Skip to main content

(دنباله)..... انبوهی از نوشته

(دنباله)..... انبوهی از نوشته
تبریزی

(دنباله)..... انبوهی از نوشته ها را نوشته اند! می خواهید من چه کار کنم؟ آیا علی هیأت را زنده کنم و او با دستخط خودش اعترافاتی را بنویسد و سپس آن دستخط را به دفترخانه اسناد رسمی ببرم و در آنجا مهر بخورد و ثبت بشود و شماره بخورد و سپس آن را برای شما بفرستم؟ دوست گرامی، کیانوش توکلی، حتی اگر من این کار را بکنم آن هنگام نیز دوست گرامی ما، آ.ائلیار خواهد گفت: ( ..... ممکن است این سند جعلی باشد، همیشه همه اسناد درست نیستند! ..... ) ******* جواد هیأت فرزند علی هیأت تا پنجاه و سه سالگی که سال ۱۳۵۷ و سال انتحار اسلامی است هیچ کاری بر ضد رژیم پهلوی انجام نداد و جواد هیأت رئیس بیمارستان شهربانی در تهران بود! مدرک و سند می خواهید؟ همه کسانی که با جواد هیأت سر و کار داشته اند حتی دوستان او و حتی تارنماهائی که از او با آب و تاب فراوان ستایش می کنند پذیرفته اند که جواد هیأت در زمان رژیم .....

..... پهلوی رئیس بیمارستان شهربانی در تهران بود! از همه اینها گذشته حتی خود جواد هیأت نیز بارها و بارها اعتراف کرده است که رئیس بیمارستان شهربانی در تهران و در زمان رژیم پهلوی بود! اما آیا بیمارستان شهربانی در تهران مانند بیمارستان های دیگر بود؟ نه! این بیمارستان که برای سازمان اطلاعات و امنیت کشور (س.ا.وا.ک) و کمیته مشترک ضد خرابکاری کار می کرد از یک دژ جنگی چیزی کم نداشت! این بیمارستان تنها درمانگاهی بود که پلیس و ساواک رژیم پهلوی نیروهای ضد رژیم را که زیر شکنجه یا در درگیری با مأموران شاه زخمی می شدند به آن می فرستادند! کسانی از چهره های ضد رژیم شاه نیز اگر در زندان بیمار می شدند به بیمارستان شهربانی فرستاده می شدند! در این بیمارستان مأموران شهربانی و ساواک و کمیته مشترک ضد خرابکاری از زخمی ها و حتی از کسانی که داشتند می مردند بازجوئی می کردند و از زخمی ها در بیمارستان شهربانی به ریاست جناب آقای دکتر جواد هیأت با شکنجه های ددمنشانه بازجوئی می کردند! روشن است که ریاست چنین بیمارستانی که یکی از پایگاه های امنیتی رژیم پهلوی بود بایستی به کسی سپرده می شد که سرسپرده رژیم شاه و پذیرفته شده از سوی دستگاه امنیتی رژیم شاهنشاهی باشد و این سرسپرده کسی نبود جز جناب آقای دکتر جواد هیأت! دوست گرامی، کیانوش توکلی، خود جواد هیأت چندین بار اعتراف کرده و می گوید که رئیس بیمارستان شهربانی در تهران و در زمان رژیم پادشاهی بود و دوست گرامی ما، آ.ائلیار در یادداشت شماره 33628 می گوید: ( ..... تبریزی گرامی بدون سند و مدرک حرف می زند و هنوز یاد نگرفته که اتهام آریامهری و ساواکی بودن قبل از ارائه سند در شأن قلمزن که هیچ حتی در شأن یک انسان نیست! ..... ) بدون سند و مدرک؟ اگر اعترافات خود جواد هیأت سند و مدرک نیستند پس چه چیزی سند و مدرک است؟ ********** جواد هیأت پس از انتحار اسلامی هیچ کاری بر ضد رژیم آخوندی انجام نداده است و حتی یک سطر نیز بر ضد این رژیم ننوشته است! مدرک و سند می خواهید؟ دوست گرامی، کیانوش توکلی، شما در سرتاسر جهان اینترنت و در همه کتابخانه های سرتاسر جهان اگر دیدید که جواد هیأت یک سطر بر ضد رژیم آخوندی و ددمنشی های بی شمار آن که حتی روی شاه و ساواک را هم سفید کردند نوشته است مرا نیز آگاه کنید! برای نمونه در سال ۱۳۶۷ که هزاران تن از دشمنان رژیم آخوندی با فرمان ابردژخیم و ابردیکتاتوری به نام روح الله خمینی در زندان های سراسر ایران اعدام شدند تنها کاری که جواد هیأت انجام داده است نوشتن کتابی به نام: (آذربایجان شفاهی خلق ادبیاتی) بوده است! دوست گرامی ما، آ.ائلیار که می گوید چنین سخنانی اتهام بی سند هستند اگر نوشته ای از جواد هیأت پیدا کرد که در آن بر ضد ددمنشی ها و بیدادگری های بیمانند این رژیم سخنانی نوشته شده اند دیگران را نیز آگاه کند! ********** دوست گرامی، کیانوش توکلی، دوست گرامی ما، آ.ائلیار می گوید: ( ..... کار این آقا تنها تبلیغات است علیه یک شخص درگذشته و اصولاً خلاف مقررات سایت! من این مسأله را در جمع مطرح می کنم که دیگر در مورد دیگران تکرار نشود! ..... ) اگر درباره درگذشتگان نباید چیزی نوشت پس درباره شخص درگذشته ای به نام اسدالله لاجوردی نیز کسی نباید چیزی بنویسد و اگر بنویسد دوست گرامی ما، آ.ائلیار خواهد گفت: (..... طرح مسائل اتهامات سیاسی- امنیتی علیه حاج سیداسدالله لاجوردی جایش در سایت نیست که نویسنده اقدام کرده، رسیدگی به اتهام همکاری با وزارت اطلاعات و زندان اوین و دادستانی انقلاب اسلامی کار یک دادگاه بی طرف است! ..... ) http://iranglobal.info/node/29129 ******** دوست گرامی، کیانوش توکلی، من دیگر بیش از این چنین گفتاری را کش نمی دهم، اگر کسی سخنان مرا دریافته باشد که هیچ و گر نه چندباره نویسی سخنان پیش گفته کاری بیهوده است!