Skip to main content

دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می

دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می
تبریزی

دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می گوئید: ( ..... ناسیونالیست های فارس زبان نمی توانند حقوق مردمان مختلف را نقض کنند ..... ) دوست گرامی، شما درست می گوئید، ناسیونالیست های فارس زبان نمی توانند حقوق مردمان مختلف را نقض کنند، همچنان که ناسیونالیست های ترک زبان نیز نمی توانند حقوق مردمان مختلف را نقض کنند، ناسیونالیست های کرد زبان نیز نمی توانند حقوق مردمان مختلف را نقض کنند، ناسیونالیست های عرب زبان نیز نمی توانند حقوق مردمان مختلف را نقض کنند، همچنان که ناسیونالیست فرانسوی زبانی به نام ناپلئون بناپارت نیز که نام رژیمش را رژیم شوونیست گذاشته بود نیز نتوانست حقوق مردمان مختلف را نقض کند، همچنان که ناسیونالیست های آلمانی زبانی مانند کایزر ویلهلم دوم و فرانتس یوزف و آدولف هیتلر نیز نتوانستند حقوق مردمان مختلف را نقض کنند، همچنان که ناسیونالیست ایتالیائی زبانی به نام بنیتو موسولینی نیز که نام رژیمش ..

..... را رژیم فاشیست گذاشته بود نتوانست حقوق مردمان مختلف را نقض کند، همچنان که ناسیونالیست عرب زبانی به نام صدام حسین نیز نتوانست حقوق مردمان مختلف را نقض کند، همچنان که ناسیونالیست صرب زبانی به نام اسلوبودان میلوشوویچ نیز نتوانست حقوق مردمان مختلف را نقض کند و ..... دوست گرامی، آ.ائلیار، نام چنین کسانی رویشان است: "ناسیونالیست" و همه ناسیونالیست ها در سرتاسر جهان و سرتاسر تاریخ یک فرجام داشته اند و آن هم شکست بوده است! تاریخ آموزگار بزرگی است و تاریخ نشان نداده است که در سایه ناسیونالیسم کسی به پیروزی رسیده باشد، در کجای تاریخ یک رهبر یا یک رژیم یا یک کشور با ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی به پیروزی رسیده اند؟ تنها فرجامی که ناسیونالیست ها در سرتاسر تاریخ داشته اند شکست بوده است و با ناسیونالیسم و پندارهای ناسیونالیستی رسیدن به پیروزی ناشدنی است و ناسیونالیست ها بزرگترین بازندگان تاریخ بوده اند! (هر که نامخت از گذشت روزگار – هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار) ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، شما درباره راهکاری که برای گرداندن بخش های چند بومی (چند ملیتی) نوشته اید می گوئید: ( ..... در هر واحد فدرال که مردم زندگی کنند از قانون برابری حقوقی همه جانبه برخوردار می شوند ..... ) دوست گرامی، هنگامی می توان از "برابری حقوقی همه جانبه" سخن گفت که ریشه ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی بسوزد! چون در هیچ کجای جهان و در هیچ کجای تاریخ حتی یک ناسیونالیست را نمی توان یافت که به "برابری حقوقی همه جانبه" باورمند باشد! و چیزی به نام برابر با دیگران بودن در مغز یک ناسیونالیست جائی ندارد! ناسیونالیست ها همواره می گویند: نژاد ما برتر از نژاد دیگران است! زبان ما برتر از زبان دیگران است! تاریخ ما برتر از تاریخ دیگران است! نویسندگان، سرایندگان، هنرمندان، سرداران، پادشاهان، رودخانه ها، کوه ها، جنگل ها، دشت ها، دریاها، دریاچه ها و ..... ما برترین ها و بهترین های جهان هستند! آیا ناسیونالیست هائی مانند ناپلئون بناپارت، آدولف هیتلر، بنیتو موسولینی، صدام حسین، اسلوبودان میلوشوویچ و ..... از باورمندان به "برابری حقوقی همه جانبه" بودند؟! و آیا با ناسیونالیست های ایرانی که راه چنین کسانی را می روند می توان از "برابری حقوقی همه جانبه" سخن گفت؟ روشن است که هرگز! ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، شما در راهکارتان می گوئید: ( ..... حق دارند شهر یا منطقه خودگردان = خودمختار= واحد فدرال داشته باشند ..... ) دوست گرامی، باز هم چنین راهکاری هنگامی می تواند پیاده شود که ریشه ناسیونالیسم و پندارهای ناسیونالیستی بسوزد! در بخش های چند بومی مانند اورمیه هنگامی می توان از فدرالیسم و برابری حقوقی همه جانبه برای مردم سخن گفت که همگان به دور از نژادپرستی و زبان پرستی در گرداندن آن بخش باهم همکاری کنند و گر نه در سایه پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی ترک های ناسیونالیست خواهند گفت که اورمیه شهر ترک هاست و کردها و فارس ها و عرب ها و آشوری ها و ارمنی ها و ..... باید گورشان را گم کنند و از اورمیه بیرون بروند! کردهای ناسیونالیست نیز خواهند گفت که ورمی شهر کردهاست و دیگران باید از آن بیرون بروند و ناسیونالیست های پان آریا نیز خواهند گفت که چون آذربایجان سرزمین اهورائی آریائی هاست و آتشکده آذرگشسب نیز در آن جای دارد ترک تباران و تبارهای دیگر باید گورشان را از اورمیه گم کنند و بیرون بروند! آیا با این روال پیاده شدن ساختار فدرالی در بخش ها و شهرهای چند بومی شدنی است؟ ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، شما در راهکارتان می گوئید: ( ..... کوچ به آذربایجان اختیاری و طبق قانون آزاد است ..... ) دوست گرامی، قانونی که بر پایه آن کوچ به .....