Skip to main content

آری ما، با بسیج معتبرترین

آری ما، با بسیج معتبرترین
Anonymous

آری ما، با بسیج معتبرترین حقوقدانان ایرانی خودمان، و مشهورترین اساتید حقوق ملل و بین الملل و حقوق انساندوستانه، و هواداران بی بدیل این شورا و سازمان، و هزاران وکیل و حقوقدان در منطقه و دنیا، و بالاترین مقامات پارلمانی و سیاسی جهان، و حتی اعضایی از رهبری آمریکا، که پارالل و همطراز مقامات و رهبران کنونی در ایالت متحده آمریکا بوده و هستند، این سد سدید حقوقی – سیاسی- اپیزمنتی را برای همیشه نابود کردیم. متعاقب آن حکمی از سازمان ملل گرفتیم که توی دهن بخش دیگرهمین یو ان، یعنی یونامی، میزد. طبق دو حکم این مرجع سازمان ملل، يعني گروه كار بازداشتهاي خودسرانه ملل متحد، ليبرتي به عنوان يك زندان معرفي گردید. باشد تا بعدها این پرونده راهم در نزد عدالت قطره يي جهانی دنبال کنیم. همان قطره يي که مسعود رجوی عزیز و گرامی مان از آن همیشه یاد میکند.

حالا این طرفه را بشنوید که این عضو مستعفی، با کمال تعجب، این روزها به ما خرده میگیرد که چرا تنها! به سراغ خارجی ها رفته ایم و ایران و ایرانی را مثلاً فراموش کردیم....! بقول لرها "جفتم ودار!"( عجب مصیبتی است!)؛ ما با بسیج هزاران هزار سیاستمدار، پارلمانتر و وکیل و حقوقدان و کشیش و مقام مذهبی و ملی و اجتماعی و هنری و دانشجو و زن ومرد در جهان و هزاران هزار ایرانی میهن دوست و آزادیخواه از همه اقشار و پیشه ها و ریشه ها، این دو کارزار بسیار تعیین کننده را پیش بردیم و موفق شدیم. با کمال افتخار و قدردانی همینجا بگویم که در تمام این کارزار، هزاران ایرانی وطندوست و آزادیخواه و هوادار فداکار و مبارز، پشتیبان و پشت جبهه این کارزار بسیار خطیر بودند. خود آقای قصیم، قبل از استعفا و ندامت و پوزشها، تمام روح و روانشان، مثل بقیه ما، سرشاراز تحسین و تمجید و شور و سرور برای این پیروزیهای تاریخی بود. اما اکنون، در جایی دیدم که این عضو مستعفی این پیروزیها را به سخره هم میگیرد. به نوشته 29 ژوئیه شان مراجعه کنید. گویا- زبانم لال "کارگردان" ایشان وآن کس ومحفلی که ایشان را سوار آن مینی بوس اپوزیسیون علیه اپوزیسیون کرد- انتظارات بیشتری از وی دارند. شاید بیانات اولیه ایشان، در باره شورا و مقاومت را غیرکافی و مدره و مماشات گرانه تلقی کرده اند!. شما روند آن دلسوزیهای اولیه را بینید، و قسم حضرت عباس خوردن؛ که این استعفا تنها برای پیشبرد و صلاحدید بوده است، با بیاناتی که کم کم دارد غلظت اش در آن سوی دریای خون- وجهه يي پسندیده تر پیدا میکند. حالا چه بخواهیم و چه نخواهیم اینها آب در آسیاب تبلیغاتی گشتاپوی سلطان- ولی خامنه ای ریختن است وصد البته توهين به سوابق سیاسی و فکری خود ایشان، هر آینه اگر در هویت مالک آسیاب کوچکترین شکی را بخواهد به ما القا کند. پیچیدن این اکت و تبلیغ سراسر ضد مقاومت سازمانیافته، و بریکارد و سنگرنشین، با جملاتی کلی و لفاظیهایی مانند؛«هدف و محتوای همبستگی ملی است»( پنجه را بازکرد و گفت وجب)، یا«....ادامه مبارزه تصحیح شده....»! فقط برای زرورق پیچی ساندویج قال گذاشتن و در رفتن و به محفل اضداد مقاومت ودشمنان سیاوشگرد پیوستن است. حالا با چه تصوری و برای چه چیز بهتری و در کنار کدام مبارزه جدی تر و سخت کوش تری، یا اصولاً چه هدفی؟ که لابد، خودش باید بهتر بداند. ما درون را بنگریم و حال را نی برون را بنگریم و قال را.