Skip to main content

anonym گرامی ، کسانیکه

anonym گرامی ، کسانیکه
آ. ائلیار

anonym گرامی ، کسانیکه «عشیره پرستی و ناسیونالیسم» را به دیگران ایراد میگیرند خود از «عشیره پرستی فارسی و ناسیونالیسم فارسی» در جلد « ایران و ایرانی و شهروند» یا حتی «جهان وطنی» دفاع میکنند. اینجا « دفاع از حقوق» را اینها «انک عشیره، پان، ناسیونالیسم» میزنند و « عشیره پرستی و پان گرایی» خود را «پنهان» میکنند. اینها جرئت بیان خواست « تمامیت ارضی پرستی، عشیره پرستی و ناسیونالیست و پان ایرانیست بودن» خود را ندارند. و همینطور «کوروشیست» بودن خود را نه درک میکنند و نه جرئت بیان آنرا دارند. قتل عام آذربایجان را روز «نجات » مینامند میخواهند در آینده هم « قتل عام» را «روز نجات» بنامند. مسئله صحبت در مورد «حل مشکلات» نیست صحبت بر سر آن است که «چگونه با حیله گری» میتوانند «حقوق نقض شده ی 85 ساله» را باز هم دور بزنند و نقض کنند. اینها ترسشان از «متلاشی شدن تسلط شان بر ایران» است.

نه در اندیشه ی انسان اند و نه به حل دشواریها میاندیشند.اینها «حقوق ضایع شده» نمی شناسند. اصلاً حقی به دیگران قایل نیستند و نبودند که ببینند «حقوقی» هم ضایع شده است. سیاستی که این جریانات پیش می برند همان «سیاست یک وطن- یک زبان-یک دولت» است که ایران را در آستانه ی متلاشی شدن و جنگ داخلی، و یوگسلایزاسیون قرار داده است. فکر میکنند با «وابسته نامیدن پیشه وری» و انک ها باز هم میتوانند «روز نجات» را زیر قتل عامها پیش ببرند. اینان در اندیشه حفظ «تسلط» هستند و نه در فکر حل مشترک دشواریها و نقض حقوق. اینان باب صحبت و گفت و گو را بسته اند. از نظر من جواب شما کاملاً بیان خواست شما ست. تجزیه ی ایران. اما جواب من «فدرالیسم» است. اگر آنرا درک کنند و راه حل بدانند. در غیر این صورت سیاست« جنگ و تجزیه» را اینان پیش می برند و میخواهند ایران را یوگسلاوی کنند. و خود هم متوجه نیستند که چه میگویند و چه میکنند. دوستی خاله خرسه به این میگویند. اینجا در کل سه مسئله مطرح هست. 1- فدرالیسم. 2- استقلال (جدایی). 3- ایران واحد و دولت واحد فارسی. از نظر من نظر 2 و 3 غیر عملی ست. اما نظر 1 امکان عملی شدن و حل دشواریها را دارد. مهم نیست که کسی چه عقیده ای دارد. فکر آزاد است و انسان می تواند عشیره پرست، پان ایرانیست، مذهنی، آته ایست و کمونیست و جدایی طلب باشد. بل مهم این است که «چه راه حلی» دارد. آیا عملی هست؟آیا انسانی هست؟ آیا با دنیای امروزی جور در میاید. می توان در مورد راه حل صحبت کرد. اینکه یکی عشره پرست است یا ناسیونالیست یا کمونیست مسئله خود افراد اند. اما راه حل مشکلات را میتوانند برای «بررسی جمعی» و رسیدن به راه حل بهتر مطرح کنند. در بررسی بجای پرداختن به خود راه حل ، چسبیدن به اعتقادات افراد مشکل را حل نمی کند. کجروی در پرداختن به مسئله است. داعش راه حل را « اجرای اسلام » میداند. می بینیم که راه حل درستی نیست. راه حل شاهان ایران «دولت واحد -زبان واحد» هم 50 سال تست شد دیدیم که غلط است. حکومت اسلامی ایران هم پاسخ درست نمی دهد. مشروطه ی سلطنتی جواب نداد. در این میان لازم است راه حل نشان داد. من «فدرالیسم» را پیشنهاد میکنم. و نوع آن هم میتواند مورد بحث قرار گیرد. اما پیش از آن لازم است دیگران هم راه حل «خود» را روی میز بگذارند. شاید مال آنها بهتر شد. نخست مهم توافق در خود تز و مقوله است. بعد «نوع» آن و بعد «اجرا». و... در بین چپها چند راه حل مطرح است:1- سوسالیسم.2- فدرالیسم سوسیالیستی. 3- دموکراتیسم- فدارلیسم-دولت رفاه. و... باقی جریانات هم راه حل بدهند و بیخود به اعتقادات افراد نچسبند. کسی به داعش نمی گوید چرا به اسلام معتقد است. میگویند راه حل و عمل اش غلط و ضد انسانی ست.