Skip to main content

دوستان گرامی، انسان ها از

دوستان گرامی، انسان ها از
تبریزی

دوستان گرامی، انسان ها از چهار زمان تاریخی گذشته اند: یک – زمان ددمنشی، دو – زمان برده داری، سه – زمان دهداری، – چهار – زمان سرمایه داری، تاریخ انسان ها با برده داری آغاز می شود و ناسیونالیسم و دین نیز همراه با برده داری پیدا شده اند، ناسیونالیسم که در شش هزار سال پیش و در زمان برده داری پیدا شده است هر چند که هم اکنون در بسیاری از بخش های جهان از میان رفته است اما یکسره ریشه کن نشده است، دین نیز مانند ناسیونالیسم در زمان برده داری پیدا شد و همه دین ها در زمان برده داری پیدا شده اند و حتی یک دین را نمی توان پیدا کرد که در زمان برده داری پیدا نشده باشد! دین زرتشتی، دین یهودی، دین مسیحی، دین اسلام، دین هندو، دین های تک خدائی، دین های چند خدائی، بت پرستی، ستاره پرستی، ماه پرستی، خورشیدپرستی، جانورپرستی و ..... همگی در زمان برده داری پیدا شده اند و دین نمایش فرهنگ و روش های زمان برده داری ....

..... است! ********** دوستان گرامی، روشن شد که دین نمایش فرهنگ و روش های زمان برده داری است و همه دین ها زاده مغز انسان ها هستند، همه دین ها در همه جهان و همه تاریخ دو کاربرد داشتند که یکی خودفریبی و دیگری مردم فریبی است اما دین ها مانند ناسیونالیسم و پان های رنگارنگ ویژگی های یکسانی ندارند! ناسیونالیسم در همه جهان ویژگی های یکسانی دارد مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی اما دین ها ویژگی های یکسانی ندارند! برای نمونه کارل هاینریش مارکس فیلسوف نامدار آلمانی گفته است: "دین تریاک مردم است!" چرا کارل هاینریش مارکس چنین سخنی را گفته است؟ چون مارکس در اروپا می زیست و دین دینداران اروپائی دین مسیحی است اما اگر مارکس در یک کشور اسلامی می زیست هیچ دور نبود که بگوید: "دین آرسنیک است!" و به راستی نیز هنگام سنجش دو دین مسیحی و اسلام اگر ما دین مسیحی را آن چنان که کارل هاینریش مارکس گفته است تریاک بدانیم دین اسلام را باید آرسنیکی بدانیم که در درازنای تاریخ جز ویران کردن گام به گام شهریگری هائی که در راه بالندگی بودند کار دیگری نکرده است! ********** بپردازیم به توهین، دوستان گرامی، هنگامی که کسانی پیدا شوند و درباره خرافی بودن دین های گوناگون سخنانی بگویند باورمندان به دین های گوناگون خواهند گفت که به ما توهین شد! اینجاست که کسانی پیدا شده و به جای روشنگری درباره دین با دنباله روی از مردم کوچه و خیابان (پوپولیسم) سخنانی را که خوشایند دینداران است می گویند و می نویسند تا در میان آنها هوادار پیدا کنند و کسانی که در گرداب پوپولیسم گرفتار شده اند سرانجام راه نان به نرخ روز خوردن (اپورتونیسم) را در پیش می گیرند! از سوی دیگر کسانی نیز هستند که راه روشنگری را در پیش می گیرند و به جای گفتن و نوشتن سخنانی که خوشایند مردم کوچه و خیابان باشد درباره دین و خرافه های دینی روشنگری می کنند اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که روشنگری درباره دین های گوناگونی مانند دین یهودی و دین مسیحی و دین اسلام با دشنام و ناسزا ناشدنی است! در هیچ کجای جهان تهدید، تحقیر، دشنام، ناسزا و توهین روشنگری به شمار نمی روند و با گفتن و نوشتن سخنان زشت و رکیک و زننده نه دینداران بی دین می شوند و نه می توان روشنگری کرد و به این روش در نویسندگی که نمونه هائی از آن را در جهان اینترنت می توان یافت (شلخته نویسی) گفته می شود! برای از میان بردن دین اسلام و هر دین دیگری گفتار و نوشتار پژوهشگرانه و به دور از توهین می تواند کارائی داشته باشد نه ناسزانویسی! برای نمونه درباره حجاب سیاهی و تباهی و زورکی رژیم گنداب و لجن جمهوری اسلامی که نیمی از مردم ایران یا زنان را به زنجیر کشیده است اگر کسی نوشتاری را با واژه های زننده و زشت بنویسد نوشته اش کارائی دارد و یا نوشتاری روشنگرانه؟ روش شلخته نویسان این است که نوشتاری پر از ناسزا و دشنام و توهین و با واژگان رکیک و زننده درباره حجاب و حجابداران می نویسند آن هم با این پندار نادرست که بر ضد رژیم و حجاب زورکی آن تبلیغ کرده اند اما پیامد این روش بیزاری و خشم حجابداران و حتی بی حجابان از یک سو و سود بردن رژیم از سوی دیگر است! ********** دوستان گرامی، اسلام برابر با جمهوری اسلامی نیست و گذشته از این که اسلام خوب است و یا اسلام بد است و یا دین خوب است و یا دین بد است این سخن خنده دار که گردانندگان رژیم دوزخی جمهوری اسلامی خود را نماینده همه مسلمانان جهان جا می زنند جز سفسطه چیز دیگری نیست! با در نظر داشتن این که بیشترین دشمنان رژیم هم مسلمان ها هستند نه بی دین ها ! مسلمانانی مانند گروه فرقان که بنیانگزار آن یک روحانی به نام اکبر گودرزی بود و یا مسلمانانی مانند سازمان مجاهدین خلق که هزاران تن از وابستگانش به دست رژیم اعدام .....