Skip to main content

جناب ائلیار، شما که با بیانات

جناب ائلیار، شما که با بیانات
Anonymous

جناب ائلیار، شما که با بیانات خود، افراد را، با سایه بیدار شده ات، به جانب ترکیسم، بوزقوردیسم، ایده ئولوژی پرست، ارتجاعی، .. و امثالهم سوق داده، به کهنه پرستی متهم میکنی. چنین شیوه بحثی، انسان را به یاد سازمانهائی میندازد، که اعضا و هواداران آن از ترس توبیخ شدن، به خود سانسوری مبتلا بودند. و از فرط خود سانسوری، به دام افراطی گری و ثنا گوئی رفقای سازمانی می افتادند. شما از طرفی میگوئید ترک زبان هستید، از طرف دیگر بر علیه ارزشهای فرهنگی، و لغات مصطلح در آن شمشیر میکشید. اجازه بدهید، برای اینکه اینجانب را، به " ایسم" های مختلف ربط ندهید، این مطلب را در فرهنگهای دیگر، بررسی بکنیم. تا موضوع روشن تر شود. شما میگوئید؛ چون فتودالها، زمین خواران و دیکتاتورها، واژه، "خان، و بئی، ".. و امثالهم را به عنوان القاب استفاده کرده اند، دیگر این کلمات بخون آعشته

شده اند. و نباید، آن را به کسی اطلاق کرد. و یا چون امپریالیسم جهانخوار، ٍدست رنج، و ثروت مردم دنیا را می بلعد، گفتن سرمایه دار بکسی، از نظر شما مترقی نیست؟ با توجه به استدلال تان، چون دیکتاتورهای بلوک شرق سابق، و سوسیالیسم واقعا موجود خدا بیامرز، ازفلسفه مارکسیسم، سو استفاده کرده اند، و خود و اعضا، و رهبران کمیته مرکزی سازمان خود را، با القاب؛ "رفیق، کمونیست، خلقی، انقلابی، مردمی، و یا، مارکسیست"، می نامیدند، و چون دیکتاتوری مثل استالین که هزاران نفراز مردم جامعه خود را، سر به نیست کرد، وحتا به اعضای برجسته، و عالی رتبه حزب خود، رحمی نکرد، و بسیاری از آنان را به کام مرگ فرستاد، و از واژه " کمونیست، و مارکسیست "، و امثالهم سو استفاده کرد، از این به بعد، از نظر شما چنین کلمات و القابی، به خون آغشته است، و بوی خون میدهد، و هرکس القاب، ویا کلمات، " پرولتر، کمونیست، رفیق، وسیالیسم، مارکسیسم، و انتر ناسیونالیسم پرولتری"،.. و امثال آن را بر کسی اطلاق کند، و یا بر زبان براند، و یا در ادبیات نوشتاری، برای نامیدن اشخاص، از آن استفاده کند، از نظر جنابعالی، چون این کلمات بخون مردم آغشته است، پس حمل کننده چنین القابی؛ ضد خلقی، فئودالیست، خونریز، دیکتاتور، سرمایه دار، خونخوار، و ارتجاعی است؟ و بوی خون میدهد؟ مثال دیگری میاوریم؛ حربی که هیتلر شخصا عضو آن بود،" سوسیالیسم ملی" نام داشت، و خود هیتلر، شخصا خود را "رهبر" لقب داده بود. اکنون بنا به استدلال جنابعالی هرکس از القاب و یا کلمه "سوسیالیسم، ملی، رهبر"، و امثالم که نازیها ازآن برای نامیدن هیتلر، و حزب خود استفاده میکردند، استفاده کند، خونریز، ضد خلق، ودیکتاتور است؟ و بوی خون میدهد؟ چون این کلمات به گفته شما بخون مردم بیگناه آغشته شده اند؟ آقای ائلیار!، این چه استدلالی است که شما میکنید؟ من بارها گفته ام و اکنون نیز تکرار میکنم، معنای یک کلمه در ذات خود، بکسی بستگی ندارد، و در ماهیت خود، بلا تغییر است. و هر کسی میتواند، از آن استفاده بکند. اما هیچ تاثیری روی آن واژه نمی تواند، داشته باشد. کلمه در ذات خود تاثیر پذیر نیست. یک دیکتاتورهم میتواند، بگوید؛ که آدم خوبی است. آیا با دادن لقب "خوب" بخود، یک دیکتاتور اصلاح میشود؟ و یا آدم خوبی میشود؟ و یا اگر دیکتاتوری از کلمه "خوب" استفاده میکند، از نظر شما، آن کلمه بخون آغشته میشود، و نباید از آن استفاده کرد؟ همین امر به واژه " بئی، خان، آقا، شاه، آیت الله، وزیر، وکیل، امام، کمونیست، رفیق، رهبر، ملی، خلقی، سردار، رئیس... و صدها، و بلکه هزاران کلمه نیز صادق است.آیا از نظر شما "بای بک" قهرمان تاریخی مردم آذربایجان، چون "بای و بک" نام دارد، آغشته بخون مردم، و بوی خون میدهد؟ آیا " ستار خان"، سردار ملی خلق آذربایجان، که زندگی خود را در راه آزادی، و مبارزه صرف کرده است، به لحاظ حمل لقب "خان"، از نظر شما، بوی خون میدهد؟ آیا وجه، و موقعیت اجتماعی و سیاسی شما از "ستار خان"، و یا " بای بک"، قهرمان خلق آذربایجان بالاتراست که نسبت به القاب " بئی، و خان" بدیده تحقیر، مینگرید؟ و بدان لقب " آغشته بخون" میدهید؟ جناب ائلیار، این چه طرز برخورد، و استدلال است که شما میکنید؟ شما بدون آنکه به ماهیت طبقاتی اشخاص توجه کنید، به بهانه اینکه مشتی فئودال نیز از القاب" بک، و یا خان" سو استفاده کرده اند، به جنگ فرهنگ آذربایجان میروید. در صورتیکه در فرهنگ لغات آذربایجان شمالی، حتا کلمه "بئی" بمعنای روشنفکر، و تحصیل کرده است. شما از طرفی خود را دموکرات و آزادیخواه، و بشردوست مینامید، اما با شگفتی تمام، با زبان و ادبیات مادری خود، به بهانه ترکیسم، بوزقوردیسم، مبارزه میکنید. آیا یک روشنفکر فارس، با فرهنگ و زبان خود چنین میکند، که شما اینچنین سینه چاک، دست از پا نمی شناسید؟!