دنباله کامنت قبلی : در بالا گفتم که خانم اشرف دهقانی ، تنها مارکسیسم ـ لنینیسم ( به تعبیر دیگر ایشان ، « دید علمی ِ » ) همسو با خوانش خود و هم اندیشانش را، اندیشه راهنما برای داوری می داند. به عنوان نمونه، می نویسد : « با استناد به رساله " آذربایجان و مسئله ملّی" می بینیم که رفیق نابدل درست به خاطر مجهز بودن به دید علمی و برخورداری از منش و روحیه کمونیستی با توجه به این که وی تنها کشف حقیقت از ورای واقعیت را مد نظر داشته است، به مسئله ملّی هم بَری از هرگونه تعصب و تنگ نظری های بورژوائی و خرده بورژوائی برخورد کرده است...چه امروز و چه در گذشته ، در میان افراد متعلق به چپ همواره کسانی بوده و هستند که به مسئله ملّی در ایران و به خصوص در رابطه با آذربایجان با دید ناسیونالیستی و آلوده به شوینیسم برخورد کرده و می کنند. در کنار آن ها مرتجعین امروزی در رژیم جمهوری اسلامی هم قرار دارند که
یعنی ، به رغم آن همه اسناد معتبری که در این سال ها (از آرشیوهای اتحاد جماهیر شوروی سابق ) بیرون آمده است ، ایشان هنوز هم منکر این واقعیت بدیهی است که فرقه دموکرات آذربایجان و در رأس آن پیشه وری ، چیزی کارگزار دست آموز سیاستگذاران شوروی سابق نبوده اند.......
مقاله خانم اشرف دهقانی گفتنی بسیار دارد ، که البته جایش در یک مقاله بلند است ، نه یک کامنت. از این رو، این کامنت را در همین جا پایان می دهم .