Skip to main content

دوست گرامی، بالا بئی، اگر از

دوست گرامی، بالا بئی، اگر از
تبریزی

دوست گرامی، بالا بئی، اگر از دیدگاه ناسیونالیستی به زبان نگاه کنیم به همان هوده ای می رسیم که شما و همه ناسیونالیست ها در جهان رسیده اید، شما می گوئید: ( .......... زبان تنها عنصر ارتباط نیست بلکه زبان روح یک ملت است و اگر کسی زبان ملتی را سرکوب بکند در حقیقت روح و روان آن ملت را نابود کرده است .......... ) و این همان دیدگاه ناسیونالیستی درباره زبان است، البته ناسیونالیست ها درباره نژاد و تبار هم می گویند: ( .......... نژاد تنها عنصر بیولوژیک نیست بلکه نژاد روح یک ملت است و اگر کسی نژاد ملتی را آلوده بکند در حقیقت روح و روان آن ملت را آلوده کرده است! .......... ) با چنین دیدگاه هائی زن و مرد ترک و فارس نباید باهم زناشوئی کنند چون زبان و نژاد که روح یک ملت است آلوده شده و یا نابود می شود! ..........

.......... دوست گرامی، ناسیونالیسم و ناسیونالیست ها در سرتاسر تاریخ و سرتاسر جهان باخته اند و بزرگترین بازندگان تاریخ بوده اند! دوست گرامی، بالا بئی، شما می گوئید: ( .......... این عنصر زبان است که نان درمی آورد نه برعکس! .......... ) اما آنچه که همگان در سرتاسر تاریخ دیده اند چیز دیگری است و با سخن گفتن به زبان مادری نه کباب هائی به پهنای یک وجب و درازای سه وجب از آسمان خواهند بارید و نه نان سنگک برشته کنجدی و نه سکه های زرین! برای نمونه اگر زبان ترکی زبان کاربردی ایران شود و همه هفتاد میلیون ایرانی در سرتاسر ایران به زبان ترکی بخوانند و بنویسند و رادیو و تلویزیون ایران نیز به زبان ترکی برنامه هایشان را پخش کنند اما رژیم ولایت فقیه بر سر کار باشد برای ایرانیان چه سودی از زبان ترکی خواهد رسید؟ اما اگر زبان فارسی زبان کاربردی ترکیه شود و همۀ مردم ترکیه به زبان فارسی بخوانند و بنویسند و رادیو و تلویزیون ترکیه نیز به زبان فارسی برنامه هایشان را پخش کنند برای ترکیه ای ها چه زیانی خواهد رسید هنگامی که بر کشورشان مانند ایران آخوندهای مفت خور فرمانروائی ندارند؟ و آیا کشور ترکیه را زبان ترکی سرزمینی بهشت آسا کرده است یا کشورداری با خردورزی؟ پس این زبان نیست که مردم یک کشور را خوشبخت یا بدبخت می کند بلکه این رژیم است که مایه بدبختی و خوشبختی مردم یک سرزمین است اما بدبختانه ناسیونالیست های ایرانی همه چیز را رها کرده و سفت و سخت از زبان چسبیده اند! آن هم کدام ناسیونالیست ها؟ آنهائی که از بس خورده اند و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند و اندوه نان ندارند! دوست گرامی، بالا بئی، شما کدام یک از پان آریاهائی را که در فرامرز نشسته اند و از نژاد آریائی و سرزمین اهورائی و جمشید پیشدادی و فریدون کیانی و .......... داد سخن می دهند را دیده اید که یک بار بیل و کلنگ به دست گرفته و کار کند؟ شما کدام یک از ناسیونالیست های ترک را که در فرامرز و کشورهائی مانند ترکیه و آلمان و سوئد و کانادا و .......... نشسته اند را دیده اید که دستان پینه بسته و چهره آفتاب سوخته داشته باشند؟ هیچ یک از کارگران و برزگران و رنجبران ایرانی بیست و چهار ساعته از زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای سخن نمی گویند بلکه این میلیاردرزاده های زرسالار (بورژوا) هستند که همه چیز را رها کرده و سفت و سخت از زبان چسبیده اند! دوست گرامی، بالا بئی، برای کسانی که زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم مغز آنها را از کار نینداخته است زبان هیچ نیست جز ابزاری برای پیوند میان انسان ها و سخن گفتن یا سخن نگفتن با یک زبان نشانۀ خوب بودن و بد بودن و برتری هیچکس در هیچ کجای جهان نیست، ترک هائی هستند که بهترین آدم ها هستند و ترک هائی هستند که بدترین آدم ها هستند همچنان که فارس هائی هستند که بهترین آدم ها هستند و فارس هائی هستند که بدترین آدم ها هستند و این کردار انسان ها است که آنها را خوب و بد می کند نه سخن گفتن به این زبان و آن زبان. دوست گرامی، بالا بئی، در زمانی از سوی ناسیونالیست های ایرانی سخنانی درباره زبان پرستی و نژادپرستی گفته و نوشته می شوند که همۀ مرزها در جهان رو به نابودی هستند و جهان به سوی تک میهنی ( اینترناسیونالیسم ) می رود و مرزبندی های گوناگون میان این کشور و آن کشور دارند از میان می روند و دیوارکشی ناسیونالیستی میان کشورهای گوناگون به پایان عمر تاریخی خود رسیده است و رسیدن به یکپارچگی جهانی بی چون و چرا است و تنها یک کشور در فرجام تاریخ بر جای خواهد ماند و آن هم کشوری به نام کره زمین است.