Skip to main content

بهروز بئی، با توجه به هنر

بهروز بئی، با توجه به هنر
Anonymous

بهروز بئی، با توجه به هنر دوستی و هنر پروی شما، دیگر زمان شاعر حزبی بودن خیلی وقت است که به پایان رسیده است. گوهر شعر باید، در بوته آزمایش عمومی، و بدون کمک فلان حزب و بهمان سازمانی، خودش را معرفی بکند. اغلب شعرا، و نویسندگانی که از طریق احزاب و سازمانهای سیاسی مطرح شده اند، پس ازچشم بستن از دنیا، و یا اخراج از حزب و یا سازمان مذبور، تاریخ مصرفشان به پایان می رسد. مثلی میگوید: "عطر آنست که ببوید، نه اینکه عطار بگوید". امروز در جغرافیای ایران، و حتا در خارج از ایران صدها و حتا هزاران کسرائی و کسرائی ها وجود دارد، که حتا از نظر صنعت شعر پیشرو تر از وی و دیگر شاعران حزبی میباشند. اما دیکتار سکوت، و تنگ نظری های موجود در فرهنگ فئودالیسم و عقب مانده ایرانی، که قرنها از جوامع اروپائی عقب مانده است، اجازه شکوفا شدن به آنان را نمی دهد. و چون فرهنگ مرده پرستی شاهکار فرهنگ ایرانی است، و

چون جامعه ایران در اعماق جهل و خود خواهی فرو رفته است. و روضه خوانی از قدیم الایام مد روزبحساب می آید، از اینحهت فرهنگ و ادبیات در ایران، روز به روز به قهقرا میرود. اغلب زمانی یک نویسنده و یا شاعر مطرح میشود، که میمیرد. آنوقت است که مردم میفهمند، که طرف شاعر و یا نوسینده بوده است. یک مثل معروف ایرانی که شخصیت اخلاقی، روشنفکر ایرانی را بیان میکند، میگوید: " شاعر خوب، شاعر مرده است". با توجه به این مثال، جامعه عقب مانده و مذهب زده ایرانی، که با جوک گفتن علیه مردمان غیر فارس، گستاخی و پوکی خود را نشان میدهد، فعلا تا صد سال آینده کارداد. در همین خارج بقایای همین تشکیلاتهای دیروزی، هر کدام، بصورت سه یا چهار نفری دور هم جمع شده، برای خود سایت اینترنتی باز کرده اند، وبا انحصارطلبی و تنگ نظری توصیف ناپذیری، خودشان مینویسند، و خودشان نیز میخوانند. این است وضعیت هنر و سیاست، حتا در خارج از ایران، که خود بخود، رو بسوی انحلال خویش، و بتدریج دراعماق انزوای سیاسی، و بحران فراموشی فرو میروند. ایکاش در جامعه نفرت زده ایرانی، تعداد انسانهای هنر دوستی مثل شما زیاد میشد. موفق باشید.