Skip to main content

فدرالیسم و دموکراسی و جلسات

فدرالیسم و دموکراسی و جلسات
Anonymous

فدرالیسم و دموکراسی و جلسات پالتاکی تحریف نموده اید!
با درود به آقایان شرفی و حسینی

شما در جواب خود ادعا می کنید که :
«چون برگزارکننندگان این کنگره اعتقادی به تأمین حقوق ملیتهای ایرانی ندارند و نیزبرخي از شرکت کنندگان در آن را کسانی تشکیل می دهند که باورمند به دمکراسی به معنای واقعی آن نیستند و بحث از حقوق ملیتهای ایرانی را بر نمی تابند از حضور در این کنگره معذوریم،»
جناب شرفی از شما می پرسم! ۱ ) آیا حضور شما در دیگر همایش ها و کنگره ها و امثالهم با همین معیار است؟ اگر این است شما و اقای حسینی در همایش پراگ که من نیز شما را افتخار ملاقات یافتم، چه می کردید؟ آیا آنجا همه «دموکرات» بودند؟ یا همه به فدرالیسم اشراف و پایبندی داشتند؟
کنگره بوخوم یک کنگره برای بزرگداشت انقلاب مشروطه و دور هم نشستن سکولار دموکرات ها بود. این تم اصلی کنگره بود. فدرالیسم یکی از موضوعات میزگرد ها بود. و شما اینک تا آنجا پیش میروید که « از این پس و از گذشته ای که احتمالا پس از همایش پراگ است، شما با بسیاری از ایرانیان گرد نخواهید آمد! » درست می فهمم! به بیانی دست چین می نمایید!
از شما می پرسم، ۲) با چه محک و ابزار سنجشی می گویید که ما برگزار کنندگان این کنگره «اعتقادی به «تامین» حقوق ملیت های ایرانی را نداریم و کدام شرکت کنندگان، کدام، نه برخی، دموکرات نیستند؟
آقای شرفی دوستانه و خاضعانه می گویم ! این در لفافه سخن گفتن و این دوگانه عمل کردن ها مناسب مردی چون شما نیست! تا کی بخش زیادی از مردم ایران نباید بدانند در «دل» شما چه می گذرد؟ ما در دوران مدرن بسر می بریم! اینکه «برخی ا زشرکت کنندگان باورمند به دموکراسی نیستند» یعنی چه؟ از چه می ترسیم که نام این دموکراسی نشناخته ها را نمی توان آورد؟ مگر نوری علا با صراحت نام دو سه نفر را که مشکل تراشی کرده اند نیاورده است، شما هم بیاورید!
کی هستیم من و شما و نوری علا و هر کس دیگری، اگر نتوانیم امروز در ساحت و پیش پای این ملت به شفافیت سخن بگوییم. این در پرده سخن گفتن ها تاکی؟ شما نماینده یک حزب «آزادساز» هستید، نه نماینده یک سازمان امنیتی! شفاف گویی و به مصاف خواندن آنانکه «بدند» اگر امروز نه، پس کی؟
من قربان آن دهان بگردم که با تندی و درشتی اما صریح و شفاف بگوید، نه آنکه با ادب و متانت طفره برود و مردم را در ابهام نگاه دارد.
بد کردند از شبکه سکولارهای سبز آمدند و برای اولین بار گفتمان مهم «حقوق اقوام و مردم ایران» را مطرح کردند و فحش هم کم نخوردند. هم اکنون هم بخاطر کور دلی وکور ذهنی یک مشت سلطنت طلب تاریخ پوسانده داریم اتهام و ناسزا حمل می کنیم که چرا ا زفدرالیسم میگوییم و چرا با «ملیت» ها می نشنیم! یادتان هست برادر! وقتی نامهء مشترک حزب شما و حزب کومله منتشر شد، نوری علا و شبکه ما و خود من نیز چه نوشتیم؟ نه! یادتان نیست چون نباید باشد!
می گویید جلسات پلتاکی! «پلتاکی» خوب که چی؟ از این سر و آن سر دنیا همه که مثل آقای خادم ۱۰۰ هزار دلار ندارند خرج بلیط و هتل دهند جمع شوید امضای دست تان را بر جریده ای مرقوم نمایید! شما را با این موی سفید و نوری علا را با ان ریش سپید، فقط و فقط دو امضا زیر کاغذ متعهد می گرداند؟ این است خمیرهء سالها مبارزه به جوانان ایرانی وکرد؟ گمان میکنید ما در جنبش سکولار دموکراسی با مرکب و قلم زیر پیمان نامه را امضا زده ایم! نه برادر عزیز، با قول و قرار و فرستادن یک ایمیل، همین و همین! من از اسماعیل نوری علا خواهش میکنم اگر صوت مذاکراتی را که شما آنها را در حکم جلسات «پلتاکی»سخیف می دارید، دارند در اختیار عموم قرار دهند. امروزه جلسات پالتاکی همان دور هم نشستن و قند و چای نوش جان کردن است!باز به الزام احترام برای زندگی پر مبارزه شما، اقرار و تاکید می نمایم و امید دارم که همهء ما از شفافیت بیشتری در سپهر سیاسی ایران برونمرز برخوردار شویم. محسن ذاکری