Skip to main content

ائلیار بئی، لطفا "کافکا"

ائلیار بئی، لطفا "کافکا"
Anonymous

ائلیار بئی، لطفا "کافکا" نویسنده یهودی پر آوازه، و شهیر آلمانی را با صادق هدایت مقایسه نکنید، و در یک ردیف قرار ندهید. مقایسه ادبیات داستانی پیشرو آلمان، با ادبیات فقیر، و عقب مانده ایران، به مثابه مقایسه قطار با دوچرخه است. ادبیات داستانی انگلیسی، ادبیات داستانی ترکی، آمریکای لاتین، فرانسوی، اسپانیائی و به ویژه روسی که جای خود دارد. ادبیات داستانی توهم زده، فقیر، عقب مانده، مذهب زده، سر گردان، کپی وار، تقلید گونه، کم مایه، تکرار مکررات، از همان "کلیدر" اش بگیر، تا سمفونی به اصطلاح مردگان" علی مردان خان معرف، و امثالهم، جز یک کپی پیش پا افتاده، کم مایه، و از نظر تکنیک داستان نویسی بسیار مبتدی، در مقایسه با ادبیات داستانی جهان، مثل مقایسه هزار با صفر است.

برای مثال؛ مقایسه " کل حیدر"، "کل" در ترکی بمعنی گاو میش نر، و یا پر زور، و حیدر، به عنوان اسم مرد، که جناب نویسند، دو اسم را با هم بلغور کرده، و از آن " کل حیدر" و یا " کلیدر" درست کرده است. که گویا این مسوده، از اثر اصلی آن، که به زبان روسی در ترکمنستان موجود، که طرف گویا کپی آنرا به عاریت گرفته، و به نوعی رونویسی کرده است، در مقایسه با آثار نویسنده گان روسی، مثل " جنگ و صلح" و " آنا کارنینای" تولستوی، نویسنده شهیر و پر آوازه روس، نه تنها کاری عبث و خنده آور است، و انسان از خنده روده بر میشود، و یا مقایسه مسوده، عباس آقا، با آثار نویسنده نامدار روسی مثل " بورودا کارامازوف، داستایوسکی، نه تنها مسخره آمیز است، بلکه چنین قیاسی قهقهه دنیا را بلند میکند. در ادبیات داستانی ایران، جز معدود نویسنده ،که از نظر کیفیت داستان نویسی، که هنوز هم به پای نویسندگان اروپائی و آمریکائی نمیرسند، و هرگز فوت و فن، و رمز و راز سحر انگیز، داستان نویسی را، آنطور که باید، نیاموخته اند، و شمار شان نیز از تعداد انگشتان دست تجاوز نمیکند، بقیه ول معطل اند. امروز آثار نویسندگان جوان ملیتهای ایران، برای بارور شدن، و مطرح شدن در سطح جهان، به زمان نیاز دارد. اما سرکوب زبان ملیتهای ایران و تحمیل تک زبانی به بخش بزرگی از جامعه غیر فارس، نزدیک یکقرن است که جلوی بالندگی ادبیات داستانی را سد کرده است. در یک چنین جو خفگان زده، و سرکوبگر، نه تنها هنر رشد نمی کند، بلکه روز به روز به قهقرا میرود.