Skip to main content

دوستانی هستند که وقتی با آنها

دوستانی هستند که وقتی با آنها
Anonymous

دوستانی هستند که وقتی با آنها صحبت میکنیم همگی از اینکه از دست آن سازمان اسلامگرای مخوف (که رهبران اسلامگرای هولناکش تا کنون تعداد زیادی از زندگی جوانان را نابود کردند ) رهایی یافتند بسیار خوشحال هستند. آن ایدئولوژی با ورود به ذهن و شعور انسان و با نابودی شعور و خرد انسانی خود جای آن را میگیرد و با استیلا بر مغز انسان از او یک انسان ماشینی تحت کنترل خود برای حیات و گسترش خود در جامعه ی بشری استفاده میکند.

دوستانی هستند که وقتی با آنها صحبت میکنیم همگی از اینکه از دست آن سازمان اسلامگرای مخوف (که رهبران اسلامگرای هولناکش تا کنون تعداد زیادی از زندگی جوانان را نابود کردند ) رهایی یافتند بسیار خوشحال هستند. آن ایدئولوژی با ورود به ذهن و شعور انسان و با نابودی شعور و خرد انسانی خود جای آن را میگیرد و با استیلا بر مغز انسان از او یک انسان ماشینی تحت کنترل خود برای حیات و گسترش خود در جامعه ی بشری استفاده میکند. انسان ماشینی و برنامه ریزی شده ای که زیرکی! خود را دارد و میتواند فکر هم بکند! اما منشاء این زیرکی و فکر از آن ایدئولوژی مخوف است. روزی که آن انسانها به ماهیت فکر خود،باورهای خود، هدفهای خود پی بردند و کشف کردند که اینها از کجا میاید همان لحظه آن ایدئولوژی برای همیشه از مغز و ذهن آنها محو خواهد شد و آنها آزاد خواهند شد. نبرد جزء بسیار کوچکی از شعور واقعی و متعلق به خود آنها با آنچه از آن ایدئولوژی هولناک انجام میگیرد بصورت شک و تردید ، نگرانی و غیره درانسان احساس میشود اما آن ايدئولوژیها صدایی که از اعماق درون انسان میاید را بطور کامل محو میکنند چون سکاندار و فرمانروای مغز او شده اند. روزی که انسان در این نبرد درونی بر آن ایدئولوژیها و باورهای دروغین دیگر پیروز شود آنروز روز آزادی اوست.
برای بشر باور کردنی نیست که ایدئولوژیها بتوانند بر مغز و ذهن انسان چیره شوند و کل کالبد را توسط ذهن و مغز در اختیار خود بگیرند وبیشتر شبیه فیلم های تخیلی میماند اما ما وقتی خوب به آنچه در جوامع بشری میگذرد تعمق میکنیم جوامعی مانند عراق،افغانستان،ایران،کره شمالی،چین ،پاکستان وغیره حقیقت را درک میکنیم. وقتی به طالبانها،القاعده، اسلامگرایان در ایران توجه میکنیم می بینیم که آنها با اینکه انسان هستند اما بصورتی دیگر انسان نیستند! ذهن آنها توسط ایدئولوژیها گرفتار شده است و آن ایدئولوژیها توسط سلولهای زنده ی مغز دارای حیات شده اند و حالا مغز را تحت کنترل خود قرار داده اند. درک این مسئله هوشیاری و بصیرت بسیار میخواهد. به جوامع نگاه کنید مردمی که به عقب افتاده ترین نوع انسانی اعتماد میکنند و به آنها قدرت میدهند و آن انسانهای عقب افتاده بوسیله ی قدرت اهداء شده به آنان نابودی و ویرانی های گسترده بوجود میاورند تا روزی خود نابود شوند و هزاران سال است که اینگونه است. چرا بشر که چنان هوش سرشاری دارد و بماه میرود و در تسخیر سیارات دیگر است اینچنین خطرناک و غیر کامل کنترل شده است جنگها راه میاندازد و مهلکترین سلاح ها را برای نابودی خود تولید میکند و یا میلیاردها دلار ثروت دارد و برای بیشتر کردن آن کره زمین را به خاک و خون میکشد. چرا او چندین هزار نفر را طبق دستور به کام مرگ می کشاند تا در آنطرف طبق باورهایش از هم کامی با حوری ها لذت ببرد!. بشر که مغز نیرومندی دارد چرا اینگونه مهیب و مخرب در این دنیا عمل میکند. روزی که بشر به آلوده شدن ذهن خود توسط باورهاو ایدئولوژیهای مطلقاً دروغین و متجاوز پی برد و متوجه شد که مغز او کاملاً برنامه ریزی شده است آنزمان جنگها و جنایتها تسط او پایان خواهد گرفت و صلح و دوستی در این سیاره برقرار خواهد شد.