Skip to main content

دوست گرامی، رضا پرچی زاده،

دوست گرامی، رضا پرچی زاده،
تبریزی

دوست گرامی، رضا پرچی زاده، شما در نوشتار: (تجزیه طلبان ایران و دستاویز ناصواب استقلال اسکاتلند) سخنان ارزنده ای نوشته اید و این روزها چنین نوشته هائی به ویژه در تارنمای ایران گلوبال کمیاب و حتی نایاب هستند! البته شما این نوشته را پیش از انجام همه پرسی در اسکاتلند برای جدائی و یا ماندن با انگلستان نوشته اید و اکنون روشن شد که مردم اسکاتلند ماندن با انگلستان را برگزیدند و نه جدائی از انگلستان را ! اکنون بهتر است به این جستار بپردازیم که: "چرا مردم اسکاتلند خواستار جدائی از انگلستان نشدند؟" دوست گرامی، رضا پرچی زاده، در سرتاسر جهان هنگامی که رژیم هائی زورگو و ناکارآمد و ستم پیشه (مانند رژیم ولایت فقیه در ایران) بر یک سرزمین فرمانروائی کنند کسانی پیدا شده و خواستار جدائی بخشی از خاک آن سرزمین می شوند و در ارزیابی فراگیر در هیچ کجای جهان و در هیچ کشوری که با خردورزی گردانده می شود کسی .....

..... خواستار جدا شدن بخشی از آن کشور نمی شود! برای نمونه هیچکس تا کنون نشنیده است که در آمریکا کسانی پیدا شده و خواستار جدائی بخشی از خاک آمریکا شوند! چون هرگز دیکتاتورهائی مانند روح الله خمینی و علی خامنه ای در آمریکا بر سر کار نیستند! کسانی که با شعار: "کشور کوچکتر، زندگی بهتر" خواستار جدا شدن بخش هائی از ایران هستند روشن نمی کنند که چرا در آمریکا که شش برابر ایران است و در کانادا و چین که آنها هم کمابیش شش برابر ایران هستند هیچکس با شعار خنده دار ناسیونالیست های ایرانی که می گویند: "کشور کوچکتر، زندگی بهتر" خواستار جدائی از این کشورها نیست؟ از سوی دیگر گاهی جز جدائی چاره ای برای مردم یک سرزمین برای رهائی از تیره روزی های فراوان بر جای نمی ماند، مانند جدائی بنگلادش از پاکستان برای ستم هائی که رژیم دیکتاتوری و ناکارآمد پاکستان مردم بنگلادش را در آنها گرفتار کرده بود! در این میان چون در انگلستان رژیمی دیکتاتوری و ناکارآمد مانند رژیم آخوندی در ایران بر سر کار نبود مردم اسکاتلند نیز هیچ سودی را در جدائی از انگلستان ندیدند و ماندن با انگلستان را برگزیدند! ********** دوست گرامی، رضا پرچی زاده، در جهان کنونی فدرالیسم ابزاری برای مردمسالاری است و گرداندن کارهای هر بخش از یک کشور بهترین روش برای کشورداری است که به این سبک از کشورداری خودگردانی مردمی (فدرالیسم دموکراتیک) گفته می شود اما ناسیونالیست های ایرانی فدرالیسم را ابزاری برای دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب می دانند و آن چه که چنین کسانی خواستار آن هستند چیزی مانند رژیم های بومشاهی (ملوک الطوایفی) در روزگاران گذشته است! برای نمونه گروهی که نام خود را (کنگره ملیت های ایران فدرال) گذاشته است بهتر بود نام خود را (کنگره ناسیونالیست های ایران) می گذاشت! و فهم این گروه از فدرالیسم هیچ نیست جز دیوارکشی های ناسیونالیستی میان ترک و فارس و کرد و عرب و برپائی یک رژیم ملوک الطوایفی در ایران آن هم در سده بیست و یکم! فدرالیسم دموکراتیک کوچکترین پیوندی با ناسیونالیسم و نژادپرستی و زبان پرستی ندارد و نمونه روشن و آشکار آن آمریکا است که در آمریکا پنجاه استان آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد برپا نشده اند! ********** دوست گرامی، رضا پرچی زاده، در این میان کسانی نیز هستند که ناسیونالیست نیستند اما همان سخنانی را که ناسیونالیست ها می گویند طوطی وار بازگو کرده و بازتاب می دهند! برای نمونه سوسیالیسم هرگز با ناسیونالیسم سازگار نیست اما کسانی هستند که خود را سوسیالیست می نامند اما همان سخنان ناسیونالیست ها را درباره دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب می گویند یا می نویسند! به چنین کسانی در فرهنگ واژگان سیاسی (پوپولیست) گفته می شود که در این باره پیش از این نوشتاری در این لینک نوشته ام که نگاه کردن به آن برای فهم ویژگی های چنین کسانی سودمند است http://iranglobal.info/node/22496