Skip to main content

روزی(۱۹۸۷) مرحوم خ. کندهاری

روزی(۱۹۸۷) مرحوم خ. کندهاری
Anonymous

روزی(۱۹۸۷) مرحوم خ. کندهاری رئیس مافیای پشتونستان، هوشنگ خان(الس پهره ای نوه حاکم نیمروز) و مرحوم حاجی بلوچ خان را در گردیجنگل که بازار مواد مخدر و اسلحه بود دعوت به ناهار کرد. من از محافظان هوشنگ خان بودم و در جلسات خصوصی هم میتوانستم در کنارش باشم. پس از ناهار حاجی بلوچ خان از خ.قندهاری پرسید، این ماه سهمیه (مواد) من کم بوده و بیش از صد نفر بیکار نشسته اند؟ قندهاری روی بطرف ( آ ) کرد و گفت از ایشان بپرسید. ((آ) همان شخصی بود که دو دستگاه استـینگر ضد هوایی را به جمهوری اسلامی فروخته بود و در صدد بود تا یکدستگاه را هم به هوشنگ خان بفروشد.) ( آ ) پاسخ داد من از شما بلوچها عذر ميخواهم و بیست لک روپیه نقد هم آورده ام تا بجای زیان از من قبول کنید. وی ادامه داد، کلیه مال این ماه را من با دو برابر قیمت از فرودگاه کویته به تهران فروخته ام. انشالله ماه آینده سهم شما را جبران میکنم.

موضوع دیگری در سال ۱۹۸۶ رخ داد، بهمراهی هوشنگ خان از منطقه ای به اصطلاح ایرانیها و پاکستانیها (مرز دو بلوچستان) عبور میکردیم. در یک دره ناگهان دو لندکروزر پیکاپ در دام ما افتادند. در هر ماشین سه پاسدار بودند و پشت هر ماشین دو دیگ مکعب مستطیل شکل بزرگ قرار داشت. هوشنگ خان از آنها پرسید، تعدادتان کم است، شک دارم بارتان باید سنگین باشد! سپس به ما گفت توی دیگها نگاه کنید تا بدانیم چه دارند. من سر دیگ را که باز کردم بوی بسیار تند تریاک و هروئین زد توی صورتم و مرا به عقب راند. چهار دیگ قریب سیصد کیلو مواد مخدر. هوشنگ خان سن انها را سوال کرد همه از ۱۷ تا ۲۴ ـ ۲۵ ساله بودند. سپس پرسید مال را به چه کسی تحویل می دهید؟ آنها گفتند مال امام جمعه بیرجند است. هوشنگ خان دستور آتش زدن دیگها و ماشینها را داد و آن پاسداران را که کودک و نوجوان بودند آزاد کرد تا بروند.