Skip to main content

آقای یوسفی، تنها چیزی که می

آقای یوسفی، تنها چیزی که می
اژدر بهنام

آقای یوسفی، تنها چیزی که می توانم در این مورد بگویم این است که متاسفم!
از نظر من طبیعتا اگر سرزمینی مورد تهاجم قرار بگیرد، مردم آن سرزمین حق دارند که از خود دفاع کنند ولی در شرایطی آزاد و دمکراتیک مردم هر منطقه‎ای حق دارند که چگونه زیستن خود را تعیین کنند و تصمیم بگیرند که با چه کسی باشند و یا نباشند. یعنی اگر بخش از ایران و یا آذربایجان و یا... در شرایط آزاد و دمکراتیک تصمیم بگیرند که از ما جدا شوند، تصمیم آنها محترم و قابل اجراست اگرچه ما مخالفش باشیم. برای این تفکر خاک مقدس نیست بلکه انسان است که اهمیت دارد.
وقتی برای کسی معیار خاک باشد و نه انسان‎هایی که بر روی آن خاک زندگی می کنند و نه خواست و اراده آن انسان‎ها بلکه آنچه که خود این شخص می‎گوید و اراده می‎کند، نتیجه جز فاجعه نخواهد بود. این فاجعه عبارت است از تقدس خاک و در نتیجه، جنگیدن برای در تصرف داشتن آن و انحصار آن به خود.

یعنی جنگ و کشتار و ویرانی و بدبختی و بی‎خانمانی و آوارگی و گرسنگی و بیماری و هزاران درد و بلای دیگر برای انسانها.
برخلاف شما، برای من، انسان در درجه اول اهمیت قرار دارد. اگر 99 درصد مردم اورمیه ترکی‎زبان باشند و در شرایطی دمکراتیک و با آزادی کامل بخواهند که با کردستان باشند یا با آذربایجان و یا با هر جای دیگری، اگر هم مخالف نظر این 99 درصد باشم، خواست و تصمیم این مردمان است که برای من تعیین کننده است. برعکس من، برای شما نه خواست و اراده و تصمیم مردمان آن دیار، بلکه خواست و اراده خود شما تعیین کننده است. برای شما اینطور است که اگر مردم اورمیه تصمیم بگیرند که مثلا با آذربایجان باشند، این تصمیم و اراده پشیزی ارزش ندارد و « ارومیه سرزمین کردها بوده است و خواهد بود »، اورمیه ملک شخصی شماست و باید بماند و حتما که باید این را به مردم آن دیار تحمیل کرد اگرچه به بهای بی‎خانمانی و کشتار هزاران و میلیونها انسان.
واقعا متاسفم که هنوز هم چنین تفکری در میان مردمان ما وجود دارد.