Skip to main content

اگر کمک ترکیه عثمانی نبود

اگر کمک ترکیه عثمانی نبود
Anonymous

اگر کمک ترکیه عثمانی نبود امروز باید آزربایجان را در کتابهای تاریخ و موزه ها جستجو میکردیم البته اگر از نسل کشی توسط ارمنستان نجات پیدا میکردیم که در آنصورت هم باید غسل تعمید میشدیم صلیب به گردن می انداختیم و یکشنبه ها با صدای ناقوس کلیسا به محضر جناب کشیش میرفتیم اعتراف میکردیم و با ورد کشیش متبرک میشدیم.
اينكه فرض شود ارامنه بدون اينكه هيچ اقدام و عملي كرده باشند و در سر زندگي خود و مشغول كار خود بوده اند و به يكباره "خون جلوي چشم امپراتوري عثماني را گرفته " و بدون هيچ دليلي بيش از يك ميليون و پانصد هزار (!) ارمني را قتل عام كرده است ، با عقل و منطق تاريخي جور در نمي آيد.
و اما شرح مختصر ماجرا :
آنچه كه از وصیت نامه منسوب به پطر كبیر تزار روسیه برمی‌آید، توصیه اوست به زمامداران بعد از خود بر تصرف سرزمین قفقاز و دست نشانده ساختن شاه ایران و پس از آن حمله به هندوستان مستعمرۀ انگلیس.

به درستی او آذربایجان را دروازه خاورمیانه می دانست و موثرترین راه نفوذ به این منطقه را تبانی با ارامنه و ستون پنجم قرار دادن آنها. سرانجام بخشی از رؤیای پطر كبیر در اثر جنگهای معروف ایران و روس و با تقسیم آذربایجان و تصرف سرزمینهای مسلمان نشین آن سوی ارس بوسیله ارتش غدار روسیه، به واقعیت پیوست. برتری تكنولوژیكی روسها، بی كفایتی پادشاه ایران، نفاق و دو رویی و سستی مسلمانان و مهمتر از همه خیانت همه جانبه ارامنه از عوامل اصلی این شكست ننگین بودند. «ارامنه در حالی با روسها بر علیه ایران همكاری همه جانبه می كردند كه همیشه در كشور ایران، در كنار سایر ایرانیان، با مسالمت زندگی كرده و مورد احترام بودند.» ارامنه ساکن در قفقاز، تر کیه و ایران با تشکیل نیروهای داوطلب که مجموع آنها به ۲۵۰۰۰۰ نفر می رسید علیه دولت ایران و عثمانی می جنگیدند. آنها به محض اولین رویارویی اردوی قجرها با روسها در سال ۱۸۰۴ م به روسها پیوستند. در جنگ بعدی به سال ۱۸۲۷-۱۸۲۶ م روسها با کمک اساسی نیروهای ارمنی و حتی افرادی چون ژنرال ماداتیان و اسقف نرسس جاثلیق، عباس میرزا را شکست داده ایروان، نخجوان و بقیه ی شهرهای ماوراء قفقاز را به تصرف خود در آوردند. ارامنه ساکن در ترکیه نیز در سال ۱۸۲۹ و ۱۸۵۳ با فرماندهی افرادی چون ژنرال بهبوتیان و ملیکیان به همراه قشون روسها عثمانی ها را شکست داده، بخشی از اراضی آنها را به خاک روسیه منضم نمودند.
»پس از پایان جنگهای ایران و روسیه، كوچ ارامنه از ایران و عثمانی به آن سوی ارس كه به تصرف روسها درآمده بود آغاز می گردد.همچنین در جنگهای بین ایران وروسیه ارامنه ایران و ترکیه بدلیل کمک های که به روسها کرده بودند روسها در عهد نامه ترکمن چای و مفاد بندهای ۱۴ و۱۵ معاهده کوچ ارامنه ایران را قید کردند. روسها پس از اشغال منطقه قفقاز كه اكثریت قریب به اتفاق ساكنان آن را مسلمانان تشكیل می دادند... زمینه مهاجرت ارامنه را كه در طول جنگ با نیروهای تزاری همكاری كرده بودند فراهم ساختند. تزاریسم با این اقدام می خواست موقعیت خود را در قفقاز مستحكم كرده و در سیاست دیرین شرقی خود، نقطه اتكایی در این منطقه برای خود ایجاد كند.»
ارامنه با استفاده از حمایت بی حد و حصر روسها شروع به دست یازی به مسلمانان منطقه نمودند. آنان با ایجاد حزبی تحت عنوان «داشناك» به سال 1890 اقدامات جنایتكارانه خود را سازماندهی نمودند و تا سال 1918 كه خود شومترین سالها برای مسلمانان هر دو سوی ارس بود، به هر بهانهای و در هر فرصتی به قتل عام و نابودی مسلمانان كوشیدند و رویای ارمنستان بزرگ خود را بیشتر به واقعیت نزدیك ساختند.
» در این سال، مسلمانان اغلب شهرهای آذربایجان، مورد تهاجم ناجوانمردانه دشمنان قرار گرفته و قتل عام گردیدند. در این فجایع هولناك، صدها هزار نفر از مسلمانان به قتل رسیده و عده كثیری نیز آواره و بی خانمان شدند»آنها در ژانویه 1918 به شهر مسلمان نشین ایروان (پایتخت كنونی جمهوری ارمنستان) و 211 روستای آن یورش برده و با كشتن سیصد هزار نفر از مسلمانان آن دیار و متواری كردن تعداد زیادی از آنان، این شهر تاریخی مسلمان نشین را به یك شهر ارمنی نشین تبدیل كردند. مهاجمین در مارس همان سال در باكو و دیگر شهرهای آذربایجان نیز این جنایت خود را تكرار كردند و با اینكه بیش از بیست هزار نفر فقط از مردم باكو را كشتار كردند ولی با رسیدن سپاهیان عثمانی نتوانستند در این شهرها فاجعه پاكسازی نژادی را به طور كامل به مرحله اجرا درآورند. «