Skip to main content

من نمی گویم، خودتان بگید که

من نمی گویم، خودتان بگید که
Anonymous

من نمی گویم، خودتان بگید که الان چند سال است که اینجا از کردستان بزرگ دم میزنید و یک سانت کوتاه نمی آیید و در این مدت برای تحقق آن چه قدمی برداشته اید؟ خودتان جواب دهید که مریم المنصوری، خلبان زن عرب، چند هزار برابر شما به کردها خدمت کرده و چند هزارم شما رجز خوانده؟ شما یک سانتیمتر کوتاه نیایی یا هزار کیلومتر بالا بروی، چه تفاوتی میکند که شرایط تعیین میکنی و واسه خودت نوشابه باز میکنی؟ اگر شما راست میگید، این را هم راست و حسینی بگویید که با این همه شور و شوق و انگیزه ادعایی، با این همه ایمان و خود را محق فرض کردن، الان وقت رجز خوانی است یا وقت مبارزه در راه اهدافتان در شنگال و کوبانی و هزاران نقطه دیگر که ادعایش را کرده ای؟ جان دادن و خون دادن و آوارگی و بردگی و دربدری در راه کردستان بزرگ مال دخترهای نوجوون باشد و پز دادن و کوتاه نیامدن و شرایط تعیین کردن و خط و نشان کشیدنش مال شما؟

اسم این کار شما رو چی بذاریم خوبه؟ ...... یک سوال آخری اینکه خدا وکیلی، چند ثانیه تاب و تحمل داری که جای یکی از همون آواره های جنگ زده تو ترکیه باشی؟ نگفتم جای پدر فرزند داده، نگفتم جای معلول نقص عضو شده، نگفتم تازه دامادی که زنش رو داعش برده و فروخته. جای کسی که فقط خونه اش رو از دست داده و الان تو چادر میخوابه. فکر نمی کنی این همه لاف گزاف در کنار این همه بی عملی، زیادی نفرت انگیزه؟