Skip to main content

درسطور اول این مقاله خواننده

درسطور اول این مقاله خواننده
Anonymous

درسطور اول این مقاله خواننده چنین تصور میکند که کردها بعد از دریافت سلاح از غرب و درگیریهای کوبانی به سیاست توسعه طلبی و گسترش اراضی کردستان روی آورده اند اما همانطوریکه رفیق ائلیار در مقالات قبلی در باره اختلافات ارضی کرد و ترک اشاره کرده اند این داستان سابقه طولانی دارد.
1 - مسئله و اختلاف ارضی و یا ادعای ارضی کردها و تورکها دیگر برای کسی پوشیده نیست. اکثر احزاب کرد و مردم کردستان بطور رسمی و آشکار آذربایجان غربی و بخشهایی دیگری از آذربایجان مانند قروه و بیجار را جزیی از کردستان میدانند. اگر از مناطق عراق، سوریه و ترکیه اطلاع داشته باشیم عین همین سیاست را کردها در ترکیه و سوریه و عراق هم پیش میبرند و مناطق آذربایجان در شرق ترکیه را کردستان معرفی میکنند و یا اراضی ترکمن و حتی مناطقی از اراضی عربها را بخشی از کردستان میدانند.

کردها برای گسترش اراضی خود تبلیغات وسیعی راه انداختند. بیش از 20 تلویزیون، صدها وبساید، دهها رادیو، دهها حزب و تشکیلات، منابع عظیم مالی، نظامی و نیروی انسانی در خدمت توسعه طلبی کردها قرار دارند. ناسیونالیستها و کمونیستهای کرد شدیدا برای تحقق اهداف توسعه طلبانه شان تلاش میکنند و ترکها را در آذربایجان مهمان خطاب میکنند. در این اختلافات ترکها در موضع ضعف هستند. اگر امروز در منطقه خلا قدرت ایجاد شود کردها بخش وسیعی از آذربایجان را اشغال خواهند کرد. چرا؟ چونکه جنبش ملی در آذربایجان ضعیف است و احزاب سیاسی جدی و فعالی در آذربایجان وجود ندارد که مردم را سازماندهی کند. در آذربایجان نیروهای سیاسی چپ و راست ضعیف هستند. ناسیونالیستهای آذربایجان در فکر منافع ترکیه، آذربایجان شمالی و منافع شخصی خودشان هستند و چپها و سوسیالیستهای آذربایجان هم در فکر تمامیت ارضی ایران و منافع پرولتاریای جهان. در واقع آذربایجان فعلا قدرت دفاع از خود را ندارد.
2 - دوست گرامی آقای ائلیار، این اشتباه است که بگوییم " مسئله ملی راه حل نظامی ندارد" . اتفاقا بر عکس، اشغالگران فارس، ترک ترکیه و عربها هیچ راه چاره دیگری را جز جنگ برای کردها باقی نگذاشته اند. هر چه کردها بدست آورده اند در نتیجه جنگ و مبارزه مردم کرد میباشد. کردها اگر دست به سلاح نمی بردند اکنون نه تنها در کردستان ترکیه، سوریه و عراق به چنین دستاوردهایی نمی رسیدند بلکه اسمیله و محو و نابود می شدند
3 - شما در مقاله تان به ناسیونالیسم حمله کردید. من هم مخالف افکار ناسیونالیستی هستم اما دقت بکنید که ناسیونالیسم ملت تحت ستم علاوه بر نقش منفی ، نقش مثبتی هم در رفع ستم ملی دارد. شما میدانید که وضعیت کردها بویژه در کردستان عراق بهتر از گذشته است. کی و چه جریانی باعث پیشرفت کردها و جهانی شدن مسئله ملی کردها شده است؟ بی شک ناسیونالیستها در این پروسه و مبارزه نقش بزرگی داشته اند. این واقعیات بخصوص کسب استقلال ملی در 20 کشور در 30 سال گذشته کمی تئوریهای پوسیده ما چپها را بر هم میزنند.
4- شما از آن طرف دیوار تحت نام بی طرفی و نمایندگی منافع زحمتکشان به اختلاف ترک و کرد پرداختید و آنرا مضر میدانید. اما شما تحت نام زحمتکشان و با پرچم اتحاد و همزیستی کارگران و زحمتکشان ایران نسخه دیگری غیر از حفظ ایران عزیز ندارید. شما باز روی همین دایره ایران دور میزند و در نهایت قرار داد فدرالیسم در ایران یکپارچه را می خواهید. شما دقت نمیکنید که عامل همه بدبختی های ملل تحت ستم و اختلافات ارضی آنها در همین ایران شکل گرفته اند. تا زمانیکه ایران پایدار بماند نه تنها اتحاد طبقاتی، اتحاد ملتها متخقق نخواهد شد بلکه دامنه اختلافات ملی، اختلافات ارضی و غیره در ایران بیشتر خواهد شد.
5- شما نمی توانید برای مدت زیادی در برابر افراطیون و ناسیونالیستهای توسعه طلب ملت فارس و ملت کرد که هر دو در برابر مردم آذربایجان مسلح و انگشت به ماشه نشسته اند بی تفاوت باشید. امیدوارم همگی ما از کمونیستها فارس و کرد وطن دوستی را یاد بگیریم. آنها برای وطن شان و اشغال اراضی دیگر ملل دست به هر فداکاری و تلاشی میزنند ولی کمونیستهای تورک مثل ما چی؟ یا بی تفاوت هستیم و مسئله ملی را مسئله بورژوازی میدانیم، یا در کناری نشسته وانتقاد میکنیم و یا به عامل و مجری سیاستهای دولت و احزاب ملت بالا دست تبدیل شدیم.