Skip to main content

جناب خشایار. تصور میکنم

جناب خشایار. تصور میکنم
محسن کردی

جناب خشایار. تصور میکنم اشتباه میکنید. تا جایی که بخاطر دارم آلبرایت هنگامی این سخن را گفت که دیگر وزیرخارجه نبود. اما در اصل منظور تاثیری ندارد و آن این که ما بعنوان ایرانی باید بدانیم که اینها بر اساس منافع خودشان هرگونه که ایجاب کند موضع میگیرند و این سخن آلبرایت دال بر این نیست که آمریکا از این عمل یعنی دخالت در کودتا پشیمان است. پایش بیافتد دخالت که هیچ تجاوز هم میکند. سر این که مشکلی با هم نداریم؟ اگرنه من شخصا هیچ شکی در دخالت آمریکا در کودتا ندارم منتها عقیده دارم که «متاسفانه» این دخالت شکست خورد و بناچار دو روز بعد بدون دخالت آمریکا و با همت خود مخالفان مصدق و بی عملی عمدی خود مصدق، مصدق سرنگون شد. کودتای آمریکایی (که من آنرا اصلا کودتا نمی نامم. آنکه می پذیرد که با دوتا زرهپوش و کامیون سرهنگ نصیری در مقابل مصدق و تانکهایش کودتا کرده باید مغز خود را معاینه کند. ادامه..

من شخصا مشکلی هم با کودتا ندارم بگذارید این مورد اختلاف ما باقی بماند. به عقیده من برکناری مصدق عملی بغایت صحیح بود و شرح آنرا در مقالاتی با نام «من هم حاضر بودم در کودتای 28 مرداد شرکت کنم» آورده ام. به عبارت دیگر آن کودتا را (من آنرا قیام مینامم) بر علیه سیاست های ایران بر باد ده مصدق تایید میکنم و حتا بگیر و ببندها و دیکتاتوری 25 ساله شاه را هم تایید میکنم. متاسفانه روشن فکر ایرانی (تاریک اندیشانی بیش نبودند) بجای آنکه زیر بال این دیکتاتور با بگیرند و به او کمک کنند تا کشور را از واپسماندگی بیرون بکشد و به موقع مناسب خودش به دنبال دمکراسی بروند، تا توانستند سر راه او سنگ اندازی کردن و او را به دیکتاتوری عمیق تری سوق داند. شرح آنرا بارها نوشته ام و حاضرم در دفاع از این نظریه هرکجا بخواهید بحث کنم. دیکتاتوری شاه لازم و به نفع منافع ملی داخلی و خارجی ما بود.