Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای علی رضا اردبیلی . با تشکر فراوان تمام نوشته ها با ریفرنس و فاکت . مگر همین درایران گلوبال ندیدیم "پسر اردوغان را با سران داعش !! " نویسنده حی و حاضر است بدون کوچک ترین معذرت خواهی . امیدوارم و از شما خواهشا خواستارم به نوشتن چنین مقاله های در صورت امکان ادامه دهید . فاکت های آمده در متن برای من خیلی آموزنده بود . همینجا از موقعیت استفاده کرده پیاده شدن شما و دوستان را از قطار سازمان های اسامی عوض شده ولی شعبه سازمان ها و احزاب سرتاسری فارس بنام حزب توده و اگثریتی و راه کارگر و امثالهم را صحیح ارزیابی میکنم. برای شما و دوستانتان سلامتی و موفقیت آرزو میکنم .

نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

دکترین های اداری, امنیتی و فرهنگی ایران بر علیه ترک و عرب شکل گرفته و علیرغم اینکه تاکنون ده ها ملیون ایرانی از ترکیه عبور کرده و یا سفر تفریحی به این کشور داشته اند باز آنرا همطراز جمهوری اسلامی و یا یه خورده بهتر !!!! میدانند. اما از دید حضرات کردستان عراق با نظم فئودالی و رئیسان مادام العمر و آقازاده های نخست وزیرش , دموکراتیک و پیشرو محسوب می گردد!!!!. ناگهان در منطقه ای که ثابت کرده مستعد پرورش داعش و النصره است , عکس چند دختر کرد شهری بزک کرده تفنگ بدست و کانتون نامیدن مناطق را سرآغاز ظهور سوئیس خاورمیانه می نامند!!! گوئی سوئیس یک شبه از هیچ ساخته شده است!!! این جماعت با تناقض براحتی زندگی می کنند بدون اینکه فکرشان را قلقلک دهد.
تنها راه خلاصی از مصیبت هموطنی با اینها , طلاق سیاسی ایران و بنا نهادن دولت-ملت مستقل و مدرن آزربایجان جنوبی بر اساس منافع ملی خودمان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

در ادامه كامنت قبلي بايد بگويم كه اقاي فضلي به جز مصادره همه فعاليتهاي مدني در داخل أحواز به نام حزبشان چيز جديدي براي گفتن نداشت و حرفهاي ايشان ادامه همان اتهاماتي است كه از سوي رسانه هاي دولت اشغالگر بر ضد جنبش عربي ازادي بخش أحواز زده مي شود و اين دليل ديگري است در همسو بودن ايشان با دشمن، لذا ضرورتي براي جواب دادن به ايشان نمي بينم. اما جواب ادعاي ايشان در مورد فعاليتهاي مدني را حتما فعالين مدني احوازي در داخل و خارج خواهند داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

نضال یعنی چی ؟
چرا زبان و اسامی اعراب و مغول را ترجمه نمیکنید در این سایت ایرانی ؟
من در دوران دبیرستان از اسامی کتب و نویسندگان با نامهای عربی متنفر بودم چون معنی را نمیدانستم و تصوری از انان نداشتم.
من در تمام عمرم مخالف فرهنگ اسلامی عربی در ایران بودم . من ناسیونالیست هم نبودم .
من طرفدار علوم طبیعی و فن و صنعت و ریاضیات بودم. یعنی فرزند خلف روشنگری. والدینم هر دو بیسواد بودند و ما در یک شهر صنعنی زندگی میگردیم.
من اکنون طرفدار حکومت سکولار دمکرات مرکزی ابرانی سوسیال با آزادی های خلقی برای استانها هستم .
من حاضرم برای سرکوب و تارومارکردن اپوزسیون آذری و عرب با شیطان هم متحد شوم.
من فرزند خلف اهورایی ایرانی پارسی خلقی ایران هستم .
ترک به ترکستان ! عرب به عربستان !

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رادمهر! کاملا اشتباه میفرمائید. این جامعه استعمار زده بدست پان ایرانیسم تمامیت خواه، و شونیسم فارس به این روز تباهی و مذلت افتاده است. راسیسم خرافی فارس و آرایا پرستان موهوم، که نه چشمشان آبی است، نه مویشان زرد است، نه قد و قواره آنچنانی دارند، با قیافه های سیاه سوخته و جزغاله شده بیابانهای یزد و کرمان خود را به اروپائیان میچسبانند، ادای نژاد برتر را در می آورند که چه بشود؟ آیا مردم اروپا به اینان نمی خندند!؟ این دلقک بازیها شبیح طناب بازیهای قدیم میماند، آرتیستی روی طناب راه میرفت، جزغاله شده ای پائین طناب ادای او را در می آورد مردم میخندیدند. حالا رفتار پانفارسیسم شبیح همین داستان است. اگرمردم یکقرن زجر کشیدند، کشته دادند، مملکت غارت و ویران شد. اما هر چه بود ملل غیرفارس ماهیت استعماری، ماهیت راسیستی پانفارسیسم تمامیت خواه را بخوبی شناختند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای چنگائی، به جای ایراد گرفتن از پرزیدنت فقید شیمون پرز، برو از سران جنایتکار حزب کمونیست در کشورهای مطبوعت چین و کوبا و کره شمالی ایراد بگیر. یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگران! ....

نوشته شده توسط: Anonymous

در ادامه كامنت قبلي بايد بگويم كه اقاي فضلي به جز مصادره همه فعاليتهاي مدني در داخل أحواز به نام حزبشان چيز جديدي براي گفتن نداشت و حرفهاي ايشان ادامه همان اتهاماتي است كه از سوي رسانه هاي دولت اشغالگر بر ضد جنبش عربي ازادي بخش أحواز زده مي شود و اين دليل ديگري است در همسو بودن ايشان با دشمن، لذا ضرورتي براي جواب دادن به ايشان نمي بينم. اما جواب ادعاي ايشان در مورد فعاليتهاي مدني را حتما فعالين مدني احوازي در داخل و خارج خواهند داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ezaی عزیزمقاله راباحوصله نخوانده اندوبرآشفتگی ایشان بایدکه زمینه ای سیاسی/روانی داشته باشدوگرنه این کمنت چطورمیتواند پاسخ آن مقاله باشد.میتوان منتطرشروع حملاتی ازاین دست وشایدهمخشمهگین ترازسایردوستان نیزبود.ابرازنظرموافق یامخالف باهرنظریاعقیده دیگری یک حق مدنی است که دراین سایت نیزآزادبوده ورعایت میشودولی شرایطش راهم باید درنظر گرفت .مربوط به مطلب باشدد.ادعاهاقابل اثبات ومستندباشند .و ازطرف مقابل مودبانه درخواست دلیل ومدرک بشود باشندوتوهین یاشبه توهینی راالقانکنند.وغیره.به امید تکوین جامعه ای دموکرات ومتحمل.

نوشته شده توسط: Anonymous

ezaی عزیزمقاله راباحوصله نخوانده اندوبرآشفتگی ایشان بایدکه زمینه ای سیاسی/روانی داشته باشدوگرنه این کمنت چطورمیتواند پاسخ آن مقاله باشد.میتوان منتطرشروع حملاتی ازاین دست وشایدهمخشمهگین ترازسایردوستان نیزبود.ابرازنظرموافق یامخالف باهرنظریاعقیده دیگری یک حق مدنی است که دراین سایت نیزآزادبوده ورعایت میشودولی شرایطش راهم باید درنظر گرفت .مربوط به مطلب باشدد.ادعاهاقابل اثبات ومستندباشند .و ازطرف مقابل مودبانه درخواست دلیل ومدرک بشود باشندوتوهین یاشبه توهینی راالقانکنند.وغیره.به امید تکوین جامعه ای دموکرات ومتحمل.

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

نگاهی کوتاه به گذشته ی مردی که در ساختار راسیستی ـ صهیونیستی رژیم اشغالگرِ اسرائیل زندگی سیاه و بلندش به پایان رسید ولی هرگز نوعدوستی و برابری انسانی را نشناخت؛ زیرا برتریجوی نژادپرست بود. همین!

پرز و گذشته ای رسوا
با اعلام مرگ شیمون پرز رئیس سابق اسرائیل، سرانجام پرونده سیاه یک جنایتکار علیه بشریت که از مؤسسان این کشور در فلسطین اشغالی بود، بسته شد.
شمعون پرز در سال 1996 از مسئولانی بود که در جنوب لبنان جنایت هولناکی را رقم زد که به کشتار ( قانا ) معروف شد. در این جنایت ده ها لبنانی از جمله چندین زن و کودک کشته شدند. این درحالی است که وی دو سال قبل از این جنایت در سال 1994 جایزه صلح نوبل را کسب کرده بود!
پرز در سال 1923 در لهستان به دنیا آمد و در سال 1934 به اراضی اشغالی فلسطین رفت. وی از مؤسسان اسرائیل بود. درحالیکه اسرائیل و همپیمانانش تلاش کرده اند تا پرز را به عنوان " مرد صلح "معرفی کنند، پرونده ی سیاه او اما سنگین تر از آن است که بتوان آنرا به فراموشی سپرد. پرز پیوسته از اعضای فعال سازمان های مسلح و تروریستی ـ صهیونیستی معروف به ( هگانا ) بود که در سال 1920 تأسیس شد. پرز در 24 سالگی به کادر فرماندهی سازمان "هگانا" پیوست. وی همچنین به عنوان یکی از مؤسسان پروژه هسته ای اسرائیل به شمار می‌آید.
پرز علاوه بر دست داشتن در کشتار کودکان و زنان قانا، از طراحان تهاجم سه جانبه به مصر در سال 1956 بود. وی در سال 1949 به ریاست خدمات دریایی منصوب شد، و پس از نبرد 1948، رئیس نمایندگی وزارت جنگ این رژیم در آمریکا شد. در سال 1952 پرز هنگامی که 29 سال داشت به اراضی اشغالی فلسطین باز گشت و بن گوریون او را به عنوان قائم مقام خود تعیین کرد. وی پس از مدتی مدیرکل وزارت جنگ اسرائیل شد. در سال 1959 پرز برای نخستین بار عضو (کنه ست پارلمان) اسرائیل شد.
وی در آن دوران به عنوان معاون وزیر جنگ اسرائیل تعیین شد و 6 سال در آن پست باقی ماند. پرز به مدت 48 سال عضو کنه ست باقی ماند که این بیشترین رکورد در تاریخ کنه ست می باشد. پرز همچنین در 12 کابینه اسرائیل، پستهای وزارتی داشت. پرز 2 بار (1984- 1986 و 1995- 1996 ) نخست وزیر اسرائیل شد.
وی همچنین عهده دار پستهایی مانند معاون وزیر جنگ (1959-1965) وزیر دارایی (1986-1987)وزیر جنگ (1974- 1977 و 1995- 1996) وزیر امورخارجه (1986-1988 و 2001-2002 بود. وی در دوران تصدی پست وزارت امورخارجه در کابینه ی دوم اسحاق رابین، فرایند سازش با تشکیلات خودگردان فلسطین را به صورت محرمانه اداره کرد. این مذاکرات به صورت سری در اسلو انجام شد و در نهایت در 13 سپتامبر 1993 در مراسمی در کاخ سفید از آن پرده برداری شد.
با وجود ادعاهای مستمر پرز درخصوص صلح و دوستی با فلسطینی‌ها، وی همواره به سیاست تجاوزکارانه ی خود ادامه داد، و مانند دیگر سران اسرائیل به صورت مستمر در حال اشغال اراضی مردم فلسطین به ویژه در اورشلیم بود.
پرز حدود 2 هفته قبل در 23 شهریور به دلیل سکته مغزی به بیمارستان انتقال یافت. پرز از سال 2007 تا 2014 به مدت 7 سال رئیس جمهور اسرائیل بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

برای هموطن عزیزمان Peerooz
این کامنت نویسی که نام برده اید را جدی نگیرید. شناخت من از او این است که او یک هوادار به قول مجاهدین "بریده" مجاهدین است که از یک طرف چون کشش و همت کار ها و وظایفی که مجاهدین به عهده هواداران خود می گذارند را نداشت از آن ها برید و از طرف دیگر چون به مجاهدین معتقد است و خودش هم خودش را بریده می داند و احساس بدی نسبت به خودش دارد و نمی خواهد بپذیرد که به قول آن ها "بریده" است "مبارزه" اش را از طریق کامنت گذاشتن های پی در پی ادامه می دهد.
اما از آنجا که تصور او از چپ و کمونیسم و مارکسیسم این است که هر کس که مجاهد نیست ولی به خیال خودش "انقلابی" است پس لابد کمونیست و مارکسیست و چپ است یواش یواش خودش هم باورش شد که یک کمونیست است.
متاسفانه آدم ها در مکتب مجاهدین خیلی سطحی و کم دانش بار می آیند و این شخص، تنها "بریده" ای نیست که این طوری شده است.
من ابدا معتقد

نیستم که کسانی که از مجاهدین جدا می شوند بریده هستند، اما بعضی از آن ها مثل این شخص چنین اعتقادی در خلوت خود دارند و احساس بریدگی می کنند و برای فرار از این احساس به شیوه های مختلفی متوسل می شوند که یکی هم همین شیوه است که می بینید.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي علي، احزاب فارس بسيار بدتر و بدتر هستند، تازه وقتي كسي به حزبي معقول و سياسي جون تضامن اهواز تهمت ميزند، جواب منطقي ميكيرد، با تضامن شوخي و تهمت نكنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقاي فاضلي با اين نوشته به قول يكي از دوستان ديگر كاملا وارد فاز .... شده .... نوشته ايشان مملو از تهمت هاي بي اساس و دروغ پردازي است و با اندكي تغيير قابل نشر در روزنامه كيهان حسين شريعمتداري است.

نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

دست راستی خواندن حکومت مساواتچیها برهبری رسولزاده, اصلا درست نیست. رسولزاده و مساوات منشعب از حزب همت بودند و سوسیال دموکرات. اصلاحات ارضی در زمان مساوات, آزادی کامل حزب کمونیست و حتی حضور انها در دولت همانند تریمانوف, وجود نماینده های ارامنه در مجلس ملی و غیره همه نشان از تعهد به دموکراسی و سوسیالیزم دموکراتیک دارد. دولت مساوات دین رسمی نداشت و در قانون اساسی آزادی همه ادیان را تضمین کرده بود و جدائی دین از سیاست بخشی از آن بود. هرچند بسیاری از مساواتچیها و شخص محمد امین خود را مسلمان می دانستند اما اعمال قوانین شریعت در جامعه را ارتجاعی می دانستند.

انقلاب واقعی روسیه, انقلاب سوسیال دموکراتیک فوریه 1917 بود. کمونیستها بدلیل خلا قدرت بوجود آمده و بزور سلاح و شورش, قدرت را در اکتبر 1917 در دست گرفتند و با کشتار بی رحمانه آنرا حفظ کردند. نتیجه همین سیاست قلدرمابانه بود که افراد نترس-لوطی در حزب رشد کردند و فرد لمپنی همانند استالین نهایتا قدرت را قبضه کرد. 70 سال روسیه آنرا انقلاب نامید و حال همه انرا انقلاب می نامد لکن در واقع کودتائی بیش نبود. حتی در میان چپها در اکثریت هم نبودن گو اینکه خود در جریان انشعاب او حزب سوسیال دموکرات روسیه, خود بلشویک یعنی اکثریت نامیدند. تعداد انشعابیون لنینیست در مرکزیت حزب در اقلیت بود. بقول هرودوت تاریخ را غالبین می نویسند.
در سال 1917 حزب کمونیست جرات حذف دموکراتیسم را نداشت وگرنه انشعاب رخ میداد و حکومت ساقط می شد. خود حزب ملغمه ای از همه جور آدم چپ تندرو بود. لنین به جناح راست حزب و تروتسکی به چپ کارگری تعلق داشتند. لنین با سرمایه داری محدود و قابل کنترل بمنظور ایجاد رقابت و افزایش تولید موافق ولی تروتسکی مخالف بود. استالین فی مابین اینها می چرخید و وزنی نداشت.
چذابیت تئوریهای مارکس که متعلق به اقلیت عصبی جنبش عظیم سوسیال دموکراتیک غرب صنعتی بود, خود نشان از میلیتانت بودن انشعابیون از حزب چپ روسیه داشت. در چنین محیطی شعار و شجاعت جای عقلانیت را میگیرد که گرفت.
نوشته شده توسط: Anonymous

من یک مرد فارس 41 ساله ام. دانشگاه رفته و رشته ام البته گرافیک است ولی بیش از بیست مطالعه کرده ایم. جناب انوش رواید بهترین و منصفانه ترین نظریات در باره ارایی داده ولی من با او اختلاف دارم. التصاقی نوعی از زبان پیوندی است. ساختار فاعل-مفعولو فعل زبان ترکی ادری با فارسی دری یکی است. بیش نمی لغات هر دو زبان یکی است. ولی مردم فارس و اذری بیشترین شباهت دارند. ما فارس ها و ترک های ایارنی بالای 80 درصد از اجداد اولیه هستیم که از منطقه سینا عبور کردیمن در تمدن جی/جیروفت با هم بودیم با عیلامی و نقاط دیگر اختلاط گردیمن. ژن ما فارسها (+شمالی ها+لرها+بختیاریها+کردها) با ترکان اصیل ایارنی یعنی اذری و ساهسونو قشقایی در کل یکی است با التائیک های مغولی فرق دارد. چون ژن سیاه و زرد غالب است. به همین دللی علی رغم اینکه هزارها ایارنی اند به دللی اندکی ژن مغول چهره شان برگشته. زبان اولیه ما فاس ها و شما ترکها

همگی از مردمان پش از هندواروپایی زبان و ترک زبان و سامی زبان هستیم. اجداد ما زبانشان پیوندی بود. ترکی و فارسی از ساختار دستور یمابه هستندو ریشه زبان هندوراوپایی و ترکی به زبان سومری ها بر می گردد با بازن هندواروپایی و التایی ترکیب شده. من ارایی هتسیم به معنی بومی ایارن و نه اینکه از یم زبان باشیسم به معنی اینکه مال یک سرزمین هستیم.
ترکهای اذری بهترین شانسشان اینست با فارس متحد شوند. ترک و فارس تا متحد باشد ایران می ماند و بقیه هم همراهی میکنند.
این عبارت نژاد دروغین ارایی کنار بگذارید. نژاد یعنی تبار. ما از تابر مردمان بومی فلات ایارنیم. ترکی و فارسی زبان های ثانویه اجداد ما است. شاید اجداد مشترک ما بهز بانی نزدیک به سومری یا دراویدی صحیت میکردند.
اذری های عزیر شما بدون ایارن در صورت تجزیه چیزی بیشتر از یک سرزکمین به دون دریا گریتان نمی اید.
بیایید این بحث های نژادی کنار بگذارید و متحدا اتسبداد مذهبی ولایت فقیه سرنگون کنیمو گرنه صد سال دیگر هم همین وطر ما استبداد ولایت فقیه به بردگی میگرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم رجوی ! دین اسلام دین طرفدار سکولاریزم نیست و خواست واقعیش بدست گرفتن حاکمیت سیاسی است. نمیدانم شما از" دموکراسی اسلامی" و از آزادی در یک جامعه اسلامی چه درکی دارید و چه میفهمید؟ برای بنده آزادی این هست که از جمله بتوانم این امکان را داشته باشم که همه چیز را زیر سئوال قرار بدهم. خودم را، دیگران را ، نهادهای دولتی را، دین و مقدسات مذهبی را... برای من آزادی جسور هست و بی هراس از گفتن حقیقت. همه چیز قابل بحث هست و هیچ چیز مصون از انتقاد نیست. این بحث و انتقاد و گفتگوهای دائمیست که در جامعه صورت همه پرسی بخود میگیرد و در نتیجه به ساختار آن استحکام میبخشد و سبب ترقی آن میگردد. آیا در دموکراسی اسلامی شما این نوع از آزادی وجود خواهد داشت؟ با احترام!

نوشته شده توسط: Anonymous

این شیر همیشه بیدار که حالا خودش را به مردن زده یک کلاهبردار حرفه ای است اما هوش زیادی در کلاهبرداری ندارد. ببینید چه می کند. زنش یک یک مصاحبه رپرتاژ آگهی با عرب ها کرده و آمده آن را در این جا منتشر کرده و حالا به نفراتش گفته که هی بروید روی این صفحه تا بیاید جزو پربیننده ها! پربیینده ها هم کم است باید کاری کنید که بشود اول!
آخر آدم با فهم! کسی باور می کند که این رپرتاژ آگهی تو این همه خواننده داشته باشد؟ چون هوش زیادی نداری است که این کار را می کنی و خودت را لو می دهی. ادم با هوش این طوری عمل نمی کند و باعث آبروریزی خودش نمی شود!

نوشته شده توسط: Anonymous

ایشان نوشته اند که (اين جامعه را بايد از نو ساخت با شكل و شمايل ديگرى. با تغييراتى در مبانى و طول و عرضش.) و این نظر نامی جز تجزیه طلبی ندارد . اما هر جامعه انسانی بدون روشن فکران ان کشور دچار تحول و پستی و افتخا ر نمیشود . شما اقای لوائی و تفکر شما و پیشه وری و حزب توده و فدائیان خلق و مجاهدین در بوجود اوردن این منجلاب هنوز هم نقش داشته و دارید . این جامعه بدون دین و بدون روشن فکران چپی به این روز سیاه نمی افتاد . شجاعت بخرج دهید و حداقل تاریخ قجر و صفوویه و حزب توده و نقش روسیه را نقد کننید . دین اسلام و تشیع را حلاجی کننید . اگر ر وزی هم موفق شوید بخشی از ایران را جدا کنند با زهم با این دین و روشن فکران راه به جائی نخواهید برد مانند کشور ترکیه و اران و یا ترکستان . عیب از جامعه نیست عیب از شمای کج اندیش است .

نوشته شده توسط: peerooz

جناب موحدی و یا بامدادان,
بنظر من هرکس که بدون توجه به اوضاع جهانی و به ویژه اوضاع خاور میانه و همسایگان ما, با کلمات تحریک آمیز و توهین آمیز و نژاد پرستانه اعم از فارس و غیر فارس به دیگران بتازد و بر آتش نفاق بدمد یا مامور است یا نادان و این تنها شامل شما نمیشود ولی شما سهم بسیار زیادی در این مورد دارید. این فرمایشات شما کوچکترین کمکی به حل مساله نمیکند و آب به آسیاب دشمن میریزد.

نوشته شده توسط: Anonymous

دیروز حسن روحانی ضمن سخندرانی خود در شهر قزوین از زبان فارسی تمجید کرده و پس از آن معترضین تورک قزوین دیار کاسپیهای تورک استادیوم را ترک کرده اند. رئیس جمهور یک مملکت در دیدار از یک منطقه کشور از مشکلات اهالی آن منطقه اعم از وضع اقتصادی و رفاهی و محیط زیست صحبت میکند نه از تکریم و تمجید زبان یکی از قومها در ایران. یادتان است؟ خاتمی هم در دیدارش از قلعه بابک گفته بود: ما از نژاد پاک آریائی هستیم. آقای روحانی هم خودش میداند زمان این گونه شاهنامه خوانی ها بسر آمده. مردم از شما رفع تبعیضهای ملی , رفع تبعیضهای فرهنگی, سیاسی و اقتصادی میخواهند نه شعر و ور. متشکرم

نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

آقای موحدی, آزربایجانیها بر خلاف تهران و اصفهان و شیراز, هنوز تجربه انتحار اسلامی 57 را فراموش نکرده اند. قیام 88 برهبری جنبش سبز از همان جنس 1357 بود و بهمین دلیل شرکت نکردند. میدانستند که حکومت چدید مرکزی در صورت پیروزی سبزها, از هیجان موجود برای سرکوب آزربایجان و بخشی از خود جنبش همانند نداها استفاده خواهد نمود. وانگهی شاه, خمینی, خامنه ای, موسوی, مصدقی ها, رجوی و استالینیستهای ایرانی همه تنها به سرکوب می اندیشند و در صورت فراهم آمدان فرصت همانند دردندگان عمل می کنند. راه ما از همه اینها جداست. بدنه حرکت ملی ازربایجان خواهان دموکراسی, سکولاریزم, حق تعیین سرنوشت و کرامت انسانیست و مخالف هر نوع سرکوب. شما که خیلی خود را سیاستمدار می پندارید می بایستی قبل از همه متوجه علت می شدید!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت نوشته شده به نام منصور حکمت در ساعت 19:43 از من نیست و کار آن مجاهد خلق کمونیست فرقه رجوی است که با کامنت گذاشتن به اسم دیگران، این سایت را به لجن کشیده است! من هیچ وقت از راسیستهای پان ترک تشکر نمیکنم! این مجاهد کمونیست فرقه رجوی فکر اینجایش را نکرده بود!

نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

آقا یا خانم حیران,
بیشنهاد میکنم که شما بخش اول مقاله را مطالعه کنید, چرا که برخی از مطالبی که بیان میکنید به تفصیل همراه با تصاویر در این قسمت تشریح شده اند. پیشنهاد دوم اینست که بجای مراجعه به منابع بشدت آلوده فارسی به منابع اروپائی مراجعه کنید. فرهنگ سیاسی ایران و زبان حامل ان یعنی فارسی بگونه ایست که بی طرفانه قادر به برخورد با تاریخ و نژاد نیست. وانگهی هرگز دانشمندان مطرحی همانند داروین و دیگر اروپائیها نداشته که هرکدام با تحقیق و تفحص علمی خالص و بی طرفانه, موضوعاتی از این قبیل را بشکافند. ترجمه کار غربیها به فارسی نیز یبشدت ماساژ داده شده اند و یا اینکه مشمول تئوری توطئه گردیده اند.

انسانهای اولیه بارها از باب المندب و یا سینا وارد آسیا شده اند لکن همواره توسط نئاندرتالها قتل عام گردیده و از بین رفته اند. اولین مهاچرت موفق 100 هزار سال پیش صورت گرفت که آریائیها به این گروه تعلق دارند و احتمالا زبان تحلیلی داشتند. لکن 75000 سال پیش, طی دوران یخبندان همه تلف شدند بجز انهائی که در جنگلهای اندونزی می زیستند. دومین گروه حدود 60000 سال پیش موفق به خروج از آفریقا شد. من فکر میکنم این گروه از سینا عبور کرده اند اما به منبعی که انرا تایید کند بر نخوردم و بهمین دلیل در مقاله انرا ننوشتم. علت این استنباط قرابت ژنتیکی زنان بازماندگان این گروه با مصریهاست.این گروه اجداد سومریها و عیلامی ها و غیره بودند که هنوز هم در آناتولی, گرجستان, آزربایجان و شمال بین النهرین پراکندهاند و برخی مناطق 30 تا40 درصد ساکنین به این گروه تعلق دارند و احتمالا زبان التصاقی داشتند. سومین گروه 48000 سال پیش وارد آسیا شدند که اکثرا زبان سامی دارند و بعدها به دو هاپالو گروپ j1 j2 تقسیم شدند که اعراب به j1 , آسوریها, ارامیها و اسرائیلیها به j2 تعلق دارند و 20 تا 30 درصد ساکنین ازربایجان را نیز تشکیل می دهند. همه این تقسیم بندیها بر اساس دی ان ا پدریست . بر اساس تقسیم بندیهای میتوکوندری مادری اکثر آزربایجانیها به مصریها نزدیکند.
اینکه انسانها همه از یک نژادند کاملا درست است و اختلاف ژنتیکی تنها با فاصله جعرافیائی و موانع طبیعی همانند دریا ها و کویرها رابطه مستقیم دارد . در مناطق مرز بین دو ملت علیرغم زبان و فرهنگ متفاوت تا چند ده کیلومتر حتی تیره های ژنتیکی همسان هستند .
راه حل ها و نظرات شما در خصوص مسئله ملتها محترم هستند و متشکرم که با ماها در میان گذاشتید.
پیروز باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بشریت حیران ما ترکان همه زیرساختها برای رهایی را آماده کرده ایم . در آذربایجان اقامت مهاجر افغان و عراقی را ممنوع کردیم تا انسجام قومی مان حفظ شود و البته از شر تجاوز گله ای به نوامیسمان و بچه های دورگه و بی پدر و رها شده نیز در امان ماندیم. تمام صنایع زیربنایی را اندک اندک به تبریز و آذربایجان بردیم و الان تبریز صنعت پیشرفته دارد و ارومیه کشاورزی سطح بالا! با سدهایی که بر روی رودهای جاری به دریاچه ارومیه ساختیم. در حالیکه ولایت شما شعبه دوم افغانستان شده و امروز و فرداست والی از کابل برایتان بفرستند و زنانتان را مجبور کنند با روبنده و برقع به خیابانها بیایند. بیل زنی برو باغچه ویران خودت را بیل بزن.

نوشته شده توسط: Anonymous

این فردی که با نام دیگران کامنت میگذارد، قطعا از طرفداران رجوی و مجاهدین خلق میباشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بامسی
آنا و بابا و باجی و قارداش و تمام اسامی خانواده که در ترکی آذری و استانبولی رایج است از فارسی گرفته شده:
آنا ( نه نه )- بابا – آبا –آبی ( برادر بزرگ) – آبی چه ( آبجی یا باجی= خواهر بزرگ) دایی – دایی چه ( تیزه= خاله)
شاهنامه فردوسی و رودکی و ابوریحان و خوارزمی و ابن سینا و بسیار دانشمندان دیگر که به زبان فارسی کتاب نوشتند همه در زمان سامانیان بودند. این جناب محمود ترک غزنوی ( منسوب به شهر غزنه در شرق افغانستان فعلی که هنوز به اشغال افغانها درنیامده بود!) غلام بچه ای بود در دستگاه سامانیان. این سامانیان پایتختشان در بخارا بود که الان در اشغال مغولان ازبک ترکزبان است و قلمروشان از ری ( نزدیک تهران فعلی) شروع می شد تا ختن و کاشغر و شمال هند، از خوارزم در شمال ترکمنستان و ازبکستان فعلی تا سیستان و مکران در ساحل دریای فارس . یعنی حداقل نیمی از ایران فعلی در زمانی که محمود طفلی

5 ساله بوده زبان فارسی دری رایج بوده است در بقیه کشور هم فارسی پهلوی که دارای لهجه بوده است رایج بوده یعنی کلمات را با لهجه و نه کتابی می گفتند. اگر شما کتابی به فارسی در شیراز یا اصفهان مربوط به آن زمان نمی بینی به علت تجمع نخبگان ایران در خراسان بزرگ یعنی مرکز تمدن ایرانی در آنزمان بوده است. مثل امروز که اکثر فعالیتهای فرهنگی در تهران متمرکز است. نوشتن کتاب و نسخه برداری از کتاب با دست و روی پوست و چرم و انجام میشده که کاری سخت و پرهزینه بوده و تنها با حمایت شاهالن و دربار ممکن بوده به همین دلیل کتابها را معمولا به شاهان تقدیم می کردند تا ضمانت نسخه برداری و انتشار آن باشد. در زمان سرودن شاهنامه ، محمود کودکی 5 ساله بوده است. این محمود غزنوی از کودکی در دستگاه سامانیان بزرگ میشود و بعد هم حکومت حاضر و آماده را بدست می گیرد. در زمان اوست که اولین گروه ترکمان از سیبری و مغولستان به مرزهای ایران نزدیک میشوند و اجازه می گیرند از رود جیحون گذشته در اطراف مرو در ترکمنستان فعلی اسکان پیدا کنند . این ترکمانان ورودشان همان و و شروع کردن به کشتار مردم همان. با هرج مرج بخاطر ترکمانان و بعدها مغولان دانشمندان و شعرا به سمت غرب ایران متواری میشوند مثلا کمال خجندی شاعری اهل خجند تاجیکستان در تبریز دفن میشود یا اسدی توسی در تبریز با قطران دیدار می کند مولانا به قونیه می رود و از اینجاست که تولیدات غرب ایران و قفقاز از جمله نظامی و خاقانی به فارسی پدیدار میشود و اینجا هم محمود نقشی ندارد.
ترکها در شکل گیری شیعه و سنی هم نقشی نداشتند فقط از اختلافهای شیعه و سنی و حتی اسلام و مسیحیت برای کشورکشایی و جهاد و غارت و کنیز و غلام گرفتن استفاده کردند. امامان مذاهب سنی و کتابهای اصلی آنها را ایرانیان نوشته اند در حالیکه شیعه را عربهای لبنانی به ایران آوردند و قزلباشان با سواستفاده از آن سنیهای غرب ایران و آذربایجان را غارت می کردند بیش از همه هم در آذربایجان. همانطور که عثمانیها به اسم جهاد مسیحیان آسیای صغیر و اروپا را غارت می کردند.
حتی رهبر فرقه بکتاشی یعنی مذهب اولیه قزلباشان در آسیای صغیر یک نیشابوری مهاجرت کرده به آسیای صغیر بود بنام حاجی بکتاش که مقبره اش الان در ترکیه است.
نوشته شده توسط: Anonymous

پستی مورد نظر استاد لوایی اشاره به اعلامیه صافی است. تو ندانسته .... آن را به فحش تعبیر کرده ای. ....

نوشته شده توسط: Anonymous

علیرضا جان،، هر سال میلیونها نفر ایرانی و غربی و از دیگر ملیتها برای تعطیلات به ترکیه می روند، آنها بچشم خود می بینند که دختران و پسران جوان در روز احیای ماه رمضان با مایو در آب شنا می کنند و در ساحل و یا کنار استخر آبجو تگری می خورند و با همدیگر معاشقه هم می کنند، بدون اینکه ترسی از مردم عادی و یا پلیس داشته باشند و در شب احیا هم بجای دعای شب احیا (بِكَ يَا اللَّهُ‏) جوانان و حتی خود ایرانی ها تا ساعت سه نیمه شب در دیسکو ها همراه با صدای موسیقی ترکی و یا با موسیقی دیگر ملیتها می رقصند، و تمام این تبلیغات کذب بر علیه دمکراسی ترکیه، خاصیت خودش را در سطح دنیا از دست می دهد، مردم ترکیه از مذهبی گرفته تا کمونیستش سالهاست که مزه دمکراسی را چشیده و دیگر محال است که کسی بتواند با شایعه سازی درخت دمکراسی را در ترکیه بخشکاند. و مثل ایران شلاق زدن، به دار آویختن و سنگسار را در ملاء را

مرسوم کند.
نوشته شده توسط: Anonymous

احتیاج نیست شما ویراستار کسی دیگر باشید. اگر هم بکسی قصد کمک دارید نخست کمک همکیشان خود کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

به اميد تحقق قانون در كشور ايران. به قول ما تركها: گلجك بيزيمدير. يعني آينده از آن ماست. ملل تحت ستم در ايران در آينده نزديك مطمئنا به تمام خواسته هاي مدني خود خواهند رسيد.

نوشته شده توسط: Anonymous

...بعد رفتم راسته ی برده فروش ها
و دنبال تو گشتم
اما نیافتمت ای یار!
ژاک پرور
احمد شاملو

نوشته شده توسط: Anonymous

در مورد بسیج و بلوف 12 ملیون بسیجی قلابی نوشتم/منتظرم/ایران گلوبال ترسو هستی و اطلاعات مانعت شد؟
نظام اخوندی به دروغ می گوید 12 ملیون بسیجی جان بر کف دار. ولی به زور سرباز گیری میکند/ ار راست میگوید سالی 10 درصد از این بسیجی خهای دروغی بجای سربازها به خدمت بگیرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

شاه رفت ابرشاه امد/ این سزای مردم جاهلی است قول 1400 سال خرافت و دروغ و شیعه زوری صفوی خوردند/الانم مشتی بزردل نان به نرخ روز هستند/ 50 سال دیگر هم از این ملت بی بخار حرکتی در نمیاد/این سایتها هم فقط برای عقده گشایی است. الان مردم امیرتتلو بیشتر سایت ایارن گلوبال می شناسند/ سلسی مانکن معروفتر از زیباکلام است

نوشته شده توسط: lachin

آقای بهرام... همانطور که ما زبان چینی نداریم, زبان امریکائی هم نداریم. همانطور که ما زبان غربی نداریم, ما زبان پارسی هم نداریم. زبانی که شما با آن صحبت میکنید ,زبان « فارسی دری» است. در ضمن لطفآ بنویسید که در این مقاله پنج پاراگرافی کدام قسمت قابل درک شما نبود تا ما برایتان کمک بکنیم....بهترین ها را برایتان آرزومندم...

نوشته شده توسط: Anonymous

در سال 88 ما در حال خواندن دده قور قور بودیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

بلوف و دروغ گویی جز مسلمات شیعه امامیه است که تقیه نمونه ان.
این حکومت ولایت فقیه خدعه و نیرنگ از 12 میلیون بسیجی می گیود. ولی دروغگو کم حافظه است. دارد به ضرب و زور جوانان به سربازی مبرد. کلش 200 هزارتا سرباز در سال اجباری ببرند که نه انگیزه دارنند و حتی بسیاری ترسو یا مشکل جسمی و روحی دانرد. انها برای بیگاری و گوشت دم توپ می برند. دروغ گویی نظام ولایی همین است. اگر اینها 12 ملیون بسیجی دارند چه اختیاجی به سرباز گیری دارند. سالی ده درصد از این بسیجی ها مفت خورشان داوطلبانه به پادگان ها بفرستند. مثل...دورغ می گیوند. خودشان بکشند صد هزار بسیجی دستمال چی هم نم توانند جمع کنند. همه بسیجی ها برای گرفتن سهمیه و معافیت شش ماه و کسر سربازی و گرفتن کارت بسیجی و سهمیه دانشگاه یا از ترس اخراج به بسیج پیوستند
این رژیم اخوندی سفاک چنان در نزد مردم منفور است که بسیجی ها ریش هایشان میزنند بزدلند

نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه مسئولین سایت ایران گلوبال!
همانگونه که قبلا به شما یاد اوری کردم ، باز هم به شما گوشزد میکنم که توسط سازمان اطلاعات سپاه ، یکی از ویروس های مخرب و بدترین نوع ان .... در سایت شما فعال شده و جو ان را الوده کرده.
بدون شک این اولین ویروسی نیست که با «ایران دوستی دروغین» برخی از کاربران را به شک وتردید انداخته و فریب میدهد.
اگر دقت کرده باشید %70 مقالات و مطالب که توسط افراد ضد رژیم خونخوار اسلامی ایران (دمکرات، چپ،سلطنت طلب، ملی گرا و.....) در این سایت منتشر میشود، بی درنگ مورد حمله این ویروس قرار میگیرند.
لطفا از ابزارهای ضد ویروس قوی استفاده کنید، که از شر ویروسهای اطلاعاتی سپاه ....در اینده در امان باشیم.
از قبل سپاسگزارم.

نوشته شده توسط: Anonymous

خبر مهم تورکان آزربایجانی حتما بخوانید، |(( آموزش، دانشگاه و آگاهی‌ فرهنگی‌ ))) کامنت ۳۴، جمهوری آزربایجان، در اقتصاد رقابت پذیر، رتبه ۳۷ را کسب کرد، دقت ، دقت، امارات متحده عربی‌، رتبه ۱۶ را، بین کانادا و بلژیک کسب کرد، قطر ۱۸ و عربستان ۲۹، قزاقستان ۵۳، ترکیه ۵۵، ایران ۷۸، پاکستان، هم زبان‌های شاهنامه خوان‌ها ۱۲۲، تاجیکستان ۷۷ ( پیش برادران آریائی شاهنامه خانشان هستند ) و در آخر یمن با رتبه ۱۳۸ که جامعه شاهنامه خوان در آنجا مداخله کرده

نوشته شده توسط: Anonymous

فارسها اینهمه حزب ، سازمان دارند ولی اینطوری همدیگر را خراب نمی کنند. ولی شما افتادیت بجان هم و این به ضرر هر دوی شما است فدرالیستی یا اسقلال طلب هر کس نقش خود را بجلو ببرد . واقعان من تعجب کردم از برخورد شما از همدیگر.
هنوز راه درازی دارید

نوشته شده توسط: Anonymous

این جامعه شاهنامه خوان عقب مانده با آن جامعه شناسی‌ چلاقش فقط دو خروجی دارد، ایدئولوژی و ستایش مرگ / مرده گی‌، همه چیزش تقلیدی و ناقص است، انگار کودگی ناقصلخلقه به دنیا آمده و توان فرار از محدودیت ذهنی‌ و جسمیش را ندارد، تابوت ایدئولوژی با شعار‌های پوچ در مرداب گندیدهٔ مردگان اینها، سوار شانه‌‌های دانشگاهیان بردهٔ مدرکی‌ می‌‌شود که شاهکارشان لولیدن در آثار امثال نیچه است، و در این نیچه شدن و بازار نهیلیستی و خود فروشی‌ هر چه بیشتر نعره کشان شعار می‌‌دهند بیشتر خمینی را در ماه می‌‌بینند و هخا را پیام آور فرهنگ.

نوشته شده توسط: Anonymous

لوائی عزیز چرا دروغ هرچه خواندم نفهمیدم چه میخواهی بگوئی . بی زحمت با زبان ساده بنویس مانند اقای جداری .
اگر کسی نوشت انچه نوشته ای در ک کرده است بدون شک شوخی میکند . اگر نوشته برای من و ما پارسی زبانها است انرا هرچه ساده بنویسی بهتر است . میتوانی مقاله را نخست به ترکی و یا زبان امریگائی بنویسی و انرا به پارسی برگردانند و یا انرا به ویراستاران بدهی تا برای همگان قابل در ک باشد . من هیچ ایرادی ندارم که متفکرین مانند شما به زبان غربی بنویسند مانند کتاب شاه که نخست به انگلیسی بود و پارسی نویسی شد. امیدوارم همین مقاله را به انگلیسی و یا زبان مورد علاقه خودت برگردانی تا دیگر ان هم ا ز منظور نهفته در مقال بی بهره نشوند.
با ارادت و ارزوی کامیابی .

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت ساعت 22:25 از من نیست و کار آن جاعل است.

نوشته شده توسط: Anonymous

تنها از دست پروردگان فرقه رجوی، کارهایی مثل کامنت گذاشتن با اسامی دیگران بر می آید. ....

نوشته شده توسط: Anonymous

حالا مورچه چه باشد که بحث روی کله پاچه اش بشود.
تجزیه طلب دیگر خودش به نوشاه خودش فقط کمنت میگذارد.
مردم ایران گرفتار آخوند داعشی هستند و قبیله گرایان دنبال دعوا روی لحلف ملا.
این یعنی این گروه هم از مردم پرت افتاده اند و هم از اپوزیسیون.
اسامی هم یا عربی ارتجاعی سنی یا مغولی اسکیمویی شامانی.

نوشته شده توسط: یاسین اهوازی

اهمیت روشن شدن حقایق سیاسی و پرهیز از دروغ از اضول اساسی صداق عمل مبارزه سیاسی است، از سوی دیگر ، و خود را برتر سیاسی در یک منطقه اتنیکی دانستن، از اشتباهاتی است که بسیاری از احزاب تندرو و بدون شناخت اقلیم اهواز مرتکب میشوند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

موضوع «دگراندیشی » و « قربانی» شدن مشفق مسئله ی حال و آینده ی ما در عرصه « ادب و سیاست» است. گرچه اعدام و زندگی او به گذشته تعلق دارد. اما مشکل « حق تعیین سرنوشت»، چگونگی برخورد با « ترکیسم» ، « ایده ی چپ»، هنوز از دشواریهای مسایل ادب و سیاست فعالان آذربایجان است.

در زمان مشفق ( زمان لنین و استالین) نتوانستند حق تعیین سرنوشت را از راه « اتحاد یا جدایی داوطلبانه» حل کنند. و تز اتحاد اجباری و هژمونی حزب را پیش بردند.
چپ آن زمان ایده ی دموکراتیسم را از سوسیالیسم جدا کرد و عملا دور ریخت، در صورتیکه مبارزان اولیه خود را
« سوسیال-موکرات» مینامیدند. و حداقل دموکراتیسم ، در تئوری مورد توجه بود. آنرا از تئوری نیز کنار گذاشتند. و دیکتاتوری « حزب و دبیر کل» را پیشه کردند.
ایده ی « استقلال و ترکیسم و پان ترکیسم و اسلام سیاسی» در منطقه مطرح بود و احزاب و جریانهای سیاسی ، و حتی سیاسی-نظامی، و دولتها ، در این عرصه فعال بودند.
رخدادهای خشونت آمیز و کشتار نیز کم نبود. جنگ جهانی اول و ادامه ی عواقب دنباله دار آن ، تلاشی امپراتوری عثمانی و سرنگونی تزاریسم ، و انقلاب مشروطیت ایران ، قدرت گیری کوتاه مدت « جریان و حزب مساوات در باکو» ، ( حزب برابری و استقلال خواه و اسلامیست)- که کم و بیش به به پان اسلامیسم و پان ترکیسم گرایش داشت، محیط رشد نیافته ی سرمایه داری ، وجود جوامع عقب مانده ی سنتی و فئودالی و نیمه فئودالی ، مهر خود را بر دیدگاه « چپ ایده لو ژیک( مارکسیست-لنینست- استالینست)» و « راست پان ترکیست و اسلامیست و جدایی خواه» زده بود.
هر دو جریان « راست و چپ» به بیراهه رفتند و انسانهای بیشماری در این میان قربانی شدند که یکی از آنها مشفق شاعر بود.
مواضع درست در این شرایط : اتخاذ اتحاد داوطلبانه ؛ دمواکرتیسم ، اجرای آزادی و برابری و عدالت اجتماعی، تلرانس و تحمل عقاید مختلف، لغو اعدام و جدایی دین و مذهب از دولت و این چیزها بود.
شاید گفته شود این چیزها در آن شرایط به فکر کسی نمیرسید تا چه رسد به اجرای آنها.
آنچه شمردم ریشه در علوم اجتماعی-فلسفی-سیاسی دارند و بر خلاف تصور ساده نگرانه، درک و کشف و عمل به آنها از وظایف دوران بود که متأسفانه « اندیشه ی ایده لوژیک، دینی، و خصایل دیکتاتوری و قدرت طلبی ، منافع مادی لایه های اجتماعی و طبقات» مانع شندند و اداره ی امور جامعه به دست « مالکان و حاکمان برجان و مال و خاک و فرهنگ مردمان و زحمتکشان» افتاد و نه به دست خادمان مردم.

اساساً کسی یا هیچ گروهی نمیتواند « خادم مردم و زحمتکشان» باشد ، آنها باید « خودشان امورات خود را اداره کنند و خادم خود باشتند» . در همه ی نقاط کوچک و بزرگ جامعه ضرورت دارد اداره ی امور کارها به دست خود نهادهای مردمی و دموکراتیک باشد؛ و تا حد ممکن مستقیم توسط خود آنها اداره شوند. حتی دولت و واحدهای فدرال و خود مختار و غیره در جامعه.
اداره ی جامعه به دست خود مردم، با متد دموکراتیک ، با سیستم حاکمیت نهاد های دموکراتیک، که میتوانند شورا، انجمن، کانون، و غیره نامیده شوند.(نام مهم نیست عملکرد آنها تعیین کننده است). و نه « برگزیده ها» که به جلاد و مالک و حاکم و زالو تبدیل شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

از ترس اسرائیل و خامانه ای سانسور کردید وجود موشک های کروز قاره پیما خامانه ای را که با دقت کم ولی مجهز به سلاح های کشتار جمعی نیورک و سواحل پر جمعیت شرق امریکا می خواهند بزنند این تروریست های شیعه ولایی و ملخدان کره شمالی.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب لوایی انتظار دارم ظاهر شوید و به سوالات ما پاسخ دهید:
1. هدفتان از نبش قبر جامعه فارس چیست و از این کنکاش در جامعه دشمن دنبال چه چیزی هستید . بنظرم این همان راهی است که از زمان ستار خان شروع شده و ما را به اینجا رسانده.
2. آیا بهتر نیست این انرژی را برای اصلاح جامعه ترکهای ازربایجان جنوبی صرف کنید. الان جامعه ما با اینهمه ضرباتی که از فارسها خورده خسته بیمار و منحرف شده و نیاز به درمان دارد. بنظرتان وقت آن نیست که روغن چراغ ملت خود باشیم نه چراغ فارها
3. بنظر من به جای این مقاله می توانستید این مسئله را بررسی کنید که چه شد در همین مسئله حضور زوار آزربایجان در مکه عده ای به اصطلاح فعال ملی همه چیز را ول کردند و یقه اینها را چسبیدند که چرا به مملکت ارتجاعی سعودی رفتید. جالبه که اینها با فارسها و پان ایرانیستها هم نوا شدند و همان حرفی را میزدند که اقبالی و جویا و کرمی می زند. بنظرتان

اینها ناشی از همان پرورش انحرافی در نظام فارس نیست و راه اصلاح این انحرافات چیست؟!!
نوشته شده توسط: Anonymous

ایران موشک خا-55 را از اوکراین وارد کرد و با کمک کره شمالی که عملا ازمایشکگاه رژیم استبداد مذهبی است (دوستان ملخد و دوستان خداپرست ولایی) موشک های دوبرد کروز دارند می سازند با متور اوج. متور اوج تکنلوژی اش به رد هواپیما نیم خور. این متور توبوجت اوج با توان ده تن، سه برای موتور خا-55 توان خمل دارد. با موشک کروز قاره پیمای جدید برد موشک کروز رزیم تروریستی خامنه ای به سواحل شرق امریکا می رسد. سایت های تحت نفود رژیم خامنه ای مثل رایدو فردا جرات انتشار این حقیقت ندارند.
موتور توربوجت اوج، از کیفیت پایین است و عملا یک بار مصرف است و تنها کاربردش به رد موشک کروز قاره پیما
کلاهک های کشتار جمعی کلاهک اصلی موشک کروز نسل بعدی سومار است چون دقت کافی این موشک کروز قاره پیما ندارد و فقط به رد حمل کلاهک های کشتار جمعی می خورد.
اگر رغب دیر بجنبد بزودی وقایعی بدتر از یازده سپتامبر 2001 در انتظارش است.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-لوایی جان دست شمادردنکند.شماهمیشه بجای آب نفت درلانه مورچه های این ویرانه می ریزید.
کسانی که نمیتوانند،هرراازپرتشخیص دهند،ازروی غریضی وبیماری هیستیریکی خودکه دارند،شروع به متن نوشتن های پوچ میکنند.
دراصل این بیماری راحاکمان استعماری صدساله به روح طفلکان این ویرانه تزریق کرده اند.
این دوستان بجای اینکه فکرکنند وبه انتقادسالم بپردازند،شروع به تخلیه عقده های خودمیکنند.
تنقید علمی بسیارکارپسندیده است ؛اگرکسی برنوشته ویاعملی بنماید.خوب است.ولی مغلطه کاری توهین به شعوربشریت است.
این آقای موحدی چندین بارموضوع سال 88رامطرح کرده جواب شنیده است ،ولی چون ماموریت دارد،سعی میکند،نفرت پراکنی خودراادامه دهد.
من بااینکه ازاولین افرادی بودم که درتهران وقبل ازتجمع معترضین درپارک جهان کودک باتون خوده ویک هفته دردآن راداشتم وازپنج یاشش نفری بودم که درمیدان ونک راهپیمایی راراه انداختیم وهرروز

هم درراهپیمایی هاشرکت داشتم وساعت هاپس ازکتک خودن دوستان معترض گریه میکردم .
این آقای موحدی رامن هرچه بنامم کم گفته ام.ایشان دوست داردبهرشکلی به تورکان توهین کرده وخط فکر بیمارسازمان مجاهدین راپیش می برد.
من باخانواده خود بااینکه درسال 88شرکت فعال داشتم ؛وفکرمیکردم وهنوزفکرمیکنم مادرتمام حرکات مردمی ودموکراسی خواهی وعدالت ورفع تبعیض بایدفعال باشیم.هیچ هم عاشق چشم ابروی موسوی پان ایرانیست ویاکروبی نبودم وخاتمی ورفسنجانی واحمدی نژادرادرسطح رجوی وفرخ نگهداردانسته وفرقی برایم ندارند.
علت اصلی حرکت ملی آزربایجان ویاجنبش ملی تورکان آزربایجان درجغرافیای آزربایجان بسیارپسندیده ودرست بودوثابت کردکه فرقی برای آنها درتقسیم بندی فکری دوجناح نیست.
پس بشماهم اعلام میدارم که برای مافرقی بین شماموحدی وخط فکری شمابرای ماباخامنه ایی.خاتمی.موسوی.رفسنجانی وچپ های تمامیت خواه نیست.
مااگردرهرنقطه ایی حرکتی میکنیم تنهابخاطرمنافع تورکان ایران وآزربایجان ودیگرملل داخل بخاطرآرمانمان می باشد.
برای آخرین بارخدمتت عارض شوم که خواسته های ماباخواسته های تمامیت خواه درمرحله کنونی فرق اساسی است.
شمامقاله آقای لوایی رانخوانده شروع به هتاکی میکنی.آقای لوایی نوشته که اساس این خانه بایدبهم بریزدوازنوع ساخته شود.
حال شماهرجوردوست داری تفصیرکن.یاتجزیه.یافدرال .
رفع تبعیض ازملل داخلی آنهم نه آنکه مهندسین اش فارس هاباشندخواست ماست..دیگردوران توهم وشعارتمام شده است.به سازمانهای تمامیت خواه مرکزگراهم اعتمادی نیست.
این راهم بدانید که تعیین کننده سرنوشت ایران ماخواهیم بود،اگرعاقلی کنیداین رابایددرک کنید.
هیچ دولتی توان یارایی باماراندارد.مادیگرباطناب هیچ سازمان وگروهک وحزبی واردچاه جمکرانی نمیشویم.
ماخودایجادکننده چاه های بدترازجمکران خواهیم بود.اگرخواستی به چاه ماهم فکرکن شایدکه دوای دردشماآنجاباشد.یاشاسون آقای لوایی.