Skip to main content

آقای ائلیار به سیاق معمول و

آقای ائلیار به سیاق معمول و
Anonymous

آقای ائلیار به سیاق معمول و از موضع دانای کل و مرشد کامل به دیگران تاخته است که چرا راه حل ارائه نمی کنند. از آنجایی که من اینکار ایشان را فرافکنی و تلاش برای منحرف کردن خوانندگان از مواضع نژادپرستانه می دانم، نظرم را در این باره می نویسم: من حتی سیستم فدرال را هم برای ایران کافی نمی دانم و معتقدم هر چقدر قدرت نامتمرکز باشد و به واحدهای کوچکتری تقسیم بشود، دموکراسی تضمین شده تر است. برای نمونه سوئیس که دارای چهار واحد قومی (و نه ملی!!! هیچ انسان عاقلی از "ملتها" یا "ملیتهای" سوئیسی حرف نمی زند، بجز عشیره پرستان ایرانی!) است، از 26 واحد سیاسی بنام "کانتون" تشکیل شده است. همچنین من نظام پارلمانتاریستی را هم کافی نمی دانم و باز هم مثل سویس معتقد به دموکراسی مستقیم هستم. لازم به تذکر است که در سوئیس بین 2014 - 1981 پانصد و هشتاد و چهار 584 رفراندوم برگزار شده است، که مردم در آنها برای سرنوشت

خود مستقیما تصمیم گرفته اند. البته ایران سوئیس نیست و طبیعتا باید سیستم سیاسی مناسب با شرایط خودش را ایجاد کند. ولی فرق عمده من با عشیره پرستان در این است که آنها خواهان استقلال "قبیله"اند و من خواهان استقلال "فرد". یعنی وقتی من از شهروند حرف می زنم، منظورم انسانی است که استقلال رأی دارد و مستقیما و بدون اعمال نفوذ قبیله برای سرنوشت خودش تصمیم می گیرد. شاید این فرق عمده من با آقای ائلیار باشد. من معتقدم تک تک انسانها باید در ایران اول یک هویت فردی پیدا کنند و بعد با تکیه آگاهانه (و نه موروثی) بر مشترکات گروهی، هویت جمعی را خودشان انتخاب کنند. اگر به آذربایجان برگردیم، او خواهان استقلال آذربایجان است و من خواهان استقلال انسان آذربایجانی (و کرد و بلوچ و عرب و ...) و همانطور که بارها نوشته ام، اگر سعادت و اعتلای کرامت انسانی تک تک شهروندان این کشور در گرو تجزیه ایران باشد، نباید هراسی از این مسئله به دل راه داد. ولی وقتی نقطه حرکت هویت گروهی (اصالت قبیله) باشد و نه هویت فردی (اصالت شهروند)، باید از همین امروز خودمان را آماده دریای خون و نابودی سرمایه های مادی و معنوی خود کنیم. زیرا سرجنبانان جنبش موسوسم به هویت طلبی منافع قبیله را برتر از منافع فرد می دانند.