Skip to main content

در ایران، هدف، مسئله و منافع

در ایران، هدف، مسئله و منافع
Anonymous

در ایران، هدف، مسئله و منافع مردم نیست. هدف پر شدن حسابهای شخصی مشتی غارتگر است که خود را دولتمردان ایران مینامند. دراین مملکت، وجدان انسانی، وجدان عمومی و حس بشر دوستی برای دولتمردان اصلا مفهومی ندارد، در این مملکت در طول یک سده، جماعت ایرانی خودش بخودش حکومت نمیکند. اینان مثل رژیم شاه معدوم چپاولگرند. که در شکلهای مختلف به کشتار مردم، و غارت ایران میپردازند. و همین وضع نیز دوام خواهد داشت. حاکمان ایران عناصری نیستتند، که نسبت بمردم، حس انسانی، و احترام متقابل داشته باشند. هر قومی که از طریق آمریکا و اروپا بر سر کار گماشته شود، شروع میکند، به لت و پار کردن بقیه. سی آی ای، آمریکا مشتی مافیا را از سه دهه پیش گماشته سر کار، و هر کاری که دلشان میخواهد میکنند. شما حتا بهترین قانون جهان را هم نمی توانی در ایران اجرا بکنی. برای اینکه اجرای قانون در ماهیت دیکتاتور نمیگنجد. اغلب اینان

حتا اپوزیسیون به اصطلاح غرب دیده، که خود را متمدن بحساب میآورد، اغلب از "دمکراسی" صحبت میکند، بدون آنکه معنای آن را بدرستی بداند و یا آنرا قبول بکند. خیلی ها برای دمکراسی حلقوم پاره میکنند، اما وقتی صحبت از قدرت میشوند، چیزیکه اصلا برایشان معنا ندارد، همان دمکراسی است. زیرا وقتیکه بعنوان دولتمرد، صاحب قدرت میشوند، میلیاردها پول نقد، کاخهای مجلل، مهمانیهای آنچنانی، عیش و نوشیهای محفلی، و امکان معاشرت با اشخاص متمول، برو بیا و امکان تماس و مراوده با خانمهای زیبا، شب نشینی های خصوصی در کاخها و هتلهای مجلل، روابط رسمی و غیر رسمی در مهمانیهای محفلی، پیشنهاد های ضمنی و سود آور در سرمایه گذاریهای کلان، و اعطای وامهای میلیارد دلاری، جهت سهیم شدن در سود و سهامهای هنگفت، راه یابی به محافلی که طرف تو عمرش حتا در خواب هم تصورش را نمیکرد. دسترسی، به امکانات رسانه ای و مطرح شدن در رادیو و تلویزونهای مختلف به عنوان، رئیس و یا مسئول فلان یا بهمان مؤسسه و یا وزارتخانه،.. و همه و همه، این دولتمردان را به موجودی خود خواه، گستاخ، منفعت طلب، بی شخصیت، بیرحم، پست و دیکتاتور، که بخاطر ٍثروتهای باد آورده، و تداوم روابط عیش و عشرت، حفظ قدرت، و ادامه زنده گی خفت بار حاضر است میلیونها انسان را قتل عام کند، که این کار در زمان شاه معدوم به ارتش و ساواک واگذار شده بود، و اکنون همین کار به عهده سپاه است. در صورتیکه وقتی از دمکراسی صحبت میشود، دمکراسی بمعنای قدرت مردم است. دمکراسی یعنی اینکه مردم بخشی از قدرت خود را از طریق رای دادن به افرادی واگذار میکنند، که دولت تشکیل بدهند، و از حقوق مردم دفاع بکنند. و درخدمت رفاه، آسایش و امنیت مردم قرار بگیرند. در واقع دولت باید خدمت گزار، و نوکر مردم باشد، نه آقای مردم. چون دولت بدون رای مردم اصلا مفهوم ندارد. و این مردم است که به او قدرت داده است. اما در ایران بر عکس این است. دولت بجای حمایت از مردم، به سرکوب مردم میپردازد. و چون کسی نمی تواند در مقابلش نفس بکشد. آنوقت همین دولت شروع به چپاول مملکت میکند. تنها راه چاره و سد راه دیکتاتوری در ایران، محدود کردن قدرت دولت مرکزی، و تقسیم قدرت است. هر خلقی باید، برای اداره امورخود، قدرت خود گردانی خود را بدست بگیرد. و هر منطقه باید صاحب مجلس، دولت و اختیارات محلی خویش بشود. و مملکت، در شکل اختیارات دولتهای محلی اداره شود. و جز این، راه نجاتی برای مردمان ایران، که از ملل و گروهای اتنیکی مختلفی هستند، وجود نخواهد داشت. با توجه به حس نفرت و جو ملتهب ای که رژیم اسلامی در عرض بیش از سه دهه ایجاد کرده است، دیگر هیچ قوم و یا ملتی به نمایندگان اتنیکهای دیگر، مخصوصا به مرکز نشینان اعتمادی ندارد، و هر اتنیکی باید در منطقه خود، خودش زمام امور و اداره خویش را بدست بگیرد. در غیر اینصورت، جغرافیای ایران به یک کشاکش خونین، و جنگ داخلی کشیده خواهد شد.