Skip to main content

لازم است درمورد به یک اندیشه

لازم است درمورد به یک اندیشه
آ. ائلیار

لازم است درمورد یک اندیشه کمونیستی هم اشاره کنم که برخی ها «آگاهانه یا نا آگانه» از آن سؤء استفاده میکنند ؛ اندیشه:« کمونیست ها را سرزنش میکنند که گویا میخواهند میهن و ملیت را براندازند. کارگران میهن ندارند،آنچه را که ندارند نمی توان از آنان باز ستاند. از آنجا که پرولتاریا پیش از هر چیز باید تسلط سیاسی به دست آورد و به مقام طبقه ی ملی[درچاب بعد "به مقام طبقه ی رهنمون ملت" ] ارتقایابد یعنی خود به یک ملت بدل گردد، عجالتاً هنوز ملی ست،ولی بهیچوجه نه بدان مفهومی که بورژوازی از این واژه درمی یابد.» مانیفست حزب کمونیست. ترجمه ی پرهزمزان. من این پاراگراف را با ترجمه ی انگلیسی و اصل آن آلمانی مقایسه کردم و درستی ترجمه را تأیید میکنم. اینجا مارکس-انگلس میگویند کارگران میهن و ملیت دارند و داشته اند که "شما سرمایه داران" آنها را از آنها ستانده اید و دست خالی کرده اید.

و کارگران در پی رفع این مشکل هستند. که خود را به طبقه ی رهنمون ملت ارتقاء دهند. و به یک ملت تبدیل شود. معنی سخن آن است که این اتهام به ما نمی چسبد که «میهن و ملیت» را از بین می بریم. نکته ی دیگر واژه ی «انترناسیونال» است که در نام سرود کارگران وجود دارد «سرود انترناسیونال» یعنی سرود جهانی کارگران. اینجا چیزی به میهن و ملت ربط ندارد. مثل حقوق جهانی بشر. که واژه ی جهانی هم بدین معنی ست. اما «انترناسیونالیسم» به معنای «بی وطنی و یا جهان وطنی» به کمونیستها مربوط نیست. بل به سرمایه داران مربوط است که «سرمایه هیچ مرزی نمی شناسد و بی وطن» است. اما کمونیست میهن دارند و در عین حال «همبستگی جهانی گارگران و ستمکشان» را درست میدانند. تبلیغ «بی وطنی» و چسباندن آن به چپ ضدیت با کمونیست هاست. و هیچ چپی نمی تواند با آن موافق باشد. در همه انقلابات و جنبشها کمونیستها قهرمانانه از میهن و مردم خود و ستمکشان جهان دفاع کرده اند.