Skip to main content

ایران در سال 1357 بر سر دو

ایران در سال 1357 بر سر دو
اقبال اقبالی

ایران در سال 1357 بر سر دو راهی بربریت یا آزادی قرار گرفت. بخشی از نیروهای سیاسی از چپ تا لیبرال و ملی گرا به نعلین لیسی رژیم اسلامی شتافتند و دراستقرار استبداد دینی در کنار جمهوری اسلامی ایستادند.
نوشته آقای م.سحر هشداری ست به این خیانت تاریخی که فقط به چپ هم محدود نبود و عده ای بگونه واکنش نشان می دهند که کوئی ریگی به کفش دارند؟!!!
این جای بسی خوشحالی ست که نویسنده و شاعر سرشناس میهنمان شاملووار در برابر استبداد می ایستد و نسبت به توجیه استبداد دینی واکنش نشان می دهد. این نقطه قدرت م.سحر است. در میان همه گردوخاکی که بپا میشود؛ این گوهر شریف برخود را نمی توان در سایه قرار داد.

آقای فرخنده از موضع پوزیسیون به آقای خرسندی (از اپوزیسیون) حمله کرد و چه زیبا آقای م.سحر دست او را رو کرد! آقای فرخنده نوشت: "توهين را، آن هم به فردی که با توجه به تمام نارسايی ها و کمبودها در انتخابات ايران منتخب ۵۱ درصد از مردم ايران است، نمی توان پذيرفت و بايد به آن "نه" گفت. توهين به حسن روحانی، توهين به رای دهنگان به اوست که به اميد تغيير و تحول در اوضاع سياسی کشور به پای صندوق های رای رفتند و به "تغيير و اعتدال" رای دادند."
پاسخ :
".... آمدن یک آخوند که شورای نگهبان به مردم تحمیل کرده و همه جناح های رژیم کمابیش پشت سرش بوده اند و هنرش این است که نماینده خامنه ای در شورای امنیت نظام بوده است را برگزیدء مردم ایران نمی دانستید. کدام مردم ایران ایشان را کاندید کرده اند؟ نکند «مردم ایران» اسم مستعار شورای نگهبان نظام اسلامی است؟"
براستی انتخابات ایران آزاد و دمکراتیک بود؟ منتقدین به اقای م.سحر در کجا ایستاده اند؟ با فحاشی و تهمت زنی که نمی توانید جایگاهتان را پنهان کنید!!!
واقعیت اینست که اکثریت و حزب توده بعنوان نمادهای سازش و خیانت مطرح اند و نمی توان اینرا با هیاهو از حافظه تاریخی مردم پاک کرد.البته در طول زمان کادرهای طیف توده ای تغییر کردند و اقلیت ناچیزی هنور بساط نعلین لیسی شان پهن است.
منتقدی نوشتند من با سازمانی کار می کردم که از عراق پول می گرفت. وقتی از ماجرای پول گرفتن اطلاع یافتم اعتراض شد و بفاصله کوتاهی بزرگترین انشعاب راه کارگر صورت گرفت و من جرو منشعبین بودم.