Skip to main content

عزیز جم، ممنون از توضیحاتتان

عزیز جم، ممنون از توضیحاتتان
آ. ائلیار

عزیز جم، ممنون از توضیحاتتان. کاملاٌ با نظر شما - در این که القاب بئی و خان و آقا، - در میان مردم هم به کار برده میشوند با شما هم نظرم. در این مورد اختلافی نیست. همینطور در مورد « رساندن احترام با این واژه ها» . با شما هم نظرم. من بدنبال چرای مسئله هستم. چرا این القاب که ریشه یشان از «پالایی ها» ست، در میان «پایینی ها» رواج دارد؟ در دانش فرهنگ شناسی مسئله را به درستی چنین توضیح میدهند که : علت این مسئله تأثیر فرهنگ گروههای اجتماعی بالا در میان مردم است. فرهنگ های گروههای اجتماعی نسبت به هم « تأثیر متقابل» دارند. به این معنی که چیزهایی میگیرند و چیزهایی میدهند.

رواج این القاب بخاطر آرزوی رسیدن به «بزرگی» و رهایی از زیر دستی و خفت در میان مردم ساده بوده است. ولی روشن است که با «آقا و خان و بئی» نامیده شدن زیردستان «روابط اقتصادی- اجتماعی» بالا دستی-پایین دستی مانند « آقا-نوکری» یا «خان-رعیتی» عوض نمی شوند.به قول خود مردم همه ی این القاب جهت « قورو دلخوشلوق» - دلخوشی الکی- در میان مردم بوده و هست. و هرجا «آگاهی و اندیشه » به کار افتاده بکارگیری آنها بسیار کم شده است . مانند عرصه ی « مبارزات چملی بئلی » ها. در داستان کوراوغلو. که عمدتاً آنها استعمال نمی شوند. و یا به ندرت چنین چیزهایی یافت میشوند.و همینطور در مکاتبه بین قلمزنان آگاه به ریشه ی این القاب.
نوشته ام در ترکیه« بئی » مصطلح است و در آذربایجان ایران آقا. در عرصه ی خطاب و مخاطب. ولی دوستان آذربایجانی که تحت تأثیر زبان استانبولی یا باکو هستند واژه بئی را به جای «آقا» بین خود مصطلح کرده اند. من شخصاً آنرا به کار نمیگیرم . و دلیلش را توضیح داده ام. کلاً میکوشم- حدالامکان- نیازی به آنها نداشته باشم . و با کلمه ی «عزیز» مقصودم را بیان کنم. دو نظر هست : یکی میگوید این القاب کهنه اند و بوی خون و ستم میدهند بهتر است در مدرنزاسیون نوشتار انها را تا حد امکان دور ریخت. که نظر من است. نظر دوم که مال شما باشد میگوید این القاب در میان مردم هم رایج است و میتوان بکار برد.
اینجا انتخاب به دلخواه قلمزن مانده- که چه راهی در عرصه نوشتن برای خود برگزیده است. آیا در راستای حفظ القاب است یا در جهت رهایی از آنها. شیوه ی آ. ائلیار در سمت و سوی رهایی از آنهاست. و از آنجاییکه روند حیات این گونه چیزها هم در جهت «مرگ و میرایی» آنها ست، بر این شیوه تأکید و تکیه دارد. خانم ها را نیز از این بحث بی بهره نگذارم - بهتر است آنان هم از چرت زدن بیدار شوند- که واژه ی خانم(در فارسی) یا در زبان ترکی آذربایجانی «خانیم» یادگار « روابط منحط «خانم-کنیزی» از جامعه های کهن و فرسوده ی گذشته است . و بیانگر دنیایی از درد و رنج و ستمگریها ست. و بکارگیری آن هیچ احترام و افتخاری بر کسی ندارد. و نشانه ی «اسارت در عادت و سنت» است - بر پایه ی ابتلا بر «روزمره گی» و کم آگاهی.
-----------
در مورد انتشار اوقات کامنتها من چیزی نمی توانم بگویم. که مربوط به مسئول کامنتها میشود. اما میدانم که روزانه چندین بار کامنتها منتشر میشوند. منهم موافقم که امکانی فراهم بشود که خواننده بهتر موضوعات را دنبال کند.