Skip to main content

تشبیه چنین فجایعی به " پایانی

تشبیه چنین فجایعی به " پایانی
Anonymous

تشبیه چنین فجایعی به " پایانی غرور آفرین" یا از نا آگاهی نویسنده سر چشمه می گیرد و یا از گزافه گویی ایشان. برای همگان واضح و مشخص بود که پس از سرنگونی صدام حسین و با توجه به اوضاع سیاسی، اجتماعی و قوم گرایی، چنان کشور عراق را در ناامنی فرو خواهد برد که ماندن مجاهدین در آن مکان سرنوشتی بجز مرگ و نابودی را برایشان رقم نخواهد زد، اما مسعود و مریم رجوی به عنوان رهبران فرقه مجاهدین، همچنان بر طبل ماندن در اشرف و نامیدن آن مکان به عنوان " ظرف ایدیولوژیک و کانون مقامت" کوبیدند تا شد هرآنچه میتوانست نشود. اکنون هم بجای جوابگویی به مردم و بخصوص خانواده های آن کشته شدگان از رو نمی روند و این وقایع دردناک را پیروزی و پایانی غرور آفرین مینامند. یک چوپان بی سواد و نا آشنا به علوم سیاسی هم گوسفندانش را به محیط نا امن نمی برد و به عمد با دستان خودش به عنوان طعمه در اختیار گرگ درنده نمی گذارد، و اگر

چنین کند پس از بازگشت به روستا باید جوابگوی اشتباهاتش به صاحبان گوسفندان و دادن خسارت وارده به آنها باشد. اما چطور است که مسعود رجوی که مدعی در داشتن مدرک علوم سیاسی نیز است بخودش به عنوان یک رهبر اجازه میدهد که ابتدا مغز این انسان ها را برای رسیدن به اهدافش بشوید و با سخنرانی های طولانی مخشان بخورد و سپس آنها را در محیطی نا امن مجبور به اقامت نماید، و خودش با وقوع حادثه مخفی گردد و یا فرار را بر قرار ترجیح بدهد و هیچگونه خود را مجاز به جوابگویی در قبال عاملیت اصلی برای وقوع چنین جنایات نداند و جوابگوی مردم و بازماندگان این افراد نباشد. آنوقت این همه خلاف، انحراف و تباهی از طرف خودش و هواداران دگم اندیشش " پایانی غرور آفرین" نامیده شود!!