Skip to main content

خواندن سطور فوق من را واداشت

خواندن سطور فوق من را واداشت
Anonymous

خواندن سطور فوق من را واداشت تا مطالبی‌ را بیان کنم که شاید کمکی‌ به درک شرایط روز و آینده بهتر برای ایران عزیزمان بینجامد، به نظر این حقیر، ترکمن‌های دو کشور عراق و سوریه، بین دأعشیان و ناسیونالیزم کرد گیر کرده اند و هیچ راه خروجی را نیز ندارند، همانطور که در عراق و سوریه، ناسیونالیزم ترکمنی نداریم، در آذربایجان ایران نیز، چیزی به اسم ناسینالیزم ترک آذری نداریم و صحیح نیست شرایط سوریه و عراق، در ایران نی‌ بوقوع بپیوندد و ترک‌های آذربایجان بین ناسیونالیزم فارسی‌ / ایرانی و ناسیونالیزم کردی قرار بگیرند یا قرار داده شوند، این موضوع از آنجا حائز اهمیت است که در آینده هر سه کشور عراق، سوریه و ایران،نباید جایگاه ترکان در بازسازی یک کشور، خللی وارد شود، همه به سخت کاری و دید اقتصادی ترکان واقف هستیم، اگر شرایطی را

اگر شرایطی را ایجاد کنیم که ترکان سوریه، عراق و ایران وارد دوران شکست تاریخی شوند به دست خود، گور خود را کنده ایم چونکه تنها ملتی که با اتکأ به آنان، امکان ساخت زیر بنای یک کشور وجود دارد را به دست خود، به حاشیه رانده ایم، در همین کوبانی، سردسته دأعشیان، یک کرد حلبچه است، کیست که نداند که چه کسانی‌ سر سربازان ایران را میبریدند، اصلا سر کوچیک خان جنگلی‌ آیا این خالو قربان نبرید؟ به صلاح عزیزان چپ و کمونیست است که دنیا را از دید دوران پیشه وری و قاضی نبینند، اگر دیدگاه شخصی‌ مثل ناصر کرمی و یک چپ یکی‌ هستند بدون شک چپ و کمونیست در درک واقعیت ها، به بیراهه رفته است.