Skip to main content

ادامه ... لکه دار شدن پاکی و

ادامه ... لکه دار شدن پاکی و
Anonymous

ادامه ... لکه دار شدن پاکی و یکدستی "نژاد" است. ایشان تهمینه را یک ترک و همقبیله خود می داند که با بارگرفتن آگاهانه از قبیله دشمن، خون پاک قبیله را آلوده است. ولی با قبیله خودی نمی شود از در جنگ درآمد، زیرا "خودی" در تفکر عشیره ای هرگز مقصر نیست. بنابرین لبه تیز حمله متوجه قبیله دشمن می شود، که بزعم آقای لوایی بزور و عنف به زن پاکدامن "خودی" تجاوز کرده و "تخمریزی" نموده است. آقای لوایی در چارچوب این اسطوره سرگذشت هویتی خودش را هم بازمی یابد، زیرا او هویت خود را هم که بزعم او همچون تهمینه "پاک و بیگناه" است، یک هویت تجاوزشده می داند. تجاوزی که بدست "شوینیسم فارس" انجام شده که در هیبت رستم ظاهر می شود. در عالم واقع نیز داستان بر همین منوال است: "تجاوز" رستم به تهمینه همانقدر راست است که "ستم ملی" فارسها به ترکها.