Skip to main content

دوست گرامی، یونس شاملی،

دوست گرامی، یونس شاملی،
تبریزی

دوست گرامی، یونس شاملی، ناهمسانی بزرگ دیدگاه من و شما در این است که شما ناسیونالیست هستید و من ناسیونالیست نیستم و گفتگوی من و شما در هر زمینه ای مانند زبان یا فدرالیسم و ..... تا صد سال دیگر به جائی نخواهد رسید! از این روی بهتر است شما نوشتار مرا درباره پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم بخوانید تا بدانید که من نه پان آریا هستم و نه پانفارس هستم و نه پیرو پان های دیگر http://iranglobal.info/node/16195

.......... دوست گرامی، یونس شاملی، شما می گوئید: ( .......... آقای تبریزی که اسمت را گذاشته ای تبریزی ترک و شغلت را کرده ای دفاع از زبان فارسی، خود این کار اسمش کمپلکس است و تناقضی بسیار جدی را با خود به یدک می کشد .......... ) دوست گرامی، من بارها و بارها نوشته ام که دیدگاه من درباره زبان ها دیدگاهی بی طرفانه است و زبان جز ابزاری برای پیوند میان انسان ها هیچ نیست و هرگز نباید مانند ناسیونالیست ها از زبان بتی ساخته و همه چیز را فدای آن کرد و این کردار انسان ها است که آنها را به خوب و بد بخشبندی می کند نه سخن گفتن به این زبان و آن زبان و آن چه که مردم یک سرزمین را خوشبخت یا بدبخت می کند رژیم است نه زبان! پس من کی و کجا مانند پان آریاهائی که در عالم هپروت سیر می کنند کارم دفاع از زبان فارسی است؟ زبان کاربردی هفتاد میلیون ایرانی هم اگر به جای زبان فارسی، زبان ترکی باشد برای من تفاوتی ندارد، سخن من این است که به جز پان نامه نویسان میلیاردرزاده ای که از بس خورده و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند کدام یک از مردم گرسنه ایران سفت و سخت از این زبان و آن زبان چسبیده است؟ و چرا من و یا دیگران نیرو و زمانی را که می توانیم برای کوبیدن رژیم آخوندهای مفت خور به کار ببریم باید برای پرداختن به زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای به کار گیریم؟ برای نمونه در ایران بهای نان در ۲۴ ساعت ده برابر شد و اکنون به پانزده برابر نیز رسیده است! و زمین لرزه نیز خانه های مردم بی نان مانده آذربایجان را با خاک یکسان کرد! اکنون اگر من به نزد مردمی که خانه هایشان با خاک یکسان شده است و نالان و گریان و دردمند و درمانده و گرسنه و تشنه و بی یار و یاور بر روی آوار و سنگ و کلوخ نشسته اند بروم و بگویم: ( .......... ای مردم وقت آن رسیده است که فریاد اعتراض از تحمیل زبان فارسی بر ملت های غیر فارس سخن به میان آید! .......... ) آن مردم به من چه می گویند؟ آیا آن مردم گرسنه که در جستجوی نان هستند نه در جستجوی پان برای من کف می زنند یا مرا سنگباران می کنند؟ یاد دادن و یاد گرفتن زبان بد نیست اما بت ساختن از زبان و همه چیز را رها کردن و سفت و سخت از زبان چسبیدن بد است و این کاری است که ناسیونالیست هائی که پیرو پان های رنگارنگ هستند انجام می دهند و سود آن نیز به رژیم آخوندی می رسد! سخن کوتاه، مردم گرسنه ایران در جستجوی نان هستند نه پان!