Skip to main content

کاربر گرامی 1- بله نوشته

کاربر گرامی 1- بله نوشته
آ. ائلیار

کاربر گرامی 1- بله نوشته هایی را که نام برده اید در زمان شاه « به بیرون درز»کرده، و اکنون در حکومت اسلامی ده برابر آن انتشار می یابد گاهاً با اجازه و گاهاً بدون اجازه، ولی با تمام اینها زبان آذربایجانی مثل 80 سال پیش ممنوع ست. حکومت اسلامی حتی ماده ی 15 قانون اساسی خود را هم در مورد زبان مادری اجرا نمی کند. ممنوعیت به معنای آن نیست که هیچ چیزی منتشر نشده بل سخن در مورد تدوین قانون و اجرای آن است. در زمان شاه پدر و پسر همچوقانونی نبود. در حکومت اسلامی هم ماده 15 را اجرا نمی کنند. و بدون قانون هم اجازه انتشار نمی دادند. و اکنون هم به ندرت میگذارند کتابی و مجله ای منتشر شود. ولی کسانی با فداکاری و از راههای گوناگون چیزهایی بیرون میدهند.2- ما در آذربایجان در مدرسه بخاطر ترکی حرف زدن جریمه پولی داده ایم! شکنجه شده ایم!http://www.iranglobal.info/node/7666» پرنده از جلوی پنجره گذشت.

http://www.iranglobal.info/node/14869چون کودکم "فارسی" فراموشم میشود.هر دو مقاله به قلم من است. بد نیست بخوانید.

کتک-جریمه پولی(انداختن پول درقلک)- رونویسی درس- پرنده از جلوی پنجره گذشت-که من آنرا در یکی از نوشته هایم با همین عنوان توضیح داده ام- مثل گذاشتن مداد لای انگشتان و فشار دست توسط معلم است ، با این تفاوت که تا پرنده ای از جلوی پنجره کلاس رد نشده آموزگار دست بردار نیست- همه آزارو اذیتهایی بودند که ما کودکان برای یاد گرفتن اجباری زبان فارسی و فراموشی زبان مادری متحمل شده ایم.
امیدوارم روزی برسد که کودکان با میل و علاقه خود به آموختن زبان مادری و غیر مادری بپردازند.
3- علت عدم نبود روزنامه ترکی در زمان رسول زاده در اورمیه آن بود که «زبان ترکی رسمی و دولتی» نبود که در مدارس تدریس شود.
و مردم با زبان خود «کارهای اداری» را نجام دهند. و روزنامه و مجله داشته باشند. زبان دولتی فارسی بود و حالا هم چنین است. اما در خانه ها- براساس اشعار کودکان - زبان ترکی از سوی باسوادان اندکی که وجود داشتند آموخته میشد.در همین زمان که رسول زاده در اورمیه بدنبال روزنامه و خواننده بود، کودکان شعر کودکیشان را در ادبیات شفاهی چنین میخواندند: « از پسر بیگ بیزارم. روي ﭘﻴﺮاﻫﻦ ﻛﺘﺎﻧﻲ ﻣﻲﻧـﻮﻳﺴـﻢ. پیراهن کتانی با خطوط موازی؛ بیا زبان ما را یاد بگیر-زبان ما زبان ʺ اورﻣﻮʺ ﺳﺖ.»بی اوغلوندان ﺑﺌﺰارام Bəyoğlundan bezâram ﻛﺘﺎن ﻛﺆﻳﻨﻚ ﻳﺎزارم kətan köynək yazaram ﻛﺘﺎن ﻛﺆﻳﻨﻚ ﻣﻴﻞ ﻣﻴﻠﻲ kətan köynək mil- mili ﮔﻞ اوﺧﻮ ﺑﻴﺰﻳﻢ دﻳﻠﻲ gəl oxu bizim dili ﺑﻴﺰﻳﻢ دﻳﻞ اورﻣﻮ دﻳﻠﻲ bizim dil Urmu dili وقتی زبانی در اداره ی مملکت و انجام کارهای آن بکار گرفته نمیشود- تحصیل هم نمیشود- کتاب و روزنامه و خواننده هم پیدا نمیشود. هر کس نسبت به نیازش چیز یاد میگیرد. با دو هفته در اورمیه ماندن نمیتوان مسئله زبان را در آذربایجان برای خود حل کرد. که چرا نشریات ترکی یافت نمیشود. همانطور که نتوانسته علت اصلی مسئله را درک کند. در آذربایجان زبان رسمی فارسی بود. اگر ترکی بود همه جا پر میشد از مطبوعات ترکی. بگذریم که تعداد باسوادان آنموقع خیلی کم بود و معمولا هم کارمندان دولت بودند.4- منظور از شما شمای نوعی ست. 5- انکار ممنوعیت مسئله را حل نمیکند. این ممنوعیت حالا هم ادامه دارد.6- راه حل رسمی شدن زبان ترکی در آذربایجان است. از کودکستان تا دانشگاه. این مشکلی ست که ما میخواهیم حل کنیم. و نیاز به حمایت انسانهای معتقد به حقوق بشر داریم که به باور خود عمل کنند و از حق بشری ما دفاع نمایند. ساعدی داستان نویس بزرگ میگوید«من آذربایجانی ترک زبان، مجبورم به فارسی بنویسم، چرا که مجبورم.زبان من قدغن بوده و در این سن و سال خودم را بی هویت حس میکنم...»-یادنامه ساعدی. ساعدی از دو داستان که به زبان ترکی نوشته بود و اجازه ی انتشار نداده بودند نیز نام برده است.ساعدی که توسط عضدی بازجو شکم اش با چاقو قاچ قاچ شده بود...صمدبهرنگی را بخاطر چاپ کتاب پاره پاره که اشعار ترکی بود ساواک از طریق آموزش و پروش چه آزار و اذیتها که نکرد. داستان چاپ آثار ترکی انگشت شمار درزمان شاه بسیار غم انگیز است. همه از طریق تحمل فشار های زیاد صورت گرفته است.