Skip to main content

آقای اقبالی گرامی

آقای اقبالی گرامی
Anonymous

آقای اقبالی گرامی
کنگره بوخوم تشکیل شد و بسیاری از سوالات مربوط به آن، از جمله چرایی شرکت حزب پان ایرانیست در آن، که نه دمکرات است و نه به حقوق بشر اعتقادی دارد و خواهان ایرانی اتمی است، بی پاسخ ماندند.
شما تمام قد از این کنگره دفاع می کنید تا آنجایی که به شیوه های عجیب و غریبی دست می زنید که اگر به نوشته های قبلی شما مراجعه کنیم، با آنها جور در نمی آیند.
شما می نویسید: <پس از 36 سال اپوزیسیون ایران توانست باب دیالوگ متمدنانه را گشوده و...>
زمانی حزب توده ایران در هر موردی می نوشت: <حزب توده ایران اولین (و یا تنها) نیرویی بود که....> و حالا شما هم همان شیوه را بکار می برید.
اپوزیسیون ایران سالها پیش توانسته است باب دیالوگ متمدنانه را بگشاید. حالا اسم آنها کنگره نبوده و مثلا نشست برلین یا سمینار استکهلم و یا... بوده است.

شما در این مقاله خودتان از <نیروهای باورمند به ساختن ایران فردا> (و من اضافه می کنم ایران دمکراتیک فردا، چون ظاهرا کنگره بوخوم می خواهد ایرانی دمکراتیک را بنا نهد) صحبت می کنید. لطفا به این سوال تکراری من پاسخ دهید: آیا حزب پان ایرانیست، باورمند به ساختن ایران دمکراتیک فردا است؟ لطفا نگاهی به منشور این حزب بکنید. از کجای این منشور می توان به این نتیجه رسید که این حزب به دمکراسی اعتقاد دارد؟
شما شاکیان را به سه دسته تقسیم می کنید: <گروه نخست تلاشگران احیاء نظام سلطنتی، گروه دوم، کوشندگان برای حفظ نظام دینی و گروه سوم فرقه های متاثر از پان ترک ها و پان عرب ها هستتند.> و به این ترتیب دهان و زبان هر کسی را که سوالی و انتقادی از این کنگره داشته باشد را می دوزید.
آیا شما در ایران فردا می خواهید به هر منتقدی انگ تلاشگران احیاء نظام سلطنتی و یا حافظ نظام دینی و پان ترک و پان عرب بزنید؟ آیا نتیجه این انگ زدنها بجز سرکوب و زندان و شکنجه خواهد بود؟ مگر در زمان پهلویها و جمهوری اسلامی جز این بوده است که به هر منتقدی انگ ارتجاع سرخ و سیاه و یا مفسد فی الارض و دشمن دین و پیغمبر می زدند و می زنند؟ آیا این شیوه ای که شما در پیش گرفته اید، جز به استبداد، ره به جایی می برد؟
نوشته اید: <کنگره توانست طیفی کیفی از گروههای سیاسی را گردآورد و گفتمان ها، زبان ها و قلب ها بهم نزدیک کند.>
صرفنظر از کیفیت بعضی از گروههایی که در این کنگره شرکت داشتند، این سوال سر جای خود باقی می ماند که چرا دیگر نیروهایی که دارای کیفیت بالایی هم هستند در این کنگره شرکت نکردند و چرا کنگره نتوانست آنها را با خود همراه کند.
یک سوال هم دارم: آیا در آینده، کنگره این ظرفیت را دارد که با نیروهایی مانند سازمان مجاهدین، طیف فدایی اعم از اقلیت و اکثریت و... آن، طیف توده ایها، طیفهای جمهوری خواهان، طیف راه کارگر، سازمانهای منطقه ای ملی -قومی و... دیالوگ کند؟ اگر کمیت را در نظر نگیریم و فقط کیفیت را در نظر بگیریم، واقعیت این است که با کیفیت ترین نیروهای اپوزیسیون در میان آنها هستند.
تنها نکته ای که من در نوشته شما می توانم تمام و کمال با آن موافقت کنم این است که نوشته اید: <اگر کنگره بخواهد در اعماق نفوذ کند و در شکل جنبش واقعن سیاسی اجتماعی و فرهنگی سربلند کند، باید دامنه مخاطبین خود را به نیروهای متعلق به جنبش های اجتماعی کارگران، زنان و دانشجویان بسط دهد>
با تشکر