Skip to main content

من بارها نوشته ام که عشیره

من بارها نوشته ام که عشیره
Anonymous

من بارها نوشته ام که عشیره پرستی و اسلامگرایی از نوع جمهوری اسلامی سر در یک ابشخور دارند، اینهم سندش! آقای قابوسی که سابقا همیشه تیتر پروفسوری اش را هم ضمیمه نامش می کرد، به بهانه مبارزه با نژادپرستی با تمام قوا مشغول دفاع از اسلام عزیز است و از آنجایی که دستش در این مسیر تنگ است، بناچار مانند یک عشیره پرست دیگر که نامش را نمی آورم، مجبور به "نیت خوانی" می شود! یعنی ایشان که دستی هم در فلسفه دارد )بیچاره سقراط و افلاطون!) معتقد است حتی اگر کسی صراحتا بنویسد: «مرا نژاد گرا هم مبین، که خواستِ من /// عرب ستیزی نه، بل فنایِ اسلام است ///// روا مدار به کین ازعرب سخن گفتن /// که ش این بس است که که او مبتلای اسلام است» بیخود کرده و برای خودش گفته است، استاد بهتر می فهمد و می نویسد: «حمله به خدای عرب در این شعر مشخصأ حاکی از نژاد پرستی است و اشاره شاعر ...

عین اشارات اعضاء احزاب فاشیستی اروپا و آمریکا است»!!! البته از جناب پروفسور باید پرسید آنوقت تکلیف قرآن کریم شما چه می شود که فرموده است «الأعراب أشد كفرا ونفاقا وأجدر ألا يعلموا حدود ما أنزل الله على رسوله والله عليم حكيم»؟ آیا ایشان بهتر دیست اول درگیریهای درونی اش را با اسلام حل بکند و بعد دوره بیفتد و مثل آیت الله العظمی مصباح یزدی به این و آن انگ بچسباند؟ راستی فرض کنید ما امدیم و جمهوری اسلامی را ساقط کردیم و یک نظام جمهوری سکولار و فدرال را جاگزین آن کردیم، این پروفسورها را کجای دلمان بگذاریم!؟