Skip to main content

در نقد مبارزه نیمبند!

در نقد مبارزه نیمبند!
اقبال اقبالی

در نقد مبارزه نیمبند!
1- سپاس از کیانوش توکلی که پیشنهاد بحث علنی پیرامون معضل برخورد به مذهب را طرح کرد.
2- این بحث پیآمد تهدید........... و مشروط کردن ادامه کاری به همکاری خود با سایت به این که: "در سایت توسط کاربران و اعضای مدیریت :
1-به «دین-اسلام- پیغمبر- قران» توهین نشود" ......... اگر کار توهین ادامه یابد همکاری خود را حتما قطع خواهم کرد. 5- تقاضا میکنم به مشکل من رسیدگی شود. و قول داده شود که از کلمات توهین دار به دین خوداری شود. "
3- پاسخ من :

اقبال اقبالی
سه شنبه, اکتبر 21, 2014 - 22:08
اسلام با تقسیم انسان به کافر و غیر کافر و نیز اعلام قوانین جاودانه الهی علیه کفار؛ توهین، تحقیر و تهاجم علیه دگراندیشان را آغاز کرده است.
ائلیارجان من یکی تحت هیچ شرایطی از برخورد با اسلام سیاسی صرفنظر نمی کنم و زیر بار چنین ضابطه ای نمی روم.
در اینجا (ایرانگلوبال) هر فرد مسئول گفتار سیاسی خود است و کسی شما را بخاطر جرم دیگری مجازات نخواهد کرد!
4- با آشنائی خوانندگان نسبت به پیش زمینه بحث؛ به نقد نکاتی از نظر ائلیار گرامی می پردازم.

ایشان تعریفی از توهین ارائه نمی دهد. و برخورد با مذهب را به بشیوه علمی توصیه می کند.
مبارزه علیه نظام اسلامی؛ پیکاری سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک است. مبارزه سیاسی شامل پیکار در همه جبهه ها می باشد.تقلیل این مبارزه به نقد سیاسی و نقد آکادمیک علمی؛ بمعنای حفظ منشاء؛ عدم تعرض به ایدئولوژی استبداد، دیکتاتوری، تبعیض و جباریت است.
با این نگرش سیاسی، ضرورتی برای گذر از نظام ایدئولوژیک، فرهنگی و دینی وجود ندارد و اگر در گفتار هم شعار آن داده شود؛ در کردار چون با ممنوعیت نقد ایدئولوژیک، فرهنگی، دینی مواجهه است؛ خود را در زندان خود ساخته حبس می کند.
پرسش اینست که؛
این چه مبارزه سیاسی است که سر بریدن داعش را محکوم می کند ولی الگوی آن؛ گردن زدن 700 تن از یهودیان اسیر قبیله بنی‌قریظه توسط علی را ستایش می کند؟
این چه مبارزه سیاسی است که نسبت به ایدئولوزی تحقیر انسان دگراندیش (کافر) که مابازاء سیاسی - حکومتی یافته آتش بس می دهد و از سوی دیگر داعیه دفاع از منافع و حقوق مردم را دارد؟
در ایران امروز به اقلیت های غیر شیعه ستم میشود و ستمکاران بر اساس اصول دین، بیدادگری را سازمان داده اند..
چگونه می توان حکومت اسلامی را در هم شکست ولی ایدئولوژی تبعیض را نجات داد؟
از اینرو من بخود حق می دهم که در کیفیت مبارزه و دفاع از انسان حاملان این اندیشه (ورای تعلقات دینی، قومی و نژادی) تردید کنم!
دین بعنوان ایدئولوژی حکومت فاجعه انگیز است و هنگامی که بر مسند قدرت نشست، باید تاوان برخورد و نقد و نفی را هم بپردازد.
دین عوام امری وجدانی و شخصی است که به احترام انسان و آزادی او و پاسداری از حرمت و حقوق طبیعی او، در امان است!

من برای فردای ایران حکومتی را پیشنهاد می کنم که لائیک ویا سکولار دمکرات باشد و آزادی وجدان و آزادی های ادیان (و بی دینی) را تضمین کند. جدائی دین از دولت و عدم برسمیت شناختن مذهب رسمی را سرمشق سیاست خود قرار دهد.
اما مشکل نظری ائلیار گرامی اینست که مخالف نقد و نفی اسلام بعنوان ایدئولوژی سرکوب، تبعیض و بیدادگری در ایران است و تا کی این تناقض در مبارزه سیاسی برای نفی کلیت حکومت اسلامی را با خود حمل می کند؛ برای من ناروشن است.

کیانوش عزیز نوشته است:
"واقعیت این است که به دلیل انقلاب اسلام شيعه و همچنين گسترش داعش و افراط گری اسلام سني ، جو« اسلام ستیزی» در منطقه و جهان افزایش چشم گیری داشته است."
"اسلام ستیزی" و به بیان دقیق تر نقد اسلام، در بستر تهاجم سیاسی، آئینی و نظامی فاشیستی روحانیت شیعه در ایران، طالبان در افغانستان و داعش در عراق و سوریه شکل گرفت و مردم بیشتر با عمق فاشیسم اسلامی آشنا شدند. مبارزه روشنگرانه، نقادانه و نفی گرایانه ایدئولوژی فاشیسم اسلامی را به اسلام ستیزی تقلیل دادن نادرست است و این اصطلاح برای مظلوم نمائی جریان های فاشیستی - اسلامی در اروپا خلق شد.