Skip to main content

آنان که خود در جهان غرب

آنان که خود در جهان غرب
Anonymous

آنان که خود در جهان غرب آزادشده زندگی میکنند، اما به ما ایراد میگیرند که چرا جنگ ضد میهنی خمینی برای "فتح قدس از راه کربلا" وپروژه دوزخی تشکیل حکومت اسلامی در عراق و مصرو اردن و همه جا را- توسط ارتش آزادیبخش ملی ایران و با فروریختن زهر آتش بس به حلقوم نامبارک خمینی به پایان بردیم. ما که نگذاشتیم که پنچ سال دیگر-

عداز امضای طرح صلح بین مسؤل شورای ملی مقاومت و دولت وقت عراق- که هزاران شخصیت جهانی- که کتابش الان جلوی من است- آنرا حمایت وتحسین کردند-،این جنگ ایرانسوزادامه یابد. اجازه ندادیم که خمینی و خامنه ای و رفسنجانی و خاتمی ودیگران - که آقا زاده هاشان در خارجه درس خوانده یا در ایران غنی سازی مالی میکردند- چندین هزار جوان ایرانی و شهر و دیار ایران را به نابودی بیشتر بکشانند. ناگفته نماند که خود من، در بحثهای بسیار گسترده و متعددی که با سیاستمداران و روزنامه نگاران و روشنفکران و حتی مردم عادی و درو همسایه دارم- ، به اروپاییان این حقایق تلخ را بازگومیکنم. تا بدانند که بخش بسیار اندکی از این میلیونها پناهنده شریف ایرانی- با اسف – خواسته و یا نخواسته (که مهم نیست این ظرف محتواست)، و مستقیم و یا غیر مستقیم ، به بوق تبلیغاتی گشتاپوی فاشیسم آخوندی تبدیل شده اند. میگویم ببینید که این نمک ایران و جهان نشناسان وحرام لقمه گان(بقول هندی ها حرام خوران) –، که خوشبختانه تعدادشان در همین نوع مینی بوس ها جا میگیرند- در مقابل هزاران هزار پناهنده وطندوست و آزادیخواه و مبارز و مقاوم و هشتاد میلیون ایرانی در بند فاشیسم مذهبی، چه میکنند.

باری، در سومین سفر خانم مریم رجوی به نروژ، هنگامی که بخش کوچکی از این برچسب زنی ها و شیطان سازیها را – آن هم از زبان خبرنگار مهمترین روزنامه آن کشور شنید- ، زنده یاد گونار سونسه بو، قهرمان بزرگ جنگ مسلحانه با قوای اشغالگر هیتلر- و دارنده بالاترین نشان تاریخ این کشور- در پاسخ خبرنگار گفت: این حرفها برای من خیلی آشناست. گشتاپوی هیتلر و عده يي از عوامل خواسته یا ناخواسته کمک کننده اش، عینا ًهمین صفات زشت را به ما میدادند. ما هم آن روز برای اینها خائن و تروریست و دیکتاتور و شکنجه گر و چنین وچنان بودیم. آنان از کنار گودچه نسخه ها که نمی پیچیدند وسرزنشها که نمیکردند. حتی میگفتند خودشان گول خورده اند ولی رهبرانشان چنین وچنان هستند و باید ولشان کنند! بعد رویش را از روزنامه نگار به طرف خانم رجوی برگرداند و گفت " بلی! میفرمودید...."

آن خانم روزنامه نگار، فردای آن روز تصویر بزرگی از این ملاقات تاریخی را چاپ وفشرده يي از سخنان گونار بزرگ را نوشت. محل این ملاقات، موزة تاریخی مقاومت علیه فاشیسم و نازیسم بود. باشد که ملت ایران نیز در فردای آزادی ایران زمین، تجربیات تلخ و شیرین تاریخی مقاومت بی امان خود علیه حکومت جهل وستم آخوند خونریز وایران سوز را، با دیگر ملتهای جهان در میان بگذارد. به ویژه داستانهای تلخ این سنگ اندازان خود حق به جانب بین را، که در زمین سخت مبارزه، واز طولانی شدن نفس گیر مقاومت، خسته شدن و بریدن و بی عملی و وادادن و پيوستن يا دست كم همراهي با دشمن را، با زرورق لفاظی و صغری کبری چینی، نه تنها توجیه میکنند بلکه از همه طلبکارتر هم هستند. لرها میگویند: " فرمونی به و تملی، هزارنسیت بشنو" از تنبلی چیزی بخواه

تا هزار نصیحت بشنوی!

پرویزخزایی - هشتم اوت 2013، کافه گراند- اسلو