Skip to main content

● جهان

نیک جعفرزاده
اَردَبیل (پارسی باستان: آرتاویل) یکی از شهرهای ایران و مرکز استان اردبیل در شمال غربی کشور است. اردبیل یکی از پرآوازه‌ترین نقاط این سرزمین جاویدان است که در میهن عزیزمان ایران واقع شده، امّا در طول تاریخ بسیار طولانی خود، غالبا در مرکز دایرۀ سیاست و اقتصاد روز کشور قرار داشته و دفعات متعدّد حتّی مسیر تاریخ ایران را دگرگون ساخته است.
امین موحدی
حرکت ملی‌ آذربایجان به چنان مرحله‌ای رسیده است که بدون احساس خطر و بدون توجه به تخریب و توهین مغرضانه و شیپورهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی،درهای خود را به روی همه فرزندان خود گشوده تا هر آنکه میتواند منشأ خدمت گردد در آن حضور يابد و صد البته هر آنکس که به نیت تخریب و صدمه وارد حرکت ملی‌ آذربايجان شود ،غیر از تخریب خود قادر به زدن کوچکترین ضربه‌ای به حرکت ملی‌ آذربایجان نخواهد شد چرا که میلیونها آذربایجانی ناظر و حاضر در صحنه ،خود نسبت به پالایش حرکت ملی‌ آذربایجان اقدام خواهند نمود .
محمدرضا لوایی
خیلی وقت است که دیگر مردم آذربایجان به گزینۀ دیگر می اندیشند. و آن اینکه، " آذربایجان سر خودش است ". در دهه های اخیر مکتبی در آذربایجان شکل گرفته که به لحاظ پویایی و مانایی بی نظیرترین تصویر هویت جویی می باشد. مکتبی که در سیاست و فرهنگ قابلیت های فراوانی را از خود نشان داده است. پروفسور محمد تقی زهتابی با به راه انداختن کلاسهای آموزشی زبان و تاریخ و نگاشتن کتابهای علمی نسل جدید را به سمت کوهستان ادب و فرهنگ هدایت کرد و بر تقویت " گونئی مکتبی " – مکتب جنوب – گماشت.
یونس شاملی
درباره مطالبه رفراندوم و نقد نوشتهء دوم اژدر بهنام
آقای اژدر بهنام طی نوشته ایی تحت عنوان "تعصب کور در نقد" مسائلی را نسبت به مقاله انتقادی من به نوشته قبلی ایشان تحریر کرده اند. من سعی خواهم کرد بصورت خلاصه و برای روشن شدن اصل مسئله به چند مورد از نوشته آقای بهنام بپردازم.

آ. ائلیار
من میپذیرم که بسیاری از مطالب و راحلها در آینه سایت « مبتذل» اند. نه تنها در مورد مسئله ملی بل درپیرامون مسایل غیر ملی هم همینطور است. اما این واقعیت وجود مسایل ماست. روش ما آنست که این چهره و کیفیت آنچنان که هست، در معرض دید خواننده قرار بگیرد.
کار خواننده است که روی مسئله فکر کند، کار روشنگر است که در این رابطه اندیشه ارائه بدهد. مسئله را سایت به ابتذال* نکشیده است. بل گوهر و کیفیت خود مسئله با توجه به «سطح پایین فکر» در آن « مبتذل» شده است. روش و کار سایت نشان دادن این ابتذال است.
اژدر بهنام
ایران سرزمینی است چند ملیتی. من بر حسب تصادف در کشوری به نام ایران، در استانی به نام آذربایجان غربی و در شهری به نام اورمیه و در خانواده‌ای نسبتا فقیر به دنیا آمده‌ام. زبان مادری من ترکی آذربایجانی است. هیچکدام از اینها نه مایه افتخار من است و نه مایه شرمگینی‌ام. من در درجه اول خود را یک انسان می‌دانم. تئوری نژادها را قبول ندارم و استناد به تبار و قوم و قبیله را نیز شایسته دنیای متمدن امروزی نمی‌دانم.
یونس شاملی
نگاهی به نوشته اژدر بهنام/آقای اژدر بهنام طی نوشته ایی تحت عنوان "استقلال آذربایجان خواست مردم یا چند گروه سیاسی؟" درخواست تشکلهای سیاسی برای رفراندوم در آذربایجان جنوبی را که طی نامه ایی به رئیس سازمان ملل، آقای بانکی مون ارسال شده است را مورد نقد قرار داده است. این نوشتهء آقای اژدر بهنام دارای نارسایی های بسیار جدی در نوع نگاه به مسئله رفراندوم در آذربایجان جنوبی است. من تنها تیتر این نوشته را در برخورد با متن نامه به بانکی مون را مورد بررسی قراد دهم و به ماهیت رفتاری آقای بهنام با...
امیرحسین موحدی
تقاضا برای مراجعه به افکار عمومی‌ ؛ همیشه یک ارزش محسوب میشود، شگفتی ما در این‌روزها در این است که چگونه برخی‌ از کسانی‌ که خود را روشنفکر میدانند از طرح نامه احزاب آذربایجان به بان کی‌ مون بر آشفته شده و اصرار بر کتمان این حقیقت دارند که ملت آذربایجان حق دارد برای تعیین سرنوشت خود در یک رفراندوم شرکت کند،حقیقت این است که حاشیه روی ،سانسور و فرافکنی جز فریب خود نتیجه دیگری ندارد. بیداری ملی‌ در آذربایجان حقیقتی است که دیر یا زود دیرباورترین انسانها را نیز به تمکین و خواهد داشت.
● احزاب و سازمانهای و نخبگان سیاسی زن و مرد کُرد باید همچنان با عزمی راسخ تر، با درایت و شناخت عمیق و با برنامه های درازمدت و فراگیر و با استراتژی های فرامنطقه ای و فرا قومی خود را در محور ایرانیّت و در مرکز تصمیم گیریهای سیاسی کلان ایران و منطقه و حتّی خاورمیانه قرار دهند، اگر آنها در این راستا حرکت کنند بدون شک از پشتیبانی صد در صد ما مانند گذشته برخوردار خواهند بود و روز بروز بر تعدادِ پشتیبانی آنها از سوی طبقات مختلف ایرانیان راستین، بویژه از سوی مردمان ماد و پارسی...
علی قره جه لو
موضوع تجزیه طلبی را دستگاه های تبلیغاتی رژیم پهلوی و شبکه های خارجی فعال حامی رژیم در ایران آگاهانه و با هدف های معینی در بوق دمیدند. چرا؟ برای این که با این تبلیغات (انگ) می خواستند، تاثیر سیاسی- اجتماعی و آزادیخواهانه مبارزه ملی مردم آذربایجان برای آزادی و عدالت و برابر حقوقی ملی آنها را در نزد خلق های ایران و منطقه خنثی کرده و عکس العمل مخالف آنها را در مقابل "تجزیه" ایران برانگیزند.
اژدر بهنام
تلاش ما باید در جهت به رسمیت شناختن هم و پذیرش آنچه که هستیم و زندگی بدون تبعیض و ستم و با احترام به هم باشیم.من جدایی را به ضرر ملیونها مردم ایران و بخشِ خواستار جدایی می‌دانم و فکر می‌کنم که استفاده از این حق در وضعیت فعلی، مردم آن بخش را نه به سعادت و رفاه، بلکه به بدبختی و فقر و آشوب می‌کشاند و با توجه به عدم پختگی گفتمان جدایی و استقلال در ایران و عدم درکی روشن از آن و در نبود رژیمی دمکراتیک، تنها راه به جنگ و کشتار خواهد برد...
ناصر ایرانپور
گفته‌می‌شود که‌کردستان در ایران "حق ویژه"‌می‌خواهد. این مغلطه‌ای بیش نیست؛ آنچه‌کردستان می‌خواهد برچیدن امتیازات ویژه‌است از بخشی از مردم ایران و رفع ستم ویژه‌[مضاعف] از بخشی دیگر. آری، آنچه‌کردستان برای کل ایران می‌گوید یک طرح پیشنهادی است، اما همانطور که‌ آنچه‌دیگران نیز می‌گویند چیزی فراتر از طرحهای پیشنهادی نیستند. و اما آنچه‌احزاب کردستان برای کردستان مطالبه‌می‌کنند، چیزی بسیار فراتر از طرحی صرفا پیشنهادی است، بازتاب آمال مردم به‌شکل برنامه‌ای منسجم است...
امیرحسین موحدی
در یک اقدام بی‌ سابقه گروههای سیاسی آذربایجانی نامه مهمی خطاب به دبیر کّل سازمان ملل متحد نوشته و بر اساس مصوبهٔ ۲۲۰۰ - ۱۹۶۶ این سازمان خواستار برگزاری رفراندوم در اراضی‌ آذربایجان برای استقلال از ایران شدند این نامه و مفاد و مطالبات آن کاملا حقوق و در چهار چوب قوانین بین المللی میباشد
کشوری با وسعت ایران با کثرت ملی و تنوع فرهنگی چنان زیاد، حقیقتا" باید سیستمی متناسب با آن داشته باشد. از زاویه حقوق شهروندی، از زاویه کثرت ملی و تحقق مطالبات ملیتها، از زاویه رفع تبعیض و ستم ملی، با دید حقوق بشری، با دید اخلاقی و... با هر چشمی به قضیه نگاه بکنیم، می بینیم که کشور ما، مردمان ساکن در آن نیازمند یک سیستم متنوع سیاسی هستند. من این سیستم را سیستم فدراتیو می دانم. ممکن هست من شکل ویژه ای از فدرالیسم را ترجیح بدهم، می شود سر آن بحث و تبادل نظر کرد.
متاسفانه در خارج از کشور از طرف دیاسپورا (آذربایجان جنوبی) اقداماتی که توان معرفی هنرمندان در خارج را داشته باشد یا صورت نگرفته و یا اصلا امکانش وجود ندارد. کارهای من در خارج یا با کمک دوستان موسیقیدان از آذربایجان شمالی و یا با تلاش خودم اجرا شده است. با وجود این که خودم سالها سابقه ارگانیزر موسیقی بودن دارم اما قبل از هر چیز خود را آهنگساز می بینم و دوست دارم با نوشتن موسیقی سروکار داشته باشم
سحر تورانلی
ومیت های موجودبه عنوان گروه های قومی علاوه برحقوق شهروندی دارای حقوق گروهی نیزهستند که این حقوق قومی ملی نامیده می شود.
منشورسازمان ملل ودیگرنهاد های وابسته به آن به صراحت به این حقوق اشاره کرده اند. دراین بیانیه ویژه جمع عمومی سازمان ملل است که در دسامبر1992 صادرگردیده.
اسد سیف
شهرزادنیوز:انسان‌ها را می توان کشت، نسلی را نابود کرد و خلقی را از ادامه هستی بازداشت. نسل‌کُشی (Genicide) سنتی کهن است که اکنون نیز وجود دارد.
کشتن یک نسل، کشتن یک فرهنگ هم هست، کشتن زبان او نیز. می تواند هم‌زمان صورت گیرد و یا جدا از هم. آن قدرتِ خودکامه‌ای که نتواند نسلی را براندازد، فرهنگ و زبان‌اش را نشانه می گیرد.
سیدجعفر پیشه وری
روز ۱۹ شهریور سال ۱۳۲۴، یک هفته پس از انتشار بیانیه معروف ۱۲ شهریور و اعلام تشکیل حزب (فرقه) دموکرات آذربایجان، سید جعفر پیشه وری در سالن تئاتر شیر و خورشید تبریز[۱] درباره تاسیس حزب و شعارها و اهداف عمومی آن به مدت یک و نیم ساعت برایحاضرین سخنرانی کرد. خلاصه این سخنرانی در شش شماره متوالی روزنامه آذربایجان ـ ارگان فرقه- تحت عنوان «آقای پیشه ورینین نطقینین مختصری» ( خلاصه سخنرانی آقای پیشه وری) به چاپ رسید.
حسن جداری
آیا چنین روز سیاهی در تاریخ معاصر ایران که زنده کننده خاطره شوم شمه ای از جنایات رژیم ضد مردمی پهلوی علیه توده های محروم و بپاخاسته میباشد، روز نجات آذربایجان است یا روز مصیبت و بلا وستمدیدگی توده های محروم و عصیان طلب این سر زمین مغرور و حماسه آفرین؟ امروز پس از ۶۶ سال که از هجوم دد منشانه ارتش ارتجاعی شاه به آذربایجان میگذرد،باید به مرتجعین فرومایه ای که هنوز این روز شوم در تاریخ مبارزات حق طلبانه خلق های تحت ستم ایران را به دروغ روز نجات آذربایجان نامیده و مذبوحانه میکوشند بر روی م
سیروس مددی
اختلاف نظر پیرامون نهضت دمکراتیک مردم آذربایجان در سال‌های ۲۴ و ۲۵ از یک نظر کاملاً طبیعی است. درباره کلیه جنبش‌ها و تحولات اجتماعی چنین اختلاف نظرهایی – که از منافع، وابستگی‌ها و جهان‌نگری‌های گوناگون سرچشمه می‌گیرند – وجود دارد. بالطبع هر اندازه که این جنبش‌ها به روزگار ما نزدیک‌تر باشند، این اختلاف نظرها بیشتر از آنکه بر سر «گذشته» باشند، بیانگر اختلاف بر سر «آینده»اند. نهضت ۲۱ آذر نیز از این قاعده مستثنی نیست.
بابک امیرخسروی
توضیح: طرح زیربرمبنای سندی تنظیم شده است که در۱۳۷۱سالِ دررابطه با مبحث ملی درایران به سومین کنگره حزب دموکراتیک مردم ایران، درقالب یک سند- قطعنامه، پیشنهاد کرده بودم؛ که مورد تصویب قرارگرفت. امیدوارم به عنوان مشارکت دربحثی که هم اکنون درمیان نیروهای مختلف سیاسی جریان دارد، مفید باشد. پس زمینه هایِ نظریِ طرحی راکه ازنظرمی گذرانید، طّی چندین مقاله، تا حدّی پرورانده ام. این مقاله ها درهفته هایِ اخیر، درسایت های مختلف منتشرشده ودراختیارعلاقه مندان قرارگرفته است.
گلمراد مرادی
ما همه درباره ماده 4 بند 1 تا 5 اعلامیه حقوق اقلیتهای ملی ومذهبی سازمان ملل متحد آگاهی داریم و آرزوی ما تحقق بخشیدن به محتوای این اعلامیه در همه کشورهای چند ملیتی است. همانگونه که در کشور سویس تحقق یافته است. در این کشور فدرال چهار ملیت آلمانی، فرانسوی، ایتالیائی و رتو رمانی در زیر چتر یک سیستم فدرالی و دمکرتیک باهم زندگی می کنند و بندرت افراد ملتی زبان افراد ملت دیگر را یاد گرفته است.
باخیش سببی
بزرگترین عملیات طرح ریزی شده معتقدین به گرگ خاکستری، قتل عام مردم ماراش در ۱۹ دسامبر سال ۱۹۷۸ بود.
ماراش شهری که بیشترین علویان را در خود جای داده است درماه آوریل پیشوای مذهبی خود را توسط ماشین ترور گرگهای خاکستری از دست داد و بعد از این تروربود که فضای شهر را از حالت عادی خود خارج کردند. کسانی که خود را مامور آمار و بعضا پست و تلگراف معرفی می کردند به محلات اکثرا علوی نشین و چپگرا رفته و با عنوان نوعی آمار گیری، در خانه های علویان و چپگرا ها با رنگ قرمز علامت گذاری کردند تا...
یدالله کنعانی (نمینلی)
ما در كشوری بنام ایران زندگی می كنیم، كه حاكمیتی بمراتب مرتجع دارد. این دولت نه تنها آذربایجان، بلكه تاروپود جامعه ایران را نیز تسخیر كرده است. چطور حركت ملی آذربایجان بدون پشتیبانی نیروهای دیگر جامعه ایران می تواند احقاق حق نماید؟ مگر جنبش ملی آذربایجان خواهان تضعیف این دولت بغایت مرتجع مركزگرا نیست؟ مگر ما می توانیم بدون پشتیبانی نیروهای مترقی دیگر جامعه به خواسته هایمان برسیم؟
یاشار گولشن
اصلا فرض کنیم آقای مهران بهاری تقیه کرده و با چشم پوشی موقتی از دشمنی خود با هر آنچه نشانی از آذربایجان و آذربایجانی دارد، و در جهت ماموریت خود برای رو در رو قراردادن ترکها و فارسها، آن ایراد را به آقای قره جه لو گرفته است، در این حال نیز این سوال سر جایش میماند که جدا از قصد و غرض آقای بهاری، پس آذربایجان دوستی آقای قره جه لو کجا رفته بود که ایران را به آذربایجان ترجیح داده و تازه وقتی دراین مورد نیز تذکر میگیرد بجای اذعان به اشتباه، کار خود را توجیه هم میکند.
باخیش سببی
گرگ های خاکستری چه کسانی هستند؟ نمود واقعی و عینی آنها خارج از آنچه که بصورت داستان در افسانه ها آمده، در کجا تبلور یافته است؟ ساختار فکری آنان چیست؟ و از خود چه تاریخچه ای را به یادگار گذاشته اند؟ این نوشته کوشش دارد حقایقی از عملکرد گرگان خاکستری در تاریخ ترکیه را به آگاهی خوانندگان برساند. ...
هرچند جنبش ملي آذربايجان تاريخي كهن دارد و دستاوردهاي آن محصول زحمات قلمي و قدمي شمار بسيار و طيف پر تنوعي از فرزندان ملت است، ما نيز مثل بسياري كه كاري نو در اين راه كوبيده شده آغاز كرده­ايم، معتقد به بي عيب نبودن اسناد و اقدامات عملي­مان نيستيم. از اين رو تاكنون در طي هفت ماه مباحثات پرثمر، از مراجعه به هيچ دوست و هيچ شخصيت ملي آذربايجان كه اميد كمك آنها ميرفت، خودداري نكرده­ايم.
محمود جوشقون
چرا حتی آنهائی که فکر می کنند شعور ملی بالائی دارند و برای تحقق مطالبات ملی فعالند، به سختی می توانند همدیگر را حتی در سطح شرکت در یک جلسه و تبادل نظر پیرامون موضوعی که ظاهرا اشتراک نظر دارند، یعنی مسئله ملی، تحمل کنند؟ و در حالیکه تمام تشکلات سیاسی منسوب به ملیت ها که اکثریت جامعه ایران را تشکیل می دهند، فدرالیزم و حتی استقلال می خواهند، چرا هنوز بخش عمده ائی از جامعه در مقابل این خواست مقاومت می کند؟
آ. ائلیار
جدایی خواهی یک حق است و باید آزاد و محترم شمرده شود. اما اقدام به جنگ و درگیری و دشمنی و نفرت ورزی نادرست و ضد انسانی ست و نمیتوان با این مسایل موافقت کرد. استقلال یا جدایی بعد از استقرار نظام دموکراتیک غیر متمرکز -در دموکراسی- از راه تعیین حق اتحاد یا جدایی- حق تعیین سرنوشت- میتواند مطرح شود. و در صورت نقض شدن حقوق اساسی ملیتی- از سوی حکومت وقت - میتواند مسالمت آمیزعملی گردد.
در شرایط عدم وجود نظام دموکراتیک غیر متمرکز، جدایی خواهی از جنگ تفکیک ناپذیر است.
امیرحسین موحدی
آذربایجان از سوز سرما و بیداد رژیم بخود می‌‌پیچد؛ کودکان در مناطق زلزله زده، در مقابل چشمان اپوزسیون غافلی که هر روز نشستی در هتلهای مجلل اروپا برگزار میکنند؛ بر خود میلرزند.اپوزسیونی که در آرزوی رهبری هستند! و اگرچه آرزو بر جوانان عیب نیست ولی‌ برای این پیرزنان و پیرمردانی که عامدانه از کنار رنجهای ملت آذربایجان گذشتند نه تنها عیب بلکه جرمیست نابخشودنی؛آری آنها شریک جنایاتی هستند که امروز رژیم بر آذربایجان روا میدارد
سیدجعفر پیشه وری
اکنون ایران باید کشور به تمام معنی دموکراتیکی شود و این رژیم [دموکراسی] بدون جنگ و خونریزی در سرتاسر ایران عملی گردد. ما اکنون در کنار حفظ آزادی داخلی و ملی خود به سوی این هدف حرکت می‌کنیم. ما برای ماندن در داخل ایران و شریک بودن در سرنوشت ملت ایران هزاران دلیل و برهان در دست داریم. خاطر ترک‌ها و سایر دایه‌های مهربان‌تر از مادر جمع باشد. آذربایجان هرگز به فکر جدا شدن از ایران نبوده و نخواهد بود. ولی [امور] خودش را خود اداره خواهد کرد.
لیدا افشار
آقاي آ . ائليار در پايان نظر خود مي پرسد : پس میتوان گفت: « اداره آذربایجان غربی هم میتواند توسط همه ملیتهای ساکن در آنجا "مستقل" اداره شود » مثلاً «ایالت خود مختار آذربایجان غربی» . مهم «استقلال و خود مختاری» آن است. دارای حقوقی باشد که همه امور خود را مستقل مانند دیگر ایالتها اداره کند. خوب نظرتان چیست؟ مسئله اختلاف ارضی - اینجا حل میشود یا نه؟

کامنت های جالب و خواندنی
**به من بگویید و بنویسید که آیا شما هم به ملت بودن آذربایجان اعتراف میکنید؟! به داشتن زبان ترکی و به حق جدا شدن یا ماندن بر اساس همه پرسی و رفراندوم برای استقلال یا فدرال ؟! این حد و مرز ماست منتظر دیدگاه و جواب شما به 3 مورد فوق به صورت شفاف هستم شاید شما هم جزو چپ مترقی و راستین باشید ؟!
** چپ گراها همگی یک گروه با دیدگاه یکسان نیستند. برای نمونه بسیاری از چپ گراها مارکسیست نیستند و اندیشه های کارل هاینریش مارکس فیلسوف نامدار آلمانی را نمی پذیرند.
آ. ائلیار
مسئله «اختلاف ارضی» یک مسئله کوچک و فرعی ست که از سوی «ناسیونالیسم افراطی» هر دو مردم - بعلاوه آتش افروزی « عوامل حکومت» عمده نشان داده میشود. برای اینکه مشکل عمده فراموش بشود. مسایل عمده در منطقه برای هر دو ملیت رفع دیکتاتوری حکومت - مبارزه ی مشترک- حفظ زندگی مسالمت آمیز و دوستی و برادری- ایجاد فضای دموکراتیک است.تا این اهداف تحقق نیافته تعیین تکلیف مسئله ارضی - دانسته یا ندانسته- حرکت در جهت اهداف حکومت است.
آ. ائلیار
تمامیت ارضی خطوط سیاسی هستند . در مقابل تجاوز کشورهای خارجی باید حفظ بشوند- با تکیه به مردم و نه به حکومت دیکتاتوری . این خطوط در برابر ملیتهای داخل وقتی مصونیت دارند که داوطلبانه انتخاب شده باشند- و حقوق همه جانبه آنان جهت سعادتمند زیستن - مورد تجاوز قرار نگیرد - در حالت وجود عدم «انتخاب»- کشتار و شکنجه و زندان به خاطر ستم ملی و تبعیض و غیره - هر ملیتی میتواند از حق « انتخاب» خود برای با هم زیستن یا نزیستن استفاده کند. و آزادی مردم در رابطه با این «حق انتخاب» باید حفظ بشود.