Skip to main content

آقای ایرانی، بخشی از حرفهای

آقای ایرانی، بخشی از حرفهای
Anonymous

آقای ایرانی، بخشی از حرفهای شما درست است. اما این تأکید بر تبار مشترک کرد با ایران (؟) چه معنی دارد؟ آیا ایران یعنی پارس که شما بر این تبار مشترک تأکید می کنید؟ پس ترکها و عربها و ترکمنها چه؟ "ایران" یعنی سرزمین آریائیها. از این نظر این نام مصداقی در واقعیت ندارد. زیرا در این سرزمین پیش از آریائیها اقوام و ملتهای دیگری می زیستند و تا کنون هم زیسته اند. چرا کردها را تشویق به همبستگی با یاران آشوری و ترک و ترکمن و عرب خود در سراسر منطقه نمی کنید؟ اگر چه آگاهان و نیروهای مترقی کرد چنین همبستگی را دنبال می کنند. اما شما چرا تنها بر نیروهای "دمکرات" و سکولار ایرانی (فارس / فارس زبان؟) امید بسته اید؟ خطای بزرگی است اگر که می اندیشید کردها بدون همبستگی و همراهی با سراسر ملتهای زیر ستم در منطقه بتوانند به صلح و آرامش برسند و بر سرنوشت خویش حاکم شوند. می نویسید:

"توماری عليه‌ دو حزب کردستانی مرا در ارتباط با درستی اين برداشت دچار ترديد جدی کرد." آقای ایرانی، مشکل آن بیانیه نقد دو حزب کردستانی نبود. نقدهای مستدل بدون زمینه ها شووینیستی و پان ایرانیستی بر هر حزب و حرکت کردستانی و غیر کردستانی رواست. مشکل آن بیانیه لحن جنگ طلبانه ی آن و ورم کردن رگ غیرت پان ایرانیستی و شووینیستی امضاء کنندگانش برای حفظ "تمامیت ارضی" بود. آن امضاء کنندگان هنوز هم همانگونه می اندیشند. شما یا دچار سوءتفاهم شده اید و یا دارید مصلحت گرائی می کنید تا مگر آن "روشنفکران" در بروز مواضع حقیقی شان دچار محذورات شوند و با شما راه بیایند که چنین نخواهد شد. مگر آنکه علیه عرب و ترک و ترکمن با آنها هم رأی شوید و برای کردهای ایران نقش پاسداری از "تمامیت ارضی" قائل شوید. برای همبستگی با اینگونه "روشنفکران ایرانی" باید نیروهائی قربانی و حذف شوند. شما کدام نیروها را لایق می دانید؟ زمانی برای برپا شدن اقلیم کردستان، سراسر عراق می بایست نابود می شد. "حمله ی بوش به عراق به زیان بقیه اما به سود کردهاست". به گمانم این چکیده ی موضع گیری بسیاری از کردها در آن مقطع بود. اما می بینید که این سمت گیری به کجا کشیده شد و چه قتل عامها و کشتارهائی بعدها بر کردها نیز اعمال شد. هیچ خلق و ملت و مردمی به تنهائی از این جهنم جنگ و نسل کشی بیرون نخواهد شد. هیچکس یا همه کس.