Skip to main content

به....آقای مازیار.....تقسیمات

به....آقای مازیار.....تقسیمات
ناصر کرمی

به....آقای مازیار.....تقسیمات و نامگذاری اقوام ایرانی هم مانند دانستنیهای جغرافیایی شما بوده است که پشتوانه ندارد که متأسفانه اطلاعاتِ داستانی و نادرست را مرجع شناخت خود قرار میدهید. 1- شیزاز در زمان هخامنشیان وجود نداشته، حتّی در زمان ساسانیان !!!. شیراز را همان طبقات مالک و زمین دار و به عبارتی فئودالیتهءِ اشرافی مردمان استان کهگیلویه و بویراحمد، و سایر مردمان مسکونی و عشایر فارس بنا نهاده اند، خانواده های معروف و قدیمی شیراز و نام خانوادگی با پسوند و پیشوندهای جامعه شناسی آنها در نسلهای گذشته تا به امروز همه ریشه در همان خانواده های کوهستانهای بلند و کوتاه عشایری داشته و امروز هم دارد و گویش شیرازی هم از پروسهء گویش های همین دیار است. شیراز در قرون وسطی و در دوران اسلامی رونق گرفته است.

2- استان فارس بر فراز زاگرس و در بخش غربی آن است و نه در دامنه های آن، پهنای فراز زاگرس از 100 تا 150 کیلومتر است و طبیعی است که مساحتی مانند تخت جمشید و استانهایی مانند استان فارس و کهگیلویه و بویراحمد، بختیاری و غیره براحتی بر فراز آن جا میگیرد. 3- گویش های شیرازی، همدانی، یزد و کرمان و اصفهان و تهران و خراسان و مازندران یکی نیستند و تفاوت لهجه ای عمیق دارند. که هر کدام از جغرافیای پیرامونی خود تأثیر گرفته اند. 4-: شهرهایی که نام برده اید همه در عصر جدید و حتّی در قرن 19 و 20 ساخته شده اند، و ربطی به هخامنشیان و ساسانیان ندارند،، از این گذشته کسی که با دانش و تاریخ شهر سازی بطور عام و خاص اطلاعی داشته باشد، مانند شما قضاوت نمیکند، تقریبأ تمامی ساختمانهای مراکز سیاسی دوران امپراطوری قبل از میلاد و دوران فئودالیته همه بر بلندیها ساخته شده اند که دلایل حفاظتی و نظامی را داشته است و تخت جمشید خارج از این روند نبوده است. 5- این اشتباه محض هست که تاریخ و شرایط تکاملی 500 سال قبل از میلاد تا قرن هفتم میلادی را با زمان امروز مقایسه کنید، هخامنشیان و ساسانیان و اصولأ مردم آریایی کوچگر و جادر نشین و روستا نشین و شهرک نشین مانند شهرک استخر فارس و بیضا بوده اند. شما نباید فقط ساختمان تخت جمشید پایتخت یک امپراطوری زمان خود را ببینید.، هخامنشیان خود 10 تیره بوده اند که شش تا از آنها ساکن و چهار تا از آنها پیوسته چادر نشین و کوچگر بوده اند، کوروش کبیر در جغرافیای انشان چادرنشین بوده است. 6- اینکه تاریخ نویسان غرض ورز میگویند که اقوام ایرانی از "شام" به ایران آمده اند، هدفمند است و هیچ ایرانی آنرا قبول ندارد، چندی پیش جمهوری اسلامی هم فیلمی را ساخته است مبنی بر اینکه مردمان پارسی که فقط چند خانواده بوده اند، بعد از حملهء اعراب به یزد و کرمان و از آنجا به جزایری در خلیج فارس فرار کرده و بعد به شمال هند مهاجرت کرده اند، ولی اینقدر این ادعا اغراق و جوسازی است که نمیدانند گرچه هخامنشیان و ساسانیان هر دو ایرانی هستند، ولی میان حکومت هخامنشیان (پارسیان) و ساسانیان 1000 سال تاریخ هست و ربطی به همدیگر ندارند، پایتخت ساسانیان در تیسفون در نزدیکی های بغداد امروزی است.

7- عقب ماندگی اقتصادی و عدم پیشرفت علمی ناحیّهء زاگرس بیانگر این نیست که آنها بازماندگان هخامنشیان و ساسانیان نبوده و نیستند، با این حساب شما باید عظمت و شکوه یونان باستان و رُم باستان را هم نادیده بگیریم، چونکه امروز یونان و ایتالیا از نظر اقتصادی و علمی از آلمان و فرانسه و انگلستان و حتّی در بعضی موارد از ترکیه نوبنیاد عقب تر هستند، تربیّت نیروی انسانی محصول امکانات است که هدفمند زاگرس را محروم کرده اند، ولی امروز قضیه فرق اساسی کرده است و به انداژهء کافی نیروی انسانی کافی و مازاد هم وجود دارد، پیشرفت همهء ایرانیان از قوم و قبیله . از هر دیار باعث افتخار ماست 8- تاریخ و تمدنی که بر اساس اسلامگرایی شکل گرفته با اندیشه و افکار زاگرس نشینان هماهنگ نیست که از آن تعریف و تمجید کنند و از آن تاریخ بنویسند، و روشنفکران دینی از آن بیرون آید، زاگرس نشینان بیشتر سیاست ورز و راسیونال و پراتیک عمل میکنند 9- در فرهنگ من نیست که به کسی توهین کنم، شما تصور کنید که افرادی از یکی از ایالتهای شمال آلمان در رزونامهء رسمی اعلام کنند که دو ایالت قوی آلمانی مانند بایرن و بادن ورتنبرگ که در مرکز آلمانی بودن هست، بگویند شما آلمانی نیستید، و از بالکان آمده اید، چه خوب است که بجای شما آقای نوری علا خود وارد میدان شود و از نوشته هایشان دفاع کنند، با سپاس