Skip to main content

دین و قرآن! با علم سازگاری

دین و قرآن! با علم سازگاری
Anonymous

دین و قرآن! با علم سازگاری ندارد، که نقد علمی بشود. آخوند ها ادعا میکنند قرآن کتاب خداست و قابل تغییر نیست! یعنی اصلاح پذیر نیست. چون حرف خدا یکی است. و بشر نمی تواند آن را تغییر دهد. بر این اساس قران اصلاح پذیر نیست. اپوزیسیونی که 36 سال تمام میخواهد رژیم اسلامی فارس را تغییر دهد، هنوز ناتوان مانده است. چون پایه دین اسلام، قرآن است. و محوای آن تغییر نمی پذیر. تغییر پذیری در قانون دمکراسی وجود دارد. چون بدست بشر اختراع و نوشته شده است. خدا این موجود تخیلی، اصلا نمی داند که دمکراسی چیست. چون نه درسش را خوانده، و نه در اروپا فعلی زندگی کرده است. دمکراسی واقعا موجود فعلی با تمام کم و کاستش محصول فکر شصت هفتاد سال پیش، بشر است. خدا با دمکراسی سرو کار ندارد. و نداشته است. خدا با دمکراسی کاملا بیگانه است. کسی که ریاضیات نمی نداد و درسش را نخوانده است، چطور میتواند یک مسئله پیچیده ریاضی را

حل کند. قرآن نسخه ای از کپی قدیمی تورات است. که بقول فیلسوف یهودی اصل هلندی :اسپینوزا" که خودش تورات را از همه بهتر میشناخت، و آن را بطور دقیق نقد کرده است، و هیچ عقیده ای به آن نداشت، و آن را یادداشتهای خاطره وار انسانهای پیشین میدانست. او تورات را نقد کرد و ثابت کرد که نه از طرف موجود تخیلی بنام خدا، و نه از طریق امداد های غیبی، و از این حرفها، بلکه از طرف انسانهای دو هزار سال پیش و پیشتر، نوشته و ترویج شده است. و در واقع داستان و سرگذشت انسانهای پیشین است. و چون ریشه قرآن و دین مسیحیت، همان تورات است، پس قران نیز از طرف قبایلی با اندکی تغییر و تفسیر در بین مردم اعراب ترویج شده است. و همه این برنامه ها، نه با انگیزه مذهبی، بلکه با اهداف و انگیزه صد درصد سیاسی تبلیغ میشود. و هدف ازتبلیغ دین، در واقع بدست آوردن لشگر سیاه مقلد و ایجاد جبهه و یا حزب سیاسی، کسب نفوذ اجتماعی، قبضه قدرت، انباشت ثروت، ایجاد حرمسراها و زندگی مرفه، و خوشگذرانی برای عده معدود است. جوانی که در ایران پول ندارد ازدواج کند، و برای رفع فشار جنسی، خود ارضائی میکند، سهم میلیونها دختر و پسر جوان ازدواج نکرده، هر روز بیشتر میشود. و جامعه بتدریج میسری غیر از اسلام در پیش میگیرد. پدیده ای که روز به روز با واقعیتهای زندگی غیر از اسلام رشد می کند. و روزی مثل بمبی بر سر حکومتگران منفجر خواهد شد. وقتیکه از منظر اسلام به جامعه نگاه کنیم، می بینیم آخوندهای رژیم اسلامی در ایران، هر کدام برای خود حرمسرا دارند، و پسرانشان در سایه ثروتهای باد آورده میلیادی، به میمنت تاراج پول نفت و گاز جهنم ایران، چندین معشوقه دارند. و در کاخهای مجلل زندگی میکنند. و دائما در مسافرتهای خارج هستند. اسلام درهمه جا محتوا و ماهیت اش همین است. در عربستان هم همین است. در کویت هم همین است. در بحرین هم همین است. در عمان هم همین است. در لیبی هم همین است، در مصر هم همین است. در پاکستان هم همین است. در افغانستان هم همین است، در تونس هم همین است. درعراق هم همین است....الا آخر! در هر کجا اسلام حاکم است اوضاع تقریبا همین است. در جامعه ای که اسلام حاکم باشد تا قیامت به همین منوال درعصر بوق باقی خواهد ماند. و درجا خواهد زد. و بیهوده نیست که غرب با صرف میلیونها دلار برای خاورمیانه کارخانه اسلام سازی باز کرده است، و هر روز، القاعده ها، داعش ها، جمهوری اسلامی ها، اخوان مسلمین ها، ... و دهها گروهای اسلامی جدید تولید و به جوامع خاورمیانه تقدیم میکند. چون بخوبی میداند که هرکجا اسلام حاکم شود، بتدریج سیر قهقرائی را آغاز خواهد کرد. چون قرآن تغییر ناپذیر است. و قابل اصلاح نیست. آهن اگر گرم شود میتوان به آن فرم داد. اما بتن آرمه را نمی توان فرم داد. زیرا به سنک مبدل شده است. و تنها با دینامیت میتوان به آن فرم داد. بدین جهت یا باید بکلی اسلام را کنار نهاد، و از قانون دمکراسی برای ساختن جامعه استفاده کرد، و یا در دالانهای هزاره های عصر بربریت در جا زد. اسلام خوب و بد ندارد. اسلام و قوانین آن اصلاح نا پذیر است.