Skip to main content

آقای رازی شما که از یک کامنت

آقای رازی شما که از یک کامنت
Anonymous

آقای رازی شما که از یک کامنت نویس در پای یک مقاله درخواست سند می کنید آیا تا به حال از کل مجموعه فرهنگی و آنوزشی ایران و اپوزیسیون در مورد بیت معروف ×بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی× هم سوال کرده اید که در کدام نسخه شاهنامه است؟ آیا کلیه کسانی که این بیت را می خوانند و کلیه دست اندر کاران آموزشی که این بیت را زیر عکس فردوسی و پشت جلد کتابهای مدرسه چاپ کرده اند و کلیه دست اندرکاران تلویزیونی که هر بار اسم فردوسی را می آورند آن بیت را هم می خوانند یا کلیه کسانی که از میدان فردوسی رد می شوند و آن بیت را زیر مجسمه فزدوسی می بینند را هم دارای فرهنگ عشیره ای می دانید؟

اصولا نقطه مقابل رفتار عشیره ای، رفتار شهری می باشد که نیازی به توضیح مفصل آن در این مقال نیست. ولی پس از خواندن تمام کامنتهای آقای رازی، چیزی که عیان می شود رفتاری است که برخی آن را دودره بازی می نامند. من به خاطر به کار بردن این اصطلاح معذرت می خواهم ولی سالها زندگی در تهران رفتار عجیبی را به من شناسانده است که نیاز دارد روانشان و جامعه شناسان به تحقیق دقیقتر در مورد آن رفتارها بپردازد یکی از این موارد به اصطلاح دودَر کردن است، دودر کردن یعنی به جای آن که مسئولیت خود را انجام دهی، چنان فضاسازی کنی که نه تنها بی مسئولیتی و کم کاری تو فراموش شود بلکه به شکل کسی که یک کار بسیار مهمی انجام داده ای ظاهر شوی. چنین عملی در بین همه مردم جهان ناپسند است و اگر هم کسی چنین کاری بکند حداقل آن را مخفی می کنند ولی برخی ها در چنین مواردی با افتخار بیان می کنند که دودر کردم.
در زمینه تاریخ و حقوق ملیتهای این سرزمین سالهاست که گروهی در حال دودر کردن هستند و گاه با افتخار نیز آن را بیان می کنند. نحوه برخورد فارسگراها با دگر اندیشان مانند پورپیرار، شاملی ، ... مصداق کاملی از فرهنگ دودره بازی در آنها می باشد. پورپیرار بیش از 10 کتاب نوشته و صدها سند و دلیل بر ساختگی بودن تاریخ مکتوب ایران آورده است طبیعی است که از برخی از دلایل و اسناد ممکن است اشتباه باشد و اگر گسی منفقد واقعی باشد، اشتباه بودن آن موارد را اثبات می کند ولی همزمان درست بودن دلایل دیگر را نیز قبول می کند در حالی که تمام متفگرین فارسگرا پس از سالها تلاش توانسته اند نادرستی فقط چند مورد از صدها استدلال و اسناد تاریخی پورپیرار را به زعم خود نشان دهند و با آن چند مورد پورپیرار را چنان دودر کنند که کسی به فکر صدها استدلال درست پورپیرار نیافتد. در مورد آقای شاملی یا افراد دیگر نیز چنین دودره بازیهایی به کرات دیده شده است. در این مقاله و کامنتهای دیگر نیز به وضوح شامل فرهنگ دودره بازی از طرف آقایان رازی و ایرانخاه هستیم. آقای رازی مواردی را از مقاله آقای لوایی بیان کرده اند و نادرست یا غیر معتبر بودن آن را بیان کرده اند، حال باید ابتدا به این سوال جواب بدهند که آیا موارد دیگر مقاله را قبول دارند؟ آیا ترک بودن سهراب و نظامی یکی از ارکان استدلال آقای لوایی بود که در صورت نادرستی آنها کل استدلال ناقص شود یا با بیان چنین جملاتی فقط به دنبال دودر کردن ایشان هستند؟ یا در مورد یکی از کامنت نویسها که دیدگاه فردوسی نسبت به زنان را بیان کرده است بیتی را پیدا می کند که از فردوسی نیست و از یک شاعر دری گوی دیگر است. آقای رازی، آیا استدلال آقای حسن فقط بر مبنای آن بیت بود که با اشتباه بودن آن ، استدلال ایشان فرو بریزد؟ یا این که شما اسناد و ابیات دیگر و درست بودن ادعای آقای حسن در مورد فردوسی را قبول می کنید و فقط به آن یک مصرع اعتراض دارید؟ و در نهایت این که آقای رازی شما که از یک کامنت نویس در پای یک مقاله درخواست سند می کنید آیا تا به حال از کل مجموعه فرهنگی و آنوزشی ایران و اپوزیسیون در مورد بیت معروف ×بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی× هم سوال کرده اید که در کدام نسخه شاهنامه است؟ آیا کلیه کسانی که این بیت را می خوانند و کلیه دست اندر کاران آموزشی که این بیت را زیر عکس فردوسی و پشت جلد کتابهای مدرسه چاپ کرده اند و کلیه دست اندرکاران تلویزیونی که هر بار اسم فردوسی را می آورند آن بیت را هم می خوانند یا کلیه کسانی که از میدان فردوسی رد می شوند و آن بیت را زیر مجسمه فزدوسی می بینند را هم دارای فرهنگ عشیره ای می دانید؟