Skip to main content

در کتاب »حضور ایران در جهان

در کتاب »حضور ایران در جهان
Anonymous

در کتاب »حضور ایران در جهان اسلام» ګرهارد درفر استاد دانشکاه ګوتینګن آلمان اشاره ای به مقاله ی پان فارسیستی بنام فخرالدین شادمان نموده و مینویسد :
»فخرالدین شادمان در سال ۱۹۴۸ نوشت :
اروپائیان پابرهنګان و تشنګان بدوی عرب و یا مستان و خونخواران ترک و مغول نیستند که پس از تاخت و تازها و کشتار هایشان از اسب هایشان پیاده میشدند و چندی می آسودند، به تدریج از حاشیه های فرش ها خوششان می آمد و عاشق افسون باغ های ایران می شدند ... و قدری بعد از آن در اثر اشعار رومی، سعدی و حافظ رام می ګشتند».
افسوس که این رفتار متګبرانه نسبت به ترکان ویژګی بسیاری از اشخاص فرهیخته در ایران است. و این حقیقتی است که من به

هنګام سفر در آن کشور از آن به خوبی آګاه شدم . البته، این سخن همچون بسیاری دیګر از سحنان کلیشه ای ملی قابل توجیه نیست. از قرن هشتم (میلادی) دست نبشته هائی به ترکی در مغولستان وجود دارد که به سبک ادبی بسیار شاعرانه نوشته شده است. از یکی از آنها نقل میکنم:
وقتی آسمان آبی بر فراز
وخاک قهوه ای در زیر پا
پدید آمد،
در میان آن دو
آدمی برخاست
نیاکان من:
شاه بومین، شاه ایستمی،
خودشان نشستند.
خودشان برپا داشتند
صلح و قانونی
برای نجیب زادګان و برای عوام
تا آنها را به سرعت در اختیار ګیرند،
تا آنها را به زیر نظم آورند.

همچنین از قرن هشتم مانویت و آئین بودائی در میان ملل ترک رواج یافت و از قرن یازدهم (یعنی بسیار پیش از رومی و سعدی و حافظ) شعر ترکی مستند است که، همان طور که از وقایع تاریخی اشاره شده و در آنها بر می آید، به زمان های بسیار پیشتر باز میګردد. نفوذ ترکان بر چین کاملا مشخص است. مانند موسیقی، چادرها، لباس و بالاتر از همه، سبک شعر یوئه – فو خاص قبائل ترک و مغول که از قرن ششم تا قرن هشتم در چین اهمیت بسیار داشت....».