کدام " عرصه های مختلف باعث کشمکش و بحران خواهد گردید" ؟ آیا این کشمکش و بحران در ایران گلوبال, رویترز, ایران و یا در دنیا رخ خواهد داد ؟ و شدت این بحران به چه اندازه خواهد بود که شما را به چنین اقدام عاجلی واداشته است؟

نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

ظاهرا حدود 3000 نفر بدلیل ازدواج با کودکان 15-18 سال در زندان هستند که اکثریت بزرگ آنها را اهالی جنوب شرقی ترکیه یعنی کردها تشکیل می دهند. دادگاه ترکیه می خواهد جرم تجاوز را درصورتیکه طرفین با هم ازدواج کرده اند حذف کند. شوهرانی که خود نیز سن چندانی ندارند سالها از بهترین دوران جوانی خود را درزندان گذرانده و بسیاری هرگز به زندگی عادی در چهارچوب قانون بر نمی گردند و این مشکلی جدیست.
بنظر من جریمه نقدی و یا آموزش اجباری بهترین راه حل معضل است و نباید ازدواج با دختران زیر 18 سال قانونی گردد.

نوشته شده توسط: Anonymous

افت وجدانی اخلاقی پان اتراک آذری ببینید پان تورکهائی کە در همین سایت گاه گاهی دم از اخلاق انسانیت دمکراسی ، برابری زن با مرد برابری ملتها همزیستی مسالمت آمیز بین ملتها میزدند تا چە میزان از نظر وجدانی اخلاق و انسانیت افت کردند و بە خاطر ژن و راس میخواهند بە نفع خلیفە اوردغان خاک بر چشم مردم بە پاشند و صورت مسئلە را عوض کنند آنچە کە معلوم است پارلمان تورکیە بر لایحەای رأی دادە کە قرار است قانونی شود بە کسانی کە بە دختران زیر سن ازدواج تجاوز میکنند بە شرطی کە با آنها ازدواج کنند تبریە میکند و باز شرط گذاشتند کە این قانون یک بار برای هر فرد کە تجاوز میکند قابل اجرا است این کل مسئلە است کە در تورکیە پارلمان تورلیە بر این لایحە رأی مثبت دادە و

این جاست پان تورک آدری سربازان سفر اوردغان و حکومت اسلامی عثمانی میخواهند صورت مسئلە را پاک کنند و دقیقأ مثل همین پان تورک نوشتەی مقالە کە این جور نیست مدیای فارسی هیاهو میکند ،،، جناب پان تورک هم چشمان خودش را بستە و هم گوشهای خودش را پنبە گذاشتە کە نمیخواهد ببیند و بشنود کە زنان تورکیە وسیعأ در اعتراض بە این قانون ضد انسانی تبرئە مردهائی کە بە دختران خورد سال تجاوز میکنند تظاهرات کردند ،، این پان اتراک از چە دفاع میکنند اگر بە اندازەی سر سوزنی اخلاق و وجدان انسانی در وجودشان بود همراه این زنان معترض میبایست صدایشان را بر علیە این قانون ضد زن ضد کودک و ضد انسانی بلند میکردند نە این کە بە معترضان این قانون بتازند این پان اتراک خیلی وقت است کە صف خود را با تمام زیبایها و خوبیها و انسانیت و اخلاق و برابری جدا کردند و بخاطر تورک بودن حاضرند با هر جنایتی همراهی کنند مثلأ همین استاد لوایشان در همین سایت اقرار کرد بە خاطر تورک بودن حاضر است همراه فاشیستهای گورگ خاکستری دفاتر حزب دمکراتیک خلق ( کوردها ) را آتش بزند یا پان تورک دیگر در همین سایت پوشیدن شلوار کوردی را با صدای بلند در اورمیە ممنوع اعلام کردند ببینید کارتان بە کجا کشیدە شماها فقط در انتظار یک فرصت مناسب نشستید کە تمامی مردمان منطقە را جنوساید کنید شماها دنبال انسانیت همزیستی مسالمت آمیز ، همسایگی و برابری ملتها نیستید بە همین دلیل کوچکترین کاری کە مدافعان ازادی برابری انسانیت و اخلاق امروز میتوانند بکنند افشای بدون وقفە عملکردهای فاشیستی شما پان تورکهاست
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بامسی45 اسمه:
لطف میکنی یک نشانه ای یک تکه میخ یا چرم یا کاغذ یا سفال برای این قوم ترک که به قول شما بقیه هرچه دارند از انها دارند با قدمت بیشتر از 200 سال در خاورمیانه به ما نشان دهی
این چگونه قومی هستند که برای همه کار کرده اند به غیر از خودشان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی عجیب است که به این سادگی تاریخ یک ملتی را نفع میکنند که در اکثر نقاط اورپا و خاور میانه آثار معماری و ادبی اش پا بر جاست حضرات امپراطوری عثمانی تا دروازه اتریش « وین » و تمامی کشور های عربی را شامل میشد و در تمامی اینها پلها ، منابع آبرسانی ، مساجد و بناهای تاریخی برجا گذاشته که گویای یک تمدن است و موزه توپ قاپی تورکیه یکی از بی نظیر ترین موزه جهان است که به قول برژنیسکی عظمت تمدن ملت تورک را هنگام باز دید از این موزه میتوان دریافت

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای shacin یکی از غزل های خود را که به زبان ترکی است، برایت میفرستم که شما هم اندکی با افکار سراینده آن که ایجاد فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس را چیزی جز توطئه ای از جانب رژِیم آزادیکش جمهوری اسلامی به منظور فریب افکار عمومی خلق آذربایجان نمی داند، آشنا شوید.

تبعیض ایله بیداد!
حسن جداری

باخیش دا مین کدورت وار کونول ناشاد اولان یئرده

اورک لر قان اولور، جوریله، استبداد اولان یئرده

گول اوسته، قورخودان بولبول، قونانماز، قول قاناد آچماز

کمینده گیزلنیب،هریاندا بیر صیاد اولان یئرده

چکیب لر ظلمیله، تورکی دیلین، زنجیره ایران دا

کونول دلشاد اولار البته دیل آزاد اولان یئرده

صفا و صدقیله مین لر چکر ال، جان شیرین دن

وفا کویینده، جانین دن گئچن، فرهاد اولان یئرده

نئجه انسان یاشار آسوده خاطیر، غصه سیز ، غم سیز

حساب سیز، حد سیز، تبعیضیله، بیداد اولان یئرده ؟

چاغیرسا خلقی عصیانه ، چکر لر شاعیری داره

چماق و اختناق و سانسور و "ارشاد" اولان یئرده

قیام کوتله وی دن باشقا، یوخدور خلقه بیر چاره

حکومت باشچی سی ، بیر قان سوران، جلاد اولان یئرده

یقینیم وار کی بیر باش ظولم ائوی، ویران اولار بیرگون

فشار و ظولمه قارشی، شورش و فریاد اولان یئرده


نوشته شده توسط: Anonymous

آقای آزاد در همین کشوری که شما زندگی می کنید یعنی سوئد با این مسئله چطور برخورد می شود بهتر بود نمونه هایی از قوانین سایر کشورها (البته منظورم ایران و افغانستان و تاجیکستان نیست) می آوردید تا مقاله تان قابل استناد بود

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب صوفی زاده
تاریخ را یا به نحوخود تحلیل می کنید یا اینکه اطلاع ندارید.
سه موردرا ازتاریخ برای می آورم :
1- شاهپور وقتی که اعراب را می گرفت ازکتف آنها تناب ردمی کرد درآن زمان برای شکست شاهپوربه تورکها متوسل شدند ودرشام جنگی درگرفت وشاهپورشکست خورد از شام بیرون رانده شد.
2-درجنگ یزدگرد با بهرام حامی بهرام تورک ها بودند ودرنتیجه یزدگرد فراری به روم پناهنده شد .
3-عنایت اله رضا می نویسد درزمان ساسانیان جنگ با تورکان از آزربایجان گذشت به موصل رسید.
شما خدا نکند که مثل آن دسته مقلدگرا وگوش به فرمان باشیدکه آنهای که تورک ها را به مغولان وحشی نسبت می دهند .
این گروه دودسته اند:
اولی-آنهای که از روی عناد تعصب نژادپرستی ودرنتیجه عمدی منکرتورکها هستند .
دومی- آنهای که اطلاعات تاریخی کمی دارند .
دسته دوم بایدبدانند درایران سلسله های تورک مانند غزنویان وبعد سلجوقیان وخوارزمشاهیان

وخوارزمشاهیان به قدرت رسیدند .
درزمان خوارزمشاهی مغولان وحشی باهمدستی فارس ها به ایران حمله کردند وشاه تورک کشته شد ودولت سرنگون گردید وارتش ومردم تورک کشته شدند وجای تورکها را فارس ها ومغولان گرفتند.
درحمله نیزاعراب ملت تورک درمقابل اعراب مقاومت کردند وکشته شدند ولی اکنون فارس مقلد گر تورک ها را غلامان اعراب می داند درصورتی که خوددرخدمت عرب بوده وبه عربی آموخت وعربی نوشت ودراسلامیت نیزازاعراب پیشی گرفتند .
همدست اعراب وضد تورک شدد نمونه اش همکاری افشین فرمانده مزدورعرب دربه قتل رساندن بابک درتاریخ شاهدهستیم
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب صوفی زاده
تاریخ را یا به نحوخود تحلیل می کنید یا اینکه اطلاع ندارید.
سه موردرا ازتاریخ برای می آورم :
1- شاهپور وقتی که اعراب را می گرفت ازکتف آنها تناب ردمی کرد درآن زمان برای شکست شاهپوربه تورکها متوسل شدند ودرشام جنگی درگرفت وشاهپورشکست خورد از شام بیرون رانده شد.
2-درجنگ یزدگرد با بهرام حامی بهرام تورک ها بودند ودرنتیجه یزدگرد فراری به روم پناهنده شد .
3-عنایت اله رضا می نویسد درزمان ساسانیان جنگ با تورکان از آزربایجان گذشت به موصل رسید.
شما خدا نکند که مثل آن دسته مقلدگرا وگوش به فرمان باشیدکه آنهای که تورک ها را به مغولان وحشی نسبت می دهند .
این گروه دودسته اند:
اولی-آنهای که از روی عناد تعصب نژادپرستی ودرنتیجه عمدی منکرتورکها هستند .
دومی- آنهای که اطلاعات تاریخی کمی دارند .
دسته دوم بایدبدانند درایران سلسله های تورک مانند غزنویان وبعد سلجوقیان وخوارزمشاهیان

وخوارزمشاهیان به قدرت رسیدند .
درزمان خوارزمشاهی مغولان وحشی باهمدستی فارس ها به ایران حمله کردند وشاه تورک کشته شد ودولت سرنگون گردید وارتش ومردم تورک کشته شدند وجای تورکها را فارس ها ومغولان گرفتند.
درحمله نیزاعراب ملت تورک درمقابل اعراب مقاومت کردند وکشته شدند ولی اکنون فارس مقلد گر تورک ها را غلامان اعراب می داند درصورتی که خوددرخدمت عرب بوده وبه عربی آموخت وعربی نوشت ودراسلامیت نیزازاعراب پیشی گرفتند .
همدست اعراب وضد تورک شدد نمونه اش همکاری افشین فرمانده مزدورعرب دربه قتل رساندن بابک درتاریخ شاهدهستیم
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اقشار اجتماعی در جامعه « کی ان گیر»:
0- حاکم. که توسط ریش سفیدان ، افراد با نفوذ و دارا، انتخاب میشذند یا در جنگها قدرت را به دست میاورذند.
1- گروه های اجتماعی جامعه:
حاکم و اشراف و خویشان شان .
2- کاهن و راهبه ها و افراد شاغل در امور دینی
3- افراد شاغل در امور دیوانی و کاتبان
4- سربازان
5- کشاورزان میانه حال و فقیر
6- ماهیگران
7-دامداران و چوپانها
8-صنعگران رشته های مختلف ( مشغول با گل، فلز، چوب، و غیره)
9- هنر مندان ( نقاشی و مجسمه سازی و پیکر تراشی و خوانندگان و غیره)
10- فروشندگان و تاجران
--------
11- بردگان :( اسیران جنگی، مقروضان که قدرت پرداخت نداشتند) و کنیزان .
12- کارگران - بناها و معمارها و شاغلین در کانال کشی ها و آبرسانی ها.
13- نوکران که مدت محدودی پیش آقایی به علت عدم پرداخت قرض کار میکرد.

14-افراد مشغول با علوم و تدریس و فرهنگ و پزشکی و غیره
15- شغلهای فرعی دیگر مثل خوابگزاران و فال گیران و مانند اینها
اینها تقریبا گروههای مهم جامعه را نشان میدهند.
برده داری کلا در اوایل نبود و یا خیلی کم بود. ولی بعد ها یکی از شیوه های تأمین نیروی کار و تولید شده بود. و در تولید وجود آنها قابل ذکر است.
توجه به این اقشار جامعه ی در مدت 4 و 5 ... هزار سال قبل از میلاد را شامل میشود. از مرحله پیدایش طایفه ها و تشکیل شهرها و مادرشاهی و پدرشاهی.
اقشار یاد شده در اوج ترقی شهر ها وجود داشتند. و به تدریج پدید آمده اند. در طول تقریبا 5 هزار سال ق.م.
*
رد پایی که میتواند باشد:
1- طایفه ی« کَن گر لو » kən-gər-lu و گیاه kən-gər
- در آذربایجان جنوبی طایفه ای ترکی زبان داریم به نام کَن گر لو kən-gər-lu ( پسوند lu هم در سومری و هم در این کلمه به معنی شخص منسوب است) صورت قدیمی میتواند ki-en-gir-lu باشد . یعنی اهل کی ان گیر= آدم و مرد کی انگیر.
- و گیاهی کوهی خوردنی داریم به اسم kən-gər که با پنیر مخلوط میکنند.
این دو لغت میتوانند فرم امروزی ki-en-gir و ki-en-gir-lu باشند .
کلمه ی « میتواند» را به خاطر احتیاط علمی نوشتم.
نظر شخصی من اینه که آنها صورت امروزی همان کلمات سومری هستند.
*
تغیر یافتن صدا ها : e ،ə ،a
در سومری ane را ene نیز گویند که به معنای O در ترکی ست. تبدیل صدا ها به هم را نشان میدهد.
در ترکی ترکیه ə استعمال نمیکنند و به جایش e به کار می برند. تبدیل شدن ə به e یا برعکس. el=əl دست. در ترکی آذربایجان و ترکیه.
در کلمه ی سومری ki en gir صداهای i و e به ə در واژه ی kən-gər تبدیل شده است. و lu باقی مانده: kən-gər-lu

2- طایفه ی çon-qa-ra-lu
و اسم روستا: چونقارالوی پل ؛ چونقا رالوی یکان، واقع در اورمیه
این طایفه را به همراه اسم اش( çon-qar-a-lu )
dan-gir-a-lu نیز گویند. تبدیل : q بهg و çبهd
در لهجه ی ترکی اینان صدای نون عنه nq = ng وجود دارد و در اورمیه ساکن هستند. این صدا در سومری هم هست.
اینها لهجه مخصوص ترکی دارند و کلمات را با صدای مخصوص تلفظ میکنند: چون قارالیسان؟ چون قارالو هستی؟
çon -qa-ra-lı-san را چنین تلفظ میکنند: çon-ga-ray-lı-yaın یا dan-ga-ray-lı-yaın
نون عنه در ترکی قشقایی و ترکمنی نیز وجود دارد .
dan-gir-a-lu به معنای : « دارای خدا - با خدا » "تانری لی" می تواند باشد. . dangir خدا . در سومری din-gir. تبدیل i به a
d به ç تبدیل شده. در نام طایفه.
dan-gir-a-lu
a= کوتاه ra
ra در سومری = « با»=به سوی-به طرف

پیرمردان و پیر زنان این طایفه خود را چنین معرفی میکردند:
صرف نظر از تلفظ مخصوص آنها -که اینجا توجه را به معنی جمله جلب میکنم - میگفتند:
چون قارالی یام - دانگر آ لو یام . = از طایفه ی چون قارالو هستم - صاحب خدا می باشم.
اما آنها معنی جمله دوم را نمیدانستند و هر دو جمله را به یک معنا -یا تکرار یک چیز- می فهمیدند.
لو=لی

از سوی دیگر
چون قارا =قره قورود خوراکی . چون قارلی=تولیدکنندگان و دارندگان قره قورود.

çon میتواند تغییر یافته ی çön باشد=از برگشتن.
çön-qara برگشته به سیاهی -در تولید قره قورود - از سپیدی به سیاهی
در محاوره بشود çon-qara= قره قورود

میتواند هر دو زاویه همدیگر را تکمیل کنند.
مردمی که قره قورد تولید میکردند و به din-gir اعتقاد داشتند .
çon-qara-lu-yam
dan-qara-lu-yam
منسوب به چون قارالو هستم- صاحب danqır ام.

ادامه
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب صوفی زاده
تاریخ را یا به نحوخود تحلیل می کنید یا اینکه اطلاع ندارید.
سه موردرا ازتاریخ برای می آورم :
1- شاهپور وقتی که اعراب را می گرفت ازکتف آنها تناب ردمی کرد درآن زمان برای شکست شاهپوربه تورکها متوسل شدند ودرشام جنگی درگرفت وشاهپورشکست خورد از شام بیرون رانده شد.
2-درجنگ یزدگرد با بهرام حامی بهرام تورک ها بودند ودرنتیجه یزدگرد فراری به روم پناهنده شد .
3-عنایت اله رضا می نویسد درزمان ساسانیان جنگ با تورکان از آزربایجان گذشت به موصل رسید.
شما خدا نکند که مثل آن دسته مقلدگرا وگوش به فرمان باشیدکه آنهای که تورک ها را به مغولان وحشی نسبت می دهند .
این گروه دودسته اند:
اولی-آنهای که از روی عناد تعصب نژادپرستی ودرنتیجه عمدی منکرتورکها هستند .
دومی- آنهای که اطلاعات تاریخی کمی دارند .
دسته دوم بایدبدانند درایران سلسله های تورک مانند غزنویان وبعد سلجوقیان وخوارزمشاهیان

به قدرت رسیدند .
درزمان خوارزمشاهی مغولان وحشی باهمدستی فارس ها به ایران حمله کردند وشاه تورک کشته شد ودولت سرنگون گردید وارتش ومردم تورک کشته شدند وجای تورکها را فارس ها ومغولان گرفتند.
درحمله اعراب نیزملت تورک درمقابل اعراب مقاومت کردند وکشته شدند ولی اکنون فارس مقلد گرا تورک ها را غلامان اعراب می دانند درصورتی که خود درخدمت عرب بوده وبه عربی آموخت وعربی نوشت ودراسلامیت نیزازاعراب پیشی گرفتند .
همدست اعراب وضد تورک شدد نمونه اش همکاری افشین فرمانده مزدورعرب دربه قتل رساندن بابک درتاریخ شاهدهستیم
نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از آقای شاملی بابت متانت در بیانشان.اکثر عزیزانی که در گلوبال مشاجره می کنند خود نمی دانند ریشه این مشاجرات بیشتر در عجول خوانی و داشتن تصورات غلط و پیش داوری در مورد نویسنده میباشد.امیدوارم صبر و حوصله ای که در نوشتارهای تعدادی از دوستان موجود هست همه گیر شده و نقد و انتقاد سازنده جای عقده پراکنی ها و کوته فکری ها را بگیرد.غیر از ان هیچ گزینه ای برای بیان نقطه نظرات مفید و تاثیر گذاری بر ملتها کارساز نخواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

کوروش چی های شاهنامه خوان جهت سرپوش گذاشتن به افتخارات سعید طوسی عیران پرست رو اورده اند به بی بی سی پارسی دروغ پرداز.اینها نا توان از ارتقائ کیفی مملکت عاحورایی هستند و به ناچار مجبورند بقیه را به زیر بکشند تا مرهمی بر اذهان مشوش و مریض خود باشد.مملکتی که اسلامش با اسلام ها متفاوت باشد و دموکراسی اش با دموکراسی ها متفاوت باشد تعریفش از حق و حقوق و ملت و هنر و خلاصه همه چی متفاوت خواهد بود تا دنیا را از دریچه تنگ چشم خود ببینند .تحمل موفقیت ممالک و ملتهای غیر خودی برای قومی که از ریشه همه چیزش غیر استاندارد هست ممکن نیست.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای حسن جداری عزیز،
اولین بخش که تقریبا اغلب سطور نوشته ایشان را تشکیل میدهد حس و نظر ایشان درباره رژیم جمهوری اسلامی است. من هم فاصله زیادی با دیدگاه ایشان در خصوص وضعیت کنونی ایران ندارم. فرق اساسی دیدگاه من

با آقای حسن جداری در آنجاست که ایشان دیدگاه ماکسیمالیستی و استاتیکی دارند و اما روش نگاه من به مسائل سیاسی مینیمالیستی و دینامیکی است. یعنی ایشان یک شعار سیاسی را در مقابل رژیم جمهوری اسلامی انتخاب کرده اند و تغییرات را در تحقق آن شعار، یعنی در سرنگونی تمام عیار جستجو میکنند. اما از نظر من سرنگونی تمام عیار غیرممکن است مگر اینکه از تغییرات در بخشهای مختلف جامعه از جزئیات به کلیات در سیاست، اجتماعیات و اقتصادیات گذشته باشد. سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی از نظر ایشان رفتن تمام عیار رژیم جمهوری اسلامی است، همچنانکه رژیم سلطنتی پهلوی ها رفت. آقای جداری آن زمان هم، یعنی زمان پهلوی ها شعار سرنگونی تمام عیار را میدادند که چنان نیز شد. اما رویدادهای بعد از سرنگونی رژیم سلطنتی چه بود؟

بقیه مطلب را در این لینک بخوانید؛
http://www.iranglobal.info/node/57680
نوشته شده توسط: یونس شاملی

متاسفم که بخش عمده کامئنت ها براساس حب و بغض ها نگاشته شده است. این گونه برخوردها سطح مباحثات فکری را نازل و روند جدل فکری را نیز کندتر میکند. نه شایسته است و نه چیزی می افزاید. به نظرم با نظرهایی که با حب و بغض نوشته میشوند بایستی بی تفاوت بود. وگرنه عملا این گونه نظرها فضای بیشتری را بی حاصل اشغال خواهند کرد

نوشته شده توسط: یونس شاملی

پاسخ من به خانم مهرگان ملکی:
خانم مهرگان ملکی
نوشته آقای فواد شمس از نیت پاک ایشان و روحیه عدالتخواهانه ایشان ریشه میگیرد و حتی جنبه های از واقعیت های موجود در جامعه را در خود جای میدهد. اما اشکال کار آقای شمس تحریر مطلب از یک منظر احساسی، آرمانخواهانه و تنزه طلبانه است. تکیه صرف به این فاکتورها در نوشته مانع از رفتن به اعماق مسئله

و گشودن راهی برای برون رفت از یک بحران است. حتی اگر جمهوری اسلامی " فراکسیون مبارزه با فساد یا فراکسیون رونق اشتغال و..." را هم ایجاد کند، قابل تحلیل است. ایجاد فراکسیون مبارزه با فساد در جمهوری اسلامی نیز با همان مئتود "فراکسیون ترک" در مجلس بایستی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

به نظرم یک تحلیل پراگماتیستی از سیاست نمیتواند و نباید از کانال تکیه احساسی به عدالت اجتماعی بگذرند. حوادث ناهنجار در یوگسلاوی و عراق و حتی سوریه تنها با تاکید بر تفاوت اتنیکی خلقها در این کشورها قابل تحلیل نیست و بررسی آن حوادث در حوصله این کامئنت هم نیست. هر تحلیلی از این نوع یکجانبه نگری تحلیل گر را نشان میدهد. گرایش چپ سوسیالیستی بعد از تجربه های بسیار تلخ در کشورها واقعا موجود سوسیالیستی، نمیتواند و نباید ذهنیت چپ امروزی را به نگاهی صرفا تنزه طلبانه و رومانتیسم عدالت خواهانه آلوده کند!

اگر بپذیریم که حقوق اتنیکی آن چیزیست که نمیتوان آن را انکار کرد و یا نادیده گرفت. برعکس این رفتار، یعنی نادیده انگاشتن فاکتور هویت اتنیکی میتواند زمینه بحران های بسیار جدی را در جامعه ایجاد کند. اما شناسایی و به رسمیت شناختن واقعیت اتنیکی جامعه زمینه های گشایش در جامعه، زمینه های همبستگی و احترام متقابل را دامن میزند، در صورتیکه حذف و یا نادیده انگاشتن آن تاریخا زمینه های تحقیر و واکنش را در جامعه بوجود می آورد. لذا مبارزه برای گشایش فکری و فرهنگی در زمینه حقوق اتنیکی نه تنها در راستای تکه تکه کردن جامعه نیست، بلکه برعکس ریسمانیست که میتواند تمامی خلقها را با نگاه انسان دوستانه و صلح طبانه به هم پیوند زند.

فراکسیون ترک، اگر چه میتوان آن را بازی خواند، اما نمیتوان تاثیر این بازی را در مناسبات اجتماعی را نادیده انگاشت. حقوق اتنیکی یکی از مسائل بغرنج جامعه ایران است، با شعار دادن نمیتوان بسوی حل آن گام برداشت. حتی میتوانم اذعان کنم که رفتار احساسی و شعاری با مسئله حقوق اتنیکی در جامعه به ایجاد شبهه بیشتر و بهره برداری نظام حاکم از این شبهه کمک میکند.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

پرسش دوم از: خانم مهرگان ملکی
من در خانواده ای متولد شده ام که کرد هورامی هستند. اما در شهری بزرگ شده ام که بهترین رفقایم ترک ها، یزدی ها، اصفهانی ها، لرها، گلیک ها، افغان ها بوده اند. نامزدم گیلک

است. خیلی از دوستانم در همین کرج وتهران ترک هستند. در دانشگاه کلی رفیق افغان دارم. هیچ مشکلی هم با هیچ کدام از این ها نداشتم وندارم که بخواهم هویت خودم را در مقابل این ها تعریف کنم.
از مجلس شورای اسلامی و نمایندگان عزیز هم نمی خواهم برای من فراکسیون فلان و فلان را تشکیل دهند. اگر راست می گویند فراکسیون مبارزه با فساد اقتصادی تشکیل دهند. فراکسیون رونق اشتغال تشکیل دهند. بگذارند فراکسیون لیبرال ها و سوسیالیست ها در مجلس شکل بگیرد. نه این که مثل دوران ملوک الطوایفی بخواهند ایران را تکه تکه کنند. هر تکه را هم بدهند به یک فرمانده سپاه سابق!
من هیچ گرایش ناسیونالیستی در زندگی ام نداشته ام. هیچ وقت هم از دید ایدئولوژیک به این موضوع نگاه نکرده ام. اما از یک دید واقع نگرانه و خیلی ساده می شود فهمید قومی کردن سیاست در ایران فقط فاجعه آفرین است. سرنوشت یوگسلاوی و عراق و سوریه جلوی چشم ماست. از طرف دیگر دقت کنید چه کسانی الان سردمدار قومیت گرایی در ایران شده اند. همان هایی که روزگاری از "اسلام" برای کاسبی خود سو استفاده می کردند. همان نظامیانی که روزگاری به نام اسلام سواستفاده های کلان اقتصادی کردند. الان فهمیده اند که دیگر گفتمان اسلامی برای فریب دادن مردم کافی نیست. رو به سوی قوم گرایی آورده اند. همین افراد با سو استفاده از قوم گرایی می خواهند فردا روز که تحولات جدی در ایران رخ داد ایران را تکه تکه کنند هر کدامشان یک تکه از این سرزمین را در دست بگیرند و بچاپند!
یک لحظه هم نمی توان تصور کرد که قاضی پور و عزیز اکبریان و چند نماینده از فیلتر شورای نگهبان رد شده در شهر های کردنشین و فلان فلان. به فکر منافع توده های محروم هستند. این ها فقط از الان می خواهند آدرس اشتباهی بدهند. دعوای قومی راه بیاندازند تا خود از ان آب گل آلود ماهی های درشت تری صید کنند. فریب این بازی کثیف را نباید خورد .
از صفحه : فواد شمس
نوشته شده توسط: یونس شاملی

دو پرسش و پاسخ مناسب درباره این مقاله در فیس بوک:
پرسش یک: سیاوش فرجی:
این حضرات در واقع می خواهند بگویند که ما متوجه کمبودها هستیم و خود ما آنان را بیان می کنیم و در داخل نظام مشکلات را بر طرف می کنیم .اینها دارند زرنگی می کنند .همون کاری که جبهه متعهد اصلا طلبان کردستان کرد

پاسخ من:
جناب سیاوش فرجی، با حرفهایتان موافقم و در متن

نوشته نیز به این مورد اشاره کرده ام. اما مسائل اجتماعی و یا سیاسی را نباید و نمیتوان یک بعدی دید. ابعاد دیگری در این میان و از زاویه نگاه به مسئله ملی در ایران وجود دارد که این فراکسیون خواه ناخواه ا نعکاسی از آن نیز هست.

اساسا تحلیل یکجانبه از حوادث اجتماعی و یا سیاسی به همان دلیل یکجانبه بودنش، یعنی دیدن تنها یک بعد از آن تحلیل دقیقی نمیتواند باشد. برخورد ضدی با پدیده ها نیز نتیجه یک نوع یکجانبه نگریست، اما دیالکتیک در مناسبات اجتماعی جنبه تقابل تضادها و تاثیر چندجانبه آن را مدنظر دارد. به همین جهت من کوتاه در این نوشته به جنبه دیگر این رویداد، یعنی تشکیل فراکسیون ترک اشاره کرده ام.

حتی با این نظر نیز فاصله دارم که "جبهه متحد اصطلاح طبان کرد" توانسته باشد مبارزه ملی مردم کرد را به نفع حاکمیت ورق زده باشد. علت این ناکامی در وجود هژمونی مستقل در جنبش سیاسی کردستان است. وجود حرکتهایی چون "جبهه متحد..." و یا "فراکسیون ترک" خواه ناخواه میتواند تخم چند فرهنگی را در فرهنگ سیاسی حاکم و حتی رفتار حاکمیت با مسئله کرد و یا ترک ایجاد نماید، این در حالیست که صدسال اخیر در ایران فرهنگ سیاسی چهارنعل با تک فرهنگی به جامعه واقعا چند فرهنگی تاخته و بحران نهفته ایی را در این کشور شکل داده است. به نظرم تا دیر نشده بایستی به تقابل با این فرهنگ پرداخت و مناسبات دوستانه و برادرانه ملیتها را تقویت کرد و بذر صلح و اتحاد را در میان خلق های ساکن ایران کاشت.
نوشته شده توسط: Anonymous

SPIEGEL ONLINE
17. August 2016,
MissbrauchsurteilTükei 06:02 Uhr

SPIEGEL ONLINE
17. August 2016,
MissbrauchsurteilTükei 06:02 Uhr
Das türkische Verfassungsgericht hat entschieden: Sex mit Zwölfjährigen muss nicht immer Missbrauch sein. Andere Länder sind empört - allen voran Schweden. Ankara wittert "Rassismus und Islamophobie".
Die Reaktion der schwedischen Außenministerin Margot Wallström auf ein Urteil des türkischen Verfassungsgerichts hat zu einem diplomatischen Eklat geführt. Wallström fürchtet, Minderjährige würden nicht mehr ausreichend vor sexuellem Missbrauch geschützt. Unterstützung erhält sie vom schwedischen Regierungschef.
Mitglieder der türkischen Regierung weisen diese Darstellung aber zurück, mit teils scharfen Worten. Wallströms Äußerungen seien "haltlos, tendenziös und verschleierten die Wahrheit". Das Urteil werde falsch dargestellt - im Übrigen auch in Österreich. Deshalb wurden schwedische und österreichische Diplomaten in den vergangenen Tagen ins türkische Außenministerium einbestellt.
Worum geht es bei dem Fall?
Hintergrund ist die Entscheidung des türkischen Verfassungsgerichts, die bisherige Definition des Missbrauchs von Minderjährigen zu annullieren. Bereits im Juli hat das Gericht eine Klausel im Strafgesetzbuch gekippt, wonach jeder Geschlechtsverkehr mit einem Kind unter 15 Jahren als "sexueller Missbrauch" betrachtet werden müsse. Eine niedrigere Instanz hatte in einer Petition moniert, dass das Gesetz keinen Unterschied mache zwischen sexuellen Handlungen mit einem Jugendlichen oder einem Kleinkind. Kinder zwischen zwölf und 15 Jahre seien in der Lage, die Bedeutung des sexuellen Aktes zu verstehen; das müsse strafrechtlich berücksichtigt werden, heißt es in dem Antrag.
Die Annullierung wird im Januar 2017 wirksam. Das Gericht hat dem Parlament sechs Monate Zeit gegeben, das Gesetz zu ändern. Das Justizministerium erklärte, man werde mit der Verabschiedung eines neuen Gesetzes dafür sorgen, dass keine Gesetzeslücke entstehe.
Zivilgesellschaftliche Gruppen hatten die Entscheidung scharf kritisiert. Sie fürchten, dass Kinderrechte in der Türkei damit verletzt würden.
Die schwedische Außenministerin Wallström hält das Urteil für falsch. "Die türkische Entscheidung, Sex mit Kindern unter 15 Jahren zu erlauben, muss rückgängig gemacht werden. Kinder brauchen mehr Schutz, nicht weniger, gegen Gewalt, sexuellen Missbrauch", schrieb sie am Sonntag auf Twitter.
Schwedens Premier Stefan Löfven unterstützte sie. Der Schritt sei "beunruhigend". Die Rechte von Frauen und Mädchen müssten weltweit gestärkt und nicht geschwächt werden, sagte Löfven.
Als "Skandal" bezeichnete der türkische Außenminister Mevlüt Cavusoglu dagegen "einen solchen Tweet, der auf Falschinformationen beruht". Er beschuldigte Wallström, Lügen zu verbreiten. Ankara kämpfe entschieden gegen den Missbrauch von Kindern unter 15 Jahren. Der türkische Vizepremier Mehmet Simsek schrieb bei Twitter, Wallström sei nicht richtig informiert: "So etwas Dummes gibt es in der Türkei nicht. Bitte überprüfen Sie ihre Informationen."
Das Außenministerium in Ankara bestellte am Montag den Vertreter des schwedischen Botschafters ein. In den dipl
نوشته شده توسط: Anonymous

Turkish bill to clear men of child sex assault if they marry their victims


Turkey

Turkish bill to clear men of child sex assault if they marry their victims

Government says legislation is aimed at custom of child marriages

Turkish women protest against a bill which would pardon some people imprisoned for statutory rape.
Turkish women protest against a bill which would pardon some people imprisoned for statutory rape. Photograph: Sedat Suna/EPA

AFP in Istanbul

Friday 18 November 2016 20.24 GMT Last modified on Friday 18 November 2016 20.33 GMT
A bill in Turkey that would overturn men’s convictions for child sex assault if they married their victim has provoked fury, with critics accusing the government of encouraging rape of minors with the proposals.

The opposition, celebrities, and even an association whose deputy chairman is the daughter of President Recep Tayyip Erdoğan expressed alarm over the move.

But the government insisted the legislation was aimed at dealing with the widespread custom of child marriages and the criticism was a crude distortion of its aim.

The measures were approved in an initial parliamentary reading on Thursday and will be voted on again in a second debate in the coming days.

If passed, the law would allow the release from prison of men guilty of assaulting a minor if the act was committed without “force, threat, or any other restriction on consent” and if the aggressor “marries the victim”.

The legal age of consent in Turkey is 18 but child marriage is widespread, especially in the southeast.

Dozens protested against the bill in central Istanbul, tearing up copies of the proposed legislation and brandishing slogans like “rape is a crime against humanity”.

“Until she is 18, a child remains a child, that is why this has to be condemned,” said protester Fadik Temizyurek.

The bill was brought to parliament by the ruling Justice and Development Party (AKP).

“The AKP is pushing through a text which pardons those who marry the child that they raped,” said an MP for the opposition Republican People’s Party (CHP) Ozgur Ozel.

Prominent actor Nurgül Yeşilçay tweeted that “what we are talking about is not being a woman in this country, or being a man, but staying a human being”.

On Twitter, the hashtag TecavuzMesrulastirilamaz (Rape Cannot be Legitimised) became a top-trending topic as users took to social media to express their anger
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای حسن جداری عزیز،
اولین بخش که تقریبا اغلب سطور نوشته ایشان را تشکیل میدهد حس و نظر ایشان درباره رژیم جمهوری اسلامی است. من هم فاصله زیادی با دیدگاه ایشان در خصوص وضعیت کنونی ایران ندارم. فرق اساسی دیدگاه من

با آقای حسن جداری در آنجاست که ایشان دیدگاه ماکسیمالیستی و استاتیکی دارند و اما روش نگاه من به مسائل سیاسی مینیمالیستی و دینامیکی است. یعنی ایشان یک شعار سیاسی را در مقابل رژیم جمهوری اسلامی انتخاب کرده اند و تغییرات را در تحقق آن شعار، یعنی در سرنگونی تمام عیار جستجو میکنند. اما از نظر من سرنگونی تمام عیار غیرممکن است مگر اینکه از تغییرات در بخشهای مختلف جامعه از جزئیات به کلیات در سیاست، اجتماعیات و اقتصادیات گذشته باشد. سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی از نظر ایشان رفتن تمام عیار رژیم جمهوری اسلامی است، همچنانکه رژیم سلطنتی پهلوی ها رفت. آقای جداری آن زمان هم، یعنی زمان پهلوی ها شعار سرنگونی تمام عیار را میدادند که چنان نیز شد. اما رویدادهای بعد از سرنگونی رژیم سلطنتی چه بود؟

بقیه مطلب را در این لینک بخوانید؛
http://www.iranglobal.info/node/57680
نوشته شده توسط: Anonymous

تا زمانی که امثال شما آذری ها از کلماتی مانند " مدیای فارسی" در نوشته ها و برای سردکانهای خود انتخاب کنید ، از نظر ما ایرانیان-
شما تجزیه طلب ضد ایرانی و راسیست ضد فارس بشمار می آیید و تنها حرف ما با شما پیداکردن و دستگیری و محاکمه تان در یک دادگاه خلقی صحرایی در درون ایرانست چون شما راسیست هستید و در قرن 21 فاشیسم ممنوع است .
به امید آن روز تا فرصت طلبان خودفروش به سزای اعمالشان برسند .
رونوشت این هشدارجهت اطلاع اپوزیسیون خارح از کشور ارسال شد تا مقدمات این هدف را فراهم آورند..

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جداری لطف کنید سری به قم! بله قم! بزنند اگر رفتن به ایران برایتان مقدور نیست با تلفن "وقتی از شاعر شیدای آذربایجان، سید حیدر بیات بگیرید. آثار او را بخوانید و با فعالیت‌هایش آشنا بشوید و بدانید که نسل جدید آذربایجان، چگونه در خانه کوچک خود، کار یک آکادمی را پیش می‌برد و شبانه‌روز به تحقیق مشغول است. متون فاخر و مدرن، و اشعار زیبائی که حیدر بیات به تُرکی می‌نویسد و می‌سراید، سرمایه زبان تُرکی است ". اخیرا در باره همین فراکسیون تورک ها متنی را منتشر کرده است بخوانید . با افکار خودتان مقایسه کنید . به عمق فاصله فکری نسل جدید با گذشته پی ببرید . باور بفرمایید ضرر نخواهید کرد .

نوشته شده توسط: Anonymous

به امثال

فرستاده شده توسط جناب دشت گرگان در ی., 11/20/2016 - 01:42

قطعا امثال شما .. هارت و هورت ها ملت ایران نیاز ندارد. دشمنان ملت ایران ا زمانی اسلحه به دست نگرفته و مثل تروریستها درگیری حربی نکنند، مردم ایران هرگز دست به خشونت نبرده و هر کسی این کار بکند پیشاپیش محکوم است و این وظیفه نیروهای نظامی و امنیتی و پلیس ایران مداخله کنند مگر شرایط خاص که بسیج عمومی ان منظم و نه مثل وحشی های قومی-مذهبی.
بیخودی از مردم مایه نگذارید/ توحش و ادم کشی از هر کسی و با هربهانه ای محکوم است. پورپیرار سالها در خود ایران و امثال از قدیم تاکنون بدترین فلم زنی ضد ایرانی کرده اند ولی کسی به انها نداشته و هیچ فرد اگاه ملی ایرانی چنین خشونتی نخواهد کار چه در لفظ و جه درعملف البته مجانین و دیوانگان فحاش و خودسر و بی سرپا همیشه هستند. قماس عربده کش و اوباش همه جا هستند.

البته بعید است این فحاشن اینترنت و سایتهای مثل ایران گلوبال عذرخواهی کنند و با انتشار کامنت های فحاشی خودشان مضحکه کرده اند. فقط ادم های ساده لوح میتواند این فحاشان قومی و مذهبی به افراد ملی ایران دوست باور کند.
کار فعالان ملی ایران دوست و دمکراسی خواه اعم فارسی زبان و غیره هرگز خشونت کلامی و فیزیکی نیست. دفاع مشروع هم در جایش انجام خواهد شد ولی فضای مجازی جای تهدید و فحاشی و خالی بندی نیست. اینجا باید با تسلط بر اعصاب و روان مستددل پاسخ داد و اگر عرضه حرف منطقی و پاسخ ندارند سکوت کرد.
منافع ملی و ملت ایران همیشه از این اوباش روانی ضربه خورده اند از گردهمایی های فرهنگی در پاسارگارد بگیر تا تظاهرات های اعتراضی و بهانه به دست دشمنان ایران داده اند اتهام بزنند و سرکوب کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب صوفی زاده
درخاورمیانه هرآن کس که داشته دارد ازتورک ها دارد.
1- اعراب اگر نبود تورک ها دین اسلام اکنون محدود به عربستان می گردید ومسلمانان این گسترش اسلام به آفریکا وآسیا واروپا را مدیون تورک ها هستند.
2- فارس ها هرآنچه دارند مدیون تورک ها هستند ببنید تا قبل ازغزنویان فارس ها نه کشوری ونه خطی ونه زبانی ودینی داشتند. شما لطفا اگر غیزازاین است بفرمایید آدرس بدهید چون هیچی ازگذشته ندارند.
3-کوردها اصلا درمنطقه هیچ موقع مطرح نبودند فقط دسته های کولی بودند از هند به ایران وکشورهای عربی واروپا سرازیرشدند وبیشتربا موسیقی وبه صیقل دادند ظروف مسی ویا درساختن درب وپنجره مشغول بودند وهمیشه درحال حرکت بودند وبعد ازاسلام یا مسلمان شدند ودست ازرقص آوازبرداشندتحت حاکمیت عرب بودندویا مجبورشدند به اروپا روانه شدند که امروزه دراروپا وهندوستان به نام کولی شناخته می شوند ودرمنطقه به نام کورد

حتی امروزه هم هرچه دارند ازتورک ها دارند
اگر امروز نفتی صادرمی کنند ازخاک ترکیه است ویا به دنیا ارتباط دارند ازترکیه است تا دیروزحتی درکشورعراق وسوریه شناسنامه نداشتند ولی درترکیه تلویزیون 24ساعت داشتند.
اگر تحلیلگر کوردها شما هستید چشم ها تان را بازکنید مقابل چاله بزرگی درپیش است .
نوشته شده توسط: Anonymous

همه این محاسن به تو و به آذری ترک و به مغول ربطی ندارد. در جهان دهها فرهنگ و تمدن کهن و باستانی وجود دارد که ربطی یشما ترکان آسیای میانه ندارد و دستبرد زدن ممنوع. فرهنگ ایران باستان به گواه دانشمندان یکی از 5 فرهنگ ازلی ابدی تاریخ بشر است که بخشی از آن توسط مغول و عرب و یونان و رم و امریکا و انگلیس نابود شد و اکنون دهها هزار آثار باستانی ایرانی پارسی در موزههای اروپا و امریکا بطور غیرقانونی وجود دارد .

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا یک نفرحق نداردازافکاروگفته هاوسروده های یک همشهری که اتفاقا لایق بهترین تمجیدات نیزهست وغیرمنصفانه مغفول مانده وبدون سلامی وتحسینی ازکنارش گذشته ایم به نیکی یادکرده شخصیت اورا باترجمه اشعارش برای غیرتورکان بشتاساند یادکرده وتکریمش نماید؟ من بسیاری ازنوشته های آقای آذری سیسی راخوانده و ابداباآنها موافق نیستمولی این رسم متسفانه مرسوم راکه به مجرددیدن نامی آشنا بدون توجه به گفته های او تشویق کرده یا هواش بکنیم اصلا نمی پسندم.این رسم همان ضدتورک های شناخته شده است باآن منفی های فله ای وادبیات آنچنانی شان .این مرد هم ولایتی معجز وهمزبان خودماست اگرکه بانظرات ویابااظهارات قبلی خود به هردلیل زاویه گرفته چه بهتر

واگردقیقا همان ادم است حداقل این متنش که معرفی وتعظیم یک روشن فکرخودی( ولوغیرخودی) اس چه جای ایراددارد؟ اس..ومج..واق..جناب مهندس ن ک به خاطراین مقاله به اندازه کافیباادبیات انفجاری خدمتش خواهند رسید. کاراکترشما باید که متفاوت ترباشد.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

چون متن در کل « شعرگونه» است و « نمایش و اپرا» فرم، و فضای معرفی قهرمانان در خود نوشته « تنگ» ، از اینرو در توضیحاتی کاراکتر ها معرفی میشوند که پیش خوانده کمی « شناخته شده» باشند تا هنگام مطالعه ی متن او بداند با « چگونه شخصیتی» طرف است. و متن را احساس و درک کند. از طرف دیگر خود قهرمانان در فرهنگ سومر هر یک برای خودش سرگذشت و داستانی دارد که لازم است خواننده جهت درک متن آنرا بداند. داستانهایی که طی هزاران سال توسط خلق پدید آمده اند. و آنقدر تراش خورده اند که هر « اسم و کلمه» به یک مروارید شبیه است. مثل یک قطعه « بایاتی» میماند.
فرهنگ هزاران ساله ی خلق سومر آنقدر عمیق و شگفت انگیز است که انسان در لابلای « هزار» توی آن گم میشود.

شناخت فرهنگ این خلق خود یک رشته ی مهم و غنی ست که شخص را به حیرت وامیدارد. و رشته ای بسیار پیچیده و شیرینی ست. و اینهم طبیعی ست به خاطر قدمت هزاران ساله اش. یعنی هزاران سال روی سمبل لاما، نانشه، انکی، آنو، لوکال و هزاران سمبل و شخصیت دیگر « کار و زحمت و تجربه و احساس و تفکر» صرف شده تا به وجود آمده اند. و آنها را در مکتبها، در خانواده به کودکان خود آموخته و نوشته اند.

بعضی کاراکترهای فرعی در خود متن نیز معرفی شده اند مثل کاهن-حاکم-افسونگر-جانگیر-خدای درخت زندگی- اسکلتها -پریان آواز خوان. یئل آقا.
قهرمانان اصلی لاما-نانشه را معرفی کرده ام - و انکی را - که نقش اش بعد خواهد آمد.
از قهرمانان اصلی دیگر پسری ست به اسم « NAM » که کاتب است . نام، لغت سومری ست به معنی «اراده و انتخاب» . اسم همان شربتی ست که لاما نوشیده و به زمین سقوط کرده است. « شربت اراده » .
---
جملات قصار و ضرالمثلها، زاویه ی نگاه و احساس و اندیشه» در ارتباط با محیط در متن وارد میشوند.
او ضاع اجتماعی کلی را هم در توضیح جداگانه ای خواهم آورد. علاوه بر آنچه که در متن میاید.
تا خواننده باز جهت درک سخن متن شناخت کلی و نسبی هم از اوضاع اجتماعی آن زمان داشته باشد.

البته روشن است که اوضاع اجتماعی مطرح در متن چیز جدیدی ست که « ترکیب دیروز و امروز» را نشان میدهد.
به عبارت دیگر میکوشیم « امروز خود را» در آینه ی « دیروز» ببینیم. در عین حال میکوشیم اوضاع جامعه آن زمان را نیز به طور نسبی و کلی ، در حد گنجایش فضای متن ، درک کنیم.
-----
انقراض این خلق به همراه « تمدن و فرهنگ»-اش ، مانند تمدن دیگر خلقها ، تمدن مصر، ایلام، ماننا، ماد، و غیره یا در دیگر نقاط جهان مثل تمدن مایا و غیره واقعا غم انگیز است. کاش میماندند و « رشد کرده و اصلاح» میشدند. انقراض تمدن سومر و مصر و ماننا و ایلام و غیره در منطقه خاورمیانه شاید علت اصلی عقب ماندگی امروزی این محیط باشد.
محیطی که اولین تمدن و فرهنگ بشری را پدید آورده است. اما نتوانستند از میان « کشت و کشتارها و غیره » جان بدربرند.
و تحلیل رفته و نابود شدند.
از اینرو حفظ « زبان و فرهنگ ، و رشد دادن و اصلاح و پیشرفته کردن آن» ضامن بقای یک خلق است. و مانع انقراض آن.
-----
استعمارگر یا استعمارگران ، و در حقیقت « استیلا گران و کشتار کنندگان و بهره کشان» که به این خلقهای پیشرفته مسلط شدند، و موجب انقراض آنها، تا جایی که « فرهنگ و تمدنشان» جذب میکرد، و قدرت درک داشتند ، « تنها قدرت درک مقداری از دارایی فرهنگ و تمدن مغلوب را داشتند1»، " اخذ" کردند و یا در حقیقت « دزدید» و برای خود یا خودشان « خط و خانه و ایده، و روش حکومت و هنر » ساختند.
-------
1-کل قوشوب کوتان اکمین - چؤره کین سفره یه توکمین
آری نین قهرین چکمین- نه بیلر بالین قدرین
کوراوغلو داستانیندان.

نوشته شده توسط: Anonymous

جهت آن دستە از دوستان آذربایجانی کە چهرەهای واقعی دارند باید مراقب باشند کە بسیاری در قالب آذربایجانی اما با اهداف خاصی کوک شدە در این سایت مشغول سیاە نمایی هستند
اما دوستان واقعی بدانند کە دولت ترکیە تا سە سال قبل موضوع پ.ک.ک را از کوردها جدا میدانست و در ادبیات روزانە خود پ.ک.ک را چون " سازمان تروریستی پ.ک.ک " هدف قرار میداد، اما امروزە موضوعی بنام پ.ک.ک نماندە و در ادبیات خود کورد را معادل دشمن می نامند. در ارتباط با کوردهای سوریە نیز عملا کوردها را دشمن خود میدانند و آنرا بە صراحت بیان میدارند.دولت ترکیە عمدا جنگ را بە جنگ تورک با کورد تغییر دادەاند.

در این میان برخی از آذربایجانیان ایران میخواهند تاریخ درخشان خود را با تورکیە بهم گرە بزنند. برخلاف تورکهای تورکیە کە تاریخی ندارند آذریها بە درازای تاریخ و همسو با کوردها در سرزمین فعلی وجود داشتەاند. بنابە روایت تاریخی نوروز و جلوس جمشید بر تخت در خاک آذربایجان ارتفاق افتادەو نوروز همانند دیگر ملت کورد از آن آذربایجانیان است اما تورکهای تورکیە نوروزستیز هستند و هزاران نفر را در چند دهە اخیر بخاطر مراسم نوروز بقتل رساندەاند.
نوشته شده توسط: Anonymous

بلە آقای پیروز، تاریخ در شکلگیری و هویت یک ملت اهمیت دارد. متاسفانە برخی آذریهای ایران با آویزان کردن خود بە تورکهای تورکیە دارند تیشە بە ریشە خود میزنند. مردم آذربایجان دارای هویت بسیار قدیمی بە درازای تاریخ ماد دارند، اما تورکهای تورکیە فاقد همچون تاریخی هستند و در ضمن نوروزستیز هستند. در حالیکە نوروز برای آذریهای ایران همچون کوردها یک ارزش ملی است. تاریخ ٦٠٠ سالە تورکها سرکوب و کشتار سرپانگەداشتە شدەاست و این را تورکها خود بدان اعتراف میکنند. بحث استعمار و اسرائیل نخ نماست و نیازی بە پاسخ نیست و در چارچوب بحث فعلی نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

این هم از کامنتهای عجایب یک پان تورک با اسم رسم بە ظاهر دمکرات با نقاب پان تورکی .........((.خصومت بین ترکیه و کرد های آن چه ربطی به ایران دارد که جناب صوفی زاده باید آنرا در یک سایت ایرانی فارسی زبان مطرح نموده ))،،،، کسی نیست بە این پان تورک نقاب زدە بگوید آخر عمو جان انگار شما کامنتها و نوشتەهای پان اتراک را در این صفحە نمیخوانید ؟ کە این گونە اظهار نظر و فضل میفرمائید پان اتراک کامنت نویس و مقالە نویس این سایت کە سیاه بر سفید شدند سرباز و پیادە نظام سفر جمهوری اسلامی عثمانی تورکیە لازم نیست برایتان اسم لیست کنم خودتان عینک رنگی پان تورکی را از چشمان نازینین دمکرات خودتان بردارید کە آگاه شوید هر چند کە میدانم خوب میدانید ولی چە کنیم ما بارها همین صفحە یاد آوردی کردیم این نوع خصوصیات کل پان اتراک جهان را خوب چکار کنیم نە تقصر من است نە هادی صوفی زادە کە شما پان اتراک در

ذاتتان است ، میزنید هاوار میکنید آی مردم ما را میزنند ، میکسید هاوار میکنید آی مردم ما را میکشند تروریست بازی در میاردید بمب منفجر میکنید مردم خودتان را میکشید هاوار میکنید آی تروریست باور کنید جناب پان اتراک ملت کورد ذرە ذرە وجودتان را میشناسد و میداند از چە جنسی هستید ملت کورد برای همین شیوەتان از قدیم ضرب المثل برایتان دارد ، ترانەهای حزین دارد از جنایات و وحشی گری و بیرحمیتان داستانهای سینە بە سینە دارد و با آمدن انتر نیت و دنیای مجازی و مبیل و دروبین فیلم برداری و عکاسی بە اندازەی کل جمعیت دنیای توک زبان بیشتر ارشیوە زندە از جنایاتتان و وحشی گری پان تورک دارد ضرب المثلمان در کوردی میگوید عجم ملوتکە لە باوەشت داویت معنی این حرف این است کە تمام بدیها و وحشی گری ها و جنایت را مرتکب میشود ومیگوید دیگران کردند اگر باور ندارید بە سخنان اوردغان ، بیلدرم ، اغلو، چلیر، آتاتورک، و همین کامنت نویسان این سایت و خود شما نگاه کنید همە حکایت از درستی این ضرب المثل کوردی دارد عجم ملوتکە لە باوشت داویت و عجم اینجا منظور پان اتراک است
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای lachin ضمن سلام از شما یک سوال دارم که به آقای ناصر کرمی نوشته اید « چون اگر یادتان باشد چندی پیش در گوناز تی وی اعلام کردید که (( ترک های ایران )) بهتر است از ایران کوچ بکنند.» یعنی این آقا کرمی مهمان گوناز ت و بوده ؟ اگر بوده خیلی عجیب است !!!

نوشته شده توسط: Anonymous

در بین کامنت نویس ها در " ایران گلوبال"، افرادی هستند که حرفی برای گفتن دارند و با نقد ها و ابراز نظریات خود، به غنای بحث ها می افزایند. خوانندگان سایت از این گونه صاحب نظران، بسیار می آموزند و از نوشته هایشان بهره مند میشوند. اما کامنت نویسانی هم هستند که در واقع امر، حرفی برای گفتن ندارند و مرتبا با تکرار مطالبی سخیف و غرض آلود و پیش پا افتاده ، بیهوده سعی میکنند این یا آن صاحب نظر و صاحب قلم را که چیزی برخلاف نظراتشان ابراز داشته است، تخطئه کنند . در بین ابن چنین کامنت نویسان بی منطق و مغرض، پان ایرانیست ها و آریا پرستان و "ملی گرایان" ضد کمونیست آذربایجانی، مقام اول را حائز می باشند. کافی است تا صاحب نظری در باره مضرات و معایب کوروش پرستی، آریا پرستی و برتری نژادی و قومی از یک طرف و در نکوهش توطئه " فراکسیون

مناطق ترک نشین مجلس" و دل خوش کردن به توطئه گری های رژِیم آزادیکش جمهوری اسلامی در زمینه مسائل ملی از طرف دیگر، حرفی بر قلم بیاورد تا فریاد اعتراض و فحاشی و هتاکی این دوگروه متعصب و عاری از منطق، بلند شود. این افراد غرض ورز متعلق به دو گروه نامبرده، در حقیقت امر، حرفی برای گفتن ندارند. مقالات و نوشته های مخالفین خود را هرگز نمی خوانند و اهل تحقیق و پژوهش و یاد گرفتن و بحث و گفتگوی جدی و متمدنانه نیستند . کار آنها نفاق افکنی، برخورد شخصی، تخطئه و حمله غرض آلود به مخالفین عقیدتی خود و تکرار سخنان سخیف و اتهامات و دروغ بافیهائی است که در گذشته ده ها و بلکه صد ها بار در کامنت های بی ارزش خود ، آنها را مطرح ساخته اند. ضروری میدانم اینجا ملی گرایان ضد کمونیست آذربایجانی را از این نکته آگاه سازم که اینجانب نیم قرن تمام ، علیه ستم ملی و برتری نژادی و قومی و شوونیسم، سرسختانه جنگیده ام و بهمین جهت نیز خشم و کینه آریا پرستان و شوونیست های رنگارنگ را متوجه خود ساخته ام . در این مورد ، اینجا بهمین تذکر کوتاه اکتفا می کنم . به قول شاعر : خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بامسی :
اینقدر کولی کولی نکن دلیل اینکه من این را مینویسم این نیست که کردها کولی نیستند بلکه این هست که شما از انها کولی تراید و دیگ به دیگ میگوید روی ات سیاه
امروز دیگه دوره قانون علم ژنتیک هست همان طور که دکتر بناب اثبات کرده 40 درصد مردم کنونی اذربایجان (تورکان) عرب خالص اند میتوان رد کولی ها را هم دقیق پیگیری کرد
کولی ها مانند تورک ها کوچرو بودنند و نه در بیابان های مرکزی و نه کوههای کردستان جایی برای دامهایشان وجود نداشت تنها جایی که مستعد دامداری گسترده بوده و هست اذربایجان هست
تا جایی که سرپرسی سایکس برای برسی کولی های ایران راهی اذربایجان شد
شما هم لطف کن اجداد قره چی خودات را حواله بقیه نده
مسیر مهاجرت کولی ها از اذربایجان به اروپا:
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b9/Movimiento_gitano.j…

ژنرال سایکس در مورد کولی‌های ایران در آذربایجان نوشته‌است: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولی‌های ایران و تکمیل اطلاعات سینگلر به آنجا رفتم. تعیین نژاد و محل کولی‌های ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیه‌ای نامی دارند، ولی کلاً آنها را «فیوج» می‌نامند که ظاهراً کلمه‌ای عربی است. کولی‌های ایران با کولی‌های انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخ‌ریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله می‌کنند و کلاً اخلاق پسندیده‌ای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زن‌ها بکلی با زنان دیگر فرق می‌کند و به همین دلیل به آنها غربتی می‌گویند. فعلاً در ایران بیست هزار خانوار یا صد هزار کولی در آذربایجان زندگی می‌کنند.»

در آذربایجان کولی‌ها را «قره‌چی» و «قراچی» یا «قاراچی» می‌نامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگی‌شان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچه‌ای به نام «قره‌چیلر کوچه‌سی» (کوچه قره‌چی‌ها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمی‌شدند. «قره‌چی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کف‌بینی و بخت‌گشایی و غربیل‌سازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشن‌ها و عروسی‌ها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش می‌پرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.

زن‌ها برای گدایی و کف‌بینی، دسته‌دسته به محله‌های دیگر شهر می‌رفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای ساده‌لوح، کودکان آنها را نیز می‌دزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قره‌چی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچه‌ها را از «قره‌چی» می‌ترساندند.

قره‌چی‌ها به ترکی حرف می‌زدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قره‌چی» ها استفاده می‌کردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قره‌چی» ها می‌نویسد:

روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قره‌چی» که شباهت عجیبی به جیپسی‌های خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف می‌زد. می‌گویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی می‌گذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی می‌کنند و معاش خود را از دزدی‌هایی که از تخم‌مرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم می‌کنند، می‌گذرانند و با مهارت عجیبی، کف‌بینی و پیشگویی می‌کنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیله‌اش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمی‌کنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر می‌کرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیله‌ای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» می‌گویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بی‌عفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسی‌های ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد.