Skip to main content

«دست آخوندها را بخوانيد! يک

«دست آخوندها را بخوانيد! يک
Anonymous

«دست آخوندها را بخوانيد! يک تجربه و يک هشدار»
امروز روز جمع بندی يک تجربه ی بزرگ تاريخی است! به ويژه برای غرب. تجربه ای که به يک پرسش پاسخ می دهد: از يکبار ديگر مماشات با آخوندها چه حاصل می شود؟

تجربه ی گذشته به همه ی جهان می گويد:
روحانی يک فريب است! دستهای خونين آخوندها، در تنگنا برای مذاکره دراز شده است.

تنگنای تحريم و خطر قيام مردم ايران، رژيم آخوندی را به ضعف مفرط کشانده است. پس آخوندها ناگزير از رو آوردن به نمايش نرمش (آن هم از نوع «قهرمانانه» ی آخوندی آن) و مذاکره شده اند.بله! تجربه ی سالهای پشت سر و مذاکرات طولانی به صدای بلند به جهان مماشات می گويد:اين دستهای خونين، دستهای توطئه است!بهای مماشات بی سرانجام را از خون فرزندان مردم ايران نپردازيد!خامنه ای می خواهد برای جلوگيری از سقوط، وقت بخرد!فرصت دادن به آخوندها، خيانت به مردم ايران و سوريه و عراق است!حنجره تجربه گاهی اوقات خونين است، اما همين حنجره ي خونين در مورد گفتگو با آخوندها صدايش بسا بلند در تاريخ معاصر طنين داشته است. فريادی که بعد از گذر سالها و تکرار سياست خطای مماشات، همگان به حقانيت آن می رسند که:دست ملايان را بخوانيد!آنها در سراشيب سرنگونی اند.غرب نبايد تجربه ی گذشته را ناديده بگيرد.صريح ترين سخن را شهردار سابق نيويورک در روز سوم مهر در برابر سازمان ملل با اشاره به دستهای خونين آخوند روحانی گفت: ”رژيم ايران قبلاً هم ما را در اين مسير گول زده است. اگر به آنها اجازه بدهيم که باز هم ما را گول بزنند، آنوقت ما احمق هستيم“. يک ضرب المثل قديمی انگليسی می گويد: اگر برای بار اول مرا فريب دادی، شرم بر تو، اگر برای بار دوم مرا فريب دادی، شرم برمن!جوليانی نيز به اين تجربه اشاره کرد که هشت سال پيش وقتی روحانی در حال مذاکره بود، آنها داشتند مخفيانه اورانيوم غنی می کردند.اکنون همگان می دانند که:بمب اتمی برای آخوندها، ضامن بقای استبداد دينی استهمگان می دانند که آخوندها در قتل عام شيميايی مردم سوريه نقش اصلی داشتند و در همين روزها هم دارند مردم سوريه را قتل عام می کنند.آمريکا نيز به گذشته ی خود نگاه می کند و می بيند که 5سال پيش به سوی ولی فقيه دست دراز کرد. اما پاسخ، گسترش بنيادگرايی و تشديد تروريسم در جهان بود.همين آخوند حسن روحانی در 2003 تعليق موقت غنی سازی اورانيوم را پذيرفت. تا فرصت برای چرخه ی سوخت اتمی فراهم کند.بنابراين امروز می شود به صدای بلند نتيجه آن تجربه را يادآوری کرد که: آمريکا نبايد دست در دست پدرخوانده ی تروريستها بگذارد.نگذاريم تاريخ تکرار شود!يک بار ديگر به گذشته نگاه کنيد: مماشات با روحانی، سه کشور اتحاديه اروپا، انگلستان، فرانسه و آلمان را مدتها به گفتگوی بی حاصل مشغول کرد.قطعنامه شورای امنيت ملل متحد خواستار توقف غنی سازی اورانيوم توسط رژيم آخوندی است. اما رژيم همه آنها را زير پا گذاشته است.روحانی فريبکار در مجمع عمومی گفت که از غنی سازی کوتاه نخواهد آمدديگر مذاکره چه معنی دارد؟بله! بايد از دنيا خواست که رژيم را وا دار کنند از قطعنامه های ملل متحد سرپيچی نکند.
سابقه روحانی در رژيم ولايت فقيه هم شايان درس آموزی است:روحانی شانزده سال در مقام شورای امنيت ملی رژيم بوده.او در تمام جنايتها و تروريسم داخل و خارج نقش درجه ی اول داشته.روحانی در قتلهای زنجيره يی، و کشتن روشنفکران ناراضی، دست داشته.او دگرانديشان، کشيشيان آزاديخواه، و دانشجويان معترض را کشته است.کارنامه روحانی يعنی تروريسم خارج کشوری. انفجار بوئنوس آيرس، انفجار برجهای خوبر در عربستان.کارنامه روحانی در شورای عالی دفاع، يعنی، استمرار هشت سال جنگ خانمانسوز؛يعنی فرستادن کودکان به جبهه ها برای پاکسازی ميدانهای مين.روحانی سرکوب کننده ی قيام دانشجويان در سال 78 بود.و تازه ترين نکته اين که: پشت لبخند اعتدال روحانی، کشتار هولناک 52 مجاهد بی سلاح در اول سپتامبر در اشرف است.پس اکنون اگر باز هم بايد هشدار داد: و هر کس می تواند اين تجربه را با همه حقايقش به هر وسيله به گوش همگان برساند.
هر کس می تواند جزيی از اين پيکار روشنگرانه باشد که:نبايد يکبار ديگر مماشات تکرار شود.