Skip to main content

رفیقی میگفت؛ روزی باتفاق

رفیقی میگفت؛ روزی باتفاق
Anonymous

رفیقی میگفت؛ روزی باتفاق دوستانی در یک گرد همائی که از طریق سازمان اکثریت برپا شده بود، حضور داشتم. غروب که شد، برنامه رقص و آواز شروع شد، و انبوه حاضرین در سالن نیمه تاریک که اشتیاق موزیک آنان را به سوی پیست رقص میکشاند، بتدریج صحنه رقص مملو از جمعیت شد. مدت زیادی از رقص و پایکوبی جمعیت نگذشه بود، که بتدریج روشنائی اطراف صحنه رقص بخاموشی گرائید، و تنها نورهای رقصان بالای سن قابل مشاهده بود. سکوی رقص که به یک دیسکو نیمه تاریک شباهت داشت، ناگهان در میان ازدحام جمعیت، چند نفری بچشم میخوردند، که با اسکورت فردی را به روی صحنه میآوردند. وقتیکه آنها نزدیک پیست رقص شدند، در اینحال صدائی ذوق زده از میان جمعیت فریاد زد: ـ زنده باد رفیق...! چندی طول نکشید که آن فرد اسکورت شده در میان محافظان خود که دور او حلقه زده بودند، وارد صحنه رقص شد. افرادی که بر روی سکوی رقص تنگ هم ایستاده بودند،

برای ورود او به صحنه جا باز کردند. با ورود وی بر بروی سکوی رقص، چندان طول نکشید که آهنگ رقص جالب "بابا کرم" شروع شد و او با آهنگ نشئه آور (بابا کرم) با طنازی تمام، شروع کرد به رقصیدن. از حق نباید گذشت که رقص "گردن شتری" وی، که عشوه کنان با خم و چم، بر روی سکو که مثل مار دور خود می پیچید، شور و حرارت فوق العاده ای در حاضرین ایجاد کرد. با اوج گیری آهنگ رقص، حرکت گردن شتری وی، که با چرخش حرکات شکسته دستها و گردن، از رقصهای دیگران متمایز می نمود، و بطور بی سابقه ای جلب نظر میکرد، جمعیت حاضر انگار از هنر رقص وی هاج و واج مانده بودند، با نگاه تحسین آمیز چشم از وی بر نمی داشتند. حرکات رقص او آنچنان حضار را به وجد آورده بود، که ناگهان صدائی از میان جمعیت فریاد زد: ـ ماشا الله...! صدائی در جوابش گفت: ـ عشوه رو برم..! صدای دیگری فریاد میزد: ـ قر کمرو... الهی..! جمعیت به پرس و جو افتادند. یکی پرسید" ـ یارو کیه...!؟ صدائی جواب داد: ـ رفیق نگهداره..! در این اثنا چند نفر ذوق زده و از روی افتخار در میان جمعیت هورا کشیدند، و هله شادی سر دادند. و شور و نشاط، و غوغای فوق العاده ای دو مرتبه جمعیت رقصان را فرا گرفت. من شخصا آن شب خوش و خاطره انگیز، و آن جشن ساز و آواز "سازمان اکثریت " را فراموش نمی کنم. آقای نگهدار شخصا فرد دمکرات، خوش فکر، و هنر دوستی است. و به هنر رقص ارزش فراوان قائل است. سیاست هم جای خودش. او زمانی با اشتیاق و علاقه تمام با آهنگ بابا کرم "رقص گردن شتری" اجرا میکرد، که خیلی از افراد رهبری سازمان، مثل آخوندها، نسبت به رقص و آواز نظر خوشی نداشتند و آن را غیر اخلاقی میدانستند. در صورتیکه رفیق سابق آقای نگهدار از پیشگامان آن بود. یادش بخیر!