Skip to main content

آقای دکتر قصیم، با سلام. آقای

آقای دکتر قصیم، با سلام. آقای
Anonymous

آقای دکتر قصیم، با سلام. آقای قصیم شما در گفتگویتان با همنشین بهار گفتید که بیست سال با سازمان مجاهدین همکاری میکردید. پیشنهادهائی در زمینه ورود هنر وموسیقی برای پیشبرد آوازه شورای مقاومت کردید. همنشین بهار از شما پرسید که شما از روز اول با چه انگیزه ائی وارد شورا شدید؟ مگر شما نمیدانستید که آنها دارای چه نظرگاه فلسفی هستند؟ شما پاسخ میدهید که در زمان انقلاب، آقای رجوی، رجوی دیگری بود. او به پیشنهادهای شما توجه داشت. پرسش اینجاست که شما بعنوان یک نظریه پرداز و دارای آموزش دانشگاهی، مترجم وآشنا به فلسفه، چگونه پس از بیست سال ونه پس از دو ویا چهار سال متوجه شدید که نمیتوانید با گروه رجوی همکاری کنید؟ شما از کیش شخصیت او گفتید واینکه او ازخود فردی امام گونه ساخته و میگوئید: میدانستید که نمیتوانید این سازمان را اصلاح کنید. اما بیست سال با آنها همکاری کردید. بسیار خوب. شما از غاری میگوید

که تنها آقای رجوی با دیگر مشاورانش در آن گرد مآمدند، پس از مشاوره پیش شما برمیگشتند و نتایج گفتگویشان را با شما درمیان گذاشته، اما آنها همیشه حرف آخر را میزدند. پس اگر همیشه کار به این منوال میگذشت، چه معنی داشت ماندن در آنجا و بقول خودتان دندان قروچه کردن. آقای قصیم، شاید شما بتوانید به این پرسشها غیرفنی پاسخهائی فنی بدهید. با تشکر